توبه

درخواست راهنمایی برای رهایی از بیماری وسواس

انجمن: 

باعرض سلام وخسته نباشید.آدما بعضی وقت ها تو زندگیشون اشتباهی میکنن که جبران اون اشتباه کارساده ای نیست.توروبه خدایی که میپرستین توروبه امام حسین کمکم کنین.من پسری۲۲ساله هستم.ازبچگی کلاس قرآن میرفتم،مهم ترین چیزها تو زندگیم نماز وروزه هام بود.تااینکه دوم دبیرستان راه رو اشتباه رفتم وازمسیر درست منحرف شدم.ازدوم دبیرستان شروع به دیدن فیلم های بد وخودارضایی کردم.بخداقسم به عاقبت کارم اصلا فکرنمیکردم.بادست نجس به همه جادست میزدم وفرش ومبل وبالشت وهمه چیز رونجس میکردم.اصلا هیچ چیزبرام مهم نبود.نمیدونم واقعاچرااینقدر احمق بودم.ازهمه چیزافتادم وتمام نماز وروزه هام ترک شد،خانوادم روفراموش کردم وروز به روز بدبخت ترشدم.چندبارتوبه کردم اما بازهم توبه شکستم تااینکه ازدوسال پیش دچاربیماری وسواس شدم.ازدست نزدن به وسایل خونه واطرافیانم و...شروع شد تاالان که تنها آرزویی دارم بتونم نیم ساعت بدون بدبختی ازدرخونه برم بیرون.هربارتوبه میکردم که دیگه گناهم روتکرار نکنم،ولی وقتی به جایی توخونه دست میزدم میگفتم من که نجسم وهمه جانجس وراه برگشت ندارم،ولش کن بزارکارم رو ادامه بدم.وسواس من به قدری شدید شده که الان لیوان آبی که میخورم میدونم دارم آب نجس میخورم.غذاهامون نجسه،ظرفا،دست وپای پدر ومادرم،سقف خونه،پریز برق،تلویزیون و...گوشی موبایلم رو اینقدر شستم که سوخت.الان چندماه هست تحت درمان روان شناس وروان پزشک هستم.همه فکرمیکنن من بخاطر وسواسم دست به چیزی توخونه نمیزنم.اما من نادون بادست نجس بخداقسم به خیلی جاها دست زدم وبقیه خانواده هم بادست زدن انتقال میدادن به جاهای دیگه ومن نادون خیلی جاها رونجس کردم.به امام حسین اصلا فکر این روزا نبودم.حالا چندماه میشه که اکثر اوقات توخونه هستم ونمیتونم جایی زیاد برم.اگرقرار باشه تا دم در برم باید دوش بگیرم.به کسی دست نمیزنم.بعضی وقت ها حموم من به۶ساعت طول میکشید الان کمترشده ولی تعداد زیاد.امابخداقسم ازکارام پشیمون هستم ودیگه نمیخوام تکرارشون کنم.ای کاش خدا یکبار دیگه بهم فرصت میداد وخونه ووسایلی روکه نجس کردم پاک حساب میکرد.بخداقسم برای همیشه توبه میکردم.بخداقسم آرزوی مرگ دارم وقتی نمیتونم تا دم در برم،نمیتونم به نمک پاش دست بزنم.هرروزشاهد گریه های مادرم هستم.میگن خدامهربونه ومیبخشه...میدونم اشتباهم خیلی بزرگ بوده ولی هیچ جایی برگشتی نیست...فقط یکباردیگه؟یعنی باید تاآخرعمرم کثیف بمونم.وهرروز تواین لجن زاربیشتر فرو برم وازالان خودمو جهنمی بدونم؟بخدا من اشتباه کردم.غلط کردم.توبه میکنم.توروخداکمکم کنین،من نمیتونم کل وسایل خونه و دست پای همه وخونه همه رو بشورم.خدافقط میشه اینبار منو ببخشه،بخداقسم توبه میکنم وبرمیگردم...حقیقت تازگی ها وسواس داشتم روی آب هایی که درطول روز ازم خارج میشد،اصلا بدم میومد وحس نجاست میکردم.تااینکه بادفتر آیت الله وحید صحبت کردم وگفتن هرآبی ازم درطول روز خارج بشه پاکه وکل خونه هم پاک هست....امامن احمق نمیدونم چرانتونستم قبول کنم ودوباره برگشتم به همون آدم سابق.ازصبح بلند شدم تو ذهنم میگه اونا که ندیدن تو چقدر کثیف بودی وهمه جا رو نجس کردی واونا متوجه نشدن که میگن پاک هست.بخدا دیگه فرق بین شک ویقیین رونمیفهمم.دارم دیونه میشم اما الان چندروزه توبه کردم وسرقولم بخدا وایستم،فقط توروخدا بهم بگین میشه خدایکباردیگه خونه ووسایلم رو پاک حساب کنه ازامروزتا بتونم زندگی کنم،توروخدا ناامیدم نکنین دنیابرام جهنمه.بخدا آرزوی مرگ دارم،غلط کردم توروخداکمکم کنین.

دومین و سومین قدم در سیر و سلوک الهی؟!

با عرض سلام خدمت شما کارشناس الهی
بارها شنیده ایم که اولین قدم در مسیر خودسازی توبه و دوری از گناهان است.
سوالم این است که دومین و سومین قدم در این مسیر چیست؟

جبران گناه ظلم به حیوانات

سلام.
واقعا برای خودم متاسف هستم و از خودم بدم میاد عذاب وجدان شدید دارم و آرزوی مرگ می کنم.کمکم کنید خواهشا.
من چند مورد حیوان آزاری در کودکی انجام دادم و تو زندگیم احساس می کنم یقه ام را گرفته و بلاهای غیرمنتظره به سرم میاد.به شرح زیر:
- در کودکی جوجه اردک مادر بزرگم رو به خیال اینکه باید بخوابد گردنش را شکستم و مرد!
- در دوران دبستان گربه ای با فرزندش در پشت بام خانه بودند و من بچه گربه رو از پشت بام ناخودآگاه از سر شیطونی به پایین انداختم.نمرد اما از خانه مان کلا رفت و مادرش هم دیگر پیدا نشد!
- گنجشک هایی در خانه ی ما سوراخی پیدا کرده بودند یک روز گنجشک مدام چیزی در دهان داشت نمی ذاشتم به لانه برود.بعد چند روز یک جوجه ی تازه از تخم درآمده مرده افتاده بود در زمین و فهمیدم این ها بچه داشتن و جلوی غذا بردنشون رو گرفته بودم.گنجشک ها دیگر پیدا نشدند!
- دو یاکریم در خانه ما تخم گذاشته بودند و من تخم آن ها برداشتم و شکست دیگر یاکریم ها پیدا نشدند!

من خیلی شیطون بودم و وقتی این کارها یادم اومد و بزرگتر شدم اندوه شدیدی از کارهام منو فرا گرفت.نمی دونم چیکار کنم.یک روز به سایت آقای مکارم شیرازی نامه زدم و سوال پرسیدم گفتند مقداری پول صدقه بده.اینکارو کردم اما دلم آرام نمی گیره و زندگیم انگار گله های کور داره.خواهشا به دادم برسید من در اثر شیطونی کودکانه و حماقت این کارها رو کردم و به شدت پشیمانم.

چطور جبران کنم این کارها رو؟

راه ترک گناه برای همیشه

سلام.خیلی دیدم راهکار میدن برای ترک گناه . اینا درستن و قبولشون دارم. ولی تضمین نیست که تا آخر گناه نکنم.بله عاقبت هیچ کس معلوم نیست ولی این معنیش این نیست که دست روی دست بگذاریم و منتظر رحمت الهی باشیم.باید حرکتی از خود نشان دهیم.
بعد ازاینکه به لطف خدا این توفیق را داشتیم که ترک گناه بکنیم (البته من فعلا گناهان را ترک نکردم) چطور این نعمت ارزشمند و بسیار بزرگ را با دوام سازیم؟بله می دانم شکر گزاری.ولی فکر نکنم این تنها راه باشد که تا آخر عمر باتقوا بمانیم.
بعد از این مقدمه راه ترک گناه برای همیشه تا آخر عمر چیه؟

خسته و درمانده از گناه ، به پایان راه رسیدم!

سلام . من جوانی 18 ساله دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر هستم و شهرستان درس میخونم .

مدتهاست اسیر خودارضایی هستم شاید ۵ سال شاید بیشتر . هر آنچه داشتم و نداشتم رو از دست دادم .

دیگه هیچ امیدی ندارم هزاران هزار بار سعی کردم کنارش بزارم . هزاران راه رو امتحان کردم . تو یه دوره ای به موفقیت چشمگیر رسیدم و دست خدا رو حس میکردم که داشت منو هدایت میکرد ولی الان روز و شبم بی معنیه . زندگی زورکی شده واسم .

از خدا گلایه دارم که چرااااا پس کمکم نمیکنه؟؟؟؟؟؟؟؟ میخواد جهنمیم کنه ...

ظاهرا این دنیا هیچ قانون و حساب کتابی نداره و هرکی بی قید و بند تره موفق تره و خداهم هواشو بیشتر داره .

بواسطه این گناه شدیدا افسرده شدم و از زندگیم ذره ای لذت نمیبرم . اعصابم داغونه قبلا کتاب میخوندم و ورزش‌میکردم و به طرز عجیبی تا یک ماه خودمو نگه میداشتم . یادمه یه بار از امام رضا کمک خواستم و بعدش تا یک ماه آرامش داشتم و خودم زدم خرابش کردم .

دیگه حتی امام رضا هم دوستم نداره . گناه قلبمو سیاه کرده . دیگه حتی ب وجود خدا هم شک کردم .

دیگه خسته شدم شبها با گریه میخوابم روزها شمارش روزهای پاکی از گناه رو میکنم و بدون هدف و علاقه زورکی درس هامو پاس میکنم .

خدایا به چه زبونی بگم غلط کردم ... چرا انقدر زندگیم بی برکت شده قبلا من خونوادمو خواهرمو و مادرمو از لحاظ روانی کمک میکردم ولی الان شدم یک فرد بی تفاوت احمق آشغال بیشعور ...

جز استمنا حتی به کسی بد نگاه نمیکنم ... اخه چرا خدا کمکم نمیکنع .

یه نفر بهم میگفت هیچ اتفاقی اتفاقی نیست و این جهان حکمت داره پس حکمت این درد کوفتی من چیه ؟؟

آه از نهادم بلند شده اعصابم خرده دیگه ثبات ندارم دیگه هیچ دغدغه ای ندارم ..

نمیدونم چرا اومدن اینجا پست بزارم برای کمک اومدم یا همدردی ولی من اگه ۴۰ روز هم گناه نکنم که محاله مطمئن نیستم حالم خوب شه .

خدایا برگردون معصومیت از دست رفته مو ....

اقرار به گناه در نزد نفس

انجمن: 

سلام
میخواستم بدونم که اقرار به گناه نزد خود آدم جزو اقرار به گناه نزد غیر از خداوند محسوب میشه؟
چون این مطلب رو میدونم که اقرار به گناه نزد غیر خداوند خود نوعی گناهه!

تقویت اراده و توبه واقعی

سلام خسته نباشید
نمیدونم چرا هر موقع توبه میکنم حدود یک هفته بعد متاسفانه میشکونمش , امسالم سال خیلی مهمیه برا من چون کنکور دارم
و وقتی گناه میکنم عذاب وجدان میگیرم و نمیتونم بعدش درس بخونم
میخواستم بپرسم برای تقویت ارادم تو توبه چیکار باید بکنم تا توبم حقیقی باشه ؟
پیشاپیش مرسی از پاسخ جامعتون@};-
گل

سوالی در مورد آیه توبه در سوره نساء

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
در مورد آیه ۱۷ ام سوره نسا که در مورد توبه است، اشاره شده که ( با حصر انما) خداوند فقط بر کسانی توبه می کند ( توبه آنها را می پذیرد) که گناه آنها از روی جهالت بوده باشد و به فاصله کمی توبه می کنند.پس کسانی که عمدا گناه می کنند و بعدا توبه می کنند راهی برای بخشش ندارند.
آیا این برداشت از آیه صحیح است؟
در صورت صحت ، تکلیف گناه کسانی که مشمول آیه نیستند ولی توبه یا قصد توبه می کنند چیست?
المیزان را خواندم ولی در تو در توی جملات آن چیزی نفهمیدم.