بی عدالتی

عدالت خداوند درباره احکام! (تناقض آیات و احکام)

سلام

یک سئوال من امسال به دلیل کنکور نمیخوام روزه بگیرم و در زمان دیگه ای بگیرم ! عدل خداوند میگه که به اندازه 30 روز باید در زمان دیگه ای انجام شود!
اما احکام چی میگه !؟ میگه به اندازه هر روز 60 روز که معادل میشه با 5سال عمر من!
این اسمش عدل هست؟! این اسمش همونی هست که خدا میگه اگر کسی کار بدی انجام دهد به همان اندازه او را مجازات میکنیم و هر کس کار خوبی انجام دهد 10 برابرآن پاداش میدهیم؟!

این آیه های مصداق عدالت خدا :
. "ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبید"؛ [1] این [عقوبت‏] به خاطر کار و کردار پیشین شما است، [و گرنه‏] خداوند هرگز نسبت به بندگان [خود] بیدادگر نیست(یعنی به عدالت رفتار می کند).
2. "شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ"؛ [2] خدا گواهى مى‏دهد که جز او هیچ معبودى نیست، فرشتگان و صاحبان علم نیز (بر این حقیقت) گواه هستند که (کارهاى خدا همه) بر عدل و داد استوار است و جز خداى عزیز و حکیم، هیچ معبودى نیست.

3. "إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِیما"؛ [3] در حقیقت، خدا به مقدار ذرّه‏اى ستم نمى‏کند (تمام رفتارهایش بر اساس عدل است) و اگر [آن ذرّه، کارِ] نیکى باشد دو چندانش مى‏کند، و از نزد خویش پاداشى بزرگ مى‏بخشد.

4. "إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‏ أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمیعاً بَصیرا"؛ [4] خدا به شما فرمان مى‏دهد که سپرده‏ها را به صاحبان آنها ردّ کنید و چون میان مردم داورى مى‏کنید، به عدالت داورى کنید. در حقیقت، نیکو چیزى است که خدا شما را به آن پند مى‏دهد. خدا شنواى بیناست.

5. "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ"؛ [5] اى کسانى که ایمان آورده‏اید، همواره براى خدا قیام کنید و از روى عدل و عدالت گواهى دهید. کینه و دشمنى با گروهى شما را به ترک عدالت وادار نسازد. عدالت کنید که به پرهیزگارى نزدیکتر است و از خدا بترسید که خدا از اعمال شما کاملا آگاه است.

6. "إِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطین"؛ [6] اگر داورى کردى، میان آنان به عدل داورى کن که خدا دادگران را دوست دارد.

7. "...وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ کِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُم..."؛ [7] بگو من به هر کتابى که خدا فرستاده ایمان آورده‏ام و فرمان یافته‏ام که در میان شما دادگرى کنم.

8. "قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَ أَقیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ"؛ [8] بگو، پروردگارم بر عدل و داد امر فرموده است و روى خود را در هر مسجد (هنگام عبادت و نماز) به سوى او کنید و او را بخوانید و دین خود را براى خدا خالص و پاک نمائید (و بدانید) بدانسان که در آغاز شما را آفرید (بار دیگر روز رستاخیز به همان وضع) بر مى‏گردید.

9. "وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ"؛ و براى هر امتى پیامبرى هست. هنگامى که پیامبرشان آمد، پس از اتمام حجت میان آنان به عدالت حکم می شود و هیچ گونه ستمى به آنان نخواهد شد. [9]

10. "وَ لَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ما فِی الْأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ"؛ [10] و اگر هر چه در روى زمین است، متعلق به کسى باشد که بسیار ظلم کرده است و بخواهد همه آن را فدا کند (تا از مجازات رهایى یابد) از او پذیرفته نخواهد شد و چون عذاب را مشاهده کنند، پشیمانى خود را نهان می دارند و میان آنها به عدالت حکم می شود و ستمى به آنان نخواهد شد.

افکار آزار دهنده‌ی دیوانه وار

انجمن: 

سلام . اومدم اینجا مشکل افکارمو حل کنم . اینم بگم تلاش کردم ، راهکار های مختلف رو امتحان کردم ولی نتیجه مطلوبی نگرفتم اگه هم گرفتم خیلی موقتی بوده .

نمونه هایی از این افکار :

1- من یه دانش آموزم و بعضی اوقات میبینم که دانش آموزی خیلی امتحانشو بد داده و حالش گرفتس و من اگه هم امتحانمو خوب داده باشم شادی نمیکنم و به روی دوستم هم نمیارم تا حالش بد تر نشهه . اما همین دوست بنده کافیه یه امتحان از من بهتر داده باشه ، تمام عقهده هاشو خالی میکنه و من میشم بمب انفجار . و هیچ حرفی نمیزنم و فقط متاسف میشم واسه این همه ساده بودن . ( خداوکیلی این انصاف و عدالته . آره خدا ؟ )

2- یکی از بزرگترین و آزار دهنده ترین مشکل من ، کم رویی ، خجالت و اجتماعی نبودن منه . به خدا قسم خیلی سعی میکنم اما نمیتونم خیلی گرم حرف بزنم و خیلی جون بکَنم بگم «سلام . خوب هستید ؟ سلامت باشید . » و این مشکل خودش مشکل های دیگری رو بوجود آورده مثلا اینکه من خیلی کار میتونم انجام بدم و در زمینه سایت و طراحی و خدمات کامپیوتری فوق العاده توانا هستم ولی نمیتونم داخل مدرسه به مسئولین بگم روی من حساب کنید و من میتونم تو این زمینه ها کمکتون میکنم . ( برای نمونه یه دانش آموز یه مسئولیت کامپیوتری میگیره انقدر خودش رو میگیره که حالم از بهش میخوره . و فکر آزار دهنده ی بعدی تو این مرحله هم اینه که پیش خودم میگم « چرا من باید از این بنده ی خدا بدم بیاد ؟ پس من آدم بدم و کینه ای هستم .)

و همینطور افکار چرت پشت سر هم . که یه دفعه میبینی سال ها گذشت و نتونستی برای زندگیت کاری کنی و همش این افکار آزارت میدادن .

3- یه مورد دیگه هم یادم اومد : سر امتحانات درسی من به اندازه ای استرس میگیرم که حد و اندازه نداره . به خدا ممکنه بدون استرس نمره ام بالای 17 بشه و عامل کم شدن نمره ی من ، تنبلی و درس نخوندن نیست ، بلکه استرسه . مثلا در نگاه اول میبینم یه سوال خیلی سخته و وقتی اطرافمو نگاه میکنم میبینم همه دانش آموزا در حال حل کردن سوالات هستند و این استرس من رو دو چندان میکنه .

تازه من انقدر کم رو هستم که فکر مراجعه به روانشناس به ذهنم خطور نمیکنه . چون نمیتونم مشکلم رو پیش مشاور بازگو کنم و باز نتیجه مثبتی نمیگیرم و نا امید تر میشم .

باز بخوایم همه ی این ها رو خلاصه کنیم میتونیم در عدم داشتن اعتماد به نفس خلاصشون کنیم .

4- گاهی یک سری از آدما رو میبینم و میگم خدایا چرا عادل نیستی ؟ چرا عدالت رو برقرار نکردی ؟ »»»»» این قسمت رو خوب توجه کنید :

پیش خودم میگم خدایا چرا به من زیبایی دادی ولی به فلانی ندادی . خدایا چرا فلان دانش آموز انقدر حرکاتش مبتدیانه و بچه گانه است که مورد تمسخر همه قرار میگیره .

و این اتفاقات و ( به نظرم بی عدالتی ها ) اعصابم رو داغون کرده . البته من همیشه خدا رو شکر کردم که زیبایی دارم ، پدر و مادرم دارم و ... ولی شبهه برا پیش اومده .

ممنون میشم من رو از این افکار نجات بدید .

توبه یا بی عدالتی!؟

سلام
یک مساله ای خواستم مطرح کنم درباره کسایی که تو چند سال جوانی ونوجوانی انواع گناه کبیره رو انجام میدن (لواط،استمناء،دیدن فیلم وعکس مستجن و انواع گناه های به این شکل) وبعد که تو یک سن خاصی ازدواج میکنن و دیگه نیازی نمی بینن این نوع گناه ها رو انجام بدن اونا رو کنار میزارن وپیش خودشون میگن ماتوبه کردیم وگذاشتیم کنار(مثل کسی که اعتیاد به مواد مخدر داره وبعد چند سال میزاره کنار،درسته ترک کرد ولی عوارضش همیشه باهاش هست) پس این سوال پیش میاد که فرق این جوان با اونیکه این همه فشار روحی وجسمی رو تحمل کرده تا به گناه نیفته چیه منظور دقیقم اینکه یعنی اگه قرار باشه اون گناه های سنگین بخشیده بشه پس فرقش با یک جوان پاک چیه واین خودش یک نوع بی عدالتی میشه!
(بیشتر منظور جنبه های اخروی تا دنیوی)
ممنون

کارشناس بحث:سمیع