کینه

با دوست حسود چه کنیم؟

با سلام و عرض ادب

من یه دوستی دارم که یه مقدار حسودی میکنه، توی جمع کلاس دانشگاه سعی داره منو ضایع کنه حالا نمیدونم به چه علتی در صورتی که من تمام سعیم این بوده که احترامشو نگه دارم. چیزی که برام جای تعجبه اینه که این شخص نمازش همیشه سروقته. و من سعی داشتم دوستی مو بهش ثابت کنم و میخواستم رابطه دوستی مونو تقویت کنم ولی اون اصلا برای دوستی ارزش و احترام قائل نیست...

مثلا وقتی صحبت می کنم وسط حرفم می پره
دست دادنش هم از روی بی محلی و تکبره، فکر میکنه واسه خودش کسیه درحالیکه اگه به مقایسه کردن باشه من از همه لحاظ از اون سر ترم
یا بهش زنگ زده بودم بعد از چند بار تماس گرفتن تازه جواب تلفن رو داد اونم با بی حوصلگی و ازش یه کمکی خواستم که دریغ کرد
جدیدا حس کردم که پشت سرم هم صحبت می کنه، یا میدونم اگه پشت سرم صحبت بشه توی دلش خوشحال میشه
به شدت علاقه داره وجهه ی من توی جمع خراب بشه
مثلا توی جمع یه نظری میدم یا صحبتی میکنم همش سعی داره به طریقی مخالفت کنه یا ثابت کنه من دارم چرت و پرت میگم حتی اگه خیلی حرف منطقی و پرباری زده باشم

در صورتی که منم که خیلی راحت میتونم مقابله به مثل کنم یا تحقیر کردنش برام مثل آب خوردن آسونه

میخوام ببینم دین در اینجور مواقع چه گفته؟ بازم احترام این شخص واجبه؟

میخوام باهاش قطع رابطه کنم اما مشکل اینجاست که توی یه جمع هستیم، اگر ازم پرسیدند چرا به او رابطه برقرار نمیکنی چه بگم که غیبت نشود؟ بگم حسود است؟

ممنون

وصیت ابن عباس به علی علیه اسلام به نقل از ابن ابی الحدید


بسم الله الرحمن الرحیم


یوم الله عید غدیر خم را به پیروان نبی اکرم و ولی بر حقش علی علیه السلام و ارادتمندان خاندان برزگوارنبی و ولی تبریک و تهنیت عرض میکنم
و اما بعد
هر عید غدیر که فرا میرسد مجالی فراهم است برای یک باز نگری یک واقعه کلیدی و مهم در دنیای اسلام که این واقعه از لحاظ اهمیت دست کمی از پذیرش دین و یا نپذیرفتن آن ندارد.

در این مجال نیت بر این است که وصیت عباس رحمه الله علیه عموی علی علیه السلام و نبی اکرم ( ص) را به نقل از ابن ابی الحدید در بخشی از خطبه 239 نهج البلاغه نقل کرده را نقل نمایم و البته ان شاء الله بهمراه مطالب مکملی از دوستان.


متاسفانه تنها تعریف معروفی که در اسلام برای صحابه شهرت یافته تعریفی است که ابن تیمیه از صحابه کرده و آن عبارتست از هر مسلمانی که در طول حیات نبی اکرم موفق به دیدار آن حضرت حتی برای دقیقه ای شده اند صحابه آن حضرت به حساب می آیند.

با این حساب ابوسفیان صحابه نبی اکرم است ولی اویس قرنی رضوان الله تعالی علیه که موفق به زیارت آن حضرت نشدند از صحابه نیست.

حتی اگر عامی ترین افراد جامعه اسلامی میخواست برای صحابه تعریفی ارائه دهد بدون شک از این تعریف ابن تیمیه تعریف عمیقتر و دقیقتری ارائه میداد .

ولی چه میشود کرد زمانیکه دیانت ابزاری میشود در دست حکام
و همواره مردمی هستند که بجای تامل و تعمق در دیانت الهی چشمانشان را به دهان فلان مفتی درباری میدوزند تا هر آنچه که او میگوید انها نیز باور و تکرار کنند .


البته لازم به ذکر است که قبلا استاد کاوه گرامی بهمراهی استاد صدر در تاپیک حسادت صحابه به حضرت علی به گوشه دیگری از این شرح و همچنین دیگر اسناد اشارات بسیار مفیدی داشته اند .

یاحق