خلوص نیت

چرا اکثر خاطرات و زندگی شهدا شبیه هم است؟

انجمن: 

[="Arial"]سلام..استاد نمیدونم این حرفم درسته یا غلطه خواهش میکنم در صورته اشتبا بودن بهم تذکر داده و حتی پستم رو حذف کنین..من زیاد تو خط شهدا هستم همیشه زندگینامشونو میخونم یه چیزی که عجیبه برام این هستش که همشون مث هم هستن ..جوان های پاک..جوان های اعتقادی...با ایمان میتونم بگم مث شهید حججی چون واقعا اخلاقاشون عین هم هستش شهدا..خالص و پاک ...من خودم خیلی به داستان مار دوش اعتقاد دارم و به نوعی اونو نقشه شوم دشمن میدونم مثلا همین داعش مث مار های ضحاک هستن که جون جوون های ایرانی رو داره میگیره..فقط این میتونه تشبیه کوچیک باشه...[/]

تعارض عقلی میان خلوص نیت و نفسانیت انسان

با سلام
ی سوالی برای من پیش اومده
ببینید ما در اسلام ی مسئله ای داریم به نام خلوص نیت چیزی که بنده مطالعه کردم این هست که ما اعتقاد داریم هر چی نیت ما خالص تر باشد و فقط و فقط برای
خدای باشد بهتر است.
اما گویا یک تعارضی بین خلوص نیت و نفسانیت انسان وجود دارد
من هر کاری میکنم نمیتونم کاری انجام بدم که هیچ منفعتی برام نداره
حتی به فقیر که کمک میکنم بالاخره یک احساس رضایت درونی و لذت درونی داره
اگر مثلا مادرم از من بخواد فلان کارو انجام بدم و مثلا این عمل با منافع من در تضاد باشه انجام میدم ولی به یک چیز های بهتر میرسم چی؟
به یک رضایت درونی از خود + دروی از رنج و درد عذاب وجدان + لذت از خوشحالی مادر ببینید اگر اینها نبود بر چه مبنایی درخواست رو قبول می کردم؟
یک مثال دیگه کسی که شهید میشه جانش رو میده اما آیا نمیدونه بعدش میره بهشت؟ آیا نمیدونه که عمل فدا کردن خود ارزش منده و احساس ارزش نمیکنه؟ بالاخره یک لذتی میبره
یعنی اینطور نیست که بگن هیچ سودی براش نداره
من چیزی که فعلا می فهمم اینه که انسان در راستایی حرکت میکنه که کسب لذت کنه چه روحی و روانی چه حسی چه جسمی
+ تا میتونه از درد و رنج روحی و وجسمی دور بشه
حالا بحث چیه؟ بحث اینه با این تفاسیر عمل خالص برای خدا چه معنی داره؟ یعنی یک انسان چطور میتونه بگه من کاری رو فقط بخاطر خدا انجام دادم؟
خوب ما میتونیم بگیم این فرد عاشق خداست و با راضی شدن خدا از خودش احساس رضایت مندی میکنه و از این احساس لذت میبره
جدای اینکه خدا هیچ وقت کار خیر رو بدون جواب نمیذاره
ولی ما در کلام معصومین(ع) داریم که آنها عملشون خالص برای خدا بوده و خوب برای من سواله چطور همچین چیزی ممکنه که انسان نفسانیتش و نفسش رو دور بریزه
ببینیند معنی نفس یعنی چی؟ یعنی خود. انسان خودش رو چطور کنار بذاره نمیشه عملی انجام داد که نه لذتی برای نفس داره نه دردی رو دور میکنه چه توجیهی میشه کرد خلوص نیت رو با نفسانیت انسان؟
در واقعا حرفم این هست:ظاهرا غیر ممکنه عقلا کسی عملی را فقط به خاطر خدا انجام بده نه لذتی ببره نه رنجی رو دور کنه از خودش

با تشکر

خلوص نیت


صدقه‏ای که انسان در راه خدا می‏دهد از نظر آن خلوص نیتش متفاوت‏ است. یک وقت کسی صدقه‏ای می‏دهد، از مال خودش چیزی به دیگران می‏دهد، در دل خودش هزار جور غرور هست، این من هستم که با مال خودم که از کد یمین و عرق جبین خودم به دست می‏آورم، دارم جان مردم را نجات می‏دهم، چنین و چنان می‏کنم.
ولی یک فرد دیگر است که اساسا برای خودش کوچکترین‏ ارزشی قائل نیست، خیلی در ته دلش ممنون است که خدا او را واسطه قرار داده است. حالتش حالت کسی است که یک نفر دیگر «صدقه را» به دست او داده‏ می‏گوید: آقا این را تو بده. این دیگر برای خودش شخصیتی قائل نیست، فقط این امتنان را دارد که من وسیله قرار گرفتم. خدا را شکر می‏کند که‏ وسیله چنین کاری قرار گرفته است.

چرا صدقه سری و مخفی اجرش بیشتر است‏ از صدقه علنی؟ برای اینکه صدقه سری از نظر کیفیت بالاتر است، یعنی‏ انسان به اصطلاح معروف یک دستش می‏دهد دست دیگرش آگاه نمی‏شود و حتی‏ خود طرف متوجه نمی‏شود که چه کسی به او داده است. ما در اخبار ائمه‏ اطهار داریم که افرادی بودند از خاندان خودشان بنی‏هاشم که ائمه اگر مستقیم می‏خواستند به آنها کمک کنند بسا بود احساس حقارت می‏کردند، ائمه به افراد دیگری «مساعده» می‏دادند و به آنها می‏سپردند که تو از طرف خودت بده و اسم ما را نبر، نفهمند از طرف ماست.
گاهی اتفاق‏ می‏افتاد که آنها گله می‏کردند، می‏گفتند: شما بیگانه‏ها به ما می‏رسید، ولی این پسرعموهای ما به ما رسیدگی نمی‏کنند. اینها همه به کیفیت عمل، به جنبه «اصوب عملا » و به جنبه «احسن عملا» برمی‏گردد.
این مساله‏ای که عرض کردم مساله منت است. ما در دعای «مکارم‏الاخلاق‏» می‏خوانیم که: «و اجر للناس علی یدی الخیر و لا تمحقه بالمن» خدایا برای مردم به دست من خیر را جاری کن، اما اثر آن را با منت‏ گذاشتن من از بین نبر، یعنی خیری که به دست من جاری بشود ولی توام با یک منت گذاشتن باشد از بین رفته است.
قرآن کریم در سوره بقره آیه ۲۶۴ می‏فرماید: «لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی، صدقات خود را با منت و آزار باطل نکنید»، یعنی‏ اگر شما کار خیر بکنید بعد با یک منت یا یک اذیت، کاری بکنید که روح‏ طرف را خرد کنید، تمام آن عملتان بی‏ارزش است. اینها کیفیت عمل است‏.
از همه اینها بالاتر به‏طورکلی درجه خلوص عمل است، یعنی صرف لله و فی‏الله بودن، هیچ غرضی انسان نداشته باشد، در آن اعماق قلبش هم دوست‏ نداشته باشد که مردم اگر اطلاع پیدا کنند او را ستایش کنند.
این تعبیری‏ است که در حدیث آمده است، وقتی راجع به اخلاص عمل سوال می‏کنند که‏ اخلاص عمل چگونه است، می‏فرماید: اخلاص عمل به این نحو است که این‏طور نباشید که اگر مردم اطلاع پیدا کنند خوشحال بشوید و بلکه آنهایی که خیلی‏ خوف دارند از اینکه شرکی در عملشان وارد شود، از اینکه مردم دیگر اطلاع‏ پیدا کنند وحشت دارند، ناراحت می‏شوند، بلکه نمی‏خواهند دیگر در دنیا باشند.