اختیار

ساختار ذهن انسان

به نام خدا

چند وقتی است برای من سوالی پیش آمده که از جواب آن عاجزم و در این شب قدر از خداوند می‌خوام توسط این انجمن مشکلم حل بشه. آمین

سوال اصلی اینه که «چیزهایی که به ذهن انسان خطور می‌کند از کجا می‌آیند؟»
برای فهم سؤال یه مثال می‌زنم: تو بعضی برنامه‌های تلویزیونی مجری از مخاطب می‌پرسه من چندتا کلمه می‌گم شما اولین چیزی که به ذهنتون می‌رسه بگید!
مثلا می‌گه فوتبال و مخاطب باید اولین چیز، توجه کنید اولین چیزی که به ذهنش میرسه رو بگه
اولین چیز
یعنی چی؟
این اولین چیز از کجا میاد؟
آیا انسان خودش این رو میاره تو ذهنش؟
یک ثانیه توجه کنید
اولین چیز خودش میاد،
میتونید این بازی رو انجام بدید و ببینید که هر بار که یه کلمه رو می‌پرسید، اولین چیز با دفعه قبل تفاوت پیدا می‌کنه

فعلا دوستان زحمت این سؤال رو بکشن و خواهشا جلوتر قضاوت نکنند

فقط سؤال رو پاسخ بدید لطفا!

برچسب: 

تضاد اختیار با قاعده علیت

با سلام خدمت دوستان و اساتید گرامی.

این تاپیک در ادامه تاپیک http://www.askdin.com/thread22598.html درخواست شده است. از آنجا که در آن تاپیک در ادامه بحث به سمت یک سوال فنی تر کشیده شد پست شروع آن تاپیک اندکی گمراه کننده بود و خواننده را از ادامه منصرف می کرد.
در آنجا مباحثات مفیدی با جناب عرفان علوی داشته ایم ولی در نهایت بی نتیجه رها شد.
متاسفانه علیرغم تلاش دوستان من همچنان مسئله برایم حل نشده باقی مانده است و نمی توانم بین قانون علیت و فروعاتش و مسئله اختیار صلح برقرار کنم و هرچه زدم به در بسته خورد.
متاسفانه کاملاً برایم واضح و بدیهی و مبرهن است که یا باید اختیار به معنای "امکان حقیقی صدور هرکدام از گزینه های موجود در تصمیم گیری" را پذیرفت یا قاعده ی علت و معلول و فروعاتش و من نمیتوانم همزمان هر دو را جمع کنم.
خلاصه اشکال من:
هرچند انسان ظاهراً بین چند گزینه که به هر کدام نسبت به مراتب علمیش سطحی از آگاهی را دارد تحلیل میکند اما تصمیم به انتخاب هر کدام از گزینه ها نیاز به یک مکانیزم دارد: مجموعه ای از عقل و شهوت.
بر مبنای این دو تصمیم گرفته شده و گزینه های دیگر رد شده و نهایتاً یک فعل صادر میشود.از بیرون که به شخص نگاه میکنیم میبینیم از او انتظار هر کدام از گزینه ها بود و چون خودش بین این گزینه ها انتخاب کرد میگوییم مختار بود.
ولی مشکل از جایی آغاز میشود که عمیقتر نگاه کنیم آنگاه میبینیم که گزینه های دیگر امکان صدور نداشت و صرفاً ذهنی بوده اند چون از این شخص با ان مکانیزم عقل و شهوت خاص، در همان لحظه و در همان محیط و در همان .... خاص، بنا بر قاعده علیت فقط صدور همان گزینه که صادر شد ممکن بود و سایر گزینه ها حقیقی نبوده اند.
اگر اختیار برقرار باشد لازم است از آن مکانیزم در در همان لحظه و در همان محیط و در همان .... خاص، هرکدام از گزینه ها سر بزند و این خلاف قاعده علیت است که ضرورت علی و معلولی میگوید که از یک مجوعه ای از علت های ناقصه وقتی تامه شوند ضرورتاً همان معلول حادث میشود که سنخیت دارد با علت یا علل خود. بنابراین اختیار به معنای مذکور لازمه اش این است که استثنائاً در اینجا از علیت صرف نظر کنیم.

مشکل فوق برای من حل نشد. تنها حلی که عنوان شد تغییر تعریف اختیار بود به این صورت:

"اختیار یعنی اینکه شخص نسبت به عمل خود اگاهی دارد به گونه ای که به علم حضوری درمیابد که عمل از خودش سر زده است"

تعریف فوق با علیت ناسازگاری ندارد به شرط آن که قبول کنیم که به جز همان عملی که از او سر زد امکان صدور عمل دیگری نبود و انتظاری هم از شخصی با آن خصوصیات و ویژگی ها و مراتب علمی و استعدادها و ...در آن شرایط نمی رفت.

بنابراین اینجا دو سوال مطرح می شود. اولا اختیار را تعریف کنید. دوم اینکه بین قاعده علت و معلول و فروعاتش و اختیار تعریف شده صلح برقرار کنید.

با تشکر

"مباحثی پیرامون آیه تطهیر"

انجمن: 

به نام خدا

سلام علیکم

عرض تسلیت ایام سوگواری بی بی دو عالم حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها)

پیرو مطالبی که استاد اندیشمند بزرگوار در تاپیک http://www.askdin.com/post329938-404.html مرقوم فرمودند ؛ این موضوع ایجاد گردید تا به سوالات کاربران در مورد آیه تطهیر پاسخ داده شود.

سوالاتی که مطرح شده بود به قرار زیر می باشد :

1-اراده در آیه تطهیر چه نوع اراده ای می باشد؟
2-منظور از اهل بیت در آیه تطهیر چه کسانی هستند؟
3-اراده تکوینی با اختیار سازگار است یا نه؟
4-منشا این عصمت چیست و اینکه چرا خداوند آن را به معصومین(ع) عنایت کرده است؟

پیشاپیش از همکاری شما کاربران فهیم و پاسخگویی کارشناسان گرامی کمال تشکر را دارم.

اگر فرشته ها اختیار ندارند، پس چرا شیطان به انسان سجده نکرد؟

عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه بزرگواران

سوالام همون عنوان تاپیک ه، اگه فرشته ها اختیار ندارن، پس شیطان چجوری به انسان سجده نکرد؟

ممنون می شم راهنمایی بفرمایید :Gol:

کارشناس بحث : یاسین

قدرت انتخاب


در قرآن از امانتی عظیم یاد شده که انسان آن را به دوش کشیده است:



«اِنّا عرضنا الأمانة...».
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه فال به نام من دیوانه زدند


به مقتضای برخی تفاسیر، این امانت، همان تکلیف الهی و اراده و انتخاب‌گری انسان در پذیرش یا عدم قبول حق است.


هدایت به خیر و شر و پیمودن راه نیک و بد برای انسان، مهیاست.


این خود اوست که کدام را برگزیند و البته هر چه را انتخاب کند، مسئول عواقب و فرجام آن نیز خواهد بود.


کسی همچون «حر» که فرمانده لشکر هزار نفری سپاه کوفه بود و راه را بر امام حسین (ع) بست و مانع شد تا آن حضرت به سوی کوفه برود، در صبح عاشورا با یک «انتخاب شایسته» خود را از جبهه سیاه ستم رها کرد و به جبهه نورانی حق رساند و شهید راه خدا شد و نامی جاوید و عزت ابدی یافت. هر کس در زندگی می‌تواند «حر» باشد یا «حر» شود، به شرط آن که به جایگاه والای قدرت انتخاب گری خویش واقف باشد و خود را انسانی مختار بشناسد. همین انتخاب است که در سرنوشت افراد و جوامع، «تحولات» را رقم می‌زند و تغییرات اساسی ایجاد می‌کند. به هر حال، انسان در قلمرو «خودشناسی» و توجه به استعدادهای خویش، علاوه بر دستیابی به معرفت‌های مهم می‌تواند گام‌های بلندی نیز در مسیر کمال بردارد. این است که شناخت خویش را از مهم‌ترین و مفیدترین شناخت‌ها می‌شناسیم و بر آن تاکید داریم و آن را مقدمه «خودسازی» می‌دانیم.


استاد شهید مرتضی مطهری می‌نویسد: «انسان، نقشی فعال‌تر و موثرتر و گسترده‌تر در ساختن آینده خویش دارد. نقش انسان، هم آگاهانه است، هم آزادانه؛ یعنی انسان هم به خود و محیط خود آگاه است، هم آن که با توجه به آینده، به حکم نیروی عقل و اراده، می‌تواند آزادانه آینده خویش را به هر شکل که خود بخواهد انتخاب کند. دایره ایفای نقش برای انسان نسبت به حیوان، بسی وسیع‌تر و گسترده‌تر است. گستردگی دایره سازندگی انسان نسبت به آینده‌اش، از سه ویژگی در انسان سرچشمه می‌گیرد:


1 - وسعت دایره بینش و آگاهی


2 - وسعت دامنه خواست‌ها


3 - استعداد خودساختگی ویژه‌ای که در انسان است و هیچ موجود دیگری در این جهت مانند او نیست... انسان، یگانه موجودی است که قانون خلقت، قلم ترسیم چهره او را به دست خودش داده است که هر طور می‌خواهد ترسیم کند....»

http://armandaily.ir/

رفع شبهه در مورد جبر و اختیار

با سلام . در یکی از کتابها که در مورد گفتگوی امام سجاد و ابن زیاد هست ، روایت شده که ابن زیاد به امام عرض کرد که "دیدید خدا با شما چه کرد؟"
و برای اثبات گفته ی خودش این آیه رو آورد:
ما اصابکم مصیبة فبما کسبت أیدیکم
و امام در جواب می فرمایند این آیه در مورد ما نازل نشده بلکه در مورد ما این آیه نازل شده:
"هیچ گرفتاری به شما نمی رسد مگر اینکه از قبل نوشته شده است و این بر خدا بسیار آسان است تا شما از آنچه از دست داده اید ، غمگین نشوید و به آنچه دست پیدا میکنید ، خوشحال نگردید"

حال ما از کجا بدونیم کدامیک از گشایشها و مشکلات خواست خداست و کدامیک در اثر هشیاری یا قصور خودمون؟

کارشناس بحث : عبدالرحمان

چرا خداوند باید ما را اجباری به دنیا بفرستد؟؟

انجمن: 

من قانع نشدم از اینکه چرا وقتی خدای ما عادل و خوب هست چرا باید ما را اجباری به دنیا بفرستد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کمال اختیاری و اعطائی

فاصله ی بین کمال اختیاری و کمال اعطایی چقدر است؟
کمالهای فرشتگان اعطائی است ولی چرا کمالهای انسانها اختیاری است؟

* * * نسبت اختیار انسان و امور شر با برخی اوصاف الهی * * *

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام خدمت عزیزان

همونطور که از عنوان تاپیک هم بر می یاد موضوع این تاپیک نسبت اختیار انسان و امور شر با برخی اوصاف الهیه(در حال حاضر اوصافی مثل عدل ، حکمت ، رحمت و ...) ، برا اینکار روالی که فعلا در ذهن دارم اینه که ابتدا راجع به یه معنا از اختیار تحت عنوان معنای عرفی و رایج (ولی به نظر من نادرست) اختیار بحث کنیم و بعد راجع به یه معنای دیگه از اختیار (که به نظر من معنای درست اختیاره) بحث کنیم ، در مرحله ی بعد وارد بحث شرور میشیم و نسبت اختیار انسان و امور شر با این اوصاف الهی رو بحث می کنیم. در طول بحثا تلاش بر اینه که مطالب تا جایی که میشه خلاصه و فشرده و در عین حال ساده و روون آورده بشه. خوشحال میشم از نظرات دوستان در هر مقطعی از بحث استفاده کنم. انشاالله که عمل همه ی ما همراه با بینش و بصیرت عمیق توحیدی باشه...