گناه

راه ترک گناه برای همیشه

سلام.خیلی دیدم راهکار میدن برای ترک گناه . اینا درستن و قبولشون دارم. ولی تضمین نیست که تا آخر گناه نکنم.بله عاقبت هیچ کس معلوم نیست ولی این معنیش این نیست که دست روی دست بگذاریم و منتظر رحمت الهی باشیم.باید حرکتی از خود نشان دهیم.
بعد ازاینکه به لطف خدا این توفیق را داشتیم که ترک گناه بکنیم (البته من فعلا گناهان را ترک نکردم) چطور این نعمت ارزشمند و بسیار بزرگ را با دوام سازیم؟بله می دانم شکر گزاری.ولی فکر نکنم این تنها راه باشد که تا آخر عمر باتقوا بمانیم.
بعد از این مقدمه راه ترک گناه برای همیشه تا آخر عمر چیه؟

چرا برای امامان گریه ام نمیاد؟

با سلام
من پسری نسبتا مذهبی هستم و البته گناه هایی هم دچار شده ام .
من اگه کسی رو از دست بدم براش گریه میکنم. من اگه دوستم گریه کنه منم گریه میکنم. من اگه آهنگ غمگین گوش بدم گریم میگیره . من اگه جانبازان و مدافعین حرم را ببینم گریم میگیره و ....
ولی نمیدونم چرا وقتی میخواهم به خاطر امامان(مثلا امام حسین با امام زمان و ...) دعا کنم و گریه کنم گریه ام نمیاد.(با این که میدونم توی احادیث زیادی آمده که به خاطر امام زمان و امام حسین گریه کنید تا فرج آقا نردیک تر بشه). ولی خیلی ها رو دیدم اصلا هیچی نشده به خاطر آقاشون گریه میکنن ولی من...
این رو هم بگم که من اصلا آدم مغروری نیستم بلکه خجالتی هم هستم.
لطفا کمکم کنید تا من هم بتونم با این راه ایمان خودم را بیشتر کنم و رابطه ام را با امامان نزدیک تر کنم.

خیلی ممنون.

انجام گناه با عضو اهدایی

با سلام.
من چند سال پیش درخواست اهدا عضو رو انجام دادم.
این سوالات اکنون برام پیش اومده:
۱-این کار بالاخره درست یا نه؟
۲-عضوی که اهدا می شود و فرد گیرنده با اون عضو اهدایی مثل قرنیه گناه انجام دهد آیا اهدا کننده که دیگر در دنیا نیست شریک گناه خواهد شد؟

عبادت و قلب انسان

انجمن: 

با سلام
یکی از دوستانم به نقل از استاد حوزه علمیه خواهران تعریف میکرد که خانمی متدین که متاهل و دارای چند فرزند بوده، یکروز درحالیکه شدیدا گریه و بی تابی میکرده و از لحاظ روحی آشفته بوده اومده حوزه و اینطور تعریف کرده که: خودش و تمام اعضاء خانواده حتی کودکان خردسالی که هنوز به سن تکلیف نرسیدن بسیار مقیّد به انجام واجبات و ترک محرمات، و کاملا پایبند به مستحبات و حتی به جا آوردن نماز شب بودن! بطوریکه بهیچ وجه نماز شبشون ترک نمیشده و خلاصه مو لا درز ایمانشون نمیرفته و همه ی اینها اثر تشویق و تلاش مستمر خود این خانم بوده.. تا اینکه یک روز که در محله و کوچه های نزدیک خونشون تردد میکرده ناخواسته چشمش به یک آقای جوان میفته، نگاهشون با هم تلاقی میکنه و کاملا خودشو میبازه و از اون روز کاملا اسیر این عشق شیطانی میشه و کاملا صبر و آرامش از وجودش میره، بطوریکه دیگه ذره ای به همسرش که تا قبل از این اتفاق دوستش داشته علاقه نداره و دیوانه وار انتظار میکشه که به اون مرد غریبه برسه! البته این موضوع رو علنی نکرده و جز خودش کسی ازش خبر نداشته و بارها در حد قرار گذاشتن و دیدار مخفیانه با اون آقا ملاقات داشته، چون علاقه دو طرفه بوده. البته خوشبختانه خود این خانم به خاطر زمینه های دینی که داشته متوجه گناه و معصیت بودن این کار میشده و میخواسته بذاردش کنار ولی از توانش خارج بوده..
وقتی دوستم این قضیه رو تعریف میکرد علاوه بر خودش ما هم متعجب و نگران شدیم از اینکه چطور ممکنه همچین اتفاقی برای یک زن مسلمان و دیندار بیفته؟؟؟ اون زمان من به این فکر میکردم که این خانم بدون تزکیه ی نفس عبادت میکرده و یا احساسی بوده و به استفاده از عقل بی توجه! اما واقعا با این جوابها قانع نمیشم و مثل سایر دوستانم نگرانم که نکنه در آینده دچار لغزش های بیچاره کننده ی مشابه بشم، چون خود راوی توضیح داده که این خانم از طلبه های شایسته و معتمد مسئولین حوزه بوده و شخصیت منطقی و عملگرایی داشته. لطفا روشن کنید علت بروز چنین مسائلی برای افراد متدین چه چیزی است و اگر مومنین با یک نگاه یا یک خطا این همه سقوط میکنن، پس ما دیگه باید چه کاری انجام بدیم و چطور خودمون رو مصون کنیم؟!

نوشیدن شراب حتی یکبار

با سلام

من تا بحال در 24 سال عمرم لب به شراب و مسکرات نزده ام و همیشه تبری جوییده ام. اما بارها وسوسه شده ام که حتی یکبار و فقط یکبار امتحان کنم تا تجربه ای شخصی در این مورد کسب کنم! قبلا هم همین حس را مورد سیگار داشتم که فقط با یکبار کشیدن به شدت از آن متنفر شدم و هرگز لب به آن نزدم... آیا شما این را وسوه شیطانی میدانید یا تجربه و ماجراجویی جوانانه ؟

رزق و روزی ام بسته شده

انجمن: 

متنو کامل بخووونید؟؟

با سلام نمیدونم از کجا باید شروووع کنم ی جورایی توضیح این مسئله مشکل هست، من محمد 27 سالمه در یک خانواده معمولی به دنیا اوومدم معمولی از نظر اعتقادی میگم مادر من از نظر دینی عقاید محکم خودشو داره میشه گفت چون مطالعه زیاد داره همیشه بهترین راهنماییهارو بما کرده ولی در هیچ زمینه ای اجبار را حاکم نکرده ولی پدر من شخصی کاملا متفاوت با عقاید بسیار ضعیف تا این حد که نماز رو بلد نبوود بخونه اونم هیچ اجباری به ما نمیکرد که چرا نماز میخونیم یا نمیخونیم به همین رویه بزرگ شدم و پا به سن تکلیف گذاشتم مادرم منو آگاه میکرد که زمان خواندن نماز و به جا آوردن واجبات رسیده ولی من زیاد توجهی نمیکردم شاید 7 الی 8 سال پیش رفتم مشهد با عقایدی بسیار ضعیف در این حد که با تمام اون چیزایی که در اون فضای مقدس وجود داشت غریبه بودم خاله و مادربزرگ من همراه من بوودند که تو سفر قصد عوض کردن عقاید منو داشتن یک شب با کمال بیخیالی وارد حرم مطهر شدم و همینجور که به درودیوار نگاه میکردم به امام رضا گفتم یا امام رضا اگر تمام اینا واقعیت داره منو خودت آگاه کن و اگرم نه که بزار همین خ.. که اومدیم همینم بریم خلاصه من اومدم بیرون و پنجره فولاد نظرمو جلب کرد رفتمو اونجا دیدم تمام بیمارانو با طناب بستن اومدم به مادربزرگم گفتم اینا چیه گفت برا شفا خودشونو اینجا بستن خلاصه تو دلم گفتم چه خرافی... به تمام مقدسات قسم همون لحظه شاید 2 دیقه اینور اونور امام رضا 2 نفرو آنن شفا داد تازه 2 تا غیر ایرانی ی دختر بلژیکی نا بینا و یک پسر ارمنی فلج خلاصه روزگاریو گذروندم بعداز این ماجرا و علاقه شدیدی به امام علی و امام رضا پیداکردم ولی هرچی زمان گذشت فراموش کردم و عقایدم کمی ضعیف شدم دوباره، آدم بدی نیستم چون آزارم به کسی نمیرسه ولی رک و روشن بگم هروقت نمازمو بعد از زمانی دوباره میخوندم زندگیم خوب میشد خدا بم رو می آورد الان نه دیگه دست به هرکاری میزنم میخشکه حتی اگر کسی هم واسم کاری انجام میده میشه گفت گره به کارش میوفته رزقم نافرم بسته شده شرایط زندگی سخت و دشواریو دارم تجربه میکنم همین امروز برادرم و دوستش بهم طعنه نحضیمو میزدن نمیدونم چرا برای چی و به چه گناهی اینجور دارم میجزم انقدر با خدا هم صحبت کردم ولی انگار نه انگار حتی بهش گفتم تو خابم کسیو بفرست آگاهم کنه به چه گناهی آلوده شدم که اینجور زندگیم گره کووور خورده، دوستان اگر راهی میدونین برای خلاصی از این وضعیت تورو خدا کمکم کنید هر سوالی هم داشتید برای روشن شدن بیشتر در خدمتم

دلیل زلزله

انجمن: 

تا اونجایی که میدونم دلیل زلزله در اسلام گناه مردم اون منطقه هستش.
چند تا سوال : چرا در آمریکا کمتر زلزله میاد تا ژاپن ؟ قطعا آمریکایی ها بیشتر گناه میکنن
دوم اینکه چرا تو بم زلزله اومد ؟ یعنی مردم بم گناهکار بودن ؟
و سوم اینکه چرا تو زلزله تر و خشک با هم میسوزن ؟ مگه قرار نیست انسان های بد از بین برن ؟

آیا پیش آمدن شرایط گناه و اشتباهات راهی است برای جلوگیری از طغیان انسانها؟

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب خدمت اساتید گرامی

سوالم را اینطور مطرح کنم که گهگاه پیش میاید انسان ناخواسته مرتکب عملی میشود که بواقع قصدانجام آن را ندارد. یا سخنی میگوید که برخلاف میل درونی اش است.

مثالش را درباره خودم میزنم که هیچگونه اشکالی به آن وارد نباشد. مثلا من آدمی هستم که خیلی مراعات حال دیگران را میکنم و تا آنجاییکه بشود سعیم اینست که کسی را بدون دلیل از خود نرنجانم.

اما با اینحال یکباره پیش میاید که به شخصی بی توجهی کنم. به این ترتیب که در آن لحظه این فکر به ذهنم خطور میکند که اینکار من باعث ناراحتی او نمیشود اما به محض اینکه از آن فضا خارج میشوم و به کار خودم که فکر میکنم مرتب خود را سرزنش میکنم که چرا کاری کردم که یک نفر ناراحت شود؟

یا اینکه گاهی ممکن است پیش بیاید که کاری را انجام دهم که اصلا رغبتی به آن ندارم و با این کار باعث آزار دیگری شوم.درصورتیکه زمانی که دست به آنکار زدم گویا اختیار از من سلب شده بود و چاره ای نداشتم جز انجام آن کار ...

این مثالها اکثرا درمورد حق الناس است درصورتیکه بنده آدمی هستم که به حقوق دیگران احترام میگذارم همچنین اهل اغماز و چشم پوشی از خطاهای دیگران و حتی از حقوق خود هستم.

اما مثلا گاهی پیش میاید که میبینم حقوق خودم درحال پایمال شدن است و با اینکه میتوانم از آن صرف نظر کنم اما اینکار را نمیکنم. گویا در آن لحظه همه چیز دست به دست هم میدهد تا من فراموش کنم که در آن زمان کار صحیح چیست.

وقتی که کار از کار گذشت تازه عاقبت آن کارم را چنان میبینم که گویا از یک بلندی با سر سقوط کرده ام.

این برایم سوال بود که چرا گاهی اختیار از انسان سلب میشود تا مرتکب خطا و گناه شود،

تا اینکه یک سخنرانی شنیدم که انسان زمانی که احساس بی نیازی میکند (طبق آیه شریفه: ان الانسان لیطغی ان رءا ه استغنی)

خداوند گوشمالی اش میدهد به اینطریق که رهایش میکند تا مرتکب اشتباه شود.یا اینکه اتفاقی برایش میفتد تا متنبه شود. و اگر چنین نکند انسان طغیانگر میشود.

با یک نگاه به افکار خودم دیدم که بله من گاهی سوالاتی برایم پیش میاید لاینحل و تنها پاسخی که برای خودم دارم اینست که جهلم نسبت به حقایق هستی باعث بروز این افکار میشود.

مثلا مدتی بود (اینهم که میگویم ناخواسته مرتب در نظرم میامد) که این چه کاریست که خدا به یک عده اجازه داده به انسانها ظلم کنند تا یک عده آدم بیگناه مظلوم واقع شوند و........
و با اینکه برای همه این مسائل هم پیش خودم دلیل داشتم اما این فکر لحظه ای رهایم نمیکرد.

یا این سوال که بعضی از خطاها و بلاها و ناکامیهای ما انسانها ناشی از شرایطی است که به اجبار در آن واقع شده ایم. چرا باید خواست خدا این باشد که انسان در شرایطی واقع شود که باعث انحراف و بدبختی همنوعش شود

و با این افکار حسی پیدا میکردم که گویا یک انسان تنهایی هستم که حتی با خدایش هم نسبتی ندارد

سوالم اینست که آیا این افکار که به نظر غیرطبیعی هم نیست گناه است؟ آیا همینها باعث ایجاد شرایط گناه میشود؟

اگر نه این چه چیزی است که دست انسان را بسته و اختیار انسان را سلب میکند تا با مغز در خطاها و گناهان سقوط کند؟

دیگراینکه ما که با خدایمان دشمنی نداریم چرا باید شرایطی برایمان پیش بیاید که به درگاهش سرشکسته شویم؟

فرق اولیای الهی با ما چیست که ما باید با نفسمان درگیر باشیم اما آنها با دشمنان خدا ....

چون عاقبت گناه برایمان ملموس نیست، پس نباید در آخرت سرزنش شویم!

یکی از عوامل بازدارنده انسان از گناهان وعده های عذابی است که در قرآن و روایات آمده ، در این دنیا اگر ما بخواهیم کسی رو از عاقبت کاری بترسونیم مصداق های عینی اون رو براش مثال میزنیم که به راحتی میتونه بره تحقیق کنه و کاملا هم براش ملموسه پس اگر رفت و مرتکب اون اشتباه شد میتونیم سرزنشش کنیم که چرا با اینکه عواقبش رو با چشمت دیدی اما مرتکب گناه شدی؟

اما در مورد کارهای بدی که قراره در اون دنیا عاقبتش رو ببینیم هیچ کدومش عاقبتش برامون ملموس نیست و کسی رو هم ندیدیم که دچار اون عذاب ها شده باشه(فرض بر اینه که همه عذاب ها رو هم قبول داریم) با این حال آیا در اون دنیا کسی که دچار گناه شده رو میشه سرزنش کرد که چرا مرتکب گناه شدی؟ چون عاقبت گناه براش ملموس نبوده؟

تقویت اراده و توبه واقعی

سلام خسته نباشید
نمیدونم چرا هر موقع توبه میکنم حدود یک هفته بعد متاسفانه میشکونمش , امسالم سال خیلی مهمیه برا من چون کنکور دارم
و وقتی گناه میکنم عذاب وجدان میگیرم و نمیتونم بعدش درس بخونم
میخواستم بپرسم برای تقویت ارادم تو توبه چیکار باید بکنم تا توبم حقیقی باشه ؟
پیشاپیش مرسی از پاسخ جامعتون@};-
گل