اسلام

آیا سگ از نظر همه مذاهب اسلامی نجس است؟

با سلام و درود در مورد نجاست سگ مطالبی در انجمن مطرح شده ولی این سوال رو پیدا نکردم آیا نجاست سگ حکمی اتفاقی در امت اسلامی است یا نه اختلافی است. آیا صرف دست کشیدن بر بدن سگ موجب سرایت نجاست است؟   ممنون می شم پاسخ بدید.

سکوت قرآن کریم درباره ادیان شرقی

سلام چرا در قرآن از یهود و مسیحیت که قبل خود است کلی حرف زده و شرک و کفر آنان را رد می کند وشده مباهله راه می اندزد و کلی آیات دارد و از کافران بی زار است اما دین هندو با 6000 سال قدمت و بودا با 2500 سال قدمت حرفی از آن در قرآن نیست...یک میلیارد و نیم جمعیت پیروان بودا و هندوئیسم روی هم است...آیا حجم این همه کفر و جمعیت آن و عدم حتی صحبت در مورد آن در قرآن با علم پروردگاری که بر عالمین تسلط دارد در تضاد نیست؟ یهود روی هم 5 میلیون نفرن اما هندو یک میلیارد نفر

دین اسلام برای زمان حال

انجمن: 
سلام. من درباره ی اسلام سوال دارم.شما خودتون رو در نظر بگیرین خودتون رو با پدربزرگ مادربزرگت که شاید تفاوت سنی تون ۵۰ سال باشه ، ازهر نظر فکری چقدر نسبت بهشون تفاوت و برتری دارین ، بعد چطوری میشه یه دینی برای مردم ۱۴۰۰ سال پیش بیاد و هنوز هم برای مردم الان قابل استفاده باشه؟ البته میگن کامل ترین دین اسلامه و .... ولی اسلام یه آپشنی داره که یه سری احکام میشه در طول زمان تغییر داده بشن ولی خب این آپشن رو ادیان دیگه ندارن خب چرا ندارن؟ :/ چرا باید مدام دین جدید بیاد ولی ب اسلام ک میرسه متوقف بشه. در ذات کتاب های ادیان ابراهیمی ( تورات ، انجیل ، قرآن ) زیاد تفاوتی وجود نداره ، بجز یه مقدار اختلافات جزئی راجع به شخصیت ها مثلا همه ی ادیان در مورد خودارضایی یک نظر دارن ، یا مثلا در مورد دروغ ، تهمت ، و ..... پس علت تکرار این مکررات چی میتونه باشه؟ حتی در قسمت هایی از تاریخ میبینم قرآن رو از روی تورات تفسیر میکردن یا اصلا چرا همه ی پیامبرها ، در یک زمان واحد در همه ی دنیا ظهور پیدا نکردن؟ چرا یک پیامبری بر پیامبر دیگه ولایت داشته؟ با اینکه هر دو داشتن یک کتاب و یک دین رو تبلیغ میکردن چرا تبار پیامبری یکباره تغییر میکنه؟ علتش چی میتونه باشه؟ ممنون میشم سریع جواب بدین

چرا آخه؟ (به نظر میاد در اسلام و ایران زن بی ارزش تر از مرد است)

حدود 4،5 سال پیش،یک روز همه ی ما مانتو سرمه ای های مقنعه مشکی را جمع کردند توی نمازخانه مدرسه و بعد هم یک آقای آخوند عمامه بر سر آمد و نشست و شروع کرد به نطق کردن از فواید اسلام برای زن ها و اینکه حجاب،چه خوب است و بی حجابی اَخ است و این صحبت ها که اسلام،جایگاه زن را به عرش اعلا رسانده و زن با حجاب چون مرواریدی در صدف است و ... بعد از توی کیف سامسونت قهوه‌ای اش، تبلت صفحه شکسته اش را برداشت و کلی عکس از کشورهای بلادکفری نشانمان داد که در آن ها،دخترها را برده اند توی مغازه ها و می فروشند. دخترهایی که برچسب قیمت خورده بودند و گاها   وزن وقد و سایز نقاط مختلفشان را رویشان نوشته بودند. دخترهایی که باید منتظر می‌ماندند تا یکی بیاید و آن‌ها را بخرد . خب هرآدم عاقلی از دیدن این وضعیت غصه‌اش می گیرد و دلش می شکند.مگر نه که همه ما ته دلمان دنبال انسانیت می گردیم؟ غیر از این است؟ بعد آن آقای آخوند هم فکر میکند که مثلا بغل گوش ما که از این خبرها نیست! من خودم چند روز پیش فهمیدم در اردبیل و چندکیلومتر آنطرف تر از خانه ی دوستم، موسسه هایی هست که یک سری زن ودختر دارند برای صیغه شدن. پولشان را می گیرند هرچه قدر که بخواهی صیغه‌ات می شوند.مرد ها هم می روند و قد و وزن ورنگ چشم ومدت زمان صیغه را میگویند و سفارش خودرا بسته بندی شده تحویلش می گیرند.سر قیمت هم به توافق میرسند دیگر... این قضیه، ورژن ایرانی همان مغازه های بلادکفری است ... حتی خیلی هم کثیف تر! چون آنها حداقل اعتقادی به این قضیه ندارند که کارشان برای رضای خداست و ثواب دارد! اینجا ایرانه. مردایی داریم که خودشون رو حتی مالک ارث و میراث پدری همسرشون میدونن. مردایی داریم که فکر میکنن زن بودن یعنی عدم لیاقت برای مدیریت ثروتشون مردایی داریم که خودشون رو صاحب گذشته همسرشون میدونن حتی. اینجا ایرانه. شما زن باشی. حامله باشی. بچت بمیره تو شیکمت. بیمارستان میگه تا همسر امضا نزنه عمل نمیکنم. اینجا ایرانه دخترا همه جاشونو عمل میکنن که شوهر آیندشون با دیدن دخترای عملی تحریک نشه و زندگیش به باد بره. اگر مردی خیانت کنه ، مردم به دختره میگن دندون رو جبگر بزار.میگن حتما کم گذاشتی براش. مردایی رو داریم که مطلقه هستن و بچه دارن و میرن سراغ دخترایی جوون. و این اصلا بی آبرویی نیست. در حالی که برعکسش بی آبرویی حساب میشه!! اینجا ایرانه. بچه دار شدنت دست همسرته. رفتنت و اومدنت دست همسرته.کار کردن و کار نکردنت دست همسرته.گذشتت و آیندت دست همسرته. و قرآآآن تنها سفارشی که توی هزاران تا آیه داشته دادن حق برای ازدواج مجدد به مردانه!   واقعا چرا؟ (خیلی چیزها دررابطه با حقوق زن در اسلام هست که برام به شدت سواله. فلسفه ی این صیغه رو هم توضیح بدین لطفا -_-)    

نقد سبک زندگی ایرانی اسلامی

سلام به همه مدتی است صحبت از ایجاد سبک زندگی ایرانی اسلامی داغ شده است. سبک زندگی ایرانی اسلامی بی‌شک نقاط قوت زیادی دارد، اما آیا سبکی بی‌نقص و کامل است؟ بنده نقدهایی را به آن وارد می‌دانم که در اینجا مطرح می‌کنم تا کارشناس محترم نقدهای مرا منصفانه قضاوت کرده و پاسخ بفرمایند. در اینجا قصد داریم فقط نقاط ضعف را بررسی کنیم پس لطفاً از پرداختن به نقاط قوت بپرهیزید. ضمناً برای تلطیف موضوع از زبان طنز کمک استفاده کرده‌ام:   1 - ازدواج در سبک زندگی ایرانی اسلامی:   الف) انتخاب همسر در سبک ایرانی اسلامی علاوه بر خود دختر و پسر این افراد نیز باید طرف مقابل را بپسندند: پدر - مادر - برادر - خواهر - خاله اقدس - دایی فرامرز - ننه صغری - پسرعمو محسن که خیلی به گردنمون حق داره - شوهرعمه کاظم که چند بار قسطای باباتو پرداخت کرده - و.... البته در مواردی فقط و فقط این افراد هستند که باید طرف مقابل را بپسندند و اصلاً از دختر و پسر سوال نمی‌شود!   ب) دلایل انتخاب همسر شاید تصور کنید که دلایل انتخاب همسر در سبک زندگی ما مواردی مثل علاقه، زیبایی، درآمد، اخلاق، تحصیلات و اینها باشد. اما سخت در اشتباه هستید! مهمترین دلایل انتخاب همسر در ایران اینها هستند: ترس از حرام شدن شیر نوشیده شده در کودکی از مادر، بوسیلهء آهِ مادر! شنیدن جمله‌ای فلسفی و قابل تأمل از سوی پدر که دختر را بطور کامل قانع می‌کند، به این شکل: «یا زن پسرعموت میشی یا اسمت رو از شناسنامه‌م خط میزنم» طرح پرسشی چالش برانگیز از سوی مادر که هنوز هم روانشناسان جهان از پاسخ به آن عاجزند، به این صورت: «مگه دخترخواهرم چشه که می‌خوای اون دخترهء لاغر مردنی رو بگیری؟!» بخاطر علومی مثل جغرافی، تاریخ و ریاضی! به این صورت: جغرافی: پسرهء نادون این دختر به ما نمی‌خوره! اون مال اونجاست ولی ما مال اینجاییم! تاریخ: دخترهء ورپریده! فکر می‌کنی یادم میره که بابای بابای باباش جواب سلام بابای بابای بابام رو نداد؟! ریاضی: مهریهء دختر من باید تاریخ تولدش به توان n ضربدر عدد P باشه!   پ) مراسم ازدواج مراسم ازدواج در سبک ایرانی اسلامی شامل بخش‌های زیر می‌باشد: - بله برون؛ در این مراسم مهمترین عوامل خوشبختی دختر و پسر به مشورت گذاشته می‌شوند که عبارتند از مهریه - شیربها - جهیزیه و امثال اینها در این مراسم نبردی بین دو قبیله و بخصوص خانمهای دو جناح شکل می‌گیرد که به نام Game of Thrones نیز مشهور است لازم به ذکر است آخرین کسانی که نظرشان در باب میزان و چگونگی موارد یاد شده پرسیده می‌شود عروس و داماد هستند. البته اگر اصلاً نظر آنها مهم باشد! - عقد کنان؛ مراسمی است با این هدف که عروس و داماد کارهایی که تا الان هم داشتند بصورت پنهانی انجام می‌دادند را ادامه دهند! wink - حنا بندان؛ یا همان مراسم پیشاعروسی! برای درک چرایی وجود این مراسم پیشنهاد می‌شود درمورد دوران پیشابرجام و پسابرجام مطالعه بفرمائید! - عروسی؛ این مراسم به این جهت انجام می‌شود که حلال شدن دختر و پسر از سوی خدا مورد قبول ما آدمیزادها نبوده و باید یک بار دیگر به هم محرم بشوند نکتهء جالب این مراسم این است که علاوه بر محرم شدن عروس و داماد به یکدیگر، کلیهء خانمها نیز به آقا داماد محرم می‌شوند! از سوی دیگر، فیلمبردار، دی.جی، خواننده، و چند نفر از پسرهای فامیل که قصد دور کردن افراد نامحرم را دارند نیز به عروس خانم محرم می‌شوند! ضمناً در طی این مراسم کمر آقا داماد که در مراسم‌های قبلی به خوبی گرم و آماده شده، بطور کامل شکسته می‌شود!     2 - احترام در سبک زندگی ایرانی اسلامی: مهمترین عامل ایجاد احترام در ایران سن و سال است. به این صورت که: سرنوشت یک دختر تحصیل کرده و عاقل به دستان پدری معتاد و بی‌سواد سپرده می‌شود! از یک نوجوان 16 ساله انتظار می‌رود مانند یک روانشناس کارکشته، والدین 40 سالهء خود را درک کند و حال آنها را بفهمد و برایشان پدری (یا مادری) کند!     3 - نظم و ترتیب در سبک زندگی ایرانی اسلامی: جان؟! laugh اگر نظم و ترتیب را جایی دیدید سلام مرا هم به ایشان برسانید. همینقدر بگویم که نظم و ترتیب در ایران به این صورت است که اگر کنار خیابان پیراهن و شلوار بفروشی که نان حلال سر سفره زن و بچه‌ات ببری با تو برخورد می‌شود. اما اگر 40 سال خودروهای بی‌کیفیت را دولا پهنا به خلق الله بیندازی هیچکس با تو کاری نخواهد داشت!     موارد دیگری هم هست که دیگر بحث طولانی خواهد شد. در کل به نظر من اگر منظورمان از سبک زندگی ایرانی اسلامی این سبکی است که الان در کشور در حال اجراست، بهتر است اصلاً اجرا نشود.

تفاوت اسلام و روانشناسی موفقیت در انگیزه دهی

انجمن: 

با سلام و احترام
راستش این بار نمیدونم دقیقا از کجا شروع کنم یا چطور منظورم رو برسونم یا اصلا مطمئن نیستم کسی بتونه در این سایت کمکی بهم بکنه اما سعی میکنم در نهایت اختصار مطلبم رو بیان کنم.
من یک مقدار کمی در مورد اسلام مطالعه داشتم و یک خلا اساسی در این دین دیدم که نتونستم پرش کنم. خواستم اینجا مسله رو مطرح کنم.
اگر بخواییم اسلام رو سه بخش کنیم کلام اخلاق و احکام چه چیزی میبینیم؟ من از دیدگاه شخصیم میگم. چند سال فلسفه و کلام خوندم کوهی از مطالب دشوار گره خورده بهم و گاهی غیر قابل درک در کلام و فلسفه هست مسائلی مهم که قطعا نیاز به تبیین و بررسی دارند و متکلمین و فلاسفه اسلامی زحمت زیادی براش کشیدند. چیزی که من بدست آوردم از کلام و فلسفه اول ایمن شدن از افکار خطرناک و افراد شیاد بود دوم یک حیرت دائمی و نا توانی در درک خیلی از مسائل
بخش دوم احکام: من از احکام اسلامی مسئولیت، دشواری، فشار روحی فهمیدم. کوهی از مسئولیت ها که حتی به صورت کتاب رساله برام تدوین شده بودند قبل اینکه به دنیا بیام.
بخش سوم اخلاق: من به دو چیز رسیدم در اخلاق اول شناختم خودم رو با کوهی از ضعف های شخصیتی و دیدم افرادی رو که کیلومتر ها با من اختلاف دارند و تقریبا از هر نظر از من بهتر هستند احوال بزرگانی رو خوندم و گاهی تعجب کردم گاهی نفهمیدم یا غبطه خوردم من کتاب هایی مثل معراج السعاده و لقا الله رو خوندم و فهمیدم چقدر راه درازی در پیش دارم چقدر مسیرم دشواره دوم بعد از مطالعه ای کم در اخلاق اسلامی ترس رو شناختم یک امتحان سنگین رو شناختم که نا خواسته درش قرار گرفتم. مجبور هستم در جنگی باشم که همش استرس و فشار روحی دارم همش از خودم باید بپرسم آیا عاقبت بخیر میشم؟ آیا نجات پیدا میکنم؟ آیا مسیرم درسته؟ همش باید در خونه این و اون گدایی وساطت و شفاعت کنم همش باید بجنگم در دنیای بیرون با انواع ظالم ها از سیاست مدار گرفته تا دزد و قاتل از رهبر فلان فرقه انحرافی گرفته تا فلان فرد نفوذی. مبارزه ای که اولش بهم میگن یک تعداد دشمن داری که حتی نمیبینیشون و اونا میتونند در افکارت نفوذ کنند بهت فکری القا کنند وسوست کنند شهوت یا غضبت رو تحریک کنند در خواب برات مشکل ایجاد کنند و ...
حالا ببینید! این جا چی کم داریم بله انگیزه! هیچ جای این دین به من انگیزه نمیدن روحیه نمیدن همش فشار روحیه همش ترسه همش تحت فشاری صبح تا شب در فضای مجازی افکارت بم باران میشه در بیرون همینطور باید حتی با یک بخشی از نفست هم بجنگی و اون بدترین دشمنت هست!
کجای این دین روحیه میدن؟ کجاش انگیزه میدن؟ کجاش از نظر روحی برای این فشار ها راه حل میدن؟ من چندین کتاب در مورد روانشناسی موفقیت خوندم چندین سخنرانی گوش کردم روحیه ای که این کتاب ها و بهم دادن قرآن به من نداده نهج البلاغه به من نداده حدیث به من نداده پیامبر دین من میاد میگه اگر چیز هایی که من میدونستم رو میدونستید کم میخندید و بیشتر گریه میکردید خوب شما از این حرف چه برداشتی میکنید؟ جز اینکه قیامت واویلاست قرار پدر جد آدم رو در بیارن. جز ترسو استرس این کلام چی میده به شما؟ من اصول برنامه ریزی در زندگی رو از اسلام نگرفتم از ی غیر مسلمون گرفتم چون قرآنی که خوندمش نهج البلاغه ای که خوندمش اینا رو نداشت کجای این دین بهم روحیه میدن؟ همش یک مسلمون تحت فشار روحیه همش فکرش اینه فلان کار رو نکنه که خدا پدرشو در میاره قیامت فلان تا ایستگاه باز خواست داره همه تو قیامت از هم فرار میکنند همش وحشت هم ترس همش استرس
بازم عرض میکنم امیدی به پاسخ ندارم
شاید بیشتر حرفم جنبه درد و دل داشت
با تشکر@};-@};-@};-

تفاوت نماز و روزه

چراروزه کفاره دارد ولی نمازندارد
چرا نمازدرهرشرایطی بایدخوانده شودولی بیمارنبایدروزه بگیرد

برخورد اسلام با دانش

سلام.از نظر اسلام.اشکالی داره که علم و دانش فروش بره؟؟حد و حدود قیمت این دانش چقدر می تونه باشه؟
مثلا یکی یک وسیله ای اختراع می کنه.یعنی به یک دانش می رسه.دانس ساخت یک سازه.یک وسیله ی کاربردی. این دانش رو میره ثبت می کنه.ثبت اختراع می گن معمولا.وقتی ثبت اخراع شد، اون دانش رو اگر کسی دیگر هم پیدا کرد، نمی تونه ساخت و تولید تجاری کنه مگر با اجازه شخص اولی که ثبت اختراع کردتش. بعد این دانش و استفاده از اون محدود میشه به شخص مخترع.البته برای کارهای تجاری.بعد این شخص این دانش رو می تونه مثلا اگر مناسب باشه حتی میلیون دلاری به شرکت ها و کارخانه ها بفروشه.یعنی یک دانش یا یک کتاب رو چند میلیون دلار می فروشه.بعد این دانش رو می تونه شخص فقط پیش خودش نگه داره.اون دانش رو در اختیار دیگران قرار نده.
این خرید و فروش دانش. محصور کردنش. به انحصار خود در آوردنش.چطور بهش نگاه شده در اسلام.کسانی که کتاب می فروشند رو هم میشه توی این موضوع روش بحث داشت.ما نویسندگانی داریم که فقط از بابت فروش کتاباشون که می تونه داستانی باشه.قصه باشه به ثروتی افسانه ای دست یافتند.یعنی از فروش دانش ثروی افسانی پیدا کرده اند.
به نظر خودم. باید تفکیک کرد.یک سری دانش ها، دانش های پزشکی هست و ارباط با جان و سلامتی بشر و انسان ها داره.این دانش ها باید تا جای ممکن آزاد باشه.در انحصار کسی نباشه.هه شرکت ها و کشورها استفاده کنن ازش.اگر خارج از موضوع نیست؟در کشور خودمون وضع در این رابطه چگونه هست؟آیا پزشگان و پژوهشگران پزشکی، تمام دانششون رو به تمام کشور ها ارائه می دهند یا محدود می کنند به مثلا بعضی کشور ها.یا در انحصار خودشون در می آرن که بعدش بخوان ازش سود اقتصادی ببرن؟مثلا بیماران رو از کشور های مختلف جذب ایران کن که سود اقتصادی ببرن؟
عرض میکردم باید تفکیک کرد.یک سری دانش ها هم هستند که باید خیلی خیلی سری بمونن.در اختیار دیگران قرار نگیرن.مثلا کسی به دانش ارتباط با اجنه ی خبیث پی می بره.این دانش رو در اختیار دیگران نزاره، توی کتاب ها ننویسه.مگر به اشخاص خیلی خاص که بهشون اعتماد داره چیزی در این رابطه نگه.
اما در کل باقی موارد به نظرم در کل اشکالی نداره.بازم باید موردی نگاه کرد.اما در کل در خیلی موارد به نظرم اشکال نداره.دانش انحصاری بشه.فروخته بشه.شخصی بعد چندین سال شبانه روزی به یک دانش می رسه.می تونه این حق رو داشته باشه که اونو ارزون به کسی نده.میتونه باهاش کسب در آمد کنه.می تونه میلیاردر بشه و دیگران باید این حق رو به او بدهند تا جایی که مثلا اگر کسی همان دانش را مثل او بدست آورد آن را آزاد منتشر نکند، چون اگر منتشر کند پس دیگر آن شخص سابق که می خواست با آن دانش خود سودی ببرد دستش در حنا می ماند مخصوصا اگر ثبت اختراع نکرده باشدش که در مواردی اصلا نمی توان ثبت اختراع کرد.نظر اسلام چگونه هست؟
البته به اوضاع و احوال جامعه و دنیای امروز هم نگاه داشته باشید.من سوالم در مورد دنیای امروزه.نه جامعه ی دوران 1400 سال پیش اگر دیدگاه اسلام رو میپرسم.

اسلام و خشونت

میخوام شبهاتی رو که شنیدم با شما در ميون بذارم تا با کمک شما به اونها پاسخ بدم

*اسلام تاريخمند و بشری هست که در طول زمان شکل گرفت و با جهان جدید ناسازگاره. خدای اسلام فقط خدای قهر و خشونت هست و نمیتونه برای جهان جدید صلح و مهربانی به همراه بیاره.

*اسلام انسان را مجبور میداند و همه چیز را مقدر شده میداند. و با استفاده از همین نگاه خشونت را به جامعه تزریق میکند