وسواس فکری و عملی

وسواس و یقین

انجمن: 

سلام علیکم.
بنده بیش از یک سال هست که دچار وسواس هستم و وسواس بنده در طی ۷ ماه اخیر شدت گرفته.بنده مشکلی که دارم بعلاوه وسواس ، احکام فرد وسواس و مشکلاتی که به همراه داره هست که عرض میکنم.اولین مشکل بنده این هست که از هرکسی نمی تونم احکام رو بپذیرم.حتی مراکزی که تایید شده هستند برای برخی ، بنده به پاسخ احکام شرعی این افراد نمی تونم اعتماد کنم.بنده می دونم فرد وسواس نباید به یقینش در طهارت و نجاست اعتنا کنه اما اینکه هر یقینی رو بهش اعتماد نکنه نمی تونم بپذیرم.بنده مثالی عرض می کنم.بنده با چشم خود دارم خون لخته شد زیر پوست رو می بینم و در همین رابطه سوالی از یکی از آقایون پرسیدم و ایشون ندیده اصرار داشتند به بنده بیان کنند که ممکن هست رب گوجه فرنگی یا هندوانه باشه! و بنده با توجه به محدودیت هایی که دارم نمی تونم از دفتر مرجعم هر زمان که نیاز داشتم سوالات خودمو بپرسم.بنده به روانشناس بالینی به صورت حضوری مراجعه داشتم اما تاثیر چشم گیری نداشته.مشکل دیگری که دارم این هست که افرادی که می تونم بهشون اعتماد کنم بیان کردند که به یقین خود اعتماد نکن و بنده یقین هایی که با فکر کردن حاصل میشه رو به صورت کامل کنار گذاشتم و اعتنا نمیکنم.اما یقین هایی که با چشم می بینم رو واقعا نمی تونم زیر پا بذارم!چطور بنده یقینم رو کنار بذارم؟به تازگی هم از شدت وسواس در بینایی و بویایی ظاهرا دچار مشکل شدم به این صورت که بنده با چشم خون رو می بینم و وقتی به افرادی که وسواس ندارند همون خون رو نشون میدم بیان می کنن که نه تنها خونی نمی بینن بلکه اصلا رنگ قرمزی هم وجود نداره.دفتر مرجع تقلید بنده هم فرمودن یقین هایی که به صورت وجدانی هست رو که نمیشه اعتنا نکرد و روانشناس بنده هم در طریقه خوندن نماز و وضو حکم فقهی می دادن که دفتر مرجع تقلید بنده برخی رو پذیرفت و برخی رو نپذیرفت و این بر عدم اعتماد بنده به افراد اضافه کرد.بنده حجت رو دفتر مرجع تقلیدم قرار دادم و هر چیزی خلاف در احکام فقهی خلاف بیان دفتر مرجع تقلیدم باشه حکم به اشتباه بودنشون میکنم ولو اینکه از معتمدین این احکام رو بشنونم.در واقع وسواس یک بی اعتمادی برای بنده به همراه داشته که حاصل این بی اعتمادی این شده که بنده حتی گاهی نمی تونم به افرادی که با دفتر مرجع در تماس هستند و از شاگردان برجسته مرجع تقلید هستند اعتماد کنم در احکام فقهی.از طرفی بنده خودم میدونم که اگر به برخی از یقین ها اعتنا نکنم قطعا درمان میشم و در واقع بین فتوای مرجع تقلید و نظر روانشناس و تشخیص خودم دچار تضاد شدم و این تضاد باعث میشه این وسواس شدت پیدا کنه.ممنون میشم اگر از بُعد فقهی و روانی این موضوع رو بررسی و راهنمایی بفرمایید

وسواس و اجابت مزاج

انجمن: 

سلام وقتتون بخیر ...
میخواستم موضوعی رو درمیون بزارم که شخصا کمی در مطرح کردنش اکراه دارم می بخشید
من د رسن ۱۵ سالگی به علت تنبلی کردن برای اجابت مزاج در کمال نا باوری دچار ناخودداری شدم
با وجود اینکه خیلی سال از اون موضوع میگذره یادآوریش موجب پریشان خاطری و همچنین وسواس الکی به وسایل آن دوره شده
خودمو خیلی سرزنش می کنم که چرا این اتفاق افتاد مثلا این دیدگاه دارم که هیچ شخص سالم بزرگسالی این اتفاق براش پیش نیومده ....
کمک کنید از این حس منزجر کننده راحت بشم
باتشکر

رهایی از وسواس

انجمن: 

با سلام خدمت شما بنده مدت زیادی هست وسواس فکری و عملی دارم طوری که دائم همه چیز چک میکنم دارو هم مصرف می کنم کمی خوب میشم اما اگه دارو نخورم وسواسی میشم می خواستم بدونم آیا ذکر یا دعای هست که بهم کمک کنه با تشکر از شما

درخواست راهنمایی برای رهایی از بیماری وسواس

انجمن: 

باعرض سلام وخسته نباشید.آدما بعضی وقت ها تو زندگیشون اشتباهی میکنن که جبران اون اشتباه کارساده ای نیست.توروبه خدایی که میپرستین توروبه امام حسین کمکم کنین.من پسری۲۲ساله هستم.ازبچگی کلاس قرآن میرفتم،مهم ترین چیزها تو زندگیم نماز وروزه هام بود.تااینکه دوم دبیرستان راه رو اشتباه رفتم وازمسیر درست منحرف شدم.ازدوم دبیرستان شروع به دیدن فیلم های بد وخودارضایی کردم.بخداقسم به عاقبت کارم اصلا فکرنمیکردم.بادست نجس به همه جادست میزدم وفرش ومبل وبالشت وهمه چیز رونجس میکردم.اصلا هیچ چیزبرام مهم نبود.نمیدونم واقعاچرااینقدر احمق بودم.ازهمه چیزافتادم وتمام نماز وروزه هام ترک شد،خانوادم روفراموش کردم وروز به روز بدبخت ترشدم.چندبارتوبه کردم اما بازهم توبه شکستم تااینکه ازدوسال پیش دچاربیماری وسواس شدم.ازدست نزدن به وسایل خونه واطرافیانم و...شروع شد تاالان که تنها آرزویی دارم بتونم نیم ساعت بدون بدبختی ازدرخونه برم بیرون.هربارتوبه میکردم که دیگه گناهم روتکرار نکنم،ولی وقتی به جایی توخونه دست میزدم میگفتم من که نجسم وهمه جانجس وراه برگشت ندارم،ولش کن بزارکارم رو ادامه بدم.وسواس من به قدری شدید شده که الان لیوان آبی که میخورم میدونم دارم آب نجس میخورم.غذاهامون نجسه،ظرفا،دست وپای پدر ومادرم،سقف خونه،پریز برق،تلویزیون و...گوشی موبایلم رو اینقدر شستم که سوخت.الان چندماه هست تحت درمان روان شناس وروان پزشک هستم.همه فکرمیکنن من بخاطر وسواسم دست به چیزی توخونه نمیزنم.اما من نادون بادست نجس بخداقسم به خیلی جاها دست زدم وبقیه خانواده هم بادست زدن انتقال میدادن به جاهای دیگه ومن نادون خیلی جاها رونجس کردم.به امام حسین اصلا فکر این روزا نبودم.حالا چندماه میشه که اکثر اوقات توخونه هستم ونمیتونم جایی زیاد برم.اگرقرار باشه تا دم در برم باید دوش بگیرم.به کسی دست نمیزنم.بعضی وقت ها حموم من به۶ساعت طول میکشید الان کمترشده ولی تعداد زیاد.امابخداقسم ازکارام پشیمون هستم ودیگه نمیخوام تکرارشون کنم.ای کاش خدا یکبار دیگه بهم فرصت میداد وخونه ووسایلی روکه نجس کردم پاک حساب میکرد.بخداقسم برای همیشه توبه میکردم.بخداقسم آرزوی مرگ دارم وقتی نمیتونم تا دم در برم،نمیتونم به نمک پاش دست بزنم.هرروزشاهد گریه های مادرم هستم.میگن خدامهربونه ومیبخشه...میدونم اشتباهم خیلی بزرگ بوده ولی هیچ جایی برگشتی نیست...فقط یکباردیگه؟یعنی باید تاآخرعمرم کثیف بمونم.وهرروز تواین لجن زاربیشتر فرو برم وازالان خودمو جهنمی بدونم؟بخدا من اشتباه کردم.غلط کردم.توبه میکنم.توروخداکمکم کنین،من نمیتونم کل وسایل خونه و دست پای همه وخونه همه رو بشورم.خدافقط میشه اینبار منو ببخشه،بخداقسم توبه میکنم وبرمیگردم...حقیقت تازگی ها وسواس داشتم روی آب هایی که درطول روز ازم خارج میشد،اصلا بدم میومد وحس نجاست میکردم.تااینکه بادفتر آیت الله وحید صحبت کردم وگفتن هرآبی ازم درطول روز خارج بشه پاکه وکل خونه هم پاک هست....امامن احمق نمیدونم چرانتونستم قبول کنم ودوباره برگشتم به همون آدم سابق.ازصبح بلند شدم تو ذهنم میگه اونا که ندیدن تو چقدر کثیف بودی وهمه جا رو نجس کردی واونا متوجه نشدن که میگن پاک هست.بخدا دیگه فرق بین شک ویقیین رونمیفهمم.دارم دیونه میشم اما الان چندروزه توبه کردم وسرقولم بخدا وایستم،فقط توروخدا بهم بگین میشه خدایکباردیگه خونه ووسایلم رو پاک حساب کنه ازامروزتا بتونم زندگی کنم،توروخدا ناامیدم نکنین دنیابرام جهنمه.بخدا آرزوی مرگ دارم،غلط کردم توروخداکمکم کنین.

وسواس؛ مشکل بنیادی در وضو !!

انجمن: 

با عرض سلام خدمت همه دوستان عزیز

متاسفانه وضویی که من میگیرم مشکل دار و به قولی سخته !

من در ابتدا کل پاهایم را میشویم و سپس بعد از آن شلوار خود را عوض میکنم

و دلیل اینکارم این است که اطمینان دارم در پاهام مقداری ادرار است

و هر موقع که وضو میگیرم کل زیر ظرف شویی و فرش پر از آب میشود !

بعضی اوقات فکر میکنم اگر در سفری یا جایی بودم چگونه وضو بگیرم ؟!؟؟؟

حتی صدای خانواده هم در آمده است !!!!

دیگر از وضو گرفتن خسته شده ام ........اینقدر این روش را تکرار کرده ام که امروز را کلا نماز نخواندم !

واقعا مانده ام چه کنم ....بخاطر همین وضو کم کم دارم از خدا دور میشوم

و دیگر نماز خواندن برایم سخترین کار دنیاست !!!!!!!!!!

با تشکر@};-@};-@};-

سوال های غیر منطقی در مورد یگانگی خدا که به ذهن می آید

انجمن: 

با سلام خدمت کارشناسان عزیز و تشکر بابت زحماتی که می کشید.

راستش من بیشتر ازیک سال هست که تلاش کردم خودمو به خداوند متعال نزدیک کنم. کاملا شهوت رو کنترل کردم و شکر خدا در خیابان نگاه به هیچ نامحرمی نمیکنم. دستورات خداوند متعال مبنی بر انفاق و صدقه. نماز. روزه و دعا و ذکر هم انجام میدهم. ولی یک جای کار من لنگ میزند. همه جا می گویند شیطان وقتی نتواند از راه نفسانی و شهوت انسان را گمراه کند به سراغ اعتقادات انسان میرود و حتی اجازه میدهد انسان مدتی خدا را عبادت کند بعد به یکباره حملات خود را شروع میکند. من احساس میکنم دقیقا به چنین مشکلی خوردم.
الان مدتی هست سوالات چرت و پرت به ذهنم می آید
بدبختی اینجاست که اگر نتوانم به آنها جواب کامل بدهم احساس میکنم اعتقاداتمو دارم از دست میدهم این سوالات همه در مورد یگانگی خداوند است و اصلا در وجود داشتن خداوند هیچ مشکلی ندارم.
و حالا سوالات
1- اگر یک خدای اصلی و اولی باشد و فقط یک خدای دومی خلق کرده باشد و از این خدای دوم خواسته باشد که او را بپرستد ولی مخلوقات خدای دوم می توانند خودش را یعنی خدای دوم را بپرستند جواب چیست؟
2- اگر یک خدای اصلی باشد و یک خدای دومی خلق کرده باشد و به خدای دوم بگوید باید منو بپرستی و هر چی هم خلق کردی باید منو بپرستند جواب چیست. حال مثلا اگراین خدای دوم تمرد کند و به مخلوقات خودش بگوید کسی مرا خلق نکرده و شما باید مرا بپرستین. و خدای اول هم کاری نکند و مثلا بگوید صبر میکنم شاید خدای دوم از تمرد برگردد جواب چیست؟
اینها نمونه سوالاتی هست که من برای همه آنها جواب داشته و دارم ولی نمیدونم چرا ول کن من نیستن. کاملا میدانم سوالات غیر عقلی هستند با این وجود تمنا میکنم شما به عنوان انسانی خارج از چارچوب فکری من به این دو سال من جواب بدین تا جواب شما را با جواب های خودم مقایسه کنم و در آخر هم منو بابت کنار گذاشتن این فکر های غلط یاری کنید. با تشکر فراوان

سوال مهم در مورد احکام جنابت در بانوان

با سلام
بنده خانم بارداری هستم که سابقه وسواس فکری هم دارم.از نظر مالی توان انجام مشاوره روانشناسی رو ندارم و با مطالعه به این نتیجه رسیدم که مشکل فعلی من با دانستن احکام مربوطه تقلیل پیدا میکنه.
معمولا بعد از افکار ناخواسته و بسیار گذرای جنسی در مورد غریبه ها احساس انقباض واژن (حالتی شبیه به ارضای جنسی) داشته و بعد از هر بار چک کر دن هیچ مایعی خارج نشده بوده.
اما می ترسم که غسل به گردنم باشه و اگر نکنم کثیف باشم یا آسیبی به عزیزانم بزنم. حتی گاهی فکر می کنم که من تافته جدا بافته هستم و ممکنه بدون خروج منی و اوج لذت جنب شده باشم. البته برای ادای نماز این عذاب وجدان رو ندارم و قبول بودنش رو به خدا میسپارم.
در مورد تحریکات جنسی هم همیشه شکاک هستم و اصلا نمی دونم چه حکمی دارن.
اگر نیاز به ذکر نام مرجع تقلیدم بود یا توضیحات بیشتری بود بفرماییدد تا خدمت کارشناس محترم ارسال نمایم
بسیار بسیار ممنونم و التماس دعا

وسواس فکری در نماز

انجمن: 

سلام خسته نباشین
من متاسفانه دچار وسواسی فکری شدم که میدونم گناه نیست و نباید بهش توجه کرد تا از بین بره. منظورم افکار توهین به مقدسات هست که ناخوداگاه به ذهنم خطور میکنه.
اما این افکار به محض اینکه میخوام نماز بخونم و حین نماز به ذهنم وارد میشه
و من بارها و بارها نمازمو میخونم
دیگه نماز خوندن سخت شده برام.
میدونم باید فکرمو به مورد دیگه و کار دیگه ای مشغول کنم
اما سر نماز که نمیتونم
لطفا راهنماییم کنین. نمیتونم به روانشناس مراجعه کنم
ایا این افکار نماز رو باطل میکنه؟
ممنوم

وسواس فکری و عملی

انجمن: 

با سلام. من دچار وسواس فکری و عملی هستم. کار هایم بر اساس اعداد و افکار مزاحمم می باشد. برای مثال اگر بخواهم نرم افزاری را نصب کنم حتما ۵ یا ۷ بار باید آن را درون دی وی دی درایو قرار داده و دوباره خارج کنم. و یا هنگام انجام کاری برای مثال همین نصب نرم افزار و یا موارد دیگر در دنیای واقعی فکری ناراحت کننده یا بسیار زشت و یا غیر انسانی و کارهایی که هرگز انجام نداده و نخواهم داد وارد مغزم می شود. و من نیز بالطبع پیش خودم میگم کاری که بار این فکر شروع شود شگون ندارد و دوباره آن کار را تکرار می کنم. بعضا ممکن است آن کار چندین بار تکرار شود. این وسواس های فکری و عملی دارد مرا زجر می دهد. لطفا کمکم کنید.