مجرد

ماهیت فرشتگان

با سلام ببخشید آیا فرشتگان موجوداتی مجرد هستند و اگر هستند منظور از این گفته چیست که فرشتگان از نور به وجود آمده اند زیرا نور مجرد نیست و این تناقض دارد.یعنی اینکه منظور از نور چیز دیگری بوده است؟

امکان حلول امر مجرد در امر مادی

انجمن: 

با سلام
با توجه به پیشرفت علوم تجربی دانشمندان توانسته اند هزاران کتاب و مباحث علمی رو توی یک دی وی دی یا هارد و تراشه جای بدن
ایا صرف همین امر نمیتونه دال بر امکان حلول امر مجرد [ علم) در امر مادی ( تراشه) باشه؟

آیا خداوند به مجردها وعده ی غنا داده است؟

با سلام و احترام
و انکحوا الایامی منکم ..... ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله
ولیستعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله

درباره این دو آیه سوالاتی دارم

اول : فقیر

آیا کلمه ی فقیر در آیه، شامل مساکین هم میشود ؟
( یعنی گویی خداوند فرموده : و انکحوا الایامی ( مجردانی که حداقل مسکین باشند یا وضع بهتری داشته باشند مثلا فقیر یا ثروتمند) منکم .... ان یکونوا فقراء و المساکین یغنهم الله من فضله )
یا تنها مقصود فقراء بوده است؟
( گویی فرموده : و انکحوا الایامی ( مجردانی که فقیر باشند یا وضع بهتری از فقیر داشته باشند ) منکم ..... ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله )

دوم : مصادیق ایامی

الایامی شامل همه ی مجردها میشود ؟ حتی اگر مسکین باشند؟ حتی اگر مشمول عبارت الذین لایجدون نکاحا باشند ؟

سوم : معنای ایامی
لفظ ایامی برای هر مجردی به کار میرود یا برای مجردهای خاص ( مثلا مجردان صاحب نیاز ) استعمال میشود ؟

چهارم : الذین لایجدون نکاحا ( عفت پیشگان)

چه کسانی باید عفت پیشه کنند ؟ الذین لایجدون نکاحا
ولی
الذین لایجدون نکاحا، چه کسانی هستند ؟
آیا شامل ثروتمندان هم میشود ؟ یا مقصودش تنها مساکین است که توانایی اقتصادی ازدواج را ندارند ؟ ( یعنی علت نیافتن همسر مسائل اقتصادی است ؟ )
آیا شامل کسانی که همسری پیدا نکردند ( مثلا تعداد زنان، کمتر از مردان است یا کسی حاضر به زندگی با فلان شخص نمیشود) میشود ؟

پنجم : یغنیهم الله من فضله

آیا تفاوتی بین این دو تعبیر در دو آیه وجود دارد ؟
یغنیهم الله من فضله
یعنی ممکن است به مجردها و متاهلان ( هر دو ) وعده ی فضل خدا و وسعت اقتصادی داده شده است ؟
یا تنها به متاهلین فقیر ( فقیر یا فقیر و مسکین؟ ) وعده به فضل خدا و وسعت اقتصادی داده شده است ؟

دختر 30 ساله ی مجرد یا خانم 23 ساله ی مطلقه؟

سلام..من بردارم 34 ساله هستند و طلبه هم هستن. ایشون سال قبل به دلایلی که بیشتر از سمت همسرشون بود بعد از 10 سال زندگی مشترک به درخواست خانمش طلاق توافقی گرفتند و بیش از نیمی از مهریه رو هم از برادرم گرفتند و به عبارتی تقریبا تمام دارایی ایشون رو ازش برای مهریه گرفتند. حال به دنبال همسری برای ایشون هستیم و دو مورد پیدا شده فعلا که یکی دخترخانومی 30 ساله و مجرد است که لیسانس الهیات هستند،و دیگری خانم 23 ساله که قبلا ازدواج کرده و طلاق گرفته است... حال بین این دو در شک هستند، از طرفی مادرم هم با مورد دوم موافق هستند چون میگن از لحاظ ظاهری هم بیشتر به برادرم میخورن. و از طرفی برادرم هم ظاهرا تمایل بیشتری به سمت مورد اول دارند. حال میخاستم ببینم به نظر شما کدوم مورد میتونه مناسب باشه؟ آیا در مورد دوم اختلاف سنی زیاد مشکل ساز نمیشه؟؟ و به نظر خودم مورد اول اگه بشه یه جور کار خداپسندانه هم هست چون ایشون مجردن و مادر پدرشون هم پیره. ولی مادرم نگرانن که ممکنه نتونن صاحب فرزند بشن و یا حوصله بچه داری نداشته باشه!! حال به نظر شما از لحاظ مشاوره ای کدوم رو بیشتر توصیه میکنید؟ ممنون میشم زودتر جواب بدین چون فوری هست! با تشکر

تشكر جوانان مجرد از رهبري به خاطر تذكر ايشان به والدين(اشكال جوانان به كارشناسان رسانه ها و.. ..)

انجمن: 

سلام بر همه شما بزرگواران
به عنوان فردي كه با جوان ارتباط دارم بايد بگويم كه جوانان زيادي از والدين خود شاكي هستند چون با وجود امكانات متعارف آنها براي ازدواج ما سهل انگار اند يا سخت مي گيرند.
قبول دارم ازدواج مشكلات مختلفي دارد و دولت، فرهنگيان، روحانيون، مردم و جوانان، خيّران بايد بسيج شوند تا اين مشكلات را برطرف كنند. اما در اين قسمت روي سخن ما با والديني است كه نسبت به ازدواج فرزندشان سخت مي گيرند
چند روز قبل يكي از كاربران محترم مي گفت من به كارشناسان و روحانيون اشكال جدي دارم. چرا ايشان در رسانه هاي مختلف ( تلويزيون و مسجد و...) به پدران نسبت به تأخير ازدواج فرزندانشان هشدار نمي دهند و فقط ارتباط والدين و فرزندان را يك طرفه تفسير مي كنند و مي بينند.
مي گويند اگر به والدين بي احترامي كنند خشم خداوند را براي خود خريده اند
مي گويند كه حتي به والدين كافر بايد احترام بگذاريد
و...
ولي چرا به والدين هشدار نمي دهند كه اگر به خاطر سخت گيري بي جا و يا تجمل گرايي و چشم و هم چشمي و خساست و....شرايط ازدواج فرزندت را فراهم نياوري و او به گناه بيفتد و يا گرفتار فشارهاي عصبي و...شود مقصر و گناهكاريد و خدا و ائمه عليهم السلام را از خود رنجانده ايد؟
................

مقام معظم رهبري در سخنراني هاي متعددي به ازدواج آسان اشاره كرده اند و عملا فرزند ايشان ازدواج آساني داشت و خودشان هم با مهريه كم جوانان را به عقد هم در مي آورند
در تاريخ 94/4/21 ايشان به طور مختصر به والدين تذكر دادند

[HL]در اين تاپيك جوانان ضمن تشكر از اين پدر معنوي به خاطر درك و همدلي با جوانان از ايشان در خواست دارند كه لطف كنند و بيشتر از اين به والدين تذكر دهند چرا كه اين شعر زبان حال بسياري از جوانان مجرد نسبت به والدين سخت گير است: دردم از ياراست و درمان نيز هم.[/HL]

........................
صحبتهای مقام معظم رهبری درباره ازدواج تاریخ 94/4/21:

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/...40421_5205.mpg

صجبت های دیگری از رهبر انقلاب درباره ازدواج و فقر:



دانلود

متن صحبت ها:
ک مسئله‌ای که اخیراً مطرح کردند، مسئله‌ی ازدواج جوانها بود که خب، همه - پسر و دختر - مطمئنّاً علاقه‌مندند. من همین‌جا به توصیه‌ی این جوان عزیزی که از من خواستند به پدر و مادرها تذکّر بدهم، به پدرها و مادرها تذکّر میدهم؛ من خواهش میکنم و تقاضا میکنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سخت‌گیری میکنند؛ هیچ سخت‌گیری لازم نیست. بله، یک مشکلات طبیعی وجود دارد - مسئله‌ی مسکن، مسئله‌ی شغل و از این مسائل - لکن «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»؛ (۴) خب، این قرآن است. ممکن است جوان، الان هم امکانات مالی مناسبی نداشته باشد، امّا ان‌شاءالله بعد از ازدواج خدای متعال گشایش میدهد. ازدواج جوانها را متوقّف نکنند؛ من خواهش میکنم که پدرها و مادرها به این مسئله توجّه کنند.
البتّه یکی از مسائل مهم این است که رسم خواستگاری رفتن و وساطت کردن برای ازدواج دخترها، متأسّفانه کمرنگ شده؛ این چیز لازمی است. افرادی هستند - سابقها همیشه معمول بود، حالا هم با کثرت نسل جوان در جامعه‌ی ما، باید این رواج داشته باشد - پسرهایی را می‌شناسند، به خانواده‌ی دختر معرّفی میکنند؛ دخترهایی را می‌شناسند، به خانواده‌ی پسر معرّفی میکنند؛ تسهیل میکنند و آماده‌سازی می کنند ازدواج را؛ این کارها را بکنند. هرچه که ما بتوانیم در جامعه مسئله‌ی مشکل جنسی جوانها را حل کنیم، این به نفع دنیا و آخرت جامعه‌ی ما است؛ به نفع دنیا و آخرت کشور ما است؛ بعد هم برای مسئله‌ی نسل که من رویش خیلی تکیه دارم [مهم است]. باز من همین‌جا هم به آقای وزیر محترم بهداشت عرض می کنم؛ گزارش هایی به من می رسد که آن خواسته‌ی شما که همان خواسته‌ی ما است، [یعنی] مسئله‌ی جلوگیری از منع باروری - که منع باروری یک سیاستی بود؛ بنا بر این گذاشته شد که از این سیاست جلوگیری بشود - درست انجام نمیگیرد؛ بعضی جاها همچنان در بر پاشنه‌ی قبل میگردد.

اثبات تجرد ملائکه

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب خدمت کارشناسان گرامی

از آنجاییکه در یک تاپیک مطالب مرتبط با موضوع بحث پاسخ داده نمیشود بعضی از سوالات بی پاسخ میماند، سوالات زیر را، با امر استاد گرامی عمار مجددا مطرح میکنم:

.امین.;459477 نوشت:
با توجه به اینکه جن و انس هم میتوانند به مقام ملائکه یا حتی بالاتر برسند آیا جای مطرح کردن این مساله نیست که امکان دارد عصمت ملائکه هم ذاتی نبوده باشد و در اثر عبادت زیاد بدست آمده باشد؟

و با توجه به آیه شریفه:

لا يعصون اللّه ما امرهم و یفعلون مایومرون

و من يقل منهم انى اله من دونه فذلك نجزيه جهنم كذلك نجزى الظالمين

امکان سرزدن معصیت از ملائکه هم وجود دارد منتها به مانند انبیاء الهی عصمتی دارند که مانع سرپیچی ایشان از اوامر الهی میشود.

پس عصمت ملائکه دلیل بر مجرد بودن ایشان نیست بلکه برعکس تجردشان را زیر سوال هم میبرد

.امین.;459477 نوشت:
نکته دیگر اینکه در یکی از این تاپیکها به نظر مشهور علما درباره تجرد ملائکه اشاره شده در صورتیکه در یک تاپیک دیگر چنین حدیثی را از امام صادق را نقل میکند :

نقل قول نوشته اصلی توسط طاها نمایش پست ها
در حدیث دیگرى از امام صادق(ع) نقل شده: یكى از یاران خاصش مى گوید: «از امام(ع) درباره ابلیس سؤال كردم كه آیا از فرشتگان بود؟

فرمود: نه از جن بود، اما همراه فرشتگان بود، آنچنان كه آنها فكر مى كردند از جنس آنان است (به خاطر عبادت و قربش نسبت بهپروردگار) ولى خدا مى دانست از آنها نیست، هنگامى كه فرمان سجود، صادر شد،آنچه مى دانیم تحقق یافت» (پرده ها كنار رفت و ماهیت ابلیس آشكارگردید).(4)
4.تفسیر نمونه، جلد 12، صفحه 506.

چرا ملائکه باید فکر کنند که شیطان از جنس آنهاست؟ مگر ملائکه مجرد نیستند؟

http://www.askdin.com/thread35196.html

لطفا بفرمایید بر چه اساسی علماء میگویند که ملائکه الله مجردند؟

اگر مساله ی زادولد ایشان هست که حضرت آدم هم بدون پدر و مادر آفریده شده اند. ایا برای خداوند اشکالی ایجاد میکند که تک تک فرشتگان را بطور جداگانه بیافریند با خلقتی شبیه خلقت انسان اما لطیفتر و از جنس نور نه خاک یا آتش.

چرا نمیتوان گفت که ملائکه از نور مادی آفریده شده اند و آنها هم مثل ما روح دارند و لاجرم باید بر این عقیده باشیم که نوری از جنس خداوند و مجردند؟ منشاء عقیده به تجرد ملائکه از کجاست؟

آیات یا روایات؟ وآیا معصومین (ع)صراحتا حرفی از تجرد روح یا ملائکه زده اند یا خیر؟

و سوال آخر : آیا امکان این وجود ندارد که ملائکه قبل از اینکه به مقامات والای معنوی دست یابند مثل انسانها یا جنیان پا به این دنیای خاکی گذاشته باشند و مورد آزمایش قرار گرفته باشند؟ از این جهت که دارای درجات و مراتب مختلفی هستند.

با تشکر

دوستان متاهل لطفا راهنمایی کنند: رابطه دوستانه یک دختر مجرد با خانمی متاهل!

انجمن: 

سلام. یه راهنمایی از کارشناس محترم و دوستان متاهل یا مجرد میخواستم.
من یه دوستی دارم که متاهله و رابطمون با هم خیلی صمیمانه اس. طوری که بیشتر موقعا روزی چند بار به هم پیام میدیم، به هم ابراز محبت می کنیم، اگه برای یکی مون ناراحتی پیش بیاد اون یکی بیشتر غصه شو می خوره، اگه یه مشکلی برا یکی مون پیش بیاد هر کاری از دستمون بربیاد برای حلش انجام میدیم. شاید از دوتا خواهر به هم نزدیک تریم.خلاصه خیلی همدیگرو دوست داریم.
اینا رو گفتم که بگم اینجور رابطه ی دوستانه برای یه آدم مجرد برام منطقی تره تا یه آدم متاهل. چون یکی از همکلاسی های متاهلم هم می گفت یه دوستی داشت که تا قبل از ازدواجش تو سر و کله هم دیگه هم میزدن اما الان کمتر با هم رابطه دارن و علتش هم اینه که یه عشق بزرگتر وارد زندگیش شده. من نگرانم که این رابطه ی صمیمی و نزدیک من با دوستم براش خدای نکرده مشکل ساز بشه و توقعشو از شوهرش بالا ببره یا علاقه شو نسبت به شوهرش کم کنه و خدای نکرده یه روزی ناخواسته بشم دو به هم زن بین اونا.
اینم بگم که دوستم شوهرشو دوست داره اما نمی دونم تا چه حد؟ می ترسم اینو بگم اما واقعا نمی دونم من و بیشتر دوست داره یا شوهرشو. بعضی موقع ها واقعا شک می کنم. چون یه رفتارایی هم از شوهرش دیده که ناراحتش کرده. مثلا دوستم می گفت شوهرش خیلی نسبت به حجابش حساسه با اینکه دوستم حجابش خیلی کامله و چادرشو از رو ابروهاش می ذاره اما یه بار که چادرش از دستش درمیره شوهرش با اوقات تلخی بهش تذکر می ده. خب هر کی باشه ناراحت میشه. البته دوستم از شوهرش گلگی نمی کردا بیشتر از دست خودش ناراحت بود که حواسشو جمع نکرده بود. یا توی دوران نامزدی هم خیلی اوقات تلخی براش پیش اومده بود که دیگه اواخرش دوستم نسبت به آینده زندگیش نگران شده بود. حالا شکر خدا ازدواج کردند و زندگی خوبی دارن اما هر چی باشه خاطره ها از ذهن به این زودی پاک نمیشه.
حالا سوال من اینه که این رابه ی خیلی دوستاه ی من با دوستم درسته یا نه؟ اگه کار من اشتباهه رفتارمو چجوری اصلاح کنم که اونم ناراحت نشه؟ اگه کار اون اشتباهه چجوری اونو متوجه اشباهش بکنم که ناراحت هم نشه؟ نمی دونم درست تونستم مشکلمو بگم یا نه. نمیدونم چیکار کنم. کمکم کنید.

ایا مرتکب گناه شدم و نمیتوانم این رابطه را ادامه دهم؟

سلام.
دوستان و بزرگان گرامی خواهشا بفرمایید من چه کاری باید در برابر این موضوع انجام بدم.
پسری 25 ساله هستم که تا 1 سال پیش هیچ رابطه جنسی رو نداشتم.
1 ساله پیش بر حسب اتفاق شماره ای رو اشتباه گرفتم.
خانمی گوشی رو برداشت و گفت اقا دیگه اشتباه نگیرید.من دارم از شوهر جدا میشم.نمیخوام بهونه ای دست شوهرم باشه که مهریه ام رو نده.

گذشت و چند وقت بعد بهش پیام دادم که من همونم که شمارتون رو اشتباه گرفتم.
خواستم ببینم اگر از همسرتون جدا شدید و امکانش هست باهتون اشنا بشم.
(از چند سال پیش دنبال موقعیتی برای صیغه بودم.)
اون خانم جدا نشده بود و داشت به زندگیش ادامه میداد منم بیخیالش شدم.
چند وقت بعد یه خانم بهم زنگ زد و گفت ببخشید اشتباه شده.
بعد شروع کرد پیام دادن که من از صداتون خوشم اومده و ........
بعد از اصرار زیاد از اون خانم و ممانعت از طرف بنده گفت راستش رو بخوای من دوست اون خانمی هم که میخواستی باهش صیغه کنی.
اون خط هم مال من بوده دست اون.
یه روز اشتباه شمارتو گرفتم و مهربونی صدات و .... منو جذب کرد.
من شوهر ندارم.
میخوام با هم باشیم.
منم یه ایه صیغه بین خودمون خوندم.
همه شواهد حاکی از این بود که شوهر نداره.
تا ساعت 3 شب پیام دادنامون
قرار های بدونه ترس تو خیابون (شهر ما خیلی کوچیکه)
نشتن پشت موتور و چرخیدن توی شهر حتی اطراف خونشون.
و...
ازش خواستم شناسنامه اش رو بیاره واسه صیغه محضری.داستان زندگیشو تعریف کرد و اینکه شناسنامه اش دست داداششه و تو اولین فرصت که در گاوصندوق باز شد و تونست بدونه اجازه داداشش بیاره میریم واسه صیغه.
منم که بهش اعتماد کردم به همون صیغه خصوصی بین خودمون بسنده کردم.
تا اینکه اولین قرار خصوصیمون رو با هم داشتیم.
بعدا کم کم متوجه رفتار ضد و نقیض ازش شدم و بهش شک کردم.
حالا از لحاظ روحی بشدت بهش وابسته ام و از طرفی نمیتونه شناسنامه اش رو بیاره
میترسم شوهر داشته باشه.
یه روز خیلی احساس گناه میکردم و روراست ازش پرسیدم گفت به جون بچه هام و بخدا قسم که شوهر ندارم.

حالا نمیدونم باید چیکار کنم.
تو رو خدا راهنماییم کنید.میتونم بر حسب قسمی که میخوره بهش اعتماد کنم و تا وقتی بتونیم صیغه محضری بشیم باهش بمونم یا نه؟

خواهشا کمکم کنید خیلی خیلی واسم مهمه و زندگیم رو تحت تاثیر قرار داده.

کارشناس بحث : حامی

٤٠ حدیث در مورد ازدواج

٤٠ حدیث در مورد ازدواج





١. تاثیر ازدواج

قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:اذا تزوج الرجل احرز نصف دینه.

کسى که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است. ﴿مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۴٫﴾

۲. ازدواج در هنگام تنگدستى
قال الامام الصادق علیه السلام:من ترک التزویج مخافة الفقر فقد اساء الظن بالله-عز و جل-، ان الله- عز و جل – یقول: «ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله.» (۲)

هر کس از ترس فقر ازدواج نکند نسبت‏ به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا که خداوند مى‏فرماید: اگر آنان فقیر باشند خداوند از فضل و کرم خود بى نیازشان مى‏کند.

هر که با زنى به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وى واگذار مى‏کند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائى‏اش ازدواج نماید، در او چیزى را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وى به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامى این مزایا را براى او جمع مى‏کند. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾

۳. ازدواج رحمت است
قال النبى صلى الله علیه و آله و سلم:یفتح ابواب السماء بالرحمة فى اربع مواضع: عند نزول المطر، و عند نظر الولد فى وجه الوالدین، و عند فتح باب الکعبة، و عند النکاح.

درهاى رحمت آسمانى در چهار وقت گشوده مى‏شود:۱- موقع بارش باران.۲- زمانى که فرزند به چهره پدر و مادرش مى‏نگرد.۳- هنگام گشوده شدن در کعبه.۴- هنگام برپایى مراسم عقد و عروسى. ﴿بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۱﴾

۴. آفات بى همسرى
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:اکثر اهل النار العزاب.
بیشترین اهل جهنم انسانهاى بى همسرهستند. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾

۵. تلاش در ازدواج بى همسران
عن الصادق علیه السلام قال:من زوج اعزبا کان ممن ینظر الله- عز و جل-الیه یوم القیامة.

کسى که مجردى را تزویج کند و امکان ازدواج او را فراهم نماید از کسانى است که در قیامت‏ خداوند به آنان نظر لطف مى‏ کند. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۵﴾

۶. در سایه عرش
قال موسى بن جعفر علیه السلام:ثلاثة یستظلون یظل عرش الله یوم القیامة، یوم لا ظل الا ظله: رجل زوج اخاه المسلم او اخدمه او کتم له سرا.

سه دسته در روز قیامت، روزى که سایه و پناهى جزء سایه خداوند نیست، در سایه و پناه خدا هستند:۱- مردى که زمینه ازدواج برادر مسلمانش را آماده نماید.۲- مردى که (به برادر مسلمانش خدمت کند.)۳- کسى که سر برادر مسلمانش را بپوشاند. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۶﴾

۷. منظور نظر حق
قال الامام الصادق علیه السلام:اربعة ینظر الله الیهم یوم القیامة:من اقال نادما او اغاث لهفان او اعتق نسمة او زوج عزبا.

چهار کس در قیامت مورد نظر پروردگارند:۱-آنکه چون طرف معامله پشیمان شود، معامله را برگرداند.۲- کسى که غم از دلى برگیرد.۳- کسى که برده‏ اى را آزاد کند.۴- کسى که بى همسران را به ازدواج درآورد. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۶﴾

۸. بهترین وساطت
قال امیرالمؤمنین على علیه السلام:افضل الشفاعات ان تشفع بین اثنین فى نکاح یجمع الله بینهما.

از بهترین شفاعتها، شفاعت‏ بین دو نفر در امر ازدواج است تا اینکه خداوند آنان را مجذوب یکدیگر گرداند. ﴿تهذیب، ج ۷، ص ۴۰۵، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۵﴾

۹. ازدواج با دینداران
عن النبی صلى الله علیه و آله و سلم قال:من تزوج امراة لمالها وکله الله الیه، و من تزوجها لجمالها راى فیها ما یکره، و من تزوجها لدینها جمع الله له ذلک.

هر که با زنى به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وى واگذار مى‏ کند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائى ‏اش ازدواج نماید، در او چیزى را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وى به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامى این مزایا را براى او جمع مى‏ کند. ﴿وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۳۱﴾

۱۰. دیدار قبل از وصلت
عن الصادق علیه السلام قال:لا باس بان ینظر الرجل الى المراة اذا اراد ان یتزوجها. ینظر الى خلفها و الى وجهها.

مانعى ندارد که مرد قامت و صورت زنى را که قصد ازدواج با او دارد، ببیند. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۸۸﴾

۱۱. دیدار عروس و داماد قبل از ازدواج
عن محمد بن مسلم قال: سالت ابا جعفر علیه السلام‏عن الرجل یرید ان یتزوج المراة، اینظر الیها؟ قال: نعم انما یشتریها باغلى الثمن.

محمد بن مسلم مى‏ گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم:مردى که مى‏ خواهد با زنى ازدواج کند آیا حق دارد او را ببیند؟امام علیه السلام فرمود: آرى، چون در برابر آن بهاى سنگینى مى‏ پردازد. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۸۸﴾

۱۲. سؤال از اوصاف
قال على علیه السلام:اذا اراد احدکم ان یتزوج فلیسال عن شعرها کما یسال عن وجهها فان الشعر احد الجمالین.

هر وقت ‏یکى از شما، بخواهد، ازدواج کند، از اوصاف موى سر زن نیز سؤال کند همچنانکه از چگونگى رخسار او مى‏ پرسد. چون که موى زن یکى از دو زیبایى (مو و صورت) اوست. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۴﴾

۱۳. خواستگار مذهبى و خوش اخلاق
قال الامام الرضا علیه السلام:اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لا یمنعک فقره و…

هنگامى که مردى از شما خواستگارى کرد که از دین و اخلاق او راضى بودید به ازدواج با او رضایت دهید. و مبادا فقر او ترا از این رضایت‏ باز دارد و… ﴿میزان الحکمة، ج ۴، ص ۲۸۰﴾

۱۴. داماد هم شان
قال النبی صلى الله علیه و آله و سلم:اذا جائکم الاکفاء فانکحوهن و لا تربصوا بهن الحدثان.

وقتى که اشخاص هم شأن به خواستگارى دختران شما آمدند، به آنها دختر دهید و در کار آنها منتظر حوادث نباشید. ﴿نهج الفصاحه، ص ۳۷، ح ۱۹۳﴾

۱۵. عروس شایسته
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:ما استفاد امرء فائدة بعد الاسلام افضل من زوجة مسلمة تسره اذا نظر الیها، تطیعه اذا امرها و تحفظه اذا غاب عنها فى نفسها و ماله.

پس از اسلام، هیچ نعمتى براى مرد بهتر از زن مسلمانى نیست که هر گاه به او بنگرد، مسرورش کند و هر گاه به او فرمان دهد، اطاعتش نماید و در غیاب او حافظ ناموس و مالش باشد. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۵﴾

۱۶. دقت در انتخاب
قال الامام الصادق علیه السلام:انما المراة قلادة فانظر ما تتقلد.

زن همانا گردنبندى است، نیک بنگر که چه گردنبندى را به گردنت آویزان مى‏کنى. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۳۳﴾

۱۷. وصلت نکردن با خانواده ناشایست
عن النبى صلى الله علیه و آله و سلم قال:ایاکم و خضراء الدمن، قیل: یا رسول الله و ما خضراء الدمن؟ قال: المراة الحسناء فى منبت السوء.

بپرهیزید از سبزه‏ هایى که در مزبله میروید. عرض شد: یا رسول الله! سبزه‏ هایى که در مزبله مى‏ روید چیست؟ حضرت صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: زن زیبایى که در خانواده پست و ناشایست ‏پرورش یافته باشد. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۶، مکارم الاخلاق، ص ۲۰۵﴾

۱۸. ازدواج با دوشیزگان
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:تزوجوا الابکار فانهن اعذب افواها و ارتق ارحاما و اسرع تعلما و اثبت للمودة.

با دختران باکره ازدواج کنید زیرا که دهان آنان شیرین و رحمشان مناسبتر است و زود چیزى را یاد میگیرند و محبتشان پایدارتر است. ﴿بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۷﴾

۱۹. رضایت داماد
سئل عن الصادق علیه السلام:انى ارید ان اتزوج امراة و ان ابوى اراد غیرها. قال: تزوج التى هویت ودع التى هوى ابواک.

من مى‏خواهم با زنى ازدواج کنم ولى پدر و مادرم مایلند با دیگرى ازدواج کنم. امام علیه السلام فرمود: با زنى که خودت مایل هستى ازدواج کن، و زنى را که پدر و مادرت [بدون رضایت تو] انتخاب کرده‏ اند، رها کن. ﴿تهذیب، الاحکام، ج ۷، ص ۳۹۲﴾

۲۰. سهولت ‏خواستگارى
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:ان من یمن المراة تیسیر خطبتها.

از نشانه‏ هاى برکت زن آن است که خواستگاریش بى تکلف و آسان انجام گیرد. ﴿کنز العمال، ج ۱۶، ص ۳۲۲، ح ۴۴۷۲۱﴾

21. آداب خواستگارى
قال النبی صلى الله علیه و آله و سلم: لا یخطب احدكم على خطبة اخیه.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: هیچ یك از شما زنى را كه دیگرى خواستگارى مى‏كند، خواستگارى نكند. [تا اینكه با او ازدواج كند و یا اینكه منصرف شود. اگر منصرف شد خواستگاریش بلامانع است.] ﴿صحیح مسلم، ج 2، ص 1034، ح 56﴾

۲۲. خواستگار شرابخوار
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:شارب الخمر لا یزوج اذا خطب.

شرابخوار اگر تقاضاى ازدواج کرد قبول نکنید. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۷۹﴾

۲۳. مراسم عروسى در شب
قال الامام الرضا علیه السلام:من سنته [رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم]التزویج باللیل، لان الله تعالى جعل اللیل سکنا و النساء انما هن سکن.

مراسم عروسى در شب، سنت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم است، چرا که خداوند شب را مایه آرامش قرار داده و زن هم آرامش خاطر است. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۹۱﴾

۲۴. سور عروسى
قال النبى صلى الله علیه و آله و سلم:لا ولیمة الا فى خمس: عرس او خرس او عذار او وکار او رکاز.

سور و ولیمه در پنج مورد است:۱- عروسى ۲- تولد اولاد ۳- ختنه کردن نوزاد ۴- خریدن خانه ۵- بازگشت از سفر مکه. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۶۳﴾

۲۵. ولیمه در عروسى
قال الامام الصادق علیه السلام:ان رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم حین تزوج میمونة بنت الحارث اولم علیها و اطعم الناس الحیس.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم در هنگام تزویج «میمونه‏» دختر «حارث‏» ولیمه داد و با غذاى معجون خرما از حاضرین پذیرایى فرمود. ﴿فروع کافى، ج ۵، ص ۳۶۸٫﴾

۲۶. طعام دادن در عروسى
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:ان من سنن المرسلین الاطعام عند التزویج.

سور دادن و اطعام در ازدواج، از سنت پیامبران است. ﴿فروع کافى، ج ۵،ص ۳۶۷﴾

۲۷. برترین زنان امت
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:افضل نساء امتى اصبحهن وجهان و اقلهن مهرا.

بهترین زنان امت من زنانى هستند که خوشروتر و مهریه ایشان کمتر باشد. ﴿من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۲﴾

۲۸. کمى مهریه برکت زن
قال الامام الصادق علیه السلام:ان من برکة المراة قلة مهرها.

از برکات زن کمى مهریه اوست. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۴﴾

۲۹. سنگینى مهریه
قال امیرالمؤمنین على علیه السلام:لا تغالوا بمهور النساء فتکون عداوة.

مهریه زنها را سنگین نگیرید که موجب کدورت و دشمنى گردد. ﴿وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۱﴾

۳۰. جهیزیه بى منت
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:لو ان جمیع ما فى الارض من ذهب و فضة حملته المراة الى بیت زوجها ثم ضربت على راس زوجها یوما من الایام، تقول: من انت؟ انما المال مالى، حبط عملها و لو کانت من اعبد الناس الا ان تتوب و ترجع و تعتذر الى زوجها.

اگر تمام چیزهایى که در روى زمین از طلا و نقره وجود دارد و زن آنها را به خانه شوهرش بیاورد. آنگاه یک روز از روزها بر سر شوهرش منت‏بگذارد و بگوید تو کیستى؟ این اموال مال من است. در این صورت اجر و عمل زن از بین مى‏رود اگر چه از عابدترین مردم باشد. مگر اینکه توبه کند و برگردد و از شوهرش عذرخواهى کند. ﴿مکارم الاخلاق، باب ۸، ص ۲۰۲﴾

۳۱. مهریه چیست؟
عن ابى جعفر علیه السلام قال:الصداق ما تراضیا علیه من قلیل او کثیر فهذا الصداق.

مهریه همان چیزى است که طرفین بر آن توافق میکنند، کم باشد یا زیاد. ﴿فروع کافى، ج ۵، ص ۳۷۸﴾

۳۲. ندادن مهریه
عن ابى عبدالله علیه السلام قال:من امهر مهرا ثم لا ینوى قضاءه کان بمنزلة السارق.

کسى که مهریه‏ اى (براى زن قرار دهد) و قصدش این باشد که به او ندهد او همانند دزد است. ﴿فروع کافى، ج ۵، ص، ۳۸۳٫﴾

۳۳. خانه دوست داشتنى
قال الامام الصادق علیه السلام:ان الله یحب البیت الذی هو العرس.

خداوند خانه‏اى را که در آن عروسى انجام گرفته، دوست میدارد. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۲، ص ۷﴾

۳۴. بیدارى در شب عروسى
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:لا سهر الا فى ثلاث: متهجد بالقرآن، او فى طلب العلم، او عروس تهدى الى زوجها.

شب بیدارى روا نیست، مگر در سه مورد:۱-تلاوت قرآن.۲-تحصیل علم.۳-بردن عروس به خانه داماد. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۹۲﴾

۳۵. بدرقه عروس
امر النبی صلى الله علیه و آله و سلم بنات عبدالمطلب و نساء المهاجرین و الانصار: ان یمضین فى صحبة فاطمة علیها السلام و ان یفرحن و یرجزن و یکبرن و یحمدن و لا یقلن ما لا یرضى الله.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم امر فرمود، دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و انصار در شب عروسى حضرت فاطمه علیها السلام به همراه او بروند و شادى کنند، شعر و سرود بخوانند، تکبیر و حمد بگویند. و از گفتن حرفهایى که خدا بدان راضى نیست، بپرهیزند. ﴿مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۹۸﴾

۳۶. زفاف و مهمانى
عن الصادق علیه السلام قال:زفوا عرائسکم لیلا و اطعموا ضحى.

مراسم عروسى را در شب و مهمانى را در روز انجام دهید. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۶۲﴾

۳۷. دعاى شب زفاف
قال الصادق علیه السلام:اذا دخلت علیک اهلک فخذ بناصیتها و استقبل بها القبلة و قل: اللهم… فان قضیت لى منها ولدا فاجعله مبارکا سویا.

چون همسرت به خانه تو آمد، دست‏بر پیشانیش بگذار، و رو به قبله‏اش برگردان و [دعا کن و] بگو: خداوندا!… اگر از این همسرم، فرزندى براى من تقدیر نمایى، فرزند مبارک و سالم عنایت فرماى. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۶۳﴾

۳۸. هفته عروسى
سئل عن ابى عبدالله علیه السلام فى الرجل یتزوج البکر، قال:یقیم عندها سبعة ایام.

از امام صادق علیه السلام سؤال شد در مورد مردى که با دختر باکره‏اى ازدواج مى‏کند، امام علیه السلام فرمود:شوهر یک هفته در پیش او باشد. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۳۳۹﴾

۳۹. آب دادن زن به شوهر
قال الامام الکاظم علیه السلام:ما من امراة تسقى زوجها شربة من ماء الا کان خیرا لها من عبادة سنة.

هر زنى که به شوهرش قدرى آب آشامیدنى بدهد، پاداش آن از عبادت یک ساله بالاتر است. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۷۲﴾

۴۰. محبت ‏به زن
قال الامام الصادق علیه السلام:العبد کلما ازداد للنساء حبا ازداد فى الایمان فضلا.

هر چه محبت مرد بر زن بیشتر گردد، بر فضیلت ایمانش افزوده مى‏شود. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾

http://www.bultannews.com/fa/news/80335