شناخت
سبک زندگی معصومین (ع) و سبک زندگی رهبری
ارسال شده توسط Symphony در جمعه, ۱۳۹۷/۰۹/۲۳ - ۱۳:۲۴سلام
من علاقه دارم بیشتر با سبک زندگی ولی فقیه یا رهبر آشنا بشم.
توی مدرسه معلم های دینی به ما میگفتن امام علی(یا حالا باقی معصومین) طعامشون نون و نمک یا شیر و خرما مثلا بود یا زندگی خیلی ساده ای داشتن.خودشون کار میکردن،درخت میکاشتن و... .
در زمان حال،در مورد ولی فقیه(که به نوعی جایگزین برای حضرت مهدی هست تا زمان ظهورشون و...) هم این موارد صادق هست؟یعنی ایشون هم مانند امام علی نون و نمک میخورن و هر فقیری که در خونشون میرن دست خالی رد نمیکنن؟
اصلا خانه ایشون کجاس؟میشه مهمونش شد؟
(داستان های امام علی که میخونم یه فقیر میرفته دم خونش و امام اگه چیزی توی خونه داشت کمک میکرد)
یعنی منم به عنوان یه فرد عادی میتونم برم دم خونه رهبر باهاش حرف بزنم؟
)میشه ادرسشونو بدین؟)
سوال اصلی؛لطف میکنین سبک زندگی معصومین را با رهبر مقایسه کنین؟
آیا معرفت النفس همان معرفت الرب است ؟
ارسال شده توسط taaleb در پنجشنبه, ۱۳۹۳/۰۹/۱۳ - ۱۶:۲۰آیا انسان پس از شناخت خود به شناخت خدا میرسه یا همین که خود رو شناخت ، خداش رو شناخته ؟
فردی آیا دیگری را بعنوان پیامبر قبول کند مشرک است!؟
ارسال شده توسط کربلائی در سهشنبه, ۱۳۹۷/۰۳/۰۸ - ۲۱:۴۴سلام
احوالات آخرالزمان چگونه بوده که امام عصر عج خواسته مفهوم را بوسیله دعا ( در وقت امتحان امت، وقتی که اجازه سخن فرمودن نداشت ) بفهماند!؟
به طوری که فرمود خدایا ما را بدلیل نشناختن حق حجتت و رسولت و خودت به مرگ جاهلیت نمیران!
حضرت از اطاعت پذیری مردم از عالمان دینی که خبر داشت!
راهنمایی بفرمایید
چرا اکثر خاطرات و زندگی شهدا شبیه هم است؟
ارسال شده توسط guest در جمعه, ۱۳۹۶/۰۷/۰۷ - ۰۹:۱۷[="Arial"]سلام..استاد نمیدونم این حرفم درسته یا غلطه خواهش میکنم در صورته اشتبا بودن بهم تذکر داده و حتی پستم رو حذف کنین..من زیاد تو خط شهدا هستم همیشه زندگینامشونو میخونم یه چیزی که عجیبه برام این هستش که همشون مث هم هستن ..جوان های پاک..جوان های اعتقادی...با ایمان میتونم بگم مث شهید حججی چون واقعا اخلاقاشون عین هم هستش شهدا..خالص و پاک ...من خودم خیلی به داستان مار دوش اعتقاد دارم و به نوعی اونو نقشه شوم دشمن میدونم مثلا همین داعش مث مار های ضحاک هستن که جون جوون های ایرانی رو داره میگیره..فقط این میتونه تشبیه کوچیک باشه...[/]
خداشناسی مهم تر است یا شیطان شناسی؟
ارسال شده توسط عارف در دوشنبه, ۱۳۹۴/۰۲/۱۴ - ۱۸:۴۱سلام علیکم و رحمه الله
از معصومین نقل شده است که "ترک گناه واجب تر است از انجام واجبات!"
****************
از همان زمان که آدم ابوابشر (ع) تحت تاثیر وسوسه های شیطان قرار گرفت و بهشت برین را به سیبی (یا گندم ویا ...) بفروخت ...تا امروز و .....تا قیام حضرت مهدی (عج)...هر جا که انسان در برابر دستورات خدای سبحان طغیان و سرکشی می کند در واقع اسیر نفس و وسوسه های شیطانی شده است.اگر انسان شیطان شناس خوبی باشد,مسلما شکست نخواهد خورد.
در مبارزه ما دو ابزار داریم : 1- حمله 2- دفاع
اگر دفاع ضعیف باشد, باخت حتمی است ولی اگر دفاع خوب باشد ولی حمله ضعیف باشد, حداکثر نبرد نه باخت هستیم!
اگر هم حمله و دفاع هردو خوب باشد که نور علی نور است.
ما در مبارزه, اگر حریف (دشمن) را خوب بشناسیم, میتونیم دست او را بخوانیم و همیشه یک برگ برنده داشته باشیم.
همیشه چه در مدرسه و چه در خانه و مسجد و .... همیشه صحبت از خداشناسی است چه علمی, چه فلسفی و چه از روی روایات و ...ولی کمتر به مبحث شیطان شناسی پرداخته می شود.
وقتی به زندگیها و یا حتی به تاریخ نگاه می کنم, می بینم که عموم مردم و از جمله خود من, چقدر در برابر شیطان ضعیف عمل کردیم, چه راحت گول شیطان را می خوریم!دقیقا مثل پینوکیو که مثل آب خوردن گول روباه مکار و گربه نره را میخوره, اون یه کارتونه و ما هم که از بیرون نگاه می کنیم به نظرمون از این خطر مبری هستیم...ولی وقتی به عموم جامعه نگاه میکینم...چه راحت مردم اسیر شیطان میشن! هر کسی به یک راه! یکی اسیر پول و ثروت میشه و ازش بت میسازه, دیگری اسیر شهوت و یکی پست و مقام و دیگری عیش و نوش و الواتی ...همه و همه داریم دین و آخرتمون را می بازیم ...مگر "مخلصین"....همه را شیطان داره اغوا میکنه!
تو همین سایت تاپیکهای زیادی در مورد معرفت نفس و خداشناسی و براهین اثبات خدا و ....زده شده ولی کمتر به شیطان شناسی پرداخته شده!
از همه بدتر اینکه اکثراً (متاسفانه حتی مسلمانان) حتی به اصل وجود شیاطین هم اعتقادی ندارند و بعضا با تعابیری مثل (شیطان وجود خارجی نداره و در واقع همون نفس انسانه و ...)برخورد می کنن...در حالیکه این مخالف نص صریح قرآن هست.شیطان وجود داره و شبانه روز با تمام قوا به قسمی که خورده پایبنده و داره همه انسانها را گمراه میکنه...(مگر بندگان مخلص را) ...و انصافا هم که خیلی خوب عمل کرده!هر دمی را غنیمت میشماره....به همه آدما و به تمام مکانها سر میزنه, هیچ جا و هیچ کسی را دست کم نمیگیره...از قمار خونه و فاحشه خونه گرفته تا مسجد و کلیسا و خانه ها و کوچه ها و دفتر ها و گوشیها و کامپیوتر و تاکسی و اداره و بازار و مدرسه و ....حاج آقا و حاج خانم و مدیر و رئیس و مرئوس و کارمند جزء و کارگر و بیکار و باسواد و بی سواد و نماز شب خون و بی نماز و مشروب خور و ....همه و همه و همه را مورد هجوم قرار میده ولی حالا این بین کیا جون سالم به در می برن؟...فقط مخلصین...و چه اندکند این مخلصین!
در این خصوص می خواستم ابتدا نظر کارشناس و کاربران را بدانم و اگر هم امکانش هست کارشناس محترم یک سلسله مباحث شیطان شناسی را آغاز کند.
انسان شناسی اسلامی یعنی چی؟
ارسال شده توسط علم ایرانی در شنبه, ۱۳۹۵/۱۲/۲۱ - ۱۶:۵۵[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.
باسلام.
چندی پیش در جایی شنیدم که مقام معظم رهبری بعنوان یک مقام عظمای اسلامی و یک ایرانی اصیل و وطن دوست از هموطنان علاقمند به علم انسانشناسی خواسته بودند که اگر در حوزه انسان و شناخت آن و بر مبنای شریعت و دین اسلام،مطلبی دارند آنرا بیان نمایند {یعنی انسان را آنچنان که علم ایرانی و اسلامی خودشان معرفی نموده یا شناخته و برداشت نموده اند ، معرفی و بیان نمایند}
سوالات:
1 - اولا این گفته آیا صحیح بوده؟
2 - و دوم اینکه اصلا انسان شناسی اسلامی یعنی چی؟{ یعنی ابتدا جناب کارشناس محترم بیایند و یک مختصر توضیحی در مورد آن بیان نمایند تا بعد ما علاقمندان بتوانیم بر اساس آن اظهارنظری بنماییم}
{البته لازم به توضیح نمیباشد که اگر پاسخ سوال اول مثبت باشد ، بنابراین باید گفت که این تاپیک با سایر تاپیکهایی که در مورد انسان بحث نموده اند تفاوت بسیار خواهدداشت چون در آنها انسان از دید غربیان و علم خارجی ها هم تعریف و معرفی شده اما در اینجا فقط علم ایرانی و اسلامی ست}
باتشکر.@};-[/][/]
***** پرسمان فاطمی *****
ارسال شده توسط صادق در شنبه, ۱۳۹۵/۰۱/۲۱ - ۱۰:۲۳
آیا یک زن می تواند هم یک فعال اجتماعی و سیاسی باشد و هم نقش محوری خود در خانواده را حفظ کند؟
در زندگي زهراي اطهر (سلامالله عليها) يك نكته هست كه بايد به آن توجه كرد و آن جمع بين زندگي يك زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظايفش در خانه از يك طرف و بين وظايف يك انسان مجاهد غيور خستگيناپذير در برخوردش با حوادث سياسي مهم بعد از رحلت رسولاكرم (صليالله عليه و آله و سلم) كه به مسجد ميآيد و سخنراني و موضع گيري و دفاع ميكند و حرف ميزند و يك جهادگر به تمام معنا و خستگيناپذير و محنتپذير و سختيتحملكن است، از طرف ديگر. همچنين از جهت سوم، يك عبادت گر و بپادارندهي نماز در شبهاي تار و قيامكنندهي لله و خاضع و خاشع براي پروردگار است و در محراب عبادت، اين زن جوان مانند اولياي كهن الهي، با خدا راز و نياز و عبادت ميكند.
اين سه بعد را با هم جمع كردن، نقطهي درخشان زندگي فاطمهي زهرا عليهاالسلام) است. آن حضرت، اين سه جهت را ازهم جدا نكرد.
بعضي خيال ميكنند انساني كه مشغول عبادت ميباشد، يك عابد و متضرع و اهل دعا و ذكر است و نميتواند يك انسان سياسي باشد يا بعضي خيال ميكنند كسي كه اهل سياست است،چه زن و چه مرد و در ميدان جهاد في سبيلالله حضور فعال دارد، اگر زن است، نميتواند يك زن خانه با وظايف مادري و همسري و كدبانويي باشد و اگر مرد است، نميتواند يك مرد خانه و دكان و زندگي باشد.
خيال ميكنند اينها باهم منافات دارد; درحالي كه از نظر اسلام، اين سه چيز با يكديگر منافات و ضديت كه ندارد; درشخصيت انسان كامل، كمككننده هم است.
پی نوشت ها:
1- بیانات مقام معظم رهبری در 22/9/68
در صراط معرفت انسان کامل
ارسال شده توسط اویس در جمعه, ۱۳۹۴/۱۲/۲۱ - ۱۴:۵۷[="Tahoma"][="Blue"]با عرض سلام خدمت همه دوستان و همراهان گرامی ام
در این تاپیک بر آنیم با استفاده از مبانی دقیق حکمی و عرفانی گامی در صراط معرفت انسان کامل برداریم.
امید که این سیر علمی ما را به حقیقت وجودی انسان کامل نزدیکتر سازد.
[/][/]
مژده به زوّار اربعین ... ( اگر زیارتتان عارفا بحقه باشد ...)
ارسال شده توسط هادی در چهارشنبه, ۱۳۹۴/۰۹/۰۴ - ۰۷:۳۳سلام علیکم
خدمت برادران و خواهران بزرگوار اسک دین عرض ادب و احترام دارم، با توجّه به اینکه اربعین حسینی نزدیک است بالطبع خیل عظیمی از مردم راهی کربلا خواهند شد تا عهد و پیمانی دوباره با حضرت اباعبد الله الحسین علیه السلام داشته باشند ... چه بهتر که این زیارت توأم با شناخت و معرفت باشد تا از عنایات خاصّه ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) بی نصیب نشویم ...
در روایات زیادی از معصومان (علیهم السلام) آمده است که:
«مَن زَار الحُسَین علیه السلام عارفَا بحَقِّه، غَفَرَ الله لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبّه وَ مَا تَأَخَّر» [1] هر کس امام حسین علیه السلام را با شناخت حقّ او زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده اش را می آمرزد.
با مطالعه این روایت شریف پرسشی به ذهن انسان می رسد و آن اینکه:
«مغرفت ما تقدّم و ما تأخّر» چیست؟ مغفرت ما تقدّم به قرینه روایات [2] بخشیده شدن گناهان گذشته فرد میباشد اما مغفرت و بخشیدن گناهان آینده به چه معنی است آیا مغفرت به معنی مغفرت از گناه است؟
پاسخی که حقیر برای این پرسش از منابع اخذ کردم این است:
به قرینه آیات قرآن کریم که به مغفرت در بهشت اشاره فرموده اند [3] منظور از مغرفت «ماتأخّر» در این روایت شریف، مغفرتِ از گناه نیست زیرا گناهکار را در بهشت جایی نیست تا مغفرت، شامل حال او گردد.
بنابراین باید مغفرت در این آیات شریفه، معنای دیگری داشته باشد. ممکن است مراد، همان برداشته شدن حجاب های میان بنده و خداوند است که در این عالم و عالم آخرت، مانع از مشاهده جمال و جلال حقّ سبحانه بوده است.
به این ترتیب:
هر کس سیدالشهدا علیه السلام را با شناخت مقام و منزلت ایشان (عارفا بحقّه) زیارت کند خداوند، نه تنها مغفرت خود را شامل حال گناهان گذشتهی آن زائر میکند و آثار آن ها را بر میدارد؛ بلکه مغفرتی را که در بهشت به بندگانش عطا مینماید، در این عالم به زائر آن حضرت عنایت میفرماید و در نتیجه، حجاب های میان او و پروردگار برداشته میشود و به قرب و وصل خدای سبحان نائل میگردد و حضرت حق را با دیدهی دل، مشاهده میکند.
شاهد بر این معنی روایات زیادی است که از معصومین علیهمالسلام رسیده است که برای نمونه به یکی روایت بسنده میشود:
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود:
«انَّ اللهَ تَبَارک وَ تعالی یَتَجَلّی لِزُوّار الحُسَین عَلیه السَّلام قَبلَ اَهلِ العَرَفات و...» خداوند تبارک و تعالی برای زائران مزار امام حسین علیه السلام پیش از اهل عرفات تجلّی مینماید . [4]
برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: «فروغ شهادت آیت الله سعادت پرور»
پینوشت:
[1]. کامل الزیارات، ص138،باب54
[2]. «انَّّ الرَجُلَ لَیَخرُجُ الی قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام فَلَهُ اِذا خَرَجَ من اهلِهِ بِاوَّلِ خُطوَه مَغفِرَهُ ذُنُوبِه ...» هنگامی که شخص از بین خانواده اش، به سوی مزار امام حسین علیه السلام خارج شد، در برابر اولین قدم آمرزش گناهانش می باشد ...
[3]. «اُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَريمٌ» (انفال/4) اینانند مؤمنان راستین که در حدّ ایمانشان درجاتى نزد پروردگارشان دارند و براى آنان آمرزش و رزقى نیکوست که در بهشت نصیبشان خواهد شد.
[4]. کامل الزیارات،ص 170،باب 70 روایت4