زن

چرا آخه؟ (به نظر میاد در اسلام و ایران زن بی ارزش تر از مرد است)

حدود 4،5 سال پیش،یک روز همه ی ما مانتو سرمه ای های مقنعه مشکی را جمع کردند توی نمازخانه مدرسه و بعد هم یک آقای آخوند عمامه بر سر آمد و نشست و شروع کرد به نطق کردن از فواید اسلام برای زن ها و اینکه حجاب،چه خوب است و بی حجابی اَخ است و این صحبت ها که اسلام،جایگاه زن را به عرش اعلا رسانده و زن با حجاب چون مرواریدی در صدف است و ... بعد از توی کیف سامسونت قهوه‌ای اش، تبلت صفحه شکسته اش را برداشت و کلی عکس از کشورهای بلادکفری نشانمان داد که در آن ها،دخترها را برده اند توی مغازه ها و می فروشند. دخترهایی که برچسب قیمت خورده بودند و گاها   وزن وقد و سایز نقاط مختلفشان را رویشان نوشته بودند. دخترهایی که باید منتظر می‌ماندند تا یکی بیاید و آن‌ها را بخرد . خب هرآدم عاقلی از دیدن این وضعیت غصه‌اش می گیرد و دلش می شکند.مگر نه که همه ما ته دلمان دنبال انسانیت می گردیم؟ غیر از این است؟ بعد آن آقای آخوند هم فکر میکند که مثلا بغل گوش ما که از این خبرها نیست! من خودم چند روز پیش فهمیدم در اردبیل و چندکیلومتر آنطرف تر از خانه ی دوستم، موسسه هایی هست که یک سری زن ودختر دارند برای صیغه شدن. پولشان را می گیرند هرچه قدر که بخواهی صیغه‌ات می شوند.مرد ها هم می روند و قد و وزن ورنگ چشم ومدت زمان صیغه را میگویند و سفارش خودرا بسته بندی شده تحویلش می گیرند.سر قیمت هم به توافق میرسند دیگر... این قضیه، ورژن ایرانی همان مغازه های بلادکفری است ... حتی خیلی هم کثیف تر! چون آنها حداقل اعتقادی به این قضیه ندارند که کارشان برای رضای خداست و ثواب دارد! اینجا ایرانه. مردایی داریم که خودشون رو حتی مالک ارث و میراث پدری همسرشون میدونن. مردایی داریم که فکر میکنن زن بودن یعنی عدم لیاقت برای مدیریت ثروتشون مردایی داریم که خودشون رو صاحب گذشته همسرشون میدونن حتی. اینجا ایرانه. شما زن باشی. حامله باشی. بچت بمیره تو شیکمت. بیمارستان میگه تا همسر امضا نزنه عمل نمیکنم. اینجا ایرانه دخترا همه جاشونو عمل میکنن که شوهر آیندشون با دیدن دخترای عملی تحریک نشه و زندگیش به باد بره. اگر مردی خیانت کنه ، مردم به دختره میگن دندون رو جبگر بزار.میگن حتما کم گذاشتی براش. مردایی رو داریم که مطلقه هستن و بچه دارن و میرن سراغ دخترایی جوون. و این اصلا بی آبرویی نیست. در حالی که برعکسش بی آبرویی حساب میشه!! اینجا ایرانه. بچه دار شدنت دست همسرته. رفتنت و اومدنت دست همسرته.کار کردن و کار نکردنت دست همسرته.گذشتت و آیندت دست همسرته. و قرآآآن تنها سفارشی که توی هزاران تا آیه داشته دادن حق برای ازدواج مجدد به مردانه!   واقعا چرا؟ (خیلی چیزها دررابطه با حقوق زن در اسلام هست که برام به شدت سواله. فلسفه ی این صیغه رو هم توضیح بدین لطفا -_-)    

حکم تغییر جنسیت

سلام
من یه استفتا از کردم از سایت رهبر

سوال من:
سلام
حکم تغییرجنسیت برای فردی که ازنظر جسمی کاملا سالم است(کاملا زن است یا کاملا مرد)اما از نظر روحی پزشک تایید میکند که وی از لحاظ روانی به جنس مخالف(مثلا اگر جسما زن است از لحاظ روانی مرد است یا بالعکس)تعلق دارد(اختلال هویت جنسی دارد اصطلاحا ترنسکشوال است)چیست؟


حواب:
اگر عمل جرّاحى براى کشف و آشکار کردن واقعيت جنسى آنان اشکال ندارد به شرطى که اين کار مستلزم فعل حرام و ترتّب مفسده‌‏اى نباشد. ولى مجرد آنچه در سؤال مرقوم شده مجوّز آن نمى‌شود

ولی یه استفتای مشابه تو سایتfarsi.khamenei.ir

س 1279: برخى از افراد در ظاهر مذکر هستند ولى از جهات روحى و روانى ويژگيهاى جنس مونّث را دارند و تمايلات جنسى زنانه در آنان به‌طور کامل وجود دارد و اگر مبادرت به تغيير جنسيت نکنند به فساد مى‏افتند. آيا معالجه آنان از طريق انجام عمل جراحى جايز است؟

ج: عمل جرّاحى مذکور براى کشف و آشکار کردن واقعيت جنسى آنان اشکال ندارد، به شرطى که اين کار مستلزم فعل حرام و ترتّب مفسده‏اى نباشد.

تو این سایت هم پرسیدم گفتین اشکال نداره پس چرا جواب استفتای من اینطوری اومده؟:Ghamgin:من اخرش به کدوم یکی گوش کنم؟:Gig:

حیات طیبه ی زن در مکتب قرآن

انجمن: 

[="Green"]:Gol:[/]

آقای سید حسین حر مقاله ای در فصلنامه قرآنی کوثر- شماره 37 تحت عنوان کمالات معنوی و حیات طیبه زن در مکتب قرآن نوشته اند

آنچه در این مقاله به شرح و توضیح و تبیین آن پرداخته می شود عبارتند از:

[="DarkSlateBlue"]ـ نگاه اجمالی به زن در کشورها و مکاتب گوناگون و دنیای غرب و نیز نگاه اسلام به زن
ـ مقایسه حکم اسلام با سایر مکاتب و دنیای غرب در مورد حقوق زنان
ـ توجه به اینکه دین و ایمان و گوهر تقوا،‌ معماران شخصیت انسان هستند.
ـ نقش اسلام در احیای ارزش مقام زن و تکریم شخصیت آنان
ـ مساوات مرد و زن در پیشگاه خدا
ـ ارائه و ترسیم الگوی جامع شخصیت زن در اسلام توام با ویژگیهای شاخص زنان نمونه
ـ عوامل حفظ شخصیت و محبوبیت زن از منظر قرآن
ـ سهم زنان در پیشبرد و ترویج و توسعه ی اهداف اسلامی
ـ نقش زنان در تحکیم مبانی خانواده و تربیت نسلی متعهد و متدین و عالم
[/]

در این جستار مقاله ی مذکور نوشته خواهد شد

ادامه دارد ...

زن های آخرالزمان ...

اصبغ ابن نباته از ياران اميرالمؤمنين عليه السلام است ، او از حضرت روايت كند كه
فرمود: در آخر الزمان و هنگام نزديك شدن ساعت - موعود - كه بدترين زمانهاست ، زنهائى پيدا مى شوند كه لخت و عريانند، از دين خارج و در فتنه ها وارد مى گردند، به طرف شهوتها متمايل و به لذت جوئى هجوم مى آورند، حرامها را حلال مى شمرند، اينان در جهنم به عذاب دائم گرفتارند.(۱)


و در حديث ديگرى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله
فرمود: قيامت بر پا نمى شود، تا اينكه حياء از بچه ها و زنها بيرون مى رود.(۲)

۱-من لايحضر ج 3 ص 390.

۲--بحار ج 6 ص 315.

ایا مرتکب گناه شدم و نمیتوانم این رابطه را ادامه دهم؟

سلام.
دوستان و بزرگان گرامی خواهشا بفرمایید من چه کاری باید در برابر این موضوع انجام بدم.
پسری 25 ساله هستم که تا 1 سال پیش هیچ رابطه جنسی رو نداشتم.
1 ساله پیش بر حسب اتفاق شماره ای رو اشتباه گرفتم.
خانمی گوشی رو برداشت و گفت اقا دیگه اشتباه نگیرید.من دارم از شوهر جدا میشم.نمیخوام بهونه ای دست شوهرم باشه که مهریه ام رو نده.

گذشت و چند وقت بعد بهش پیام دادم که من همونم که شمارتون رو اشتباه گرفتم.
خواستم ببینم اگر از همسرتون جدا شدید و امکانش هست باهتون اشنا بشم.
(از چند سال پیش دنبال موقعیتی برای صیغه بودم.)
اون خانم جدا نشده بود و داشت به زندگیش ادامه میداد منم بیخیالش شدم.
چند وقت بعد یه خانم بهم زنگ زد و گفت ببخشید اشتباه شده.
بعد شروع کرد پیام دادن که من از صداتون خوشم اومده و ........
بعد از اصرار زیاد از اون خانم و ممانعت از طرف بنده گفت راستش رو بخوای من دوست اون خانمی هم که میخواستی باهش صیغه کنی.
اون خط هم مال من بوده دست اون.
یه روز اشتباه شمارتو گرفتم و مهربونی صدات و .... منو جذب کرد.
من شوهر ندارم.
میخوام با هم باشیم.
منم یه ایه صیغه بین خودمون خوندم.
همه شواهد حاکی از این بود که شوهر نداره.
تا ساعت 3 شب پیام دادنامون
قرار های بدونه ترس تو خیابون (شهر ما خیلی کوچیکه)
نشتن پشت موتور و چرخیدن توی شهر حتی اطراف خونشون.
و...
ازش خواستم شناسنامه اش رو بیاره واسه صیغه محضری.داستان زندگیشو تعریف کرد و اینکه شناسنامه اش دست داداششه و تو اولین فرصت که در گاوصندوق باز شد و تونست بدونه اجازه داداشش بیاره میریم واسه صیغه.
منم که بهش اعتماد کردم به همون صیغه خصوصی بین خودمون بسنده کردم.
تا اینکه اولین قرار خصوصیمون رو با هم داشتیم.
بعدا کم کم متوجه رفتار ضد و نقیض ازش شدم و بهش شک کردم.
حالا از لحاظ روحی بشدت بهش وابسته ام و از طرفی نمیتونه شناسنامه اش رو بیاره
میترسم شوهر داشته باشه.
یه روز خیلی احساس گناه میکردم و روراست ازش پرسیدم گفت به جون بچه هام و بخدا قسم که شوهر ندارم.

حالا نمیدونم باید چیکار کنم.
تو رو خدا راهنماییم کنید.میتونم بر حسب قسمی که میخوره بهش اعتماد کنم و تا وقتی بتونیم صیغه محضری بشیم باهش بمونم یا نه؟

خواهشا کمکم کنید خیلی خیلی واسم مهمه و زندگیم رو تحت تاثیر قرار داده.

کارشناس بحث : حامی

حقوق زن در اسلام

حقوق زن در اسلام

بسیاری از افراد خرده می‌گیرند که احکام اسلام درباره زنان تحقیرآمیز است. برای مثال می‌گویند: دیه زن نصف مرد است. ارث زن نصف مرد است. شهادت دو زن برابر یک مرد است. مردان سروز زنان اند. اختیار طلاق به دست مرد است. مرد می‌تواند تعدد زوجات اختیار کند. مرد می‌تواند زنش را بزند و نظایر آنها.

من صرف نظر از پاسخ‌هایی که دیگران به این خرده‌گیری‌ها داده‌اند، پاسخ اجمالی خود را ذیل عنوان‌های ذیل می‌دهم و پاسخ تفصیلی را به یاری خداوند به پست‌های دیگر محول می‌کنم:

1. حاکم بودن احکام فطری بر احکام قومی

احکام دین بر دو بخش است: احکام فطری و احکام قومی.

احکام فطری عبارت از آن احکامی است که عقل آدمی به آنها حکم می‌‌کند؛ نظیر عدالت بورزید. احسان کنید. محبت کنید. ظلم نکنید. دروغ نگویید و مانند آنها. اصل و بنیاد دین همین احکام‌اند و چنانچه سایر احکام با این احکام فطری مخالفت داشته باشد، جزو دین نخواهد بود.

احکام قومی عبارت از آن احکامی که بر اساس قراردادهای اجتماعی یک قوم جعل می‌شود و بسا از قومی به قومی دیگر و از عصری به عصر دیگر تفاوت داشته باشد. این احکام لزوماً توجیه عقلی ندارد و بسا بنیادی جز ذوق و سلیقه نداشته باشد؛ مانند صد شتر بودن دیه قتل، نصف بودن دیه زن، نصف بودن ارث زن، جواز برده‌داری و خرید و فروش برده و نظایر آنها. این احکام تا جایی که با احکام فطری مخالفت نداشته باشند، مورد امضاء و تأیید شارع بوده و گرنه تغییر می‌کرده و به احکام سازگار با فطرت انسانی تبدل می‌یافته است.

چنان که آمد، در دین احکام فطری بر احکام قومی حاکم است و احکام قومی تا جایی از سوی پیامبران امضاء و تأیید می‌شد که با فطرت انسانی و ارزش‌های اخلاقی منافات نداشته باشد. برای مثال، اسلام هرگز اجازه نداده است، به زنان ستمی روا داشته شود.

2. قراردادی بودن احکام قومی دین

احکام قومی مبنای واقعی و نفس الامری ندارد. برای مثال دیه برده که نصف دیه آزاد است، به این جهت نیست که برده به لحاظ انسانیت و فطرت انسانی پست‌تر از انسان آزاد است؛ زیرا واضح است که برده و آزاد از نظر انسانی مثل هم‌اند و به همین رو برده می‌تواند آزاد شود و از همان حقوقی برخوردار شود که آزاد برخوردار است. زن هم به لحاظ فطرت انسانی هیچ تفاوتی با مرد ندارد تا ارث و دیه او به جهت آن نصف مرد باشد و مرد حق داشته باشد، زنش را بزند.

احکام و قرادادهای قومی در میان هر قوم و جامعه‌‌ای برخاسته از آداب و رسوم و فرهنگ و شرایط تاریخی و جغرافیایی آن است و لذا این احکام از قومی به قوم دیگر و از عصری به عصر دیگر تفاوت پیدا می‌کند. نظر به این که آداب و رسوم قومی ذاتی و فطری نیست و تابع شرایط فرهنگی و تاریخی و جغرافیایی است، با تغییر این شرایط زمینه تغییر احکام برآمده از آنها نیز فراهم می‌شود.

برای مثال برده‌داری رسمی بوده است که در شرایط تاریخی گذشته مجاز بوده است؛ اما در شرایط معاصر هرگز امکان برده‌داری وجود ندارد. شرایط زندگی در دوره معاصر به قدری سخت شده است که مردم حاضر نیستند، تعداد فرزندان خود را بیافزایند، چه رسد به این که افراد دیگری را به عنوان برده نگهداری کنند. بردگان در دوران گذشته زیر یک چادر یا در طویله نیز قابل اسکان بودند؛ اما در شرایط معاصر هرگز چنین چیزی پذیرفتنی نیست.

در مورد زنان نیز همین حکم جاری است. اگر در شرایط تاریخی و فرهنگی عرب حجاز عصر نزول اجازه و اقتضای برخورداری از برخی از حقوق وجود نداشته و اسلام تسامحاً آنها را پذیرفته، مستلزم این نیست که در شرایط معاصر که زمینه و اقتضای برخورداری زن از حقوق بیش‌تر وجود دارد، همچنان از آن حقوق محروم باشد.

3. تدریجی بودن اصلاحات دینی در ناحیه احکام قومی

شارع در تغییر آن دسته از احکام قومی که با احکام فطری و انسانی منافات داشته است، طریق تدریج و تساهل و تسامح را پیشه کرده بود تا از رهگذر آن ظرفیت پذیرش مردم برای تغییرات فراهم گردد. برای مثال شراب را یکباره حرام نکرد. در سیزده سال مکه هرگز از حرمت شراب سخن نرفت. در سال اول هجری تنها گفته شد، زیان شراب از سودش بیش‌تر است. در سال سوم گفته شد، با حالت مستی به مسجد نیایید و به نماز نیایستید. در سال هفتم گفته شد، شراب‌خواری رجس و عملی شیطانی است و لذا از خوردن آن باز ایستید.

چنان که از ظاهر پاره‌ای از متون دینی بر می‌‌‌آید، در اسلام اصل بر برده‌داری نبوده است؛ زیرا یکی از چیزهایی که مورد توصیه قرار گرفته است، آزادی برده است و کفاره برخی از گناهان آزادی برده اعلام شده بود. بنابراین بنای اسلام بر این بوده است که رسم برده‌داری برچیده شود، اما به تدریج و لذا اگر پاره‌ای از احکام برده‌داری در آیات قرآن و احادیث معصومین(ع) ملاحظه می‌شود، برای دوران گذار بوده است. برده‌داری امری عارضی بر اسلام بوده است؛ نه این که اسلام آن را تأسیس کرده باشد.

در خصوص زنان نیز همین سنت جریان دارد و باید گفت، برخی از احکام قومی مربوط به زنان برای دوران گذار بوده و به این معنا نیست که در اعصار دیگر لازم باشد، به آن احکام پایبند باشیم و حقوق بیش‌تری برای زنان قائل نشویم. تحقیر زنان چیزی نبوده است که اسلام آن را تأسیس کرده باشد؛ بلکه در صدد تعظیم زنان برآمده و اگر شرایط قومی و تاریخی بیش از آنچه تحقق یافته، اجازه نداده است، این مشکل به اصل اسلام مربوط نیست.

در آداب و رسوم و شرایط تاریخی و جغرافیایی عربستان برای زن منزلتی قائل نبودند و لذا عرب‌ها اگر صاحب دختر می‌شدند، احساس شرم می‌کردند و دختران خود را زنده به گور می‌نمودند. عرب‌‌ها اساساً در ارث سهمی برای زنان قائل نمی‌شدند. اسلام که آمد، با این تحقیرها مبارزه کرد.

4. تفاوت‌های جسمی و روحی زن و مرد

تردیدی نمی‌توان داشت که مرد و زن به لحاظ جسمی و روحی با هم تفاوت‌هایی دارند که این تفاوت‌ها اقتضا دارد، وظایفی متناسب با تفاوت‌ها بر عهده آنان نهاده شود. برای مثال مرد نوعاً به لحاظ جسمی قوی‌تر از زن و به لحاظ روحی خشن‌تر از اوست. به همین رو جهاد و مقاتله با دشمن از عهده زن برداشته و نفقه زن بر عهده مرد قرار داده شده است. در اسلام تفاوت میان زن و مرد مورد توجه قرار گرفته است؛ اما تبعیض میان آنان قرار نداده است؛ به این که معنا مردان را برتر از زنان جای داده باشد.

5. بدفهمی آیات و روایات مربوط به زنان

باید توجه داشت که آیات و روایات ناظر به شرایط زمان نزول و صدورش نازل و صادر شده است و بی‌‌توجهی به آن شرایط که قرائن مقامی فهم آنها به شمار می‌رود، موجب شده است، آیات و روایات به درستی فهمیده نشود. برای مثال آیه تعدد زوجات ناظر به شرایط اضطراری و خاصی بوده است و برای همان شرایط جایز است و در غیر آن شرایط جوازی ندارد. گفتنی است که این آیه در سوره نساء است و این سوره پس از آنی نازل شده بود که مردان مسلمان در جنگ‌های بدر و احد کشته شده بودند و زنان بیوه و فرزندان یتیم فراوانی حاصل شده بود که نیازمند سرپرستی و حمایت بودند.

فهم صحیح آیات و روایات علاوه بر این که در گرو ملاحظه شرایط تاریخی نزول و صدور است، مستلزم این است که همه آنها با هم مورد مطالعه قرار گیرند؛ چرا که یکی از عوامل بدفهمی آنها برخورد گزینشی با آنهاست.

اینک برای حسن ختام برخی از آیاتی را که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، می‌آورم:

یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ (حجرات،13)؛ ای مردم، ما شما را از مرد و زن آفریدیم و گروه گروه و قبیله قبیله قرار دادیم تا یکدیگر را از هم بازشناسید. گرامی‌ترین شما نزد خدا پرواپیشه‌ترین شماست.

به موجب این آیه آفرینش زن و مرد لازمه زندگی اجتماعی بوده و یکی بر دیگری به جهت آفرینش نزد خدا برتری ندارد و برتری آنان از لحاظ پاکی از گناه است.

مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (نحل،97)؛ هر زن و مرد مؤمنی عمل صالح انجام دهد، در روز بازپسین زندگانی پاکی خواهیم داد و نیکوتر از کاری که انجام داده، پاداش خواهیم داد.

در این آیه نیز ملاک برتری زن و مرد ایمان و عمل صالح دانسته شده است.

إِنَّ الَّذینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَریقِ (بروج،10)؛ کسانی که مردان و زنان مؤمن را بیازارند و توبه نکنند، عذاب دوزخ و سوزان برای آنان است.

وَ الَّذینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبیناً (احزاب، 58)؛ کسانی که مردان و زنان مؤمن را بیازارند، بدون این که عمل ناشایستی انجام داده باشند، مرتکب بهتان و گناه آشکاری شده‌اند.

به موجب این دو آیه آزردن و ستم کردن بر زنان مستوجب مجازت الهی و آتش دوزخ است.

به هر حال اگر پیامبر اسلام(ص) در این دوره مبعوث می‌شد، بعید می‌نمود، احکامی تأسیس کند که به موجب آنها برای زن حقوقی نصف مرد مقرر شده باشد؛ چون مقتضیات امروزی چنین احکامی را بر نمی‌تابد. این نشان می‌‌دهد که احکام مورد بحث متناسب با شرایط تاریخی و فرهنگی عرب حجاز در عصر نزول بوده است و پیامبر اسلام(ص) آنها را به جهت آن که از رهگذر آنها تقریباً به زنان ستمی روا نمی‌رفته و شرایط آن زمان هم بیش از آن را پذیرا نبوده است، امضاء و مقرر کرده است.

پنهان نیست که احکامی نظیر دیه و ارث زنان و تعدد زوجات و مانند آنها همه روزه مبتلا به نیست و هر از چندگاهی برای برخی از افراد پیش می‌‌آید. این در حالی است که در امور روزمره جانب زنان گرفته شده است. نفقه زن که بر عهده مرد است، هر روزه است و حتی زن می‌تواند از مرد برای کار خانه مزد طلب کند و این نیز امری هر روزه است. زنان به موجب این حقوقی که در اسلام برایشان مقرر شده، اگر بخواهند می‌توانند بر ضد مردان سوء استفاده کنند.

نويسنده:قلبی خواهانعشق (دوستان لطف کنید نظر خود را بیان کنید ...مرشد)

بهترین دلیل برای حفظ حجاب

بهترین دلیل برای حفظ حجاب .
اگر واقعاً دنبال یک دلیل منطقی و کاربردی برای حفظ حجاب هستید خاطره زیر شاید براتون مفید باشه:
مقدمه.
چند وقت پیش با یکی از دوستانم که وضع مالی خوبی داره و از خونه و زندگی مدرن و ماشین مدل بالا و دفتر کار شیک و....برخورداره گپ می زدیم که یه اتفاق جالب افتاد . دوست من در رشته موسیقی فعالیت میکنه . از قدیمها همیشه با حجاب مخالف بود و همسرش هم مجبور میکرد که بی حجاب باشه (یعنی از اول توافقشون همین بوده) . قلباً آدم معتقدیه ولی در این خصوص زیر بار نمی رفت و همیشه صحبتهای کلیشه ای که همتون بلدید بینمون رد و بدل میشد مثلاً:
· لااکراه فی الدین
· حجاب که نباید زوری باشه...در اینصورت که ارزشی نداره...
· قلب آدما مهمه
· خدا مهربونتر از اونیه که به خاطر حجاب آدم رو عذاب کنه
· اینهمه تو جامعه فساد زیاده حالا حجاب کامل بشه همه چی درست میشه؟!
· خوب اگه آقایون جنسشون خرابه زن من چرا باید تو عذاب باشه و از حق خودش بگذرن؟!.اونا برن خودشون رو درستکنن.
· حجاب مثل یه صدفه برای گوهر زن
· ....
· ...
این دوست ما گاهی با دوستان دیگش که اونا هم اهل موسیقی بودن دور هم جمع میشدن و در یکی از شهرستانهای اطراف در خصوص موسیقی عرفانی و تصوف جلسات تخصصی برگزار میکردن .
همیشه از جلساتشون برام صحبت میکرد و اینکه خیلی تحویلش میگیرن و تا اون نباشه دوستان دیگرش هم نمیرفتن و میگفتن که بدون تو با اون تخصصت لطفی نداره و از این بابت خیلی مباهات میکرد که قدر زر زرگر شناسد و من حتماً خیلی سرم میشه وگرنه اینهمه موسیقیدان , اگه من حالیم نیست چرا اینقدر من رو تحویل میگیرن؟!
خلاصه مدتها به همین منوال گذشت تا تو این اوضاع نابسامان اقتصادی ایشون ورشکست شد و تا اونجائی که من در جریانم به اجاره نشینی رسیده و از نظر روحی هم حالش خرابه.
اما اصل ماجرا:
اخیراً که برای درد و دل اومده بود پیشم بعد از مدتی صحبت بهش گفتم خوب خدا رو شکر که دوستانی اهل هنر دور و برت هستن و گاهی تو اون جلسات و یا ملاقاتهائی که دارید و دور هم جمع میشید کمی از این حال و هوای افسردگی بیرون میای....آهی کشید و گفت ای بابا اونها دیگه دور و بر من نمیان همش به خاطر ماشینم بود !!
بعد از ورشکستگی که ماشین رو فروختم کم کم دیگه ما رو فراموش کردن . اون موقع ها وقتی در مورد موسیقی حرف میزدم معمولا خیلی تحویل می گرفتند و کلی به به میکردن....من ساده هم فکر میکردم که به خاطر خودمه (به خاطر معلوماتم و بخاطره زحمتی که میکشم وبه خاطر مدت زمانیه که صرف یادگرفتن و نواختن موسیقی میکنم ) .حالا که یاد اون موقعها می افتم احساس بدی بهم دست میده و از خودم بدم میاد...حاضر بودم که اصلا موسیقی بلد نبودم تا اینکه بخاطر ماشینم اینهمه با احسساتم بازی بشه.
برداشت من:
اول یه مثال میزنم :
یکی از پدیده هائی که در بهینه سازی انرژی و افزایش راندمان تجهیزات صنعتی خیلی مهمه و گاهی مشکل ساز میشه "اصطکاکه" یعنی بسیاری از دانشمندان و مراکز علمی در جهت کاهش اصطکاک فعالیت میکنن و مثلا اگه یه ماشینی به ازای هر 100کیلومتر 8 لیتر بنزین میسوزونه و ماشین دوم 6 لیتر بنزین میسوزونه یکی از دلائلش اصطکاک بین قطعات اون ماشینه , ولی همین اصطکاک اگه نباشه تقریبا زندگی محاله و اگه اصطکاک نبود :
· ترمز ماشینهاکار
· آدم نمیتونست رو زمین صاف راه بره
· ماشینها راه نمیرفتن و چرخاشون لیز میخوردن
· هیچ چیزی تو دستامون بند نمیشد و سر میخورد
· .......
شهوت و حس جنسی در مردان وجود داره و وقتی که اون رو در موارد نابجا بکار ببرن مشکل سازه و دین و اخلاق همش در جهت کنترل و کم کردن این نوع شهوت نابجا دارن پیام میدن و فعالیت میکنن.ولی همین شهوت اگه وجود نداشت عملا امکان تداوم حیات وجود نداشت و .........
بعد از اون قضیه یه روز سخنرانی آقای دکتر رحیم پور ازغدی رو در مورد حجاب گوش میکردم که دقیقا به فلسفه حجاب از این منظر متمرکز شده بود .
در هر صورت شهوت (کم یا زیاد ) در جامعه وجود داره (اصطکاک در طبیعت) و انسانهایی هستند که میخوان فقط از زنانگی یک خانم استفاده کنن (ماشین دوست من).

اسلام میخواد که اگه یه خانم دانشجو داره با یه همکلاسی ,استاد یا هر مرد دیگه ای صحبت میکنه به اون فقط به عنوان یه انسان دانشجو نگاه کنن و ارتباطی که با اون برقرار میکنن فقط تحت تاثیر ویژگیهای اکتسابی ایشون مثل دانش ،فن بیان ؛مطالعات و ....( دوست من) باشه نه بخاطر چشم و ابرو ؛ آرایش و نهایتاً جنسیت و زنانگی اون خانم باشه (ماشین دوست من).
ولی بحث یه جای دیگه ای فرق میکنه :شخصی رو در نظر بگیرید که از موسیقی چیزی نمیدونه حالا این دو حالت داره یا با براش مهم نیست و داره به زندگیش ادامه میده بدون اینکه احساس کمبودی کنه و به توانائیهای دیگش افتخار میکنه و مثلا یه ورزشکار خوبیه یا........حالت دوم اینه که شخص از موسیقی چیزی نمیدونه و آگاهانه میدونه که به خاطر ماشینش دوستاش به عنوان موسیقی دان تحویلش میگیرن و آگاهانه بهشون سواری میده !!!خوب اگه اینجور باشه و بخواهی ایشون را روشن کنی , به نظر من بی فایده است و از هر دری وارد بشی فایده ای نداره.
حرف آخر :
1- واقعاً به انسان احساس بدی دست میده اگه بفهمه که تو جامعه به خاطر لوازم آرایش و رنگ مویی که داره یا به خاطر مدل مو و یا سفیدی پوستش یا چشماش تحویلش میگیرن (به خاطر ماشین دوستم رو تحویل گرفتن)
2- به نظرم اگه آدم عاقل باشه یه زحمتی میکشه تا یه قابلیت با ارزشی پیدا کنه تا (هنر ؛تخصص علمی, یه تخصص حرفه ای ؛ یه معلم خوب ؛ یا حد اقل یه انسان خوش خلق و مهربون و.....) تا مردم به خاطر اون چیزا تحویلش بگیرن و مثلا اگه کنار خیابون ایستاده 10 تا ماشین برای همون ارزشها (دوست من)براش بوق بزنن تا سوارش کنن. نه بخاط اینکه فقط بخاطر ر نگ و لعابی که به خودش مالیده و مفتی داره سواری میده (منظورم از مفتی اینه که حتی اگه پول هم بگیره در برابر اون چیزی که از دست میده خیلی ناچیزه) (ماشین دوست من).
در پناه حق باشید.

برچسب: 

ܓ✿ کلیپ صوتی " دختــران فاطمه "

انجمن: 

:Gol: دختران فاطمه :doa(8): :Gol:
......................................................

کلیپ زیبا با محوریت نقش زنان در جریان انقلاب اسلامی

این قطعه‌ی صوتی چهار دقیقه‌ای كه حاوی بیانات حضرت امام خمینی رحمه‌الله و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای موجود است.

بیانات حضرت امام خمینی رحمه‌الله مربوط به 1358/02/27 و بیانات رهبر انقلاب مربوط به سخنرانی در تاریخ‌های 1375/12/20، 1379/06/30 و 1384/03/25 است.