حسد

حسد و راه درمان آن

بسم الله الرحمن الرحیم
به حول و قوه الهی در این تاپیک، مباحث مربوط به رذیله اخلاقی حسادت و راه درمان آن را پیگیری خواهیم نمود. امید است که مطالب تاپیک که برگرفته از کتاب حسد، نوشته آیت الله سید رضا صدر است، چراغ راهی باشد تا از گزند این آتش سوزان نسبت به ایمان خود، در امان باشیم.

حسادت به اهل بیت (ع) و اولیاء

اه...........
نسبت به اهل بیت حسادت دارم هیچ وقت فکر نمیکردم به اینجا برسم....
وقتی میبینم اصلا نزدیک به اونها هم نمیشم........ مقامات و نعمت هایی که دارن...........
اصلا اون دنیا هم معلوم نیس میریم بهشت یا جهنم .....
احساس حقارت دارم..........
آیا کسی اصلا به مقام اونها میرسه..........
یعنی چون بتر خلق شدن ما نمیتونیم بهشون برسیم ......؟
ما استعداد کمتری داریم پس خدا هم باید از کم ما باید پاداش بده ولی به اونا بازم نمرسیم نمیگم باید عین اوناه بشیم قطعا تفاوت باید باشه اما فرقمون با اونها زمین تا آسمون.......من الان حسادت دارم میترسم کینه شه .....یکی نجاتم بده

چند همسری ، غیرت ، حسادت و مسأله مالکیت در عقد ازدواج


سلام

چند همسری، غیرت ، حسادت و مسئله مالکیت در عقد ازدواج ؟

غیرت ، یعنی تلاش در نگهداری آنچه كه حفظش ضروری است و یک مصداق ضرورت، می تواند حفاظت از ملک و دارایی باشد.
حسد یعنی مانع شدن از به دست آوردن یک نعمت یا تمنای زوال یک نعمت از دیگران.

غیرت :
زن : من نسبت به چند همسری شوهرم، غیرت می ورزم. و میخواهم او را در مقابل سایر زن ها حفاظت کنم.
مرد : من نسبت به چند شوهری زنم، غیرت می ورزم. و میخواهم او را در مقابل سایر مرد ها حفاظت کنم.

حسادت:
زن : مرد حسود است چون میخواهد مانع شود من از نعمت مردان دیگر برخوردار شوم.
مرد : زن حسود است چون میخواهد مانع شود من از نعمت زنان دیگر برخودار شوم.

چرا حسادتِ مرد، غیرت است و غیرتِ زن ، حسادت ؟
چرا هر دو غیرت و یا هر دو حسادت نیستند ؟
آیا تنها یک مسئله تعبدی است و ملاک آن را نمیدانیم ؟

مالکیت مبنای تعریف غیرت و حسادت است.

در ازدواج ، شما منافع جنسی و منافع رحم ( نه خود زن یا خود رحم ) را از زن می خرید که به آن حق بضع گفته میشود.
و به همین دلیل است که می توانید نسبت به چند شوهری، اعتراض کنید. چون کس دیگری حق ندارد در منافع شما دست ببرد. و به همین دلیل به این کار غیرت می گویند.
اما کار زن، حسادت است چون حقی نسبت به افعال مرد ندارد. و مالک منافع مرد نیست تا نسبت به چند همسری او، اعتراضی بکند.
بر مبنای مالکیت است که مرد ، ولی و سرپرست کودک است. چون منافع حاصل از رحم را مالک می شود.
و به دلیل همین مالکیت است که مرد، موظف به تامین معاش کودک است.
و به همین دلیل است که مرد باید نفقه ی زن و فرزند را تامین کند.
و به همین دلیل است که زن، حق دارد در مقابل شیری که به فرزند میدهد اجرت دریافت کند.

و به همین دلیل است که زن، می تواند برای کاری که در منزل انجام میدهد اجرت بخواهد.
چون مرد تنها مالک منافع جنسی و منافع رحم شده است و نه چیز دیگر. و در هر موردی غیر از منافع جنسی و منافع رحم، زن می تواند بابت کاری که انجام میدهد ، اجرتی دریافت کند.
شاید اگر زن اجازه داشت منافع جنسی خودش را نفروشد و بر عکس منافع جنسی مرد را بخرد، میتوانست چند شوهری اختیار کند.

اما چرا مرد می تواند مالک بشود ولی زن نمی تواند ؟ باز سوال دیگری مطرح میشود.

شاید پاسخ آن ، وجودصفت قوام برای مرد و صفت قانت برای زن است.
شاید یک دلیل این منع برای زن ، وجود این صفات در این دو جنسیت است که مورد اشاره قرآن قرار گرفته است.

یعنی اگر قرار باشد زن مانند مرد بتواند منافع جنسی مرد را بخرد، در تضاد با صفت قوامیت مرد خواهد بود.
البته سوال دیگری مطرح میشود که فرضا، این امور موافق طبع و فطرت باشد ایا هر امر فطری لزوما، الزام اور خواهد بود ؟
اما اگر این حق مالکیت برای زن وجود داشته باشد. می توان گفت زن حق نفقه شوهر و فرزند و سرپرستی فرزند را به دوش می کشد. و حسادت او حسادت نیست بلکه غیرت خواهد بود.

سوال اصلی : غیرت و حسادت را تعریف کنید و بر مبنای آن توضیح بدهید که
چرا غیرت مرد ( خصوصا در مورد چند شوهری زن)، غیرت است اما غیرت زن ( خصوصا در مورد تعدد زوجات مرد)، حسادت است ؟
( مبنا و ملاک چیست ؟)

درس زندگی از لابلای دعاهای امام سجاد (ع)


خدایا سه خصلت است که مرا از درخواست از تو باز می دارد Sad در دعای کمیل هم داریم : گناهانی که مانع استجابت دعا میشوند)



اول : امری که به آن فرمان داده ای اما من در انجامش درنگ کردم[=&amp]
[/][=&amp]دوم : کاری که مرا از آن نهی نمودی اما بسویش شتافتم[/][=&amp]
[/][=&amp]سوم: نعمتی که به من بخشیدی اما در سپاسگزاریش کوتاهی نمودم[/]



راه هاي مقابله با بدبيني چيست؟

راه هاي مقابله با بدبيني چيست؟

عواملي كه موجب بدبيني مي شود عبارتند از:
1- ناپاكي: گاهي افراد مطابق اصل كلي مقايسه به خويش انسان ها را خوب يا بد مي پندارد و محور بدي و خوبي مردم قرار مي دهد كه گفته اند كافر همه را به كيش خود پندارد.
2- در مواردي سرچشمة بدبيني، حس انتقام و كينه توزي و حسد است. انسان چون نمي تواند عملاً از افراد مورد نظر انتقام بگيرد و يا با زبان اظهار دارد به منطقه فكر و قلب عقب نشيني كرده در آن جا آشوبي به پا مي كند و به او نسبت بد مي دهد.
3- گاهي منشأ بدبيني تكبر و خود خواهي است. كسي كه خود را برتر از ديگران مي بيند در محيط فكر خود براي ديگران نقاط ضعفي مي تراشند تا آنان را كوچك سازند.
4- در مواردي علت بدبيني پيش داوري است، مثلاً شخصي مي بيند دوستش بي تفاوت با او برخورد كرد بدون اين كه احتمال دهد شايد توجه نداشته قضاوت مي كند كه دوستش با وي خوبي نيست.
5- معاشرت با افراد ناصالح: هم نشيني با افرادي كه به اين بيماري مبتلا هستند اثر مستقيمي در بدبيني دارد. امام علي(ع) مي فرمايد: هم نشيني با بدان باعث بدگماني به نيكان مي گردد.
راه هاي مقابله با بدبيني عبارت اند از:

1- شناخت علل و ريشه هاي بدبيني



2- شناخت زيان هاي فردي و اجتماعي.
بدبيني آثار نامطلوبي بر انسان دارد كه مهم ترين آن ها عبارتند از:
الف) ناراحتي روحي: افراد بدبين بر اساس توهماتي كه دربارة اشخاص و حوادث دارند، فوق العاده رنج مي برند. آنان از معاشرت با مردم گريزانند و احساس تنهايي مي كنند. امام علي(ع) مي فرمايد: بدبين از همه مردم وحشت دارد. ب) پوچ گرايي، ج) غفلت، د) قطع روابط اجتماعي: بدبيني بزرگ ترين مانع همكاري هاي اجتماعي و به هم پيوستگي دل ها است. امام علي(ع) مي فرمايد: بر هر كس بدگماني چيره شد صلح و صفاي بين او و دوستش به هم مي خورد. ه) تجسس، و) پرورش نفاق.
3_ راه هاي عملي: براي رهايي از بدبيني بايد در مرحلة نخست با خيال هاي خود ساخته مخالفت كرد. پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: راه نجات از بدبيني آن است كه آن را تصديق نكند و به آن ترتيب اثر ندهد مخالفت با تلقين و پرهيز از شتابزدگي در داوري و حمل بر صحت كردن كار ديگران حاصل مي شود. بدبيني اگر چه در بدو امر جنبة اختياري ندارد؛ يعني ناخودآگاه به ذهن انسان مطلبي خطور مي كند، ولي ادامة آن اختياري است كه با پرورش گمان هاي بد در دنياي ذهن و خيال پديد مي آيد.
راه درمان عملي، ترتيب اثر ندادن به خطورات ذهني است امام علي(ع) مي فرمايد: كار برادر دیني خود را به بهترين وجه آن حمل كن تا آن جا كه راه توجيه بر تو بسته شود و به هيچ سخني كه از برادرت صادر مي شود بدگمان مباش تا محمل خوبي براي آن بيابي. مثلاً كسي كه به رفيقش سلام گفته و پاسخني نشنيده است به جاي اين كه كينة او را در دل بگيرد و يا به او بدبين شود بهتر است قضايا را با بي نظري بررسي و رفتار ايشان را توجيه كند مثلاً با خود بگويد شايد دوستم سلام مرا نشنيده است تا پاسخ گويد. با اين كار به تدريج خوش گماني به صورت عادت در خواهد آمد.

چطوری میشه ریشه حسادت رو از دل کسی پاک کرد؟

[="Arial"]سلام دوستان عزیز اگر کسی میتونه راهنمایی کنه ممنون میشم .برای رها شدن از حسودی که کسی خودش دوست نداشته باشه اما حسودی کنه.در واقع دست خودش نباشه[/]

با دوست حسود چه کنیم؟

با سلام و عرض ادب

من یه دوستی دارم که یه مقدار حسودی میکنه، توی جمع کلاس دانشگاه سعی داره منو ضایع کنه حالا نمیدونم به چه علتی در صورتی که من تمام سعیم این بوده که احترامشو نگه دارم. چیزی که برام جای تعجبه اینه که این شخص نمازش همیشه سروقته. و من سعی داشتم دوستی مو بهش ثابت کنم و میخواستم رابطه دوستی مونو تقویت کنم ولی اون اصلا برای دوستی ارزش و احترام قائل نیست...

مثلا وقتی صحبت می کنم وسط حرفم می پره
دست دادنش هم از روی بی محلی و تکبره، فکر میکنه واسه خودش کسیه درحالیکه اگه به مقایسه کردن باشه من از همه لحاظ از اون سر ترم
یا بهش زنگ زده بودم بعد از چند بار تماس گرفتن تازه جواب تلفن رو داد اونم با بی حوصلگی و ازش یه کمکی خواستم که دریغ کرد
جدیدا حس کردم که پشت سرم هم صحبت می کنه، یا میدونم اگه پشت سرم صحبت بشه توی دلش خوشحال میشه
به شدت علاقه داره وجهه ی من توی جمع خراب بشه
مثلا توی جمع یه نظری میدم یا صحبتی میکنم همش سعی داره به طریقی مخالفت کنه یا ثابت کنه من دارم چرت و پرت میگم حتی اگه خیلی حرف منطقی و پرباری زده باشم

در صورتی که منم که خیلی راحت میتونم مقابله به مثل کنم یا تحقیر کردنش برام مثل آب خوردن آسونه

میخوام ببینم دین در اینجور مواقع چه گفته؟ بازم احترام این شخص واجبه؟

میخوام باهاش قطع رابطه کنم اما مشکل اینجاست که توی یه جمع هستیم، اگر ازم پرسیدند چرا به او رابطه برقرار نمیکنی چه بگم که غیبت نشود؟ بگم حسود است؟

ممنون

حسد چیست ؟ فرق حسد و غبطه چیست ؟(اثر حسادت در اراده خدا ! )

تعریف حسد :
آرزوی زوال نعمت از کسی است که سزاوار داشتن آن نعمت است ، چه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد . شخص حسود علاوه بر آرزوی قلبی چه بسا کوشش در زوال آن نعمت می کند .
حسد رذیله اخلاقی ای است که از کینه حاصل می شود و کینه نیز از نتائج غضب است . به عبارت دیگر حسد شاخه ای از درخت غضب می باشد . مقابل حسد خیرخواهی است.

منشأ کلی حسد :
منشأ کلی این صفت مذموم و انفعال روانی به مانند سایر رذائل ، کوری قلب و انکار الطاف خداوندی است . و به عبارت دیگر صاحبان چنین صفت بدی به نوعی بیماری و مرض قلبی گرفتارند ، که می بایست برای درمان آن از اخلاق اسلامی کمک بگیرند .

فرق حسد و غبطه :
هنگامی که خداوند به برادر یا خواهر دینی انسان نعمتی عطا می فرماید ، چه نعمت مادی باشد و چه نعمت معنوی از قبیل تقوا و علم ، دو حالت برای انسان مؤمن پیش می آید :
1 – انسان آن نعمت داده شده به دیگری را دوست نمی دارد و خواهان نابودی آن است ، به این حالت حسد یا رشک گفته می شود ، که این مذموم است ، مصداق آیه قرآن کریم :
قال الله تعالی : وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّاراً حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ...( بقره آیه 109 )
گروهی از اهل کتاب بر شما حسد می ورزند و با آنکه حقيقت بر آنها آشکارشده ، دوست دارند شما را از راه خود به کفر بازگردانند .

2 – انسان مؤمن از وجود و دوام آن نعمت برای برادر و خواهر دینی خود نفرت ندارد ، امّا مثل آن نعمت را از خداوند برای خود می خواهد ، به این حالت غبطه و یا اشتیاق گفته می شود ، که این ممدوح است ، مصداق آیه قرآن کریم :
قال الله تعالی : و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون.( مطففین آیه 26 ) .
و غافلان برای این نعمت و شادمانی ابدی باید به شوق و رغبت بکوشند .

عوامل ایجاد حسد :
عوامل گوناگونی در ایجاد این رذیله اخلاقی دخالت دارند از جمله :
1 – دشمنی .
2 – بزرگی طلبی .
3 – تکبر و خود بزرگ بینی .
4 – ترس .
5 – حب جاه و مقام .
ممکن است برخی یا تمام این عوامل در ایجاد حسد در فردی دخیل باشند .

این مبحث ادامه دارد ..
و من الله التوفیق