ماده

حادث و قدیم بودن جهان طبیعت

انجمن: 

با توجه به پاسخ کارشناس در تاپیک:

خدا چطور به وجود آمده است؟

دلیل;1009199 نوشت:
خداوند نیاز به چیزی برای وجود داشتن ندارد بلکه خود هستی بخش و مظهر وجود است. واجب الوجود یعنی موجودی که ذاتا وجود برای او لازم و حتمی است.

یک سوال برای من هم پیش امده

چرا نمی توان گفت طبیعت و جهان از قدیم وجود داشته و ابدی و ازلیست؟

با تشکر

اشکال بر برهان «امکان و وجوب» ابن سینا

با سلام
در مورد برهان امکان و وجوبی که شیخ الرییس ابن سینا بیان نموده این اشکال مطرح می شود:

با توجه به اینکه ماده نه به وجود می آید و نه از بین می رود، و فقط از صورتی به صورت دیگر تبدیل میشود،
پس برهان امکان و وجوب در حقیقت وجوب وجود ماده را اثبات می کند، نه خدا را.

بنابراین ماده واجب الوجود بوده و علت این جهان است، و صورت های مختلفی که ماده به خود می گیرد و در جهان ظاهر می شوند همه ممکن الوجودهایی هستند که وابسته به اصل ماده هستند.

حرکت جوهری مگر فقط در عالم طبیعت نیست؟

انجمن: 

  1. با عرض سلام و تشکر فراوان –از قول علامه طباطبايي در كتاب مهر تابان آمده ...و باز همان‌ نفس‌ ناطقه‌ پس‌ از تجرّد از مادّه‌ و پس‌ از مردن‌ بواسطۀ حركت‌ در جوهر خود رو به‌ استكمال‌ مي‌رود، و پس‌ از گذرانيدن‌ برزخ‌ بصورت‌ تجرّد قيامتي‌ در مي‌آيد و لباس‌ قيامتي‌ مي‌پوشد، و ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَـٰمَةِ تُبْعَثُونَ متحقّق‌ مي‌گردد. اينها همه‌ بواسطۀ حركت‌ در جوهر است‌. تا وقتيكه‌ انسان‌ مادّۀ محض‌ شد حركت‌ در مادّه‌ بود؛ و چون‌ نفس‌ ناطقه‌ شد، حركت‌ جوهريّه‌اش‌ در نفس‌ ناطقه‌ است‌. ؟ سوال این است که حرکت جوهری خاص جسم مادی است چگونه است که پس از مرگ باز انسان بواسطۀ حركت‌ در جوهر خود رو به‌ استكمال‌ مي‌رود ؟ - پیشاپیش از پاسخ شما سپاسگذارم.

آیا عرفان نظری شبیه ماتریالیسم است؟

با سلام. مقدمتاً لازم می دانم تأکید کنم که بنده نه ماتریالیست هستم و نه مخالف عرفان، ولی با مطالعاتی که در این دو مقوله داشتم شباهتهایی در ایندو پیدا کردم، که خواهشمندم کارشناسان مربوطه بنده را روشن کنند:

ماده مثل وجود است: در تعریف ماتریالیستها، هر چه که انتزاعی نیست، مادی است، لذا ماده حقیقت هستی است. اینجا ماتریالیستها به همان چیزی که ما می گوییم وجود، می گویند ماده، فقط مجردات و جوهر هدفمندی که در عالم متجلی شده است، را انکار می کنند.

تجلی: در ماتریالیسم، هر چه که هست، تجلی ماده است و هر عرفان هر چه هست تجلی وجود حقیقی است.

فناناپذیری ماده: همانطور که عدم برای وجود معنا ندارد، در ماتریالیسم هم، به دلیل قانون پایستگی انرژی، ماده معدوم نمی گردد. البته ماتریالیستها بر اساس همین اصل که ماده و انرژی به وجود نمی آیند، مخلوق بودن ماده را انکار می کنند.

مراتب: در عرفان نظری خدا در مرتبۀ ذات تنهاست و هیچ محدودیتی ندارد، ولی در مراتب پایینتر تجلی می کند و احکام موطن را می پذیرد. در ماتریالیسم، ماده وقتی به صورت انرژی است هیچ محدودیتی ندارد، ولی همین انرژی وقتی در صورتهای محدود ظهور می کند، به شکل الکترون و پروتون ظاهر می گردد، و احکام اجسام و مایعات و گازها را می پذیرد.

تناقض در نبودن: ما در بحث علی و معلولی اینگونه به یک واجب الوجود، که همان وجود حقیقی است، می رسیم که اگر چنین وجودی نمی بود، ما نیز نمی بودیم. حال به طور مشابه اگر ماده نمی بود، ما نیز نبودیم، زیرا ما موجوداتی مادی هستیم!

سپاسگذارم

آیا معاد جسمانی همانند خواب است؟

با سلام اهل حکمت صدرا میگویند معاد جسمانی ولی مادی نیست ابته ایت الله قاضی و ایت الله حسن زاده آملی هم همچین عقیده ای دارند معاد جسمانی دقیقا چیزی میشود که در خواب میبینیم انسان جسم دارد و هیچ محدودیتی از خوردن و اشامیدن و.... ندارد ولی جلوه و جسم در خواب فاقد مغز و قلب و... است نیازی به نفس کشیدن ندارد دقیقا در صفات بهشت هم همین چیز هاست بنده هر انچه بخواهد برایش فراهم است که البته در رویا نیز اینگونه است حتی فرد میتواند در بیداری با قوه ی خیال خود تصور کند در یک لحظه در چند شهر است یا در کره ی مریخ راه میرود بدون نیاز به اکسیژن ایا بهشت و جهنمی که به ان وعده شده است اینگونه است انسانی خالی از ماده بدون قلب و مغز تنها جسمی واحد هماند ان چیزی که در خواب رویا میبینیم و عذاب ها همانند کابوس و نعمات همانند رویا با این تفاوت که هیچ بیداری برای ان نیست ایا معاد اینگونه است

نقض اختیار به واسطه تعریف شرور و عالم ماده

سلام
چه طور میشه که ما در بحث شرور و تعریف عالم ماده میگوییم که اقتضای عالم ماده تضاد و تزاحم است(جبر) اما به آدمها که مولود همین عالمند میرسیم میگوییم به اختیار خودشان بد و خوب شده اند(اختیار)
خب وقتی بنای عالم ماده بر تضاد و تزاحم است لاجرم در مقابل خوبی قطعا بدی شکل میگیرد و بلعکس یعنی قطعا در برابر حضرت علی معاویه می آید و این یعنی جبر...یعنی اینکه ما آدمها آدمکی بیش نیستیم چه خوب و چه بد

خدا و قوانین فیزیک (ماده، انرژی، سرعت و نور)

سلام
قیامت وزنده شدن بعد ازمرگ طبق قاعده ماده وانرژی ازانیشتن که اوقیامت وزنده شدن بعد مرگ رابافرمول ریاضی اثبات کرد
اما موضوع جالب این است که خداوند دقیقا نمیدونم کدوم ایه ولی یکنفرروخدامیخواباند سپس زنده میکند به اومیگوید چه مدت درخواب بودی میگوید دوروز(دراصل اوراست میگفت)اماخدابه اون میگه سیصد سال خواب بودی به الاغت نگاه کن خب حالا اگه مابتونیم سریع ترازنور حرکت کنیم میتونیم درزمان حرکت کنیم(طبق اصول فیزیک) یعنی یک ساعت بیش تربرمانمیگزره اما دراین یک ساعت کسانی که باسرعت نور حرکت نکردن فرضا سیصد سال میگزره بدون اینکه کسایی که باسرعت اند وکسایی که کم سرعت لحظه بی هوش شوند یابمیرند این یعنی بشرمیتونه به اینده سفرکنه خب طبق این ایه مابعد مرگ روحمان میتواند هرلحظه جایی باشد یعنی سریع ترازنور بنابراین مابعد مرگ میتونیم به اینده سفرکنیم اما نکته جالب اینکه قوانین فیزیک میگه به گزشته نمیشه رفت بنابراین پدرکسی که الان مرده ممکن ازحال کنونی فرزندش اگاه نباشه ولی بیست وسه سال بعدش چرا خب سوال اینه که این روح میتواند بعد مرگ انقدرجلو برود که عذاب جهنمی خود رارد کند؟!
یاحق

آیا ماده و زمان می توانند ازلی (قدیم) باشند؟

آیا ماده و زمان می توانند ازلی (قدیم) باشند؟
نظر فلاسفه ی مدافع وحدت وجود در این مورد چیست؟

اتحاد جسم و روح

از دیدگاه متکلمین اسلامی، اتحاد محال است.

روح و جسم اگر با هم متحد نیستند، با هم چه نسبتی دارند؟

آیا هرپدیده ای به خواست خداست؟

انجمن: 

آیا هرپدیده ای به خواست خداست؟
بنابر آیات قرآن هر پدیده ای حتی اراده ی ما به خواست خداست.
بیایید این را با علوم امروزی مقایسه کنیم.
طبق نظریهٔ نسبیت مجموع"جرم و انرژی" پایدار و تغییر ناپذیر است (و آن را قانون پایستگی انرژی می نامند)؛ بدین معنا که انرژی از شکلی به شکل دیگر و یا به جرم تبدیل شود ولی هرگز تولید یا نابود نمی‌شود.
خب
خدا به چه شکل در جهان دخالت کرده؟
1-خدا انرژی را خلق کرده و آنرا مثل ساعت کوک کرده و آن را به حال خود رها کرده(Deism)
این نظریه مغایر با قرآن و تمام ادیان دیگر است.
2-خدا انرژی را خلق کرده و هر لحظه اونو نگه داشته.به طوری که اگر لحظه ای مثلاً نیروهای جهان رو ول کنه جهان نابود میشه.
رد:اگر خدا این انرژی را خلق کرده باشد این انرژی نمیتونه خود به خود از بین بره.در نتیجه نیازی به حفظ آن نیست.پس باز به گزینه اول پرت می شویم.

آن چیزی که علم امروز میگه اینه که تمام پدیده های جهان خود به خود رخ می دهد.مثلاً در اثر گرما آب دریا خود به خود بخار می شود و در آسمان به ابر و بعد باران.هیچ دخالتی از هیچ نیروی ماورای طبیعتی مشاهده نمی شود.
در حالی که قرآن و تمام ادیان دیگر برعکس علت تمام این پدیده ها را از خدا می دانند!
مثلاً چرا باران آمد؟ چونکه خدا میخواد!
این دلیل قرآنه!

منظورم اینه که در ارائه اثبات های وجود خدا به کتاب های ادیان الهی هم توجه کنید.

سوال:آیا می توان برای جهان مبدا در نظر گرفت؟
ببینید ماده و انرژی نه قادرند به وجود بیایند و نه از بین بروند.اینها همواره بوده اند و خواهند بود.

امروزه بیشتر فیزیک دانان(حتی مسلمانان) ادعا می کنند که نمی توان با فیزیک اثبات کرد که خدا وجود دارد یا ندارد!(Agnostism)http://www.asriran.com/fa/news/196851/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D9%81%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%81%D9%86-%D9%87%D8%A7%D9%88%DA%A9%DB%8C%D9%86%DA%AF-%D9%81%DB%8C%D8%B2%DB%8C%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%84%DB%8C

به نظر من اونا اشتباهی که میکنن اینه که هرگز این علم رو با قرآن مقایسه نمی کنن.
قرآن میگه علت همه پدیده ها خداست.
برای اینکه بهتر متوجه بشید باغبانی رو مثال می زنم که گلی رو باتدبیرش پرورش میده.
قرآن میگه خود این باغبان،تدبیرش،ارادش و شیوه تبدیل مواد به گل را خدا انجام میده(خدا ابتدا گِل رو خلق میکنه.سپس آدم رو خلق میکنه.سپس از آدم گل رو خلق میکنه).
در حالی که علم این ها رو به شکلی دیگه توضیح میده.

سوال من اینجاست که:
جایگاه خدا در دخالت در جهان کجاست؟
تنها مبدا آفرینش؟ اینکه با قرآن و ادیان الهی در تعارض است!
هم ابتدای آفرینش و هم بعد از آفرینش؟
پس یعنی علت بارون اومدن و خیلی چیزهای دیگه از خداست؟
Studies of scientists' belief in God
Many studies have been conducted in the United States and have generally found that scientists are less likely to believe in God than are the rest of the population. Precise definitions and statistics vary, but generally about 1/3 are atheists, 1/3 agnostic, and 1/3 have some belief in God (although some might be deistic, for example)

http://en.wikipedia.org/wiki/Relationship_between_religion_and_science

کارشناس بحث : صالح