انرژی

اشکال بر برهان «امکان و وجوب» ابن سینا

با سلام
در مورد برهان امکان و وجوبی که شیخ الرییس ابن سینا بیان نموده این اشکال مطرح می شود:

با توجه به اینکه ماده نه به وجود می آید و نه از بین می رود، و فقط از صورتی به صورت دیگر تبدیل میشود،
پس برهان امکان و وجوب در حقیقت وجوب وجود ماده را اثبات می کند، نه خدا را.

بنابراین ماده واجب الوجود بوده و علت این جهان است، و صورت های مختلفی که ماده به خود می گیرد و در جهان ظاهر می شوند همه ممکن الوجودهایی هستند که وابسته به اصل ماده هستند.

آیا چاکراه های انرژِی در روایات و عرفان اسلامی جایگاهی دارد؟

[="DarkOrchid"]با توجه به عرفان های شرقی در بدن مراکز انرژی وجود دارد که به آن ها چاکراه های انرژی میگویند !
و بدن انسان را دارای 7 چاکرای اصلی انرژی و ریز چاکراه های فرعی نامگذاری میکنند...
و چاکراه های انرژی حیاتی ( پرانا )را برای بدن تامین میکنند از طریق نفس کشیدن و خواب و ... و اگر این چاکراه ها خوب کار نکنند باعث بیماری و ضعیف شدن فرد میشه ...
و در این نوع عرفان های شرقی تلاش میکنند انرژی کیندالینی که در پشت کمر است را با تمرین ها به تاج سر یعنی چاکرای هفتم برسونن و باز شدن این چاکراه باعث به وجود اومدن مکاشفات و تجرد نفس میشه...
و دستگاه های پزشکی و روشن بینان باعث تایید این چاکراه ها هستند...

آیا در حدیث ها و روایات به چاکراه ها توجه کردند یا خیر؟

و آیا در عرفان ایرانی تاثیر هایی از عرفان های هندی گرفته شده یا خیر و این چاکراه ها در عرفان ایرانی جایگاهی ندارد ؟!( با اینکه بعضی از شیادان سعی در ترکیب عرفان های دیگه با عرفان ایرانی رو دارند )

[/]

محصول مادی از خدای غير مادی

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
گفته شد انرژي با روح مجرد متفاوت است و ويژگي هاي زير را براي انرژي بر شمردند
1-انرژی مادّی است،روح غیر مادّی و مربوط به عوالم ماوراء ماده
2-انرژی به انواع مختلف گرمایی،الکتریکی،شیمیایی،ا تمی وووو تقسیم می شود امّا روح قابل تقسیم به انواع نیست روح یک حقیقت واحد است،ممکن است بفرمائید ارواح شریر و ارواح پاک دو نوع روحند،اینها اوصاف روح است و در حقیقت و هویت آن دخیل نیست.

3-انرژی با منابع مختلف تولید می شود و بسته به منبع تولید کننده ی آن متفاوت است و منابع تولید انرژی همه مادیند.

4-انرژی قابل اندازه گیری است و واحد اندازه گیری آن ژول است البته در انواع انرژی به کیلو وات ساعت (صنایع برق)،کالری(صنایع غذایی)و.....،امّا روح قابل اندازه گیری نیست.

5-انرژی قابلیت افزایش و کاهش دارد ولی روح نه،شما بعد از صرف صبحانه مقداری انرژی(کالری)به دست می آورید و بعد از چند کیلومتر دویدن،انرژی شما کاهش می یابد و دیگر توان دویدن ندارید.

6- تجرد روح و مادي بودن انرژي با ادله مختلف ثابت مي شود. نيز انرژي قابل تحليل و بعد تبديل است ولي در روح تبديل تغيير جايي ندارد. ( بعد از 60 سال همان «مني» را درك مي كنيم كه در سه سالگي درك مي كرديم ولي سلول هاي مغزما بارها در اين مدت تغيير كرده است)

7- ماده ممكن است فاسد شود ولي فساد و معلوليت در روح ممكن نيست مثلا يك فرد معلول جسمي يا ذهني، از نظر روحي كامل است نه معلول
8- روح شعور دارد، ولي انرژي نه.

سؤال
آيا موارد بالا را قبول داريد؟
منبع اوليه انرژي نخستين جهان از كجا بوده؟ خدايي كه غيرمادي است مي تواند محصولش روح مجرد باشد ولي آيا او مي تواند محصول يا مخلوقش ماده و انرژي مادي باشد؟
دعا خواندن، حالات نفساني، كسب فضايل روي روحي چه اثري مي گذارد آيا روح يك فردي كه يك سال دنبال كسب علم و فلسفه وعرفان بوده با روح كودكي او يك طور است.؟ آيا اين تغيير نيست؟
درباره خداوند چگونه مي توانيم شادي و قهر او را تصور كنيم كه تغيير كه از خواص انرژي است در او نباشد؟

با تشکر



با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید:Gol:

ریکی و انرژی درمانی

سلام
مدتی است که فکر می کنم شخص یا اشخاصی برای من ریکی می فرستند
مثلا وقتی که با کامپیوتر کار می کنم یک ریکی می فرستند و من را از لحاظ روحی دچار مشکل می کنند
می خواستم بدانم چنین چیزی ممکن است یا نشات گرفته از خیالات ذهن است
یا میشود کسی صدای انسان را جابجا و در فاصله مکانی زیاد انشار دهد یا نه؟
مثلا در مورد چیز دیگری حرف بزنیم و تکه ای ازصدای ما را به یکی دیگر نشان دهد برای اختلاف افکندن.یعنی از نظر دینی یا روانشناسی چنین چیزی امکان دارد ؟

خدا و قوانین فیزیک (ماده، انرژی، سرعت و نور)

سلام
قیامت وزنده شدن بعد ازمرگ طبق قاعده ماده وانرژی ازانیشتن که اوقیامت وزنده شدن بعد مرگ رابافرمول ریاضی اثبات کرد
اما موضوع جالب این است که خداوند دقیقا نمیدونم کدوم ایه ولی یکنفرروخدامیخواباند سپس زنده میکند به اومیگوید چه مدت درخواب بودی میگوید دوروز(دراصل اوراست میگفت)اماخدابه اون میگه سیصد سال خواب بودی به الاغت نگاه کن خب حالا اگه مابتونیم سریع ترازنور حرکت کنیم میتونیم درزمان حرکت کنیم(طبق اصول فیزیک) یعنی یک ساعت بیش تربرمانمیگزره اما دراین یک ساعت کسانی که باسرعت نور حرکت نکردن فرضا سیصد سال میگزره بدون اینکه کسایی که باسرعت اند وکسایی که کم سرعت لحظه بی هوش شوند یابمیرند این یعنی بشرمیتونه به اینده سفرکنه خب طبق این ایه مابعد مرگ روحمان میتواند هرلحظه جایی باشد یعنی سریع ترازنور بنابراین مابعد مرگ میتونیم به اینده سفرکنیم اما نکته جالب اینکه قوانین فیزیک میگه به گزشته نمیشه رفت بنابراین پدرکسی که الان مرده ممکن ازحال کنونی فرزندش اگاه نباشه ولی بیست وسه سال بعدش چرا خب سوال اینه که این روح میتواند بعد مرگ انقدرجلو برود که عذاب جهنمی خود رارد کند؟!
یاحق

از نظر فلسفه اسلامی، انرژی و ذرات بنیادی در چه جایگاهی قرار دارند؟

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

جایگاه ذرات بنیادی (موج-ذره) و انرژی (بالاخص انرژی الکترومغناطیسی) در فلسفه اسلامی، کجاست؟
-- آیا انرژی جوهر است یا عَرَض؟
-- اگر جوهر است، در ترتیب بندی جواهر در کجا قرار دارد؟
-- اگر عرض است در ترتیب بندی اعراض در چه جایگاهیست؟
-- آیا انواع مختلف انرژی در این موارد با هم تفاوتی دارند؟
-- ذرات بنیادی که ماهیت دوگانه موجی و ذره‌ای دارند چطور؟

-- آیا انرژی از انواع عالیه است؟
-- جایگاه انرژی الکترومغناطیس و ذرات بنیادی در تقسیم بندی اشیاء و تعریف فلسفی جسم، کجاست؟

با تشکر :Rose:[/]

بگو مرگ بر امریکا...(آزموده را آزمودن خطاست!)

انجمن: 

گرگ هیچوقت قابل اطمینان نیست

آزموده را آزمودن خطاست!



ما لحظه ای به آمریکا اعتماد نخواهیم کرد و این اولین اصل مذاکرات ماست. آمریکا آزموده ای است که آزمودن مجدد آن خطاست و حرکت به همراه خوش بینی به این دولت مستکبر اشتباه استراتژیک سیاست خارجی ما.



قدیم تر ها یک اصطلاحی داشتند که می گفتند "آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود" حالا ریشه ی این جمله ی درست و صحیح و حکیمانه کجاست اهالی فن می دانند اما انصافا حقیقت را گفته اند قدمای ما ...سیاست غربی پدر و مادر ندارد! نه تنها پدر و مادر که انصاف و ادب و قانون و قول و قرار هم سرش نمی شود. سیاست غربی را اگر بخواهیم ترجمه کنیم می شود (( هرکسی یا با ماست یا اینکه بمیرد بهتر است چون که با ما نیست!)) . حال با این قانون جنگل مدرن جهان، ما می خواهیم که یک بازی دو سر برد داشته باشیم. میز مذاکره را می چینیم و بازی را آغاز می کنیم، محل مذاکرات ژنو سرد زمستانی است. وزیر خارجه ما همه هنر دیپلماسی و تجربه اش را به کار می گیرد و تلاش می کند تا چهره ی صلح طلب و اهل مذاکره ی جمهوری اسلامی را بار دیگر اثبات کند. وزرای شش کشور از پایتخت ها خودشان را می رسانند به مذاکرات و طولی نمی کشد که تلاش نتیجه می دهد و ایران و شش کشور به توافق می رسند. مدتی بعد که کنگره بر خلاف متن توافقنامه نام چند نفر و چند شرکت را به لیست تحریم ها اضافه می کند. میز مذاکره ی دو سر برد دیگر نمی لرزد و نمی ارزد! چون دیگر وجود خارجی ندارد چنین میزی! آمریکا کلا برای دنیا خوب ژست می گیرد. آمریکا رژیمی است که رئیس جمهورش می تواند میان کودکان یک مهد کودک لبخند بزند و به آنها هدیه بدهد و در همان لحظه تنفگدارش سینه ی کودکی آسیایی را بشکافد. آمریکا دولتی است که حاضر است ننگ نقض توافق نامه جهانی را به جان بخرد اما پنجه سیطره ی صهیونیست ها را روی صورتش داشته باشد. آمریکا می خواهد هم دندان گرگ را داشته باشد هم و لبخند ملیح دیپلماسی را ! آمریکا کلا خوب نقش بازی می کند.

" ما به دولت آمریکا هیچ اعتمادی نداریم"

این جمله رهبر که مدتها پیش توسط ایشان ایراد شد، بند اصلی مذاکرات ماست! اگر آمریکا توافق نامه خودش را دارد ما هم عهدنامه خودمان را داریم. بالای کاغذ توافق نامه نوشته ایم "ما به آمریکا هیچ اعتمادی نداریم".حال اگر بعضی ها اصرار دارند این مسیر طی شده را دوباره طی کنند و انتهایش با چنگ و دندان خون آلود گرگ ها مواجه بشوند حرفی نیست، ما ضرری نمی کنیم ازین مسیر اما امیدواریم که بعد از معلوم شدن دست چدنی زیر دستکش مخملی باز صحبت قابل اعتماد بودن آمریکا را نکنند! دهان و دندان توهین کننده ی به ایران را باید شکست و روی پای خود ایستاد. رهبر انقلاب، دیپلمات نیست که جایی حرفی بزند و جایی دیگر چیز دیگری اراده کند، انقلابی است! اراده ما در عمل ماست. ما در عمل نیز به آمریکا باید بی اعتماد باشیم، اراده و عزم ملت ایران را نه قطعنامه قطع کرد و نه توافقنامه ای که توسط کشوری "عهدشکن" امضا شده است. جمهوری اسلامی ایران در عین پایبندی به تعهدات بین المللی مسیر خود را خواهد پیمود، هرچند حقیقتا پاسخ این سوال مجهول است که اصلا چه لزومی دارد وقتی طرف روبروی ما میز مذاکره را شکسته است و کلا بنای اعتماد به ما حتی رئیس جمهور محترم مان را ندارد، ما تعهدی به این مذاکرات داشته باشیم و یا ادامه بدهیم اعتماد سازی یک طرفه را ؟ وقتی طرف مقابل ما هیچگاه قابل اعتماد نبوده است.ما لحظه ای به آمریکا اعتماد نخواهیم کرد و این اولین اصل مذاکرات ماست. آمریکا آزموده ای است که آزمودن مجدد آن خطاست و حرکت به همراه خوش بینی به این دولت مستکبر اشتباه استراتژیک سیاست خارجی ما، چگونه اعتماد کنیم به دولتی که همزمان با مذاکرات ژن ایرانی را فریبکار بداند، پنج دقیقه بعد از توافق از حفظ تحریم ها سخن بگوید و چند روز بعد از توافق رسما بگوید که به رئیس جمهور ایران بدبین است ؟؟؟
و چه خوش مثالی زد پیر جماران که اینها مثل گرگ هایی اند که حتی به خودشان هم اعتماد ندارند!

گرگ ها قابل اعتماد نیستند...


انرژی و خدا

انجمن: 

سلام خسته نباشید

:Esteghfar:(کسانی که عقایدشان ابتدایی و سست است ممنون میشوم اگر این بحث را نخوانند اگر خواستند جمع بندی بعد از بسته شدن را بخوانند)
در صورت انحراف مسئولیتش به عهده خودتونه. من جواب خدا رو نمیدم. نگید من منحرفتون کردم!:khandeh!:
پس تا اطلاع ثانوی نیایید:ok:
:Esteghfar:
آیا خدا همان انرژی ست ؟
آیا وجودش را میتوان با قانون پایستگی انرژی ثابت کرد و گفت این همان خداست؟
اینکه با افکار خوب کار انسان درست میشود و با تلقین و افکار بد کار انسان خراب میشود واقعیت دارد؟

آیا هرپدیده ای به خواست خداست؟

انجمن: 

آیا هرپدیده ای به خواست خداست؟
بنابر آیات قرآن هر پدیده ای حتی اراده ی ما به خواست خداست.
بیایید این را با علوم امروزی مقایسه کنیم.
طبق نظریهٔ نسبیت مجموع"جرم و انرژی" پایدار و تغییر ناپذیر است (و آن را قانون پایستگی انرژی می نامند)؛ بدین معنا که انرژی از شکلی به شکل دیگر و یا به جرم تبدیل شود ولی هرگز تولید یا نابود نمی‌شود.
خب
خدا به چه شکل در جهان دخالت کرده؟
1-خدا انرژی را خلق کرده و آنرا مثل ساعت کوک کرده و آن را به حال خود رها کرده(Deism)
این نظریه مغایر با قرآن و تمام ادیان دیگر است.
2-خدا انرژی را خلق کرده و هر لحظه اونو نگه داشته.به طوری که اگر لحظه ای مثلاً نیروهای جهان رو ول کنه جهان نابود میشه.
رد:اگر خدا این انرژی را خلق کرده باشد این انرژی نمیتونه خود به خود از بین بره.در نتیجه نیازی به حفظ آن نیست.پس باز به گزینه اول پرت می شویم.

آن چیزی که علم امروز میگه اینه که تمام پدیده های جهان خود به خود رخ می دهد.مثلاً در اثر گرما آب دریا خود به خود بخار می شود و در آسمان به ابر و بعد باران.هیچ دخالتی از هیچ نیروی ماورای طبیعتی مشاهده نمی شود.
در حالی که قرآن و تمام ادیان دیگر برعکس علت تمام این پدیده ها را از خدا می دانند!
مثلاً چرا باران آمد؟ چونکه خدا میخواد!
این دلیل قرآنه!

منظورم اینه که در ارائه اثبات های وجود خدا به کتاب های ادیان الهی هم توجه کنید.

سوال:آیا می توان برای جهان مبدا در نظر گرفت؟
ببینید ماده و انرژی نه قادرند به وجود بیایند و نه از بین بروند.اینها همواره بوده اند و خواهند بود.

امروزه بیشتر فیزیک دانان(حتی مسلمانان) ادعا می کنند که نمی توان با فیزیک اثبات کرد که خدا وجود دارد یا ندارد!(Agnostism)http://www.asriran.com/fa/news/196851/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D9%81%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%81%D9%86-%D9%87%D8%A7%D9%88%DA%A9%DB%8C%D9%86%DA%AF-%D9%81%DB%8C%D8%B2%DB%8C%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%84%DB%8C

به نظر من اونا اشتباهی که میکنن اینه که هرگز این علم رو با قرآن مقایسه نمی کنن.
قرآن میگه علت همه پدیده ها خداست.
برای اینکه بهتر متوجه بشید باغبانی رو مثال می زنم که گلی رو باتدبیرش پرورش میده.
قرآن میگه خود این باغبان،تدبیرش،ارادش و شیوه تبدیل مواد به گل را خدا انجام میده(خدا ابتدا گِل رو خلق میکنه.سپس آدم رو خلق میکنه.سپس از آدم گل رو خلق میکنه).
در حالی که علم این ها رو به شکلی دیگه توضیح میده.

سوال من اینجاست که:
جایگاه خدا در دخالت در جهان کجاست؟
تنها مبدا آفرینش؟ اینکه با قرآن و ادیان الهی در تعارض است!
هم ابتدای آفرینش و هم بعد از آفرینش؟
پس یعنی علت بارون اومدن و خیلی چیزهای دیگه از خداست؟
Studies of scientists' belief in God
Many studies have been conducted in the United States and have generally found that scientists are less likely to believe in God than are the rest of the population. Precise definitions and statistics vary, but generally about 1/3 are atheists, 1/3 agnostic, and 1/3 have some belief in God (although some might be deistic, for example)

http://en.wikipedia.org/wiki/Relationship_between_religion_and_science

کارشناس بحث : صالح

" منکران خدا " مردگان حقیقی اند

سلام
علی ع است می فرماید : بزرگترین مرگ جهل است .
وقتی جهل بزرگترین مرگ باشد هرچه موضوع آن به حسب واقع واضحتر و روشنتر باشد مرگ جهل عمیق تر خواهد بود .
انسان می بیند که بعضی ها خدای متعال را انکار می کنند و برای این حرف بی پایه و اساس خود که هیچ عقلی جز عقل ظاهر بین آنها نمی پذیرد شبه استدلالهای سبک و بی معنا می کنند . لذا این افراد بزرگترین جاهلان و در نتیجه مردگان حقیقی این عالمند .
منکران خدا برای انکار خود دلیلی ندارند بلکه دلیل تراشی می کنند . انگیزه انکار خداوند توسط آنها تفکر و اندیشه ای نیست که در اثبات خداوند درمانده باشد چه اینکه وجود مدیر و مدبر برای عالم پر رمز و راز و شگرف حتی به برهان نیاز ندارد بلکه آنها هواپرست و ظاهر بین هستند . آنها از مسوولیت و تکلیف فرار می کنند . لذا برای تثبیت جایگاه نامطلوبی که دارند به دلیل تراشی روی می آورند .
درباره مرگ جهل و مرگ کفر بیشتر سخن خواهیم گفت ان شاء الله
موفق باشید