درمان

درمانی که ذاتا درد آور و زجر آور است

سلام.به نظر می رسه توسط بعضی از سخنرانان و تریبون به دست ها و بالامنبری ها، اینطور القا میشه و اینطور برداشت میشه که اصولا، درمان(درمان های روحی نه لزوما مادی و این دنیایی و خاکی، مثلا یکی متکبره، یکی حسوده) از یک جایی به بعد که بالا میزنه باید و ذاتا همراه باید بشه با درد و زجر و مثلا مثال زده میشه مثلا طرف سرطان داره، برای درمانش، داروها و ابزاری استفاده میشه که شخص بیمار کلی غصه و درد می می کشه تا خوب بشه.تا درمان بشه....علاوه بر دمان، حتی پیشگیری از یک سری از امراض هم گفته میشه که از یک جایی و در مواردی باید همراه باشه با درد.با زجر.مثلا یک کودک مثال زده میشه.می خواد دستشو بزنه به آتیش.خوب بهش می گیم نزن و پیشگیری می کنیم که این بچه خودشو نسوزونه.ولی بچه هی می خواد دست بزنه.بعد یک تیکه زغال کوچولو می اندازیم دستش که این بچه حساب کار دستش بیاد.بچه درد شدیدی حس می کنه ولی دیگه نمی گه من آتیش آتیش می خوام که کل بدنش بسوزونه.یعنی برای پیشگیری هم درد دادیم و درد لازمه...
خلاصه اینطور القا میشه که انگار، درد چیز خوبی هست در خیلی موارد.برای درمان یک سری امراض و خصایل شیطانی، و سیاه و تاریک، یا برای پیشگیری از مبتلا شدن به آنها، درد لازمه.درد بایده.درد واجبه.این واجبه سوال منه..یک باید که نبودش اجتناب ناپذیر...اما واقعا اینطوریه، همچین چیزی رو میشه اثبات کرد؟میشه اثبات کرد که اصولا درمان و پیشگیری از امراض، در خیلی موارد ذاتا باید همراه با درد باشند؟؟میشه پذیرفت که دکتری داریم، قادر مطلق. و برای درمان من نوعی، از لوازمی استفاده می کنه که درد آوره با اینکه عرض کردم که قادر و توانا کله.و در توجیه گفته بشه که کاری نمی شه کرد با این درد و زجر ها، چرا که درمان، در مواردی بسیاری، ذاتا درد آور هست و این درد اجنتاب ناپذیر هست، یعنی ذاتا با درد همراه هستند.(مثلا برای فهم بیشتر.درمان سرطان مثلا گفته بشه که بدون درد نمیشه، محاله، اصلا) و شخص دکتر با تمام قدرت و قادر کل بودنش هم نمی تواند بدون درد و زجر درمان گری کند همه جا؟هرچند قادر کل و توانای کل باشد؟این اثبات کردنی هست یا نه؟درون دینی سوال نمی کنم ها..آیا قرینه ای و شواهدی و دلیلی بر این عقیده و برداشت هست یا نه...

ضعف مزاج و راه درمان آن

هو النور

با سلام و عرض ادب

ببخشید بنده در کتبی مثل فیه مافیه مولانا و سینوهه در مورد ضعف مزاج میخوندم که باعث میشه انسان در مورد همه چیز بر عکس عمل کنه (درست و غلط رو تشخیص نده)

میخواستم بدونم ضعف مزاج چیه و از چیه و چطوری درمان میشه؟

نقش تلقین در شفا یافتن بیماری ها

سلام

آیا تلقین و دادن امیدواری و روحیه بیماری ها قابل درمان هستند؟ حتما میدانید که بیماری برای فرد استرس هایی بوجود می اورد.در بسیاری از مواقع وقتی چنین استرسهایی در بدن وجود دارند کار مبارزه با عوامل بیماری برای سیستم دفاعی بدن دشوار میشود. استرس بر روی سیستم عصبی بدن، سیستم دفاعی و ترشحات هورمونی به طور مستقیم تاثیر منفی میگذارد، حتی گفته میشود استرس مادر بسیاری از بیماری ها است و همه باید بیاموزند که چگونه خود را از آرام سازند و از استرس رهایی یابند. بنابر این گروهی از بیماریها را میتوان با روانکاوی و استرس زدایی از بین برد، یعنی با امیدواری دادن و تلقین کردن میتوان بسیاری از بیماری ها را از بین برد و خیلی وقتها ممکن است این اتفاق بیافتد یعنی شخص وقتی درون حرم میرود واقعا به خود تلقین میکند که خوب خواهد شد و این تلقین بر بدن وی تاثیر میگذارد، تلقین در انسان از قوت بسیار بالایی برخوردار است و با تلقین میتوان تغییرات محسوسی در سیستم های مختلف بدن از جمله سیستم دفاعی بدن ایجاد کرد. برای همین است که در مورد بسیاری از بیماریها پزشکها از اطرافیان بیمار میخواهند که به او روحیه بدهند و به او تلقین کنند که خوب خواهد شد.

حال آیا در روانشناسی تلقین واقعا تا این حد در شفای بیماری ها تاثیر دارد؟

تهمت و بهتان؛ گناهی که حتی شیطان هم از آن بیزار است!!!


به نظر شما گناهی که شیطون هم ازش بیزاره ؟
از مدیر های محترم میخوام یه کم بیشتر راجع به این موضوع توضیح بدن ...خیلی برام جالبه

تهمت و بهتان به اندازه اى زشت و زننده است كه حتى شیطان هم از انجام دهنده آن دو بیزارى مى جوید.

همسر وسواسی

انجمن: 

با سلام خدمت کارشناسان محترم
بنده چهار سال هست ازدواج کردم و همسرم مبتلا به وسواس است. مدت زیادی هست که زیز نظر پزشک دارو مصرف می کند ولی تغییر چندانی نکرده است. وسواس ایشان بیشتر در مورد گرفتن وضو و خواندن نماز است به طوری که به کارهای روزانه نمی رسد یا نمازش قضا می شود. مرتبا برای داشتن این مشکل گریه می کند و احساس گناه و یاس دارد. لطفا راهنمایی کنید

برای رفع تهمت و غیبت چه راهکارهایی وجود دارد؟

سلام
برای رفع تهمت و غیبت چه راهکارهایی هست!؟

راهنمایی فرمایید

متشکریم

همجنسگرایی ؛ بیماری و اختلال یا هوس؟( نقد دي اس ام 5 و اثبات اختلال بودن همجنس گرايي)

سلام ممنون واسه سایتتون
همین طور که در عنوان مطرح کردم میخوام درمورد همجنسگرایی بگویم.
این یک حس طبیعی هس و از کودکی در انسان هاست گاهی هم بر اثر عوامل اجتماعی در سن و سال کودکی اتفاق میفتد.
افرادی که ادعا میکنند همحنسگرایی قابل درمان هست لطفا مطالعات خود را در این زمینه بیشتر کنند. به هیچ وجه همجنسگرایی قابل درمان نیست مگر اینکه شخص خودش از حسش دوری کند. مثله این هست که به مردی که زنی را دوست دارد بگوییم باید به جای اون زن یه مرد رو دوس داشته باشی. این دو قضیه هر دوتاشون موازی هستند و در طرف متقابل هم قرار دارند.
همجنسگرایی یک بیماری نیس. تو هیچ بیماری علاقه به آن بیماری وجود ندارد.
به نظرتون عادلانه هس که عمل لواط و همجنسبازی با همجنسگرایی یکی حساب شه؟
اگه اینطور هس پس شما هم زنا میکنید! آیا جمله ای توهین آمیز نیست؟
چرا سعی نمیکنیم همدیگه رو درک کنیم؟ چرا همش نظر خودمونو میگیم؟
شاید حتی بعضیهاتون از این قضیه خبر نداشته باشین. اینکه تغییر جنسیت تو ایران مجاز است و حکم این دستور توسط امام خمینی صادر شده هس و همه قبولش دارن.
حال اگه تغییر جنسیت مجاز باشد و از نظر خداوند اشکالی در آن نباشد پس چرا همجنسگرایی مجاز نباشد؟!
شده اصلا با یه همجنسگرای واقعی (نه همجنسباز) صحبت کرده باشین که چه حسی داره؟
چگونه میتونی خودتو و افکارتو تغییر بدی؟
همنجسگرایی و تغییر جنسیت بد هس یا اونایی که هر روز بدون درکشون آذیتشون میکنن؟
تا یک همجنسگرا نباشید نمیتونید درکشون کنید. این هوس نیست. تو کدوم هوس ناراحتی و گریه کردن و عاشق شدن هس؟
لطفا نظر خودتونو نگین و بدونین افکار همه کامل نیس حتی این بنده ای که دارم مینویسم ولی زود قضاوت نکنید.
ممنون

ترک عادات

انجمن: 

با عرض سلام خدمت شما کارشناس گرامی
برای ترک عادت نسبت به رذایل اخلاقی چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید زیرا عموما راهکارهای ترک رذایل گفته می شود اما آنچه باعث عدم موفقیت ترک رذایل است عاداتی است که نسبت به انجامشان پیدا کرده ایم. برای ترک این عادات چه پیشنهادی دارید؟

حسد و راه درمان آن

بسم الله الرحمن الرحیم
به حول و قوه الهی در این تاپیک، مباحث مربوط به رذیله اخلاقی حسادت و راه درمان آن را پیگیری خواهیم نمود. امید است که مطالب تاپیک که برگرفته از کتاب حسد، نوشته آیت الله سید رضا صدر است، چراغ راهی باشد تا از گزند این آتش سوزان نسبت به ایمان خود، در امان باشیم.