درمان

گناه بزرگ خود ارضایی(چطور می تونم به دوستم کمک کنم؟)نمودار

سلام بر همه

من یه دوست دارم که خیلی بچه ی خوبیه. اهل نماز و روزه و .. هم هست اما متاسفانه مشکل خودارضایی داره.:Ghamgin:
هرچقدر بهش می گم که این کار گناهه ،می گه می دونم ولی با اینکار می خوام از گناه زنا در امان بمونم.
یه جورایی خودشو راضی کرده که با این گناه از گناه بزرگتری در امانه.
حالا شما بگید چطور می تونم کمکش کنم؟
فکر می کنم هنوز بهش اعتیاد پیدا نکرده.البته امیدوارم اینطور باشه:Ghamgin:

اختلال شخصیت چندگانه

انجمن: 

سلام
اگر ممکنه در مورد چندگانگی شخصیت توضیح بدهید .
چطور ایجاد میشود؟
راه درمان آن چیست؟
چه علائمی دارد؟

متشکرم.

علت وسوسه ودرمان آن

انجمن: 

علت وسوسه

عامل عمده وسواس، خود شخص وسواسی است. حب ذات و غافل شدن ازذکر و یاد پروردگار مهربان و انجام کارهای باطل و حرام و فعالیت ذهنی برایامور بی‌مورد از علل عمدۀ وسواس است. با مطالعاتی که روان شناسان روی بیماران مبتلا به انواع وسواس انجام داده‌اند، در یافته‌اند که قسمت جلو مغز که مرکز تصمیم‌گیری است، در بیماران مبتلا به وسواس دائما در حال فعالیت است، مثلا در افراد طبیعی وقتی تصمیم به شستن دست گرفته می‌شود و آن کار انجام می‌شود، مرکز تصمصم‌گیری دیگر خاموش می‌گردد. اما در آدمهای وسواسی این عمل دوباره تکرار می‌گردد؛ یعنی باز این تصمیم علی رغم میل باطنی خود فرد گرفته می‌شود که باید دوباره دست را شست و آب کشی کرد،به عبارت دیگر ذهن چنین بیماران از صاحب آن تبعیت نمی‌کند.
گاهی برخی از مردم در امور زندگی خویش به جای دقت، وسواس به خرج می‌دهند. بطور نمونه در انتخاب همسر چنان وسواس به خرج می‌دهند که فرصت جوانی تمام می‌شود و همسر مورد نظر خود را نمی‌یابند،

انواع وسوسه:

الف: یکی از وسوسه‌های بسیار شایع بین کسانی که مبتلا به وسوسه هستند مرض وسوسه در وضوست. این افراد چنان وضو می‌گیرند که اگر فرد غیر مسلمانی آنان را در حالت وضو گرفتن تماشا کند می‌پندارد ایشان مشغول به نوعی درمان پوست هستند. این مبتلایان این کار را آن قدر تکرار می‌کنند که وقت فضیلت عبادت می‌گذرد و آن قدر آب می‌ریزند که به جای ثواب غسل و وضو مرتکب گناه بزرگ اسراف می‌شوند.

ب: وسوسه بی وضو بودن. کار شیطان همواره وسوسه‌های آزار دهنده و شکنجه کننده است، از قبیل این که مومن بعد از فراغ از وضو بیهوده احساس می‌کند که بی وضو ‌شده است. حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای درمان چنین وسوسه‌ای می‌فرمایند: هرگاه شیطان شخصی را مبتلا به وسوسه نمود که بی‌ضو شده است در مقابل به وسوسه شیطان باید بگوید: تو دروغ می‌گویی، مگر اینکه به نقض وضوی خود مطمئن باشد و بویی را با بینی و یا صدایی را با گوش بشنود. [سنن ابی داود: 1/147].

ج: وسوسه در نماز. از بهترین شکارگاههای شیطان نماز است، هنگامی که بنده نماز می‌خواند شیطان سوسه‌اش می‌کند یا این که گمراهش می‌نماید به طوری که نمی‌داند چند رکعت خوانده است.

د: برخی از وساوس شیطان گاهی به مراحل خطرناکتری می‌رسد و تا مرحله اعتقادات مؤمن پیش می‌رود، یعنی در دلهای مؤمنان در باره ذات الله و برپایی روز رستاخیز، بهشت، جهنم و... وسوسه‌هایی را القاء می‌کند در چنین وساوسی تا زمانی که عقیده شخص درست باشد و با زبان و عمل خود بر اسلام استوار باشد آسیبی به ایمان شخص وارد نخواهد شد و مؤمن از دایره ایمان خارج نمی‌شود.

هـ: وسوسه در باره ارتکاب برخی از گناهان. مثلا در دل این تصور ایجاد می‌شود که فلان گناه را انجام می‌دهم و احیانا گاهی به سمت برخی از گناهان کشش پیدا نموده و به ارتکاب آن مایل می‌گردد بر اثر این گونه تخیلات نیز تا زمانی که آن را عملی نکند مواخذه‌ای نخواهد بود اما هر گاه به آن تصور جامه عمل پوشید مورد بازخواست الهی قرار می‌گیرد، از حضرت ابو هریره رضی‌الله‌عنه روایت است که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «الله تعالي خیالات و وسوسه‌های قلبی امت مرا معاف کرده است و بر آنها مواخذه نخواهد بود تا زمانی که بر آن عمل نکرده و یا با زبان تکلم نکرده باشد». [رواه الشیخان].

گاهی در قلب آدمی خیالات و وسوسه‌های نامطلوب و غیر قابل تحملی خطور می‌کند و گاهی پرسشها واعتراضات ملحدانه‌ای قلب و مغز آدمی را مضطرب می‌سازد. در این حدیث اطمینان خاطر داده شده است که بر این خیالات و وسوسه‌ها از سوی الله جل جلاله مواخذه‌ای نخواهد بود تا زمانی که جنبه عملی و یا قولی نداشته باشد.

آری! هنگامی که از مرز وسوسه و خیال عبور کرده و در عمل و یا قول شخص قرار گیرند بر آنها مواخذه خواهد شد. پس بنده باید شکر و سپاس پروردگار را به جای آورد که با فضل و کرم او قلبش از پذیرش و تسلم در مقابل این خیالات و وسوسه‌ها، مصون مانده و منجر به اقدام علمی نشده است.

--------------------------------------------------------------------- درمان وسوسه

الله تعالي انسان را با سلاحی کار آمد مجهز کرده است و آن سلاح استعاذه است، در پناه رحمت و حمایت حضرت حق خزیدن، برترین سلاح در برابر وسوسه های شیطان است پس هر جا که دستورات و اوامر الهی در کار باشد و آدمی میل به انجام آنها نداشته باشد و یا اینکه نواهی و ممنوعیت هایی باشند و آدمی بخواهد مرتکب آن شود همچنین تفکرات منفی همه و همه ناشی از تزریقات وساوس شیطانی است.
الله تعالي دراین باره ارشاد می‌فرماید: «و اما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله انه سمیع علیم» [اعراف: 200]. اگر از شیطان وسوسه‌ای به تو رسد، به الله پناه ببر، زیرا که او شنوای دانا است.
در جایی دیگر از قرآن می‌خوانیم: «و قل رب اعوذ بک من همزات الشیاطین و اعوذ بک رب ان یحضرون» و بگو ای پروردگار من از وسوسه‌های شیاطین به تو پناه می‌برم و به تو پناه می‌جویم پروردگارم از اینکه نزد من حاضر شوند.
حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز در این موردمی‌فرمایند: «یاتی الشیطان احدکم فیقول: من خلق کذا؟ من خلق کذا؟ حتی یقول من خلق ربک؟ فاذا بلغه فاستعذ بالله و لینته» متفق عليه
«شیطان نزد یکی از شما آمده و می‌گوید: فلان چیز را چه کسی آفریده است؟ فلان چیز را چه کسی آفریده است؟ (تا اینکه سوالی نسبت به الله در قلب او پیدا می‌شود هنگامی که آفریننده هر چیز خدا است) پس آفریننده خدا چه کسی است؟ چون سلسله سوال به اینجا رسید لازم است که آدمی به خدا پناه ببرد و از این سوال باز آید».
البته استعاذه هم مراتبی دارد یکی از مراتب آن استعاذه زبانی است یعنی اینکه آدمی هنگام مراجعه با وسوسه های شیطانی بگوید: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
مرتبه دیگر استعاذه استعاذه قلبی است یعنی اینکه آدمی با تمام جان و دل خویش به سمت حضرت حق رو کند و از او استمداد بجوید و به قدرت، عدالت و جبروت او تعالي بیندیشد، این استعاذه مؤمن را از ارتکاب معصیت و ایجاد وسوسه مصون می‌دارد.
در قرآن کریم ماجرای حضرت یوسف علیه السلام مطرح شده که ایشان مورد ابتلا و آزمایش الهی قرار گرفتند، اندکی وسوسه در دل ایشان ایجاد شد، زیرا او نیز انسان بود ولی بلافاصله به خدا متوسل شد و دعا کردند: «و الا تصرف عنی کیدهن أصب الیهن و أکن من الجاهلین» [یوسف: 33]. «و اگر شر نیرنگ ایشان را از من باز نداری، بدانان می‌گرایم و دامن عصمت به معصیت می‌آلایم و خویشتن را بدبخت می‌نمایم و آن وقت از زمره نادانان می‌گردم».
یکی دیگر از راههای معالجه وسوسه بی‌اعتنایی به شکهای بسیار و پی در پی است مثلا اگر در نماز مشغول هستیم و دچار وسوسه شدیم بدون توجه به آن نماز مان را ادامه دهیم.
راه دیگر برای درمان وسوسه مشغول کردن خود به کار دیگر، زیرا تمرکز نمودن بر وسوسه نه تنها آن را برطرف نمی‌سازد بلکه باعث گسترش آن می‌گردد و پس برای پیشگیری از وسوسه باید سمت و سو افکار را تغییر داد و به کار و اندیشه ای دیگر پرداخت، بدین منظور آن حضرت پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وسلم دعایی را تعلیم دادند كه هنگام وسوسه شیطان به الله پناه جسته و به طرف چپ سه بار تف نماید، راه اخیر برای رهایی از بند وسواس، تقریب به درگاه الله از طریق دوری جستن از گناهان و انجام کارهای نیک و خیر خصوصا واجبات است. الله تعالي این معنا را مکررا بیان فرموده است از جمله می‌فرماید: «انه لیس له سلطان علی الذین امنوا و علی ربهم یتوکلون انما سلطانه علی الذین یتوله» [النحل 99].
«همانا شیطان بر کسانی که ایمان آورده و بر پروردگارشان توکل می‌نمایند تسلطی ندارد. بی شک سلطه او بر کسانی است که او را دوست دارند».
این آیه بر آن دلالت دارد که الله جل جلاله از پرهیزکاران محافظت می‌کند وشیاطین فقط بر دوستداران شان چیره‌اند.

وسوسه های شیطان و انسان هوشیار:
حاتم اصم رحمه الله گفت: هر روز بامداد ابلیس مرا وسوسه می‌کند که امروز چه می‌خوری؟ می‌گویم: مرگ
گوید: چه می‌پوشی؟ ميگویم: کفن
ميگوید کجا هستی و منزلت کجاست؟ ميگویم: در قبر
وقتی چنین پاسخ دندان شکنی را می‌شنود، می‌فهمد که هرگز در کمند وسوسه او گرفتار نخواهم شد، آنگاه می‌گوید: تو برای من مرد ناخوشی هستي، زیر از تو خیر، نصیب و سهمی به ما نمی‌رسد. بعد از این سخن با حزن و اندوه از ما دور می‌شود [تذکرة الاولیاء: 1/27].
----------------------------------------------------------------------------------

وسوسه و راه حل آن

واژه وسواس به گفته «راغب» در «مفردات» در اصل صدای آهسته‌ای است که بعد از به هم خوردن زینت‌آلات برمی‌خیزد. سپس به هر صدای آهسته‌ای گفته شده، و بعد از آن به خطورات و افکار بد و نامطلوبی که در دل و جان انسان پدیدمی‌آید. اساس و ریشه وسواس از نظر پیشوایان دینی عبارت از شیطان و نیروی نامرئی است که به درون آدمی راه می‌یابد و او را به اندیشه های نابخردانه سوق می‌دهد چرا که قلب آدمی می‌تواند خانه‌ای برای فرشتگان و یا لانه‌ای برای شیاطین باشد، آیینه دل، صورت اعمال آدمی را باز می‌نمایاند و جلوه‌های رحمانی یا شیطانی را منعکس می‌سازد، شیطان نیز با دامها و تورها بر سر راه حقیقت ایستاده است تا رهروان این راه را بفریباند و آنان را از صراط مستقیم منحرف نماید. شیطان طرق انحراف و گمراهی انسان را تزیین و چراغانی می‌کند و راه گناه و جرم را در نظر او خوش و زیبا جلوه می‌دهد اصولا برنامه های شیطان با مخفی کاری آمیخته است و گاه چنان در گوش جان بشر می‌دمد که انسان می‌پندارد این افکار و تخیلات وارداتی، فکر و اندیشه خود اوست و از درون جانش نشات می‌گیرد وهمین باعث اغوا و گمراهی او می‌شود. کار شیطان تزیین است و مخفی کردن باطل در لعابی از حق، و دروغ در پوسته‌ای از صداقت و گناه در لباس عبادت وگمراهی در پوشش هدایت، خلاصه هم خودشان مخفی هستند و هم برنامه هایشان پنهان است ولی آنگاه که آدمی از الله یاد می‌کند و نیروی الهی را به استمداد می‌طلبد و آن را به قلب خود راه می‌دهد شیطان و نیروی نامرئی بدخواه و بداندیش از دل او متواری و رانده می‌شود.

منشأ وسوسه:وسوسه از چند راه بروز می‌کند:

الف: وسوسه‌ای که از جانب شیطان و یاران اوست و شیطان در مورد آن سوگند خورده است. قرآن مکرراً این مطلب را بیان کرده است: «قال فبما اغویتنی لاقعدن لهم صراطک المستقیم ثم لاتینهم من بین ایدیهم و من خلفهم و عن ایمانهم و عن شمائلهم و لا تجد اکثرهم شاکرین» [اعراف: 15].

« شیطان گفت: بدان سبب که مرا گمراه داشتی، من بر سر راه مستقیم تو در کمین آنان می‌نشینم، سپس از پیش‌رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ- و از هر جهت که بتوانم- به سراغ ایشان می‌روم و از راه حق منحرفشان می‌نمایم تا بدانجا که بیتشر آنان را سپاسگذار نخواهی یافت».

ب: وسوسه نفس اماره و هوای نفسانی که از شیطان هم سخت‌تر و کینه‌توز تر است و حضرت یوسف علیه السلام آن را «امارة بالسوء» خوانده است؛ آنجا که می‌فرماید: «و ما ابری نفسی ان النفس لامارة بالسوء» [یوسف 53].

«من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم چرا که نفس سرکش طبیعتا به شهوات می‌گراید و زشتیها را تزیین می‌نماید ومردمان را به بدیها و نابکاریها می‌خواند».

ج: وسوسه‌ای که از جانب دوستان بد و شیطان انسي است، الله متعال ارشاد می‌فرماید: «و یعض الظالم علی یدیه یقول یالیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا لقد اضلنی عن الذکر بعد اذ جاءنی و کان الشیطان للانسان خذولا» [فرقان 29-27].

«و در آن روز ستمکار هر دو دست خویش را از شدت حسرت و ندامت به دندان می‌گیرد و می‌گوید: کاش با رسول الله راه بهشت را بر می‌گزیدم ای کاش من فلانی را دوست نمی‌گرفتم بعد از آن که قرآن به دستم رسیده بود مرا گمراه کرد و از حق منحرف و منصرف کرد آری شیطان انسان را خوار می‌دارد».

گاهی این سه عامل به طور مستقیم و بی‌پرده آدمی را وسوسه می‌کنند؛ مثلا وقتی کسی به زنی نامحرم چشم بدوزد آن زن نیز به او اظهار تمایل کند، تحریکات نفس و شهوت، وسوسه و ترغیب شیطان و تمایلات آن زن نامحرم و وسوسه او آشکار و مستقیم و بی‌پرده است، چنین وسوسه‌ای خطرناک و پیامد های مهلک و زیان باری در پی خواهد داشت.

نشانه های وسوسه

1- اجتناب وسواسی از همگان به بهانه ناپاکی و آلودگی روحی آنان.

2- شک در عبادات، نیت و تعداد رکوع و سجده و این که چه نمازی بوده است؟

3- ترسهای بیهوده در باره لباس و آلودگی آب و اتفاق حوادث و ...

4- تردید، مثل شک در بستن درب اتاق و شیراب و...

5- اجبار، این که فرد خود را در هر کاری مجبور تصور کند گرچه نیازی هم به آن نباشد از قبیل ادای احترام و تعارفات و سوگند خوردن دراموری که احتیاج به قسم ندارد.

6- در حل و رفع مسائل و مشکلات حتی عادی و روز مره خود را در بن بست ببیند و در نتیجه مرتکب تکرار کارهای بیهوده می‌شود.

7- لجاجت و عناد، وسواسی در تمام کارهایش با پشتکاری که هیچ فایده ای ندارد لجاجت نشان می‌دهد.

8- فکرهای بیهوده کردن مانند اینکه نکند فرزند یا پدر یا مادر و همسرم بمیرند، آتش سوزی رخ دهد، زلزله نیاید و...

9- پرداختن به اعمالی که انجام آن از عهده بیشتر انسانها عادی بیرون است، مثل شستن مکرر چیزی، بیشتر در بانوان تجلی می‌کند، اگر چه مردان مبتلا به این اثر هم کم نیستند. اینان به اندازه‌ای به شستن بیهوده گرفتارند که امکان دارد در زمستان به بیماری های خطرناکی هم مبتلا شوند.

10- سخت‌گیری برای موضوعاتی جزیی و اشکال‌تراشی و عیب جویی از همسر و فرزندان و اطرافیان که این صفت مایه مرگ تدریجی پیوند زن و شوهر است.

اگه بيماريم رو درمان نكنم و بميرم خودكشي كردممم؟؟؟

انجمن: 

سلاممم و عرض ادب و احتراممم.

تو اين زمانه انواعه بيماري ها زياد شده.

اگه مثلا من به يه بيماري نا علاج مثل بعضي از سرطانها دچار بشم وبدونم كه احتمال زياد داره كه با دارو و درمان كارم پيش نره و اخر مرگ من رو در اغوش بگيره.

از نظر شرعي اين اجازه رو دارم كه در مورد بيماريم با كسي صحبت نكنم و درماني رو هم انجام ندم و به مرور زمان بميرم؟؟

اين كار خودكشي به حساب نمياد..

دلايلي هم كه نميخوام به كسي بگم اينه كه ،اين نوع بيماري ها هزينه ي زيادي در بر داره و خانواده با تحمل هزينه هاي زياد اخرش من رو از دست خواهند دادو انچه ميمانه يك كوبه بار بدهكاري و ....

و دوميش رنج درد بيشتر و شيمي درماني هست كه همه زيبايي هاي ادم رو ميگيره و اخرش.......

حق نگهدار همه دوستان

حاج آقا و حاج خانم درماني(خدمات روحاني پزشكي)

حاج آقا درماني


شب ميلاد امام رضا است يكي از خادمان امام رضا عليه السلام كه 50 سال سابقه خدمت در حريم رضوي دارد در شبكه اصفهان برنامه «هشت بهشت» دعوت بود مي گفت ديروز رفتيم بيمارستان الزهرا به عنوان سفيران فرهنگي امام رضا. با بيماران ملاقات داشتيم. تو راهرو يكي از همراهان بيماري امام و اصرار كرد كه دوباره به اتاق ايشان برويم. وقتي رفيتم گفت به اين بيمار بگو كه امام مي توانند شفا بدهند. به بيمار نگاه كردم دلم شكست به امام رضا گفتم كه آبرويم را نبر به او گفت شفا مي دهد و نباتي تبرك كه داشتيم در آب انداختند بيمار با ناباوري و حالت انكار نگاه مي كرد و من در دل به امام رضا توسل كردم. آب نبات را با سورنگ خواستند به بيماربدهند گفتند اگر توانست بخورد ما قبول مي كنيم كه امام شفا مي دهد و بعد آب را به او داد خورد. بيمار هم وطن كليمي بود و مسلمان شد.
باور درماني
روحیه، معنا و باورها، اکسیرهایی هستند که سراسر زندگی را تبدیل به طلای نشاط، پویایی و امید می‏سازند، به گونه‏ای که در یک کلام می‏توان گفت: «انسان، نان باورهایش را می ‏خورد و به آنها زنده است».روحیه نداشتن و احساس بی‏ارزشی، یعنی مات شدن در صحنه زندگی و باختن سرمایه هستی. در مقابل، توجه به سرمایه وجودی خود و سیراب شدن از جهان بینی و ایدئولوژی دینی یعنی دمیده شدن روحی تازه در کالبد بی‏رمق و پژمرده جسم خاکی انسان‌ها.
ما در این سرای تزاحم‌ها و تعارض‌ها با ناکامی‌ها و بلاها روبه‏رو می‏شویم و بیشتر از هر چیز، نیازمند روحیه و معنا هستیم و با همین روحیه و باورهایمان است که خورشید امید و معنا را از پشت کوه‌های یأس و ناکامی جلوه‏گر می‏سازیم.
از جمله کارهای با ارزشی که در این راستا برای ناکامان روحی صورت گرفته‏است، خدمات پزشکی (medical ministry)است که کار آن، رسیدگی به وضع روحی بیمار در دوران بیماری است. از حدود اوایل دهه ۱۹۶۰م، در بسیاری از دانشگاه های بزرگ امریکا این مسئله مطرح گردید که درمان بیمار، تنها با دارو و سایر مراقبت های پزشکی میسّر نیست و اثرات درمانی این خدمات به میزان زیادی به روحیه بیمار بستگی دارد. هر قدر روحیه بیمار بهتر باشد، سرعت درمان وی بیشتر و خدمات درمانی، بهتر و موثّرتر است.
برای تأمین این نظر، در «هیوستون» امریکا در مجتمع عظیمی که مرکب از بیش از پانزده بیمارستان و درمانگاه و چند دانشکده پزشکی است، مرکزی به نام «مؤسسه مذهب» (Institute of Religion) به صورت یک مرکز آموزشی با دوره چهارساله به وجود آمد. دانشجویان این مؤسسه در رشته «خدمات روحانی پزشکی» لیسانس می‏گیرند. در این مؤسسه، هیچ نوع دین یا مذهب خاصی به طور انحصاری مورد نظر نیست و آموزش داده نمی‏شود. علاوه بر آموزش ادیان، مقولات و موضوعات فلسفی - اخلاقی، روانشناسی و روانکاوی در برنامه آموزشی قرار دارد. فارغ ‏التحصیلان این مؤسسه، در بیمارستانها در کنار سایر خدمات پزشکی با استفاده از اعتقادات مذهبی خود بیمار، خدمات معنوی - روحی به بیمار می‏دهند، یا برای انجام دادن فرایض دینی به وی کمک می‏کنند. همچنین در برنامه آموزشی دانشجویان پزشکی، چند واحد از دروس این مؤسسه گنجانیده شده، تا پزشکان نیز بدانند که توجه و رسیدگی به ذهن یا روان بیمار و معتقدات او، در درمان بیمار، نقش مؤثر و تعیین‏کننده‏ای دارد[1].
آری، انسان، فقر محض است و بی‏خدا هیچ! با جریان یافتن دین در رگهای روحی و معنوی انسان، زندگی معنا، نشاط و پویایی می‏یابد و البته دیو سیاه پوچی و نیستی، مهمان و آفت روحی کسانی است که دین را افیون می‏ خوانند و با بستن چشمهای خود، آفتاب پر فروغ عالم افروز را منکر می‏شوند.
تكنيك حاج آقا درماني
ما مي توانيم از پتانسيل هاي معنوي براي درمان بيماري ها ارتقا سلامت روان و تبلغ ديني كمك بگيريم. حضور خواهران و برادران روحانيون ، مبلغان ديني و خادمان معنوی امام رضا و حضرت معصومه سلام علیها و حافظان و قاریان قرآن كريم در مراكز بهداشت و درمان و بيمارستان ها در اين امر اثر مهمي دارد.
کتاب و سی دی درمانی
همچنین می توانیم در این مراکز جهت کتاب درمانی از شرح حال عارفان و کتب ادعیه و شفایافتگان و ارتباط با امام زمان و توسل به امامان و راز بلاها در زندگی و هدف و فلسفه زندگی کتابخانه جهت معنا درمانی دایر کنیم. نیز می توانیم از بیمارانی که روحیه عالی دارند مانند جانبازان سی دی تهیه کنیم و در خدمت درمان و معنا بخشی به زندگی کمک بگیریم.
تذکر: حضور کارشناسان دینی سبب می شود جلوی خرافات و برداشت های انحرافی از دعا و نذر و ....گرفته شود و دکان رمالان سوداندیش بسته شود.

http://www.askdin.com/thread39248.html#post513262

-------------------------------
[1] . رك خدا در ناخودآگاه نوشته ويكتور فرانكل ترجمه ابراهيم يزدي و محمدحسین قدیری، نقش معنا در زندگی، دوماهنامه حدیث زندگی ، خرداد و تیر 1382، شماره 11.