نفس اماره

عبادت و قلب انسان

انجمن: 

با سلام
یکی از دوستانم به نقل از استاد حوزه علمیه خواهران تعریف میکرد که خانمی متدین که متاهل و دارای چند فرزند بوده، یکروز درحالیکه شدیدا گریه و بی تابی میکرده و از لحاظ روحی آشفته بوده اومده حوزه و اینطور تعریف کرده که: خودش و تمام اعضاء خانواده حتی کودکان خردسالی که هنوز به سن تکلیف نرسیدن بسیار مقیّد به انجام واجبات و ترک محرمات، و کاملا پایبند به مستحبات و حتی به جا آوردن نماز شب بودن! بطوریکه بهیچ وجه نماز شبشون ترک نمیشده و خلاصه مو لا درز ایمانشون نمیرفته و همه ی اینها اثر تشویق و تلاش مستمر خود این خانم بوده.. تا اینکه یک روز که در محله و کوچه های نزدیک خونشون تردد میکرده ناخواسته چشمش به یک آقای جوان میفته، نگاهشون با هم تلاقی میکنه و کاملا خودشو میبازه و از اون روز کاملا اسیر این عشق شیطانی میشه و کاملا صبر و آرامش از وجودش میره، بطوریکه دیگه ذره ای به همسرش که تا قبل از این اتفاق دوستش داشته علاقه نداره و دیوانه وار انتظار میکشه که به اون مرد غریبه برسه! البته این موضوع رو علنی نکرده و جز خودش کسی ازش خبر نداشته و بارها در حد قرار گذاشتن و دیدار مخفیانه با اون آقا ملاقات داشته، چون علاقه دو طرفه بوده. البته خوشبختانه خود این خانم به خاطر زمینه های دینی که داشته متوجه گناه و معصیت بودن این کار میشده و میخواسته بذاردش کنار ولی از توانش خارج بوده..
وقتی دوستم این قضیه رو تعریف میکرد علاوه بر خودش ما هم متعجب و نگران شدیم از اینکه چطور ممکنه همچین اتفاقی برای یک زن مسلمان و دیندار بیفته؟؟؟ اون زمان من به این فکر میکردم که این خانم بدون تزکیه ی نفس عبادت میکرده و یا احساسی بوده و به استفاده از عقل بی توجه! اما واقعا با این جوابها قانع نمیشم و مثل سایر دوستانم نگرانم که نکنه در آینده دچار لغزش های بیچاره کننده ی مشابه بشم، چون خود راوی توضیح داده که این خانم از طلبه های شایسته و معتمد مسئولین حوزه بوده و شخصیت منطقی و عملگرایی داشته. لطفا روشن کنید علت بروز چنین مسائلی برای افراد متدین چه چیزی است و اگر مومنین با یک نگاه یا یک خطا این همه سقوط میکنن، پس ما دیگه باید چه کاری انجام بدیم و چطور خودمون رو مصون کنیم؟!

آیا کشتن نفس اماره امکان دارد؟

با سلام و احترام

خواستم بدانم کشتن نفس اماره به چه معنی است. آیا اصلا این امکان وجود دارد که فردی بتواند نفس اماره خود رو برای همیشه بکشد؟ و یا فقط میتوان آن را کنترل کرد.
اینکه در روایات وارد شده که عید قربان و قربانی کردن گوسفند، نمادی از کشتن نفس اماره است به چه معنی است؟

با تشکر فراوان

رابطه ی روح و نفس اماره چیست؟

با سلام
رابطه روح و نفس اماره چیه؟
آیا نفس اماره ی تکه از روح ماست؟
اگر هست پس جهاد با نفس یعنی با خودمون درگیر بشیم؟:Gig: بعد این نفس اماره با روح وارد بهشت میشه؟!!!
اگر نیست پس چرا بهش نفس میگن؟ آیای ی موجود خارجیه که مثل شیطان مارو وسوسه میکنه؟!

اصلا آیا روح اجزا داره؟
کلا میشه کمی در مورد چیستی نفس اماره بفرمایید
چندتا سوال دیگه هم هست که اگر کارشناس محترم همراهی کنن در همین موضوع و در همین تاپیک بعدا میپرسم!
با تشکر

قدرت نفس در چهارده معصوم علیهم السلام

سلام

1-میخواستم بدونم وسوسه نفس اماره در چهادره معصوم ع هم بوده؟

2- اگه بوده , ایا این نفس قدرت زیادی داشته ؟ مثلا نفس این عزیزان از نفس وسوسه گر من ادم عادی وسوسهاش و قدرتش بیشتر بوده؟

3- اینو میخوام بدونم چون با خودم فکر کردم شاید نفس ائمه قوی تره چون ائمه اراده قوی دارن پس نفسشون قوی تره تا بتونه امام رو فریب بده.

4- اصلا امکان داره و داشت این عزیزان گناه یا خطا کنن؟( میدونم معصومن میخوام بدونم امکان داشته ؟همین)

5- میشه یه توضیح هم راجب نفس اماره بدید که ایا همیشه خواستهاش بده یا نه ؟

فرق هوای نفس با وسوسه شیطان چیست؟

فرق هوای نفس با وسوسه شیطان چیست؟ اگر شیطان نبود ، هوای نفس کار شیطان را نمی‌کرد؟

همان گونه که برای رشد و رستگاری انسان، دو دسته عوامل درونی و بیرونی وجود دارد، وجدان اخلاقی، عقل و فطرت و گرایش‌های عالی، انسانی از درون و انبیا و ائمه (ع) از بیرون، انسان‌ها را به سوی کمال و سعادت دعوت می‌کند.
موانع رشد و کمال انسان نیز دو دسته است: هوای نفس (از جمله عوامل و موانع درونی) و شیطان یا ابلیس (به عنوان عامل بیرونی) .
بعضی خیال می‌کنند شیطان همان هوای نفس است، در صورتی که شیطان در قرآن به معنای هوای نفس، یا نفس امّاره یا قوة واهمه یا یکی دیگر از قوای نفس نیست، بلکه موجودی مستقل از انسان و جنّ است و خداوند آن را از آتش آفرید.(1)
کار شیطان و هوای نفس
دشمنان خارجی بدون هماهنگی با مهره‌های داخلی و بدون داشتن زمینه و پایگاه درونی نمی‌توانند موفق شوند.
شیطان (که یک دشمن بیرونی است و قسم خورده که به عزت حق تعالی درصدد وسوسه گمراه کردن انسان‌ها برمی‌آید)(2) هرگز نمی‌تواند بدون همراهی نفس درونی و خواسته‌های نفسانی،‌کم‌ترین موفقیت به دست آورد.
ابلیس می‌گوید: خواستم انسان‌ها را از راه وسوسه کردن به گناه وادار کنم، دیدم آنان همة زحمت‌هایم را با استغفار برباد می‌دهند، وقتی توبه واستغفار گناهکاران را دیدم، راه دیگری در پیش گرفتم و از راه هواهای نفسانی، آنان را زمین زدم و به هلاکت رساندم، به گونه‌ای که می‌پندارند در مسیر هدایت قرار دارند، از این رو استغفار نمی‌کنند.(3)
به همین جهت پیامبر (ص) فرمود: "اعدی عدوّک نفسک الّتی بین جنبیک؛(4) بدترین و سرسخت‌ترین دسمنان تو، نفس تو است که میان دو پهلویت قرار دارد".
بنابراین شیطان از راه هواهای نفسانی در انسان نفوذ می‌کند و کار و تلاش وی را تأیید می‌کند . کارهای زشت را در نظر انسان ، پسندیده جلو می‌دهد و وی را در انجام آن ثابت قدم می‌کند.
پس اگر هوای نفس نمی‌داشتیم و آمادگی از درون نباشد، شیطان توان ندارد آن را در ما ایجاد کند اما چون هوا و هوس داریم، هنگامی که در نفس خویش خواسته‌ای داشته باشیم و دنبالش برویم ،‌شیطان همان را زینت داده و تأیید می‌کند تا بیشتر به آن جذب شویم.(5)
گرچه شیطان موجودی مستقل از هوای نفس است،‌اما امستقل از هوای نفس نمی‌تواند کاری بر ضد انسان انجام دهد، بلکه هواها و خواسته‌های نفسانی ما را تأیید و تشویق و ترغیب می‌کند،‌یعنی در برابر هوای نفس استقلال وجودی دارد،‌ولی استقلال عملی ندارد.(6)
با توجه به توضیحات ذکر شده معلوم گشت هر یک از دو نیری درونی و بیرونی، تأثیرات ویژه‌ای دارند، بنابراین نمی‌توان گفت اگر شیطان نبود، هوای نفس کار شیطان را انجام می‌داد، بلکه هوای نفس کار خودش را انجام می‌داد، نه کار شیطان را . در واقع اگر شیطان نبود، هوای نفس توسط شیطان تأیید وتقویت نمی‌یافت.

--------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت‌ها:
1 . مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ح1، ص 231.
2 . سوره ص (38) آیه 82.
3 . محمدی ری شهری، میزان الحکمة‌،‌ ج4، ص 247.
4 . بحارالانوار،‌ج67، ص 64.
5 . اخلاق در قرآن،‌ج1، ص 234.
6 . همان، ص 236.