علیت

علیت معقول اول و ثانی

از کارشناس محترم جناب قول سدید درخواست دارم توضیحاتی در این باره ارائه بدهند:

احمدصابری;1014051 نوشت:
ممنونم از شما
علیت را معقول اولی می دانید یا فلسفی ؟
دقیقا فرق شون چیه ؟

با تشکر

هیوم و علیت

درود

دیدگاه هیوم درباره علت رو مطالعه می کردم.

هیوم منکر علیت است چون که علیت را محسوس نمی داند.

میتوانید استدلالهای هیوم را برایم ذکر کنید و دقیقا نقطه افتراقش با دیدگاه فلسفه اسلامی؟؟

علیت و اراده ی انسان

با عرض سلام این تاپیک را درباره اراده انسان ایجاد نموده ام .آیا اراده انسان اراده ای ازاد است اگر اراده انسان آزاد باشد و پشت این اراده علتی وجود نداشته باشد پس اراده علت بدون علل میشود و این نقض اصل علیت است و اگر اراده انسان آزاد نباشد این علت یا عللی که اراده را به وجود می آورند و اراده را معلول خود می کنند چیستند؟آیا ما آن علت یا علل را تعیین نموده ایم؟ جبری هستند یا اختیاری؟

اشکال در برهان وجوب و امکان

سلام
در برهان امکان و وجوب در ابتدا موجودات را به دو قسم موجوداتی که وجودشان از موجودی دیگر است و موجوداتی وجودشان را از موجودی دیگر نیست خب گر از دید هر موجود از موجود دیگر به وجود اومده با سوال اول متوفق میشیم اونم این سواله اول فاعل بوده یا مفعول؟//اول مرغ بوده یا تخم‌مرغ ؟؟ لطفا این مشکل را حل کنید:-s

کسب و عادت اشاعره

درود بر عزیزان

اشاعره از یکطرف طرفدار کسب هستند و از یکطرف طرفدار عادت.

ظاهرا منظور اشعری اینه که من فاعل فعلم نیستم و خداوند فاعلش هست. ولی خداوند عادتمان داده که خودمان را فاعل بدانیم. درسته؟

دقیقا نظر عادت چی هستش و در مقابلش متفکران غیراشعری چی گفتن؟ همچنین مقابل نظر کسب چی هستش؟

ممنونم

جبر و اختیار در نظر فقها

قول سدید;997071 نوشت:

رخی از فقیهان و اصولیان شیعی برای توضیح اختیار آدمی، ضرورت علّی در فاعلیت موجودات مختار را انکار نمودند. در نظر ايشان، قاعده ضرورت علّی در علّت‌هاي موجَب (مجبور) سريان دارد؛ ولي در علت‌هاي مختار قابل اجرا نيست؛ بنابراين جايگاه قاعده فقط علّت‌هاي تامّه موجَب است، نه مختار؛ زيرا فاعل مختار نسبت به فعل و ترك، دست و پايش بسته نيست و سلطنت ذاتي دارد و تا زماني كه فعل را انجام نداده‌ است، همواره در برابر او دو راه وجود دارد كه مي‌تواند هر كدام را برگزيند؛ بنابراين معنا ندارد قبل از انجام فعل، تحققش ضروري گردد.
از این منظر، فاعل مختار بر فعل و ترك، سلطه ذاتي دارد و هيچ‌گاه نسبت به انجام آن مجبور نخواهد بود و فعل و معلول با وجود علّت تامّه واجب نمي‌شود مگر پس از انجام آن (ضرورت لاحق). بنابراین، ضرورت علّی دو قسم است: ضرورت سابق و ضرورت لاحق. در فاعل های موجَب، هر دو ضرورت وجود دارد. اما در فاعل های مختار، فقط ضرورت لاحق وجود دارد.
آیت الله نائینی و آیت الله خوئی و شهید صدر و علامه جعفری از این دسته اند. به باور آنها بعد از تجمع علل و شکل گیری اراده، باز هم نفس مختار است که چنین بکند یا نکند. در واقع، در مورد افعال انسانی، علل سابق (علل بیرونی یا درونی از جمله علم و اراده)، علت تمام کننده نیستند. تنها در صورتی فعل محقق می شود که من وقوعش را طلب کنم. از این رو، فعل اختیاری فعلی است که مطلوب من است

سلام

این مطلب برام مبهم مونده بودش.

ممنون میشم مقداری بیشتر توضیح بدین.

مگر علیت ضرورت عقلی نیست؟ پس چرا در مورد انسان جاری نشه؟!

سلطنت و طلب غیر از اراده هستند؟ دقیقا چین؟

آیا نمیشه در مورد آنها اصل علیت را مطرح کرد؟ چرا؟!

همه آیات عظام چنین نظری دارن؟

اختیار چیست؟

با عرض سلام و خسته نباشید . مدتیست درگیر موضوع این بودم که ایا ما اختیار داریم یا خیر ؟ هر چه تلاش کردم پاسخی نیافتم زیرا از طرفی من حس میکنم اختیار دارم و از طرفی زنجیره علت و معلول به من میگوید که من اختیار ندارم و هر کاری که من میکنم وابسته به علت های پیشین است و این علت ها تا جایی ادامه پیدا میکند که از بدن من خارج میشود . با جست و جو در اینترنت متوجه شدم که این یک باور موسوم به جبرگرایی است . ایا پاسخی در قبال جبر گرایی وجود دارد ؟ پاداش و جزای اخرت چه میشود اگر اختیاری وجود نداشته باشد ؟

توضیحاتی درباره قاعده «الواحد»

انجمن: 

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
علاوه بر نقدی که برای نظریه عقول عشره بیان کردم و شما هم با انصاف مورد بررسی قرار دادین باید بگم که بنده با مفاهیمی همچون "قانون الواحد" و "صادره از ذات الهی" و "مجرد بودن عقل اول" خیلی مشکل دارم. به بنده بگین اینکه عقل اول صادره از ذات الهی است یعنی چه؟ منظور از صادره چیست؟ من اینطور تصور میکنم که منظور این هست که خداوند از قسمتی از ذات خودش کپی برداری کرده و عقل اول رو بوجود آورده!
و چون از ذات الهی صادر شده پس اون هم مجرد است!
سوال بعدی اینکه به چه دلیلی باید قانون الواحد رو در مورد واجب الوجود هم ضروری بدونیم؟ یعنی واجب الوجود حتما باید از قوانین ممکن الوجود تبعیت کند؟!

توضیح: این پست از تاپیک:

[h=2]سلسله علل موجده از انسان تا خدا[/h]
جدا شده است و جهت پاسخگویی به کارشناس محترم ارجاع داده شده است