گناه

چطوری دل خدا رو به دست بیارم؟

سلام.

یه گناه خیلی بزرگی انجام دادم و از این بابت ناراحتم.
از تکرار بی خدا بودن ها خسته شدم.
میخواستم ببینم برای جبران و برای اینکه دل خدا رو به دست بیارم و گناهام رو ترک کنم باید چی کار کنم؟
ممنون میشم راهماییم کنین.

با تشکر.

چه گناهانی مانع قبولی دعاها وباعث بسته شدن نعمت به روی ما می شود؟

سلام علیکم و عرض ادب...
بنده دو قسمت از دعای کمیل که قسمت اولین است هست دو سوال دارم
ما می خونیم اللهم اغفر لی الذنئب التی تغیر النعم یعنی خدایا ببخش ان گناهانی که در نعمتت را به روی من می بندد
سوال این جاست چه گناهانی این کار را انجام می دهند و باعث می شود در نعمت به روی ما بسته بشه
و قسمت بعدی ان:خدایا ببخش ان گناهانی که مانع قبول دعاهایم می شود
چه گناهانی هست که مانع قبولی دعاها می شود ؟
با تشکر از شما

آیا میان قبول کردن توحید و حل مشکلات زندگی ارتباطی وجود دارد؟

با سلام و احترام

عمده تاکید خداوند درقران بر یکتایی او -پرستش او و موضوعاتی حول توحید است .از آنجا که قرآن کتاب جامع برای زندگی ماست سوالاتی برای شخص خودم مطرح میشودوآن
اینکه اطراف من همه غیر از قبول کردن توحید مسلمان نیز هستند اما در رابطه ها و زندگیها بسیار مشکلات هست که با قبولی توحیدنیز این مشکلات عدیده وجود دارند حال باید پرسید آیا باید برای هر مشکلی که پیش می اید در قرآن دنبال راه حلش گشت و یا اینکه به یقین کامل نرسیدن در خصوص توحید باعث مشکلات عدیده زندگی هاست؟

رفتار ناپسند همسرم در گذشته و تأثیر آن بر زندگی فعلی ما

سلام دوستان
وقت شما بخیر باشه
من ی سال ازدواج کردم
خودتون می دونید که دخترا اول دنبال شوهر می گردن بعد که گیر اوردن ناز می کنن. (البته جسارت به همه دخترا نمی کنن ، بعضیاشون واقعا همون طور که پیامبر گفته گل هستن)

من ۲۷ سالمه خانومم ۲۰ سالشه.
خیلی چیزا رو نشون نمی داد قبل ازدواج خیلی خوب بود ، من خیلی هم تحقیق کردم فقط می گفتن مادر خانومم داخل زندگیتون دخالت می کنه.
از موقعی که فهمیدم با ی پسری ارتباط داره ناراحت شدم . من مثل جونم دوستش داشتم.
فهمیدم داداش خانومم از پسره پول می گرفته و گذاشته خانومم براش دختر مخ بزنه Sad
ی چیز دیگم فهمیدم ، داداش خانومم با استفاده از خانومم به پسرا زنگ میزده و میداده خانومم صحبت کنه و ازشون شارژ می گرفته .
دنیا چقد می تونه کثیف باشه.
من اصلا دختر ببینم سرمو میندازم پایین ی موقع به گناه نیفتم . خیلی وقتام بهم پیشنهاد های دوستی میکردن دخترا ولی من بخاطر ناموسم هیچ وقت کسیو به گناه ننداختم.
ترسم از به گمراه کشیدن دختر مردم.
وقتی این داستانارو فهمیدم واقعا متاسف شدم.
نمی دونم چرا خدا با من این کارو کرد. چرا منو نمیکشه از رو زمین بیرون ، حالم بهم می خوره از آدما .
الانم قضیه رو به خانومم گفتم که دلیلش چی بوده ، لج بازی می کنه ، بی محلی می کنه. اگه درخواست مسائل جنسی ازش داشته باشم بی محلی می کنه .

من به مرگم حاضرم ، سخته جلو این همه گناه و دخترای که حاضرن باهات بخوابن داخل دنیا زندگی کنیم ، از طرف دیگه فشار گناه و مسائل جنسی آقایون که همه می دونن.

الان دوست دارم دیگه نیام خونه ، دوست دارم صبح برم سر کار تا موقعی که از پا در بیام .

موندم چیکار کنم با این وضع . خیلی آدمی ام که رو ناموسم حساسم که ارزشاش از بین نره .

من کارمند هستم ۷ میرم تا ۲ یا بعضی اوقات ۵ میام، این قضیه ها رو دیدم دیگه میلی به خونه رفتن ندارم دوست دارم فقط کار کنم تا ذهنم مشغول باشه.

راهنمایی کنید چیکار کنم اول میل جنسی رو داخل خودم از بین ببرم و دوم این که بی خیال خانومم بشم و کاراشو نادیده بگیرم تا بتونم با آرامش زندگی کنم .

اللهم عجل ولیک الفرج

اقرار به گناه نزد بنده

باسلام و خسته نباشید

آیا گفتن گناه خود که در گذشته مرتکب شده و توبه از آن کرده مشکل دارد؟ مثلا روحانی روی منبر بگوید موسیقی مطرب حرام هست و فلان مضرات را دارد من قبلا گوش میدادم خیلی بد بود و مشکلات روحی ایجاد کرده بود و ترک کردم الان بهتر است... به این صورت ذکر شود جای مشکل هست؟
مرجعنا مکارم شیرازی
لطفا نظر آیت الله سیستانی را نیز بگویید.

آیا خداوند جاهلانِ دانا را می بخشد؟

انجمن: 

[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض احترام خدمت کارشناس محترم

می خوام در مورد جهالت صحبت کنم

یادمه وقتی بچه بودیم توی بازی کردن گاهی لج بازی میکردیم گاهی دعوا میکردیم گاهی دو به هم زنی میکردیم و...

خوب بچه بودیم نمی دونستیم که این کارها زشت هست. به عبارتی جاهل بودیم

الان که بزرگ شدیم خیلی هامون دیگه اون کارها رو انجام نمیدیم.

مثلا همون کسی که سر یه توپ که گل شد یا نشد بازی رو قطع میکرد و قهر میکرد و توپش رو بر می داشت و میرفت خونشون.

حالا که بزرگ شده وقتی فوتبال بازی میکنه حتی اگر حق باهاش باشه میگه : باشه آقا هرچی شما بگی.اصلا تیم شما داوری کنه ما قبول میکنیم

خب این نشون میده اون شخص از دوران جهالتش فاصله گرفته و دانا شده و کارشناس کلام هم گفت خدا اینجور جهالت ها رو می بخشه و گناهی واسش نیست.

اما من می خوام در مورد جاهلان دانا صحبت کنم.

به نظر من انسان ها برای تغییر به سمت خوبی ها ، پاکی ، زیبایی ها باید به یک مرز خاصی از هشیاری برسند.

و تا زمانی که به اون مرز نرسند هرچقدرم علم داشته باشند منجر به تغییر اونها نمیشه

مثلا من یادم هست سالها یه صفت بد اخلاقی داشتم درحالی که می دونستم خیلی بده و آسیب میزنه و

کلی هم اطلاعات در موردش داشتم. یعنی خیلی شیک می تونستم ساعت ها در موردش صحبت کنم تحلیلش کنم مشاوره بدم و ...

ولی خودم انجامش می دادم.

ناگهان یک شخصی از راه رسید و یک جمله به من گفت که مغزم به کار افتاد و گفت دییییینگ

و بعد از اون من سریعا برای ترک اون صفت بد اقدام کردم و ترکش کردم.

چون من 99 درصد آگاهی داشتم ولی هنوز یه سری علامت سوال توی ذهنم بود که باعث میشد نتونم ترکش کنم.

وقتی اون شخص اون جمله رو به من گفت و با همون یه جمله به تمام علامت سوال های من در مورد اون مسئله پاسخ داد

من سریعا برای ترک اقدام کردم. یعنی یک هشیاری خاصی در من شکل گرفت که اگر این هشیاری در هر شخص دیگری هم شکل بگیرد

او هم می تواند از بدی هایش فاصله بگیرد.

من به این مدل آدم ها میگم جاهلان دانا. یعنی می دونه کار بدیه ولی انجامش میده.

می دونه داره عمرش رو به فنا میده ولی انجامش میده

و به نظر من این شخص همچنان جاهل هست و خداوند به هیچ عنوان نباید او را بخاطر گناهانش مجازات کند.

من یک خانمی رو در فضای مجازی میشناسم که میگفت من حدود پنجاه میلیون تومن پول داشتم

ولی کمالگرا و وسواسی بودم. برای داشتم احساس خوب همش پول خرج میکردم.

مثلا بستنی می خریدم شکلات می خریدم لباس های لاکچری می خریدم

و وقتی هم این فکر به ذهنم میومد که اگر سرمایه ات تمام شد می خوای چیکار کنی

با خودم میگفتم تا اون موقع من بازم پول در میارم.

و کم کم همه ی پولمو از دست دادم و مجبور شدم شرایط سختی رو تجربه کنم

و حالا قدر پول رو بیشتر می دونم و فهمیدم که من توی توهم بودم و اصلا زندگی اونجوری نیست که من فکر میکردم

یاد گرفتم که از چیزهای ساده لذت ببرم و یاد گرفتم پول رو چجوری خرج و مدیریتش کنم ولی حیف که دیگه پولی ندارم که باهاش کار کنم.

حالا به نظر شما این منطقی هست که خداوند این شخص رو مجازات کنه که چرا پنجاه میلیون تومان رو پروندی ؟

در واقع این شخص زمانی که آگاهی نداشت پول داشت. و زمانی که پول نداشت آگاهی داشت

و خداوند برای قضاوت این شخص باید شرایطی رو فراهم کنه که هم پول داشته باشه هم آگاهی.

نمیشه خداوند یک نفر رو معلول خلق کنه و ازش بخواد مثل انسان دو پا فعالیت کنه.

انسان اگر هزار سال هم موعضه و پند و اندرز بشنوه تا زمانی که به مرز خاصی از آگاهی و هشیاری نرسه تغییر نمی کنه

و این آگاهی ها نمی تونن حجت باشن برای اینکه خدا روز قیامت بهش بگه فلانی بهت گفت چرا گوش نکردی؟

برای گوش کردن باید گوش شنوا داشت. وقتی انسانی نمی داند گوش شنوا چیست که بخواهد داشته باشد یا نداشته باشد

دیگر چه فرقی میکند بقال سر کوچه با اون حرف میزند یا آیت الله بهجت ؟

دیگر چه فرقی میکند که چقدر علم دارد چقدر آگاه است.

شاید بپرسید مگر می شود کسی علم و آگاهی داشته باشد ولی گوش شنوا نداشته باشد ؟

من می گویم بله کاملا می شود.

همانطور که گفتم درک این مسائل نیاز به هشیاری و بیداری خاصی دارد تا منجر به تغییر انسان بشود.

مادربزرگ من یک اخلاق بامزه ای دارد. وقتی یک چیزی از کسی می خواهد جوری به طرف غر میزند

که انگار صد بار به او گفته و او حرفش را گوش نکرده. انتظار دارد ذهنش را بخوانی

مثلا صبح از خواب بیدار می شود آب می خواهد. یک دفعه می گوید: مسعود آخرش واسم آب نیوردی.

می گویم: مادربزرگ تو کی به من گفتی آب بیار که نیوردم ؟ الان اولین باره که داری بهم میگی.

انسانی هم جاهل دانا هست همینطور است. وقتی هشیاری ندارد. نمی شنود. نمی بیند. متوجه نمی شود.

و این بی انصافی است که خدا بگوید صد بار به تو گفتم حواست نبود.

خداوند زمانی باید انسان را عقاب کند که انسان با هشیاری ببیند ، بشنود ، آگاهی کامل که باعث تغییر می شود داشته باشد.

سپس راه کج را انتخاب کند. آنوقت خداوند حق دارد او را مجازات کند.

لطفا مطالبی که بیان کردم رو بررسی کنید و درستی و غلطیشون رو مشخص کنید.

متشکرم.[/][/]

گناه بزرگ من

با سلام .

جوانی 23 ساله هستم. یکم مذهبی بودم. تا پارسال که از طریق اینترنت با یه دختر آشنا شدم. 2 ماه با هم دوست بودیم. و بعد رابطه رو قط کردیم.

مشکل من اونجاس که تو اون مدتی که با هم دوست بودیم اگر چه اصلا هم رو از نزدیک ندیدیم ولی مرتکب گناه شدیم .

ینی من تشویقش کردم. که شرمنده ام. ا.س.ت.م.ن.ا کنه.

بعد از بهم خوردن رابطه من یه جوری شدم انگار که شهوت شده بود همه چیم.

تو اینترنت و چت با یه پسر صحبت میکردم که گفت اون خواهر کوچیکش رو میبره حموم. و اصلا هم نظری بهش نداشت.
ولی من تشویقش کردم به گناه. اونجور که من فهمیدم از اون کارا نکرده ولی خیلی ازش خواهش کردم تکرار نکنه . بعدا یه پیام داده بود که منم توبه کردم و دیگه تکرار نمیکنم

این دوتا حق الناس الان 1 ساله که خواب رو از من گرفته. توبه کردم. نزدیک به 9 سال .ا.س.ت.م.ن.ا کردم

خیلی زیاد اون کارا که من تشویق کردم اذیتم میکنه. از بچگی نماز هم میخوندم. تو این مدت همیشه سرنماز دعاشون کردم و هرکاری که کردم اگه ذره خوبی توش بوده گفتم ثوابش برای اونا.

الان من چیکارکنم.
ببخشید چه خاکی به سرم بریزم.
خدا من و نمیبخشه میدونم. اون حق رو چجوری جبران کنم. حق اونا رو.

تشکر از شما.

اگه تو جمع ممکن نیست تو خصوصی بهم بگید. ممنون

توبه یا بی عدالتی!؟

سلام
یک مساله ای خواستم مطرح کنم درباره کسایی که تو چند سال جوانی ونوجوانی انواع گناه کبیره رو انجام میدن (لواط،استمناء،دیدن فیلم وعکس مستجن و انواع گناه های به این شکل) وبعد که تو یک سن خاصی ازدواج میکنن و دیگه نیازی نمی بینن این نوع گناه ها رو انجام بدن اونا رو کنار میزارن وپیش خودشون میگن ماتوبه کردیم وگذاشتیم کنار(مثل کسی که اعتیاد به مواد مخدر داره وبعد چند سال میزاره کنار،درسته ترک کرد ولی عوارضش همیشه باهاش هست) پس این سوال پیش میاد که فرق این جوان با اونیکه این همه فشار روحی وجسمی رو تحمل کرده تا به گناه نیفته چیه منظور دقیقم اینکه یعنی اگه قرار باشه اون گناه های سنگین بخشیده بشه پس فرقش با یک جوان پاک چیه واین خودش یک نوع بی عدالتی میشه!
(بیشتر منظور جنبه های اخروی تا دنیوی)
ممنون

کارشناس بحث:سمیع