جمع بندی راه ترک گناه برای همیشه
تبهای اولیه
سلام.خیلی دیدم راهکار میدن برای ترک گناه . اینا درستن و قبولشون دارم. ولی تضمین نیست که تا آخر گناه نکنم.بله عاقبت هیچ کس معلوم نیست ولی این معنیش این نیست که دست روی دست بگذاریم و منتظر رحمت الهی باشیم.باید حرکتی از خود نشان دهیم.
بعد ازاینکه به لطف خدا این توفیق را داشتیم که ترک گناه بکنیم (البته من فعلا گناهان را ترک نکردم) چطور این نعمت ارزشمند و بسیار بزرگ را با دوام سازیم؟بله می دانم شکر گزاری.ولی فکر نکنم این تنها راه باشد که تا آخر عمر باتقوا بمانیم.
بعد از این مقدمه راه ترک گناه برای همیشه تا آخر عمر چیه؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی
از آنجا که انسان موجودی است که همواره عقلانیت او در عالم طبیعت به همراه قوای شهویه و غضبیه می باشد لازم است برای جلوگیری از رهزنی های شهوت و غضب در صراط عقل و نیز دوری از گناهان، دائما اهل حضور و مراقبت باشد و در تمامی ساعات کشیک نفس کشیده و صادرات و واردات خود را با میزان قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام بسنجد.
این چنین نیست که راهکارهای ارائه شده برای ترک گناهان، محدود به زمان خاصی بوده و یا بواسطه انجام آن راهکارها در مقطع خاصی، ضمانت همیشگی مصونیت از گناه حاصل شده باشد.
برای اینکه انسان دائما از گناهان دور باشد لازم است که دائما خداوند را در تمامی شئون اعمالش حاضر ببیند و درصدد تقویت بینش توحید صمدی قرآنی باشد.
اگر اعتقاد آدمی در وحدانیت خداوند صرفا خدایی بیرون از خلق که در پشت هفت آسمان خدایی می کند نباشد بلکه شخص به یقین کامل برسد که توحید الهی توحیدی فراگیر است که تمامی هویات خلائق را در برگرفته و هیچ ذره ای از دایره سلطنت وی بیرون نیست دیگر نمی تواند خلوتی یافته و در آن جا به گناه پردازد بلکه شخص به همان قدر که در کنار کعبه خداوند را حاضر و ناظر می بیند در حالات خصوصی فردی خود نیز خداوند را مشاهده می کند
از این روی برای ترک معصیت دائمی باید ملکه حضور و مراقبت در تمامی لحظات برای فرد حاصل شود و این ملکه جز با دوام یاد خدا به دست نمی آید.
در حقیقت مراقبت، بذر اصلی سعادت ابدی انسان است که باید در مزرعه دل کاشته شود و سایر آداب و اعمال به منزله پروراندن آن است. مراقبت، همان کشیک دائمی نفس کشیدن و همواره در حضور بودن است و آنکه امام صادق علیهالسّلام فرمود: «القَلبُ حَرَمُ الله فَلا تُسکِن فِی حَرَمِ اللهِ غَیرَ الله»(1) ارائه دستورالعملی برای رسیدن به حضور و مراقبت تامه است و در نزد اولیاء الهی(2) مجرّب است که مداومت بر ذکر شریف «یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا مَن لاَ إِلَهَ إِلاَّ أنت»؛ موجب حیات عقل می شود.
پینوشت:
1- بحار الأنوار ج 67 ص25
2-مستفاد از کتاب شریف نامه ها برنامه ها / علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله ص 236
با سلام
پرسشگر عزيز!
بدان، كيد شيطان ضعيف است و كيد و مكر او به انسانهاى عاقل و انسانهاى خداجو و حقيقتطلب و آنان كه با ياد خدا زندگى مىكنند و تنها از او فرمان مىبرند، كارگر نيست. پس در همه احوال در «ياد» حضرت حق باشيد؛ چرا كه شيطان همواره مىكوشد انسان را به غفلت كشانده و از اين راه آدمى را دچار تزلزل، شك و ترديد سازد. از اين رو بايد تصميم بگيريد كه مراقب حال خود باشيد و هر وقت به هر بهانهاى به «غفلت» كشيده شديد، فوراً متذكر شويد و استعاذه و استغفار كنيد و به حالت ذكر و ياد خدا برگرديد.
اگر حقيقتش را بخواهيد، اين غفلت است كه آدمى را در دام گناه قرار مىدهد و به بيان ديگر، غفلت از حق به اين معنى كه انسان باطناً خداى متعال را فراموش كند، از او و از ذكر او غافل شود و مستغرق در اين و آن، و اين سو و آن سو گردد، اساس همه گرفتارىها و وسيله ورود به تمام گناهان است. چنانكه امام صادق (عليه السلام) نيز به اين حقيقت اشاره فرمودهاند كه «فان الغفلة مصطادالشيطان و رأس كل بلية و سبب كل حجاب»؛ «حقيقت آن است كه غفلت صيدگاه شيطان، ريشه هر بلا و بدبختى و سبب همه حجابها است» (مصباح الشريعة، باب بيست و چهارم).
جليس دل و قرين آدمى به هنگام غفلت جز شيطان نيست؛ چنان كه خود غفلت هم از ناحيه شيطان است و اوست كه انسان را به غفلت مىكشد و از يا خدا غافل مىگرداند «اِسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ اَلشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اَللَّهِ»؛ «شيطان بر آنان سخت احاطه نمود و آنان را از ياد خدا غافل كرد...»، (مجادله، آيه 19)«و هر كس از ذكر خداى رحمان روى برگرداند،
پيام غيبى اين آيه آن است كه آنجا كه فكر و دل تو و باطن تو به كلى از خدا غافل شد، او را فراموش كرد، و مستغرق در اوهام و خيالات و اين و آن گشت، بدان كه شيطان بر تو استيلاء يافته و فكر و دل تو را و يا «تو» را به آنجاها كشانيده است، تا از ياد معبود خويش باز بمانى و خسران بينى.
اين دو آيه را مكرر بخوانيد و»در آن تدبر فرماييد:«وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ اَلرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ، وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ اَلسَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ»؛طانى را بر او مىگماريم كه دوست و مصاحب او مىگردد. و اين شياطين مسلماً آنان را از راه باز مىدارند و خودشان گمان مىكنند كه در راه هدايت پيش مىروند»، (زخرف/ 36 و 37)
بعد ازاینکه به لطف خدا این توفیق را داشتیم که ترک گناه بکنیم (البته من فعلا گناهان را ترک نکردم) چطور این نعمت ارزشمند و بسیار بزرگ را با دوام سازیم؟بله می دانم شکر گزاری.ولی فکر نکنم این تنها راه باشد که تا آخر عمر باتقوا بمانیم.
بعد از این مقدمه راه ترک گناه برای همیشه تا آخر عمر چیه؟
سوال:
راه ترک دائمی گناهان چیست؟
پاسخ:
از آنجا که انسان موجودی است که همواره عقلانیت او در عالم طبیعت به همراه قوای شهویه و غضبیه می باشد لازم است برای جلوگیری از رهزنی های شهوت و غضب در صراط عقل و نیز دوری از گناهان، دائما اهل حضور و مراقبت باشد و در تمامی ساعات کشیک نفس کشیده و صادرات و واردات خود را با میزان قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام بسنجد.
این چنین نیست که راهکارهای ارائه شده برای ترک گناهان، محدود به زمان خاصی بوده و یا بواسطه انجام آن راهکارها در مقطع خاصی، ضمانت همیشگی مصونیت از گناه حاصل شده باشد.
برای اینکه انسان دائما از گناهان دور باشد لازم است که دائما خداوند را در تمامی شئون اعمالش حاضر ببیند و درصدد تقویت بینش توحید صمدی قرآنی باشد.
اگر اعتقاد آدمی در وحدانیت خداوند صرفا خدایی بیرون از خلق که در پشت هفت آسمان خدایی می کند نباشد بلکه شخص به یقین کامل برسد که توحید الهی توحیدی فراگیر است که تمامی هویات خلائق را در برگرفته و هیچ ذره ای از دایره سلطنت وی بیرون نیست دیگر نمی تواند خلوتی یافته و در آن جا به گناه پردازد بلکه شخص به همان قدر که در کنار کعبه خداوند را حاضر و ناظر می بیند در حالات خصوصی فردی خود نیز خداوند را مشاهده می کند
از این روی برای ترک معصیت دائمی باید ملکه حضور و مراقبت در تمامی لحظات برای فرد حاصل شود و این ملکه جز با دوام یاد خدا به دست نمی آید.
در حقیقت مراقبت، بذر اصلی سعادت ابدی انسان است که باید در مزرعه دل کاشته شود و سایر آداب و اعمال به منزله پروراندن آن است. مراقبت، همان کشیک دائمی نفس کشیدن و همواره در حضور بودن است و آنکه امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «القَلبُ حَرَمُ الله فَلا تُسکِن فِی حَرَمِ اللهِ غَیرَ الله»(1) ارائه دستورالعملی برای رسیدن به حضور و مراقبت تامه است و در نزد اولیاء الهی(2) مجرّب است که مداومت بر ذکر شریف «یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا مَن لاَ إِلَهَ إِلاَّ أنت»؛ موجب حیات عقل می شود.
پینوشت:
1. مجلسی، محمدباقر (1111ق)، بحارالانوار، تحقیق محمدباقر بهبودی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403ق، جلد 67، صفحه 25
2. حسن زاده آملی، حسن، نامه ها برنامه ها، قم، الف لام میم، 1386 ش، صفحه 49