سوء ظن
شوخی بدون قصد با نامحرم
ارسال شده توسط salimi1 در شنبه, ۱۳۹۵/۱۱/۲۳ - ۱۶:۰۶سلام عرض میکنم خدمت کارشناسان محترم
من یه مسئله ای دارم اینکه یه حاج آقایی هست که یه مجموعه داره که دخترا تو مجموعه شون جمعن
یه آقایی با معرفت و خوبه نمازش واقعن عالیه با اینکه جوون هستند تقریبا(دوتا بچه کوچیک دارن)اما خیلی نماز خوندنشون و صحبتاشون عالیه
اما بنده یه چیزی از ایشون دیدم که افکار منو در تناقض با هم گذاشته
[-x
ایشون با دخترا خیلی شوخی میکنن
چند وقت پیش که رفته بودیم اردو ایشون با بچه ها خیلی راحت حرف میزدن شوخی میکردن کلا راحت و بی محابا حرف میزدن با بچه ها
اما اونجور که بنظر میرسید قصد و قرض خاصی نداشتن با این ها
اما بالاخره من تاریکی رو تو وجودشون حس کردم و روی غفلتم هم خیییلی تاثیر گذاشت
اردو که اینهمه واسه اومدن بهش دعا کرده بودم که اردوی قم و جمکران بود پر از تنش روحی و افکار خراب به سرم زد دیگه خیلی سقوط کردم
واسه گرفتن نور اومده بودم زیارت با تاریکی برگشتم:|:geryan:
به نظرتون من بهشون این انتقادو بگم شاید درست شهo:-)
اصلا چطوری بگم؟؟؟ چی بگم؟
با همسرانی که سوء ظن دارند چگونه رفتار کنیم؟
ارسال شده توسط خلوت گزیده در یکشنبه, ۱۳۹۵/۱۰/۰۵ - ۱۱:۴۴سلام
بیشتر از۱۰ ساله پدرم سوء ظن دارند این رفتار باعث شده مادر دیگه در مورد مسائلی که حساس شده صحبتی نکنه چون واقعیت هم قابل قبولش نیست برای پدرم با این که مادرم به تنهایی هیچ جایی نمیره و اکثرا خونه هست و وقتی هم منزل هستش تنها نیست ولی همچنان شماره تلفن چک میشه یکی زنگ بزنه گوش وامیسته
اخلاقی که دارند نمیشه موضوعی رو با پدرم مطرح کرد خود رای بی توجه به ناراحت شدن خانواده
خدا رحم کنه یکی اشتباهی زنگ بزنه یا ما شماره ای اشتباهی گرفته باشیم ماشینی تو کوچه بوق بزنه میگه رمزه آقایون فامیل نباید با مادرم حرف بزنند دیگه واویلاست مادرم نمیتونه با برادرم گرم و با محبت حرف بزنه با پسر خالم نمیتونه دست بده و احوال پرسی داشته باشه
اوایل مادرم هرکاری میکرد هرجا میرفت رو میگفت ولی رفتار پدرم تشدید میشد الان خیلی چیزها رو نمیگیم چون گیر میده مادرم خانه نشین شده رفتار آمد با اکثرا فایل نداریم تفریح همه چی بخاطر رفتارهای پدرم کنسل میشه یه مراسمی باشه خدا خدا میکنیم خونه نباشه و نیاد چون کوفتمون میشه
مراجعه به پزشک و مشاوره رو قبول نمیکنند بزرگترهای فامیل دوستی نیست که شاید از این طریق صحبتی کنند چون به حرف کسی گوش نمیده
سوالم اینه چگونه رفتار بشه با این فرد و چیکار بکنیم رفتارش روی شخصیت ما هم تاثیر نگذارد متشکر از پاسخگویی شما
ببخشید طولانی شد.
سوء ظن به دیگران و راه درمان آن
ارسال شده توسط مدیر ارجاع سوالات در یکشنبه, ۱۳۹۴/۰۵/۱۱ - ۱۷:۳۹با نام و یاد دوست
سلام
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
سلام
کسی که بیماری سوء ظن داشته باشه و بدبینی اون در مورد همه چیز باشه؛ آیا اصلا درمان آن امکان پذیره؟
خواهشا راههایی برای نجات از این بیماری و درمان آن بیان کنید.
با تشکر
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید
مباحثی در مورد تهمت
ارسال شده توسط victoryone در سهشنبه, ۱۳۹۱/۰۳/۰۹ - ۰۸:۳۵حدیث (1) امام صادق عليهالسلام :
اِذَا اتَّهَمَ المُؤُمِنُ اَخاهُ اِنماثَ الايمانُ مِن قَلبِهِ كَما يَنماثُ المِلحُ فِى الماءِ ؛
هرگاه مؤمن به برادر [دينى] خود تهمت بزند، ايمان در قلب او از ميان مىرود، همچنان كه نمك در آب، ذوب مىشود.
حدیث (2) رسول اكرم صلىاللهعليهوآله :
آيا مىدانيد غيبت چيست؟ عرض كردند: خدا و پيامبر او بهتر مىدانند. فرمودند: اين كه از برادرت چيزى بگويى كه دوست ندارد. عرض شد: اگر آنچه مىگويم در برادرم بود چه؟ فرمودند: اگر آنچه مىگويى در او باشد، غيبتش كرده اى و اگر آنچه مىگويى در او نباشد، به او تهمت زدهاى.
اگر جرات داری بیا با خوذم بحث کن
اگر جرات داری شخصا بیا آدرس خونم تا حضوری حسابت برسم
نهایتا یه نفر عادل و عاقل را انتخاب کن تا بینمون قضاوت کنه
راه هاي مقابله با بدبيني چيست؟
ارسال شده توسط سادات در دوشنبه, ۱۳۹۰/۰۲/۱۲ - ۰۰:۰۳راه هاي مقابله با بدبيني چيست؟
عواملي كه موجب بدبيني مي شود عبارتند از:
1- ناپاكي: گاهي افراد مطابق اصل كلي مقايسه به خويش انسان ها را خوب يا بد مي پندارد و محور بدي و خوبي مردم قرار مي دهد كه گفته اند كافر همه را به كيش خود پندارد.
2- در مواردي سرچشمة بدبيني، حس انتقام و كينه توزي و حسد است. انسان چون نمي تواند عملاً از افراد مورد نظر انتقام بگيرد و يا با زبان اظهار دارد به منطقه فكر و قلب عقب نشيني كرده در آن جا آشوبي به پا مي كند و به او نسبت بد مي دهد.
3- گاهي منشأ بدبيني تكبر و خود خواهي است. كسي كه خود را برتر از ديگران مي بيند در محيط فكر خود براي ديگران نقاط ضعفي مي تراشند تا آنان را كوچك سازند.
4- در مواردي علت بدبيني پيش داوري است، مثلاً شخصي مي بيند دوستش بي تفاوت با او برخورد كرد بدون اين كه احتمال دهد شايد توجه نداشته قضاوت مي كند كه دوستش با وي خوبي نيست.
5- معاشرت با افراد ناصالح: هم نشيني با افرادي كه به اين بيماري مبتلا هستند اثر مستقيمي در بدبيني دارد. امام علي(ع) مي فرمايد: هم نشيني با بدان باعث بدگماني به نيكان مي گردد.
راه هاي مقابله با بدبيني عبارت اند از:
1- شناخت علل و ريشه هاي بدبيني
2- شناخت زيان هاي فردي و اجتماعي.
بدبيني آثار نامطلوبي بر انسان دارد كه مهم ترين آن ها عبارتند از:
الف) ناراحتي روحي: افراد بدبين بر اساس توهماتي كه دربارة اشخاص و حوادث دارند، فوق العاده رنج مي برند. آنان از معاشرت با مردم گريزانند و احساس تنهايي مي كنند. امام علي(ع) مي فرمايد: بدبين از همه مردم وحشت دارد. ب) پوچ گرايي، ج) غفلت، د) قطع روابط اجتماعي: بدبيني بزرگ ترين مانع همكاري هاي اجتماعي و به هم پيوستگي دل ها است. امام علي(ع) مي فرمايد: بر هر كس بدگماني چيره شد صلح و صفاي بين او و دوستش به هم مي خورد. ه) تجسس، و) پرورش نفاق.
3_ راه هاي عملي: براي رهايي از بدبيني بايد در مرحلة نخست با خيال هاي خود ساخته مخالفت كرد. پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: راه نجات از بدبيني آن است كه آن را تصديق نكند و به آن ترتيب اثر ندهد مخالفت با تلقين و پرهيز از شتابزدگي در داوري و حمل بر صحت كردن كار ديگران حاصل مي شود. بدبيني اگر چه در بدو امر جنبة اختياري ندارد؛ يعني ناخودآگاه به ذهن انسان مطلبي خطور مي كند، ولي ادامة آن اختياري است كه با پرورش گمان هاي بد در دنياي ذهن و خيال پديد مي آيد.
راه درمان عملي، ترتيب اثر ندادن به خطورات ذهني است امام علي(ع) مي فرمايد: كار برادر دیني خود را به بهترين وجه آن حمل كن تا آن جا كه راه توجيه بر تو بسته شود و به هيچ سخني كه از برادرت صادر مي شود بدگمان مباش تا محمل خوبي براي آن بيابي. مثلاً كسي كه به رفيقش سلام گفته و پاسخني نشنيده است به جاي اين كه كينة او را در دل بگيرد و يا به او بدبين شود بهتر است قضايا را با بي نظري بررسي و رفتار ايشان را توجيه كند مثلاً با خود بگويد شايد دوستم سلام مرا نشنيده است تا پاسخ گويد. با اين كار به تدريج خوش گماني به صورت عادت در خواهد آمد.
سوءظن به عزادار حسینی نکن!!!
ارسال شده توسط goolha در سهشنبه, ۱۳۸۹/۱۰/۰۷ - ۰۹:۲۴اى كه از دوست تمناى نگاهى دارى بهر اثبات ارادت چه گواهى دارى بايدت واله چو يعقوب شدن در شب و روز گر چه او يوسف گم گشته به چاهى دارى از برون اشك و درون سوز نهانى بايد گر كه از درگه او خواهش جاهى دارى تا كه هستى به گدائى در دربار حسين (ع ) عزت و فخر به هر مهتر و شاهى دارى نام تو ثبت به ديباچه عشاق شود گر كه مهرش بدل خود پر كاهى دارى اى كه در راه حسين (ع ) استى و اولاد حسين (ع ) خوش به فرداى دگر پشت و پناهى دارى اشك امروز بود توشه ره فردايت گر به ديوان عمل جرم و گناهى دارى اجر پيوسته تو نزد حسين بن على (ع ) است تا كه در ماتم او اشكى و آهى دارى كربلا آرزوى ماست حسين (ع ) جان مددى چه بسى منتظر چشم براهى دارى خاك راه تو بود حامد و زر مى گردد گر كه بر خاك ره خويش نگاهى دارى
به نام خدا
سلام
سيد بزرگوار عالم ربانى مرحوم سيد محمود عطاران رضوان اللّه تعالى عليه فرمود:
سالى در ايام عاشورا جزء دسته سينه زنان محله سردزك بودم . جوانى زيبا در اثناء زنجير زدن بزنان نگاه مى كرد من طاقت نياورده و غيرت كردم و او را سيلى زدم و از صف خارجش كردم .
چند دقيقه بعد دستم درد گرفت و تدريجا شدت كرد تا اينكه به ناچار به دكتر مراجعه كردم . دكتر گفت :اثر درد و جهت آن را نفهميدم ولى روغنى است كه دردش را ساكت مى كند.
روغن را به كار بردم نفعى نبخشيد بلكه ديدم هر لحظه دردش شديدتر و ورمش و آماسش بيشتر مى شود.
به خانه آمدم و فرياد مى زدم ، شب خواب نرفتم ، آخر شب لحظه اى خوابم برد. حضرت شاهچراغ (ع ) را ديدم ، فرمود: بايد آن جوان را راضى كنى .
چون بخود آمدم دانستم سبب درد چيست . رفتم جوان را پيدا كردم و معذرت خواستم و بالاخره راضيش كردم در همان لحظه درد ساكت و ورمها تمام شد و معلوم شد كه من خطا كرده بودم و سوء ظن بوده است و به عزادار حضرت سيدالشهداء (ع ) توهين كرده بودم .کرامات الحسینیه مولف علی میر خلف زاده
سوء ظن ها را رها کنید!
ارسال شده توسط مشکاة در سهشنبه, ۱۳۹۱/۰۲/۲۶ - ۲۲:۰۹
پیامبر اکرم :sallallah: به مردم فرمودند :
«هیچ کس درباره ی اصحابم به من چیزی نگوید ، دائماً نزد من نیایید و از هم دیگر بدگویی کنید.
من مایلم وقتی که میان مردم ظاهر می شوم و به میان اصحاب خود می روم ، «سلیم الصدر» باشم ؛ یعنی با سینه صاف و پاک و بدون هیچ سابقه و بد بینی به میان مسلمان ها بروم.»
ببینید چقدر این رفتار رسول اکرم :sallallah: کمک می کند به این که مسلمان ها احساس کنند که در جامعه و محیط اسلامی ، باید بدون سوء ظن و با خوش بینی با افراد برخورد کرد.
در روایات داریم که وقتی حاکمیت با شر و فساد است ، به هر چیزی سوء ظن داشته باشید ؛ اما وقتی حاکمیت با خیر و صلاح در جامعه است ، سوء ظن ها را رها کنید ، به یکدیگر حسن ظن داشته باشید ، حرفهای هم را با «چشم قبول» بنگرید و گوش کنید ، بدی های یکدیگر را نبینید و خوبی های هم را مشاهده کنید....
گفتارهایی از رهبر فرزانه انقلاب در خصوص پیامبر اعظم :sallallah:
به نقل از نشریه خبری - تحلیلی بعثه مقام معظم رهبری
سوء ظن، آفت رفاقت!
ارسال شده توسط yaali در چهارشنبه, ۱۳۸۹/۰۲/۲۲ - ۰۸:۱۶سوءظن در روايات اسلامى
نكوهش از سوء ظن به عنوان يكى از بدترين و زشت ترين رذائل اخلاقى در روايات اسلامى بازتاب گسترده اى دارد. به عنوان نمونه به روايات زير توجه فرماييد:
1ـ در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «اِيّاكُمْ وَ الظَّنُّ فَاِنَ الْظَنَّ اَكْذَبُ الْكِذْبِ; از گمان بد بپرهيزيد كه گمان بد، بدترين نوع دروغ است».(1)
2ـ در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اَنَّ اللّهَ حَرَّمَ مِنَ الْمُسْلِمِ دَمَهُ وَ مالُهُ وَ عِرْضُهُ وَ اَنْ يَظُنَّ بِهِ السُّوءِ; خداوند خون و مال و آبروى مسلمانان را بر يكديگر حرام كرده و همچنين گمان بد درباره آنها».(2)
3ـ در حديث تكان دهنده اى از على(عليه السلام) مى خوانيم: «لا اِيْمانَ مَعَ سُوءِ ظَنٍّ; كسى كه سوء ظن دارد ايمان ندارد».(3)
اين تعبير ممكن است اشاره به سوءالظن نسبت به مردم يا نسبت به خدا و يا هردو بوده باشد.
4ـ در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اِيّاكَ اَنْ تُسِيىءَ الظَنَّ فَاِنَّ سُوءَالظَّنِ يُفْسِدُ الْعِبادَةَ وَ يُعَظِّمُ الْوِزْرَ; از سوء ظن بپرهيز چرا كه سوء ظن عبادت را فاسد، و پشت انسان را از بار گناه سنگين مى كند».(4)
5ـ در حديث ديگرى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «سُوءُ الظَّنِ بِالُْمحْسِنِ شَرُّالاِْثْمِ وَ اَقْبَحُ الظُّلْمِ; بدگمانى نسبت به افراد نيكوكار بدترين گناه و زشت ترين ستمگرى است».(5)
1. وسائل الشّيعه، جلد 18، صفحه 38 (حديث 42)، بحارالانوار، جلد 72، صفحه 195.
2.المحجّة البيضاء، جلد 5، صفحه 268.
3.غررالحكم، جلد 6، صفحه 362.
4.همان مدرك، جلد 2، صفحه 308.
5.همان، جلد 4، صفحه 132.
:Gol::Gol::Gol: