معجزه

آیا اثر خاص برخی آیات قرآن صحت دارد؟

انجمن: 

سلام
بنده شنیده بودم که رزمندگان در زمان دفاع مقدس به برخی آیات قرآن از جمله آیاتی از سوره یس مثل "و جعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سدا ..." استمرار می کردند و به سمت دشمن می رفتند و کسی اونها رو نمی دید...
یا مثلا دعای "ربنا هب لنا من ازواجنا و ..." که می گن به شدت در کمک های غیبی برا همسر یابی خوب و ازدواج کمک می کنه...
از فردی شنیدم که گفته بود بهتره خانومها بر سوره یوسف استمرار نکنن و ...
برخی ها از جمله اگر اشتباه نکنم آیت ال... بهجت به این موارد اشاره های زیادی می کردند و مثلا می گفتن سوره کافرون بر کنترل خشم خوبه و یا آیات آخر سوره کهف اگر اشتباه نکنم بر بیدار شدن از خواب برا نماز و ...خوبه..
سوالم اینه آیا به صورت سندی و یا به هر حال به صورت موثقی، سوره ها یا آیات خاص قرآن خواص منحصر به فردی دارند؟ بانکی از این سوره ها و یا آیات و خواصشون هست که بسیار موثق باشه که بتونم ببینمشون؟
آیا اجابت به شرط استمرار بر آیات یا سوره های خاص نیاز به داشتن شرایطی خاص داره؟
و کسی هم جوابی از این روش ها گرفته؟؟؟
ممنون...

آیا در مورد حکمت معجزه ای خاص، می توانم از خدا یا ائمه علیهم السلام جوابی بگیرم؟

سلام
حقیقتش در سال 85-86 یه معجزه ای از طرف امام رضا (ع) برام اتفاق افتاده بود که البته نیمه کاره رها شد و برام فایده ای جز حسرت نداشت.
موضوع از این قرار بود که چند سال قبلش (سال 79) در مشهد از امام (ع) سر دعا، همسری رویایی و ایده آل با صلاحدید خودشون رو برای آینده ام درخواست کرده بودم و به صورت ناگهانی اون فرد وارد زندگیم شد و همکلاسی دوران دانشگاهم شد و بنده کمی ضعف ایمانی داشتم و در نهایت نتونستم به سمتشون برم و با ایشون ازدواج کنم و ایشون هم با فرد دیگری ازدواج کرد. البته سعی کردم، ولی خوب نشد! وقتی من سمت ایشون می رفتم تا در مورد علاقه صحبت کنم، ایشون به بنده سر بهانه های مختلف جواب رد می دادند و وقتی فکراشونو می کردند و به بنده چراغ سبز نشون می دادند، بنده از روی ضعف ایمانی و ترس از ورود به یه جریان مهم و غرور و ... بی اعتنایی می کردم.

در مورد اطمینانم از اینکه فرد مد نظر همون آدم بود یا نه، اون زمان شبی بعد از نماز عشا سر سجده از خدا خواهش کردم حکمت این موضوع رو به من بگه که اون فرد کی هست و همون شب خواب مشهد و ضریح امام (ع) رو دیدم و فرد مد نظر جلوی ضریح بود و بعد از بیداری فهمیدم این موضوع به دعای مد نظر ربط داره.

حالا از شما می پرسم:
آیا واقعا راهی هست که به صورت سوالی جوابی، حکمت موردی همچون اینو از خدا یا ائمه علیهم السلام بپرسم و خدا یا ائمه پاسخگوی من برای درک حکمت باشه؟
چون حقیقتش بعد از چند سال هنوز درگیری فکریشو دارم. مخصوصا که دیگه نمی تونم با هیچ کسی ازدواج کنم. چون مورد مد نظر تاثیر روحی بدی روی من گذاشته و از طرفی دیگه نمی تونم به راحتی از کسی خوشم بیاد.
ممنون.

قرائت کربلائی کاظم ساروقی چیزی را ثابت نمی کند

انجمن: 


با سلام و احترام

قرائت کربلائی کاظم ساروقی چیزی را ثابت نمی کند

اول اینکه طبق تعریف معجزه، این کار معجزه نیست. دوم اینکه اگر کرامت باشد، کرامتش چیزی را اثبات نمی کند و حجت شرعی محسوب نمیشود.
وقتی قرآن به تواتر به ما رسیده است پس نیازی به قرائت کربلایی کاظم نیست مگر اینکه قبول کنیم قرآن متواتر نیست یا هنوز برای ما تواتر قرآن اثبات نشده باشد که با این فرض هم معلوم نیست با این کرامت چیزی ثابت شود یا خیر ؟
می گویند قرائات قرآن تواتر ندارد از طرفی می گویند کربلایی کاظم بر طبق روایت حفص از عاصم قران می خواند
اگر کرامت کربلایی کاظم واقعا چیزی را اثبات می کند باید قرائات دیگر قرآن را کنار گذاشته و باطل بدانیم اما کسی چنین کاری نکرده است بنابراین این کرامت چیزی را ثابت نمی کند.
اگر قبول کنیم که این کرامت قرائت درست و واقعی پیامبر را ثابت می کند پس باید قرائات دیگر را درست ندانیم اما کسی چنین نتیجه ای نگرفته است.
همچنین اگر کربلایی کاظم به روایت حفص، قرآن خوانده است پس اختلاف روایت حفص با سایر قرائات، خصوصا اختلاف روایت حفص با قرائت متواتر را چه کنیم ؟ در موارد اندکی ، قرائت حفص از عاصم مخالف قرائت متواتر است.
آیا تواتر را قبول کنیم یا قرائت کربلایی کاظم ساروقی را ؟
اگر فرض کنیم کربلائی کاظم تنها یک قرائت را اثبات کرده است پس نمی توان قرائات دیگر را باطل خواند.
پس چرا برخی علما و برخی دین داران بیخودی این قرائت را دستاویز بطلان سایر قرائات می دانند ؟ و بزرگش می کنند ؟

هم چنین به نظر شما کرامت کربلائی کاظم حجت شرعی بر درستی قرائت قرآن است ؟ یعنی اگر کربلائی کاظم ساروقی با قرائتی قرآن می خواند که در هیچ قرآنی وجود نداشت ، شما قبول می کردید ؟ و کرامت او را دلیل و حجت شرعی می دانستید ؟
من دو نتیجه می گیریم ( تا تقابل در تاپیک شکل گیرد و بحث جریان پیدا کند )
کرامت کربلایی کاظم ساروقی، درستی قرآن و قرائت او را ثابت نمی کند. و حجت شرعی محسوب نمی شود.
کرامت کربلائی کاظم ساروقی، نادرستی قرائات دیگر را ثابت نمی کند و حجت شرعی محسوب نمی شود.

درخواست معجزه برای اینکه ثابت شود خدا وجود داره ، چه ایرادی داره؟

سلام .
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...
اگر احساس میکنین که ممکن هست این موضوع در سایت مطرح نشه بهتر باشه ... همین کار رو انجام بدین ...

مدت زمان زیادی هست که در درون این سایت و سایتهای دیگه و تحقیق و تفحص به نتیجه ای در مورد وجود خدا نرسیدم ... از طرفی یکی از بزگترین دقدقه های من این هستش که واقعا جواب این سوال رو پیدا کنم ...

از این رو من تصمیم گرفتم این آزمایش رو انجام بدم ... آزمایشی بسیار بسیار به نظره خودم سخت ...

مدت 1.5 سال یعنی از همین امروز تقریبا تا دی سال 1396 ...

تمام سعی خودم رو بکنم که جزو بهترین بنده های ایشان باشم ... مسیری که دین اسلام ترسیم کرده رو طی کنم ... و بهترین کارها رو انجام بدم ...

از لحاظ اعتقادی بر رویه خودم کار کنم .
سعی کنم هر روز روزه باشم .
سعی کنم هر شب نماز شب بخوانم .
سعی کنم هر روز صدقه بدهم .
سعی کنم هر روز کارهای خوب انجام بدم .
و ... یه جور خودکشی عقیدتی و عملی ...

و بعد از 1.5 سال دیگه انتظاری که داشته باشم این باشه که من برم وسط میدون آزادی ... و از خدا بخوام که من رو به مشهد ( مرقد امام رضا ) ببره ...
تا مطمئن بشم که واقعا مسیرم درست هست ...

من الان واقعا هیچ راهی برای اینکه بدونم خدا وجود داره یا نداره ندارم ... از طرفی هم واقعا برام مهم هست که بدونم .... وقتی کفار میرفتند پیش حضرت محمد و از ایشان تقاضای معجزه میکردند ایشان خیلی وقتها انجام نمیداند و علتش رو این عنوان میکردند که اگر معجزه هم براشون بکنم ... ایشان ایمان نمیآوردند ...

اگر من 1.5 سال خودکشی کنم ... و واقعا هم بخوام بدونم خدا وجود داره یا نداره چرا خدا نباید چنین

متشکرم .

آیا چنین تعبیری در زبان عربی سابقه دارد؟

سلام

آیا در زبان عربی چنین تعبیری سابقه دارد؟

در سوره صافات داریم

ترکنا علیه فی الاخرین
یا
ترکنا علیهما

سوال

آیا تعبیر
ترکنا علیه
در زبان عربی عصر نزول و یا قبل از آن و حتی بعد از ان استعمال شده است؟
البته با این توضیح که مرجع ضمیر علیه، انسان باشد.
ایا میتوان گفت چنین تعبیری در زبان عربی نمونه ندارد و مبدع ان قران است؟

ادعای نبوت و معجزه

انجمن: 

سلام...
مدتها بود دوست داشتم در مورد شبهه ای تاپییکی ایجاد کنم.که حالا شرایط فراهم شد.موضوع احتمالا تکراری باشد ولی احساس می کنم هنوز جای بحث دارد و هنوز بی پاسخ است.
شبهه حیلی ساده است.معجزه ادعای نبوت را ثابت نمی کند و اگر کسی معجزه ای را انجام دهد و ادعای نبوت کند به صرف آن معجزه، نمی توان ادعایش را پذیرفت، بلکه برعکس می توان تشخص داد که کذاب است.
[SPOILER]دلیل هم روشن است.معجزه عملی است خارق العاده که هیچکس جز خدا قادر به انجام آن نیست و خدا برای اثبات ادعای پیامبر و رسول خود از معجزه بهره می برد.و این در حالیست که هیچ راهی وجود ندارد که ثابت کند امری و عملی آیا تنها از جانب خدا می تواند رخ بدهد و انجام پذیرد و یا غیر خدا.حداقل معجزاتی تا به حال شنیده ایم که از جانب پیامبرانی صورت گرفته از این قبیل هستند.مثل تبدیل مار به اژدها.یا حتی قرآن که ادعا می شود معجزه است....
جالب اینکه این سخن را با تبصره هایی، بسیاری از متکلمان اسلامی هم می پذیرند.آنها می پذیرند که شناخت معجزه از غیر معجزه تنها تحت شرایطی امکان پذیر است...مثلا باید ابتدا خدایی عادل و دانا و حکیم به اثبات رسیده باشد.بعد ضرورت بعثت انبیاء را ثابت کرده باشیم(نبوت عامه).یعنی ثابت می کنیم که خدا باید پیامبرانی بر مردم بفرسد و بعد است که دلیل معجزه مطرح می شود.و معجزه عملی است که دیگران از انجام آن عاجز باشند و همچنین همراه با تحدی باشد و ادعای نبوت باشد.
حالا سوال این است که چطور یک معجزه ادعای نبوت را با این شرایط ثابت می کند؟
از بند های این شرایط این است که دیگران از انجام آن عاجز باشند.اما آیا امکان پذیر است که ما یقین حاصل کنیم که کسی غیر خدا نمی تواند آن عمل را انجام دهد؟به خودی خود امکان دارد؟فکر می کنم با توجه به مقدمه قبلی، متکلمان هم قبول داشته باشند که بله به خودی خودی همچین امری امکان پذیر نیست.ما نهایت می توانیم تشخصی دهیم با یک امر غیر عادی که به احتمال زیاد کسی و انسانی آن را نمی تواند انجام دهد رو به رو شده ایم.ولی هیچگاه یقین نمی توانیم حاصل کنیم تنها خدا می تواند آن را انجام دهد و براستی هیچکس نمی تواند عین آن را انجام دهد.پس این بند با خطا مواجه می شود.
اما متکلمان می گویند درست است که برای افراد منطقی و نقطه سنج، هیچگاه یقین کامل حاصل نمی شود، ولی عوام دچار خطا می شوند و می پندارند که آن عمل را حتمی خدا انجام داده و با ادعا نبوت هم که همراه است، پس به سوی او جذب می شوند.از طرفی هم ثابت کردیم که خدا پیامبرانی باید بفرستد.اینجا متکلمان می گویند که پس بر خداست که آن مدعی را اگر دروغگوست رسوا کند یا اصلا قدرت انجام معجزه را از بگیرد و اصلا شرایطی را فراهم نکند که آن بتواند معجزه مانندی را انجام دهد.حال که اجازه داده در واقع معجزه صورت گرفته و نشان درستی ادعای نبوت است.
اینجا خیلی ساده می گوییم، خود می گویید عوام و خود می گویید که عوام به اشتباه می افتند.خوب خدای حکیم که هیچگاه از جهل مردم سوء استفاده نمی کند و از جهل بهره نمی برد که بخواهد درستی نبوت پیامبرش را ثابت کند و اصولا این سخن متکلمان باطل بودنش فکر می کنم بدیهی است.
پس حالا با این توضیحات می خواستم بدانم، بر چه دلیل کسی را ما باید به صرف انجام معجزه که مثلا آوردن قرآن باشد، پیامبر بپذیرم؟و برعکسش را، چرا آن معجزه را نشان کذب بودن ادعای مدعی ندانیم؟؟[/SPOILER]

با تشکر

آیا انسان و جن معجزه می کنند؟

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:



سلام
آیا جن و انسان می توانند با قدرت نفس بیماران را به سرعت درمان کنند ؟
در قرآن آمده است که پیامبران معجزه داشتند مثلا حضرت عیسی(ع) کور را به اذن خدا شفا داده است یا می گویند امام رضا(ع) کور را شفا داده اند. سوالی برایم پیش آمده اگر انسان و جن بتواند مثل حضرت عیسی و امام رضا (ع) با قدرت نفس کسی را درمان کنند ما چه طور بفهمیم عیسی پیامبر است یا امام امام است؟ و چه طور بفهمیم این انسان یا جن که درمان می کنند، پیامبر و امام نیستند؟
شنیدید می گویند بعضی مرتاض ها قطار را نگه میدارند یا رجبعلی خیاط گفته یک نفر با ریاضت نفس سنگ تبدیل به میوه کرده اما رجب علی خیاط گفته چه کار برای خدا کردی؟

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

بررسی صحت مضمون روایات درباره سرگذشت سامری

سلام
در تفسیر آیه "قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ یَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها" اغلب مفسران به روایاتی استناد کرده اند که بر اساس آنها، سامری، اولا به دست جبرئیل بزرگ شده است، ثانیا جبرئیل را میدیده و ثالثا توانسته خاک زیر پای جبرئیل را برگیرد و با استفاده از آن گوساله خود را زنده کند.

دو نمونه از این نظرات:

سامری با استفاده از خاک سم اسب جبرییل توانست صدای گوساله را در اورد. مفسرين طبق اين روايات گفته اند: سامري حضرت جبرائيل را هنگامي كه به حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ نازل شد تا به او وحي الهي را برساند ديد. و برخي ديگر از مفسران گفته اند: حضرت جبرائيل را هنگامي كه براي غرق كردن فرعون و لشكريانش نازل شده بود سوار بر اسبي بهشتي ديد. به هر حال سامري در اين هنگام از موقعيت استفاده كرده و قدري از خاك زير پاي خود حضرت جبرئيل يا خاك زير سم اسب او (بنابر تفسير دوم)، برداشته بود و نزد خود نگاه داشته بود. از خاصيتهاي اين خاك اين بوده كه به هر چيز ريخته مي شد جان مي گرفت و زنده مي شد.سامري هم چون از اين مطلب آگاه بود،‌ آن مقدار خاك را كه نزد خود داشت بعد از ساختن گوساله در آن ريخت و اين باعث جان گرفتن و صدا كردن گوساله شد. ( ترجمة الميزان، محمد حسين طباطبايي، ج 14، ص 273،‌ذيل آيات 80 تا 98 سورة طه

صاحب قصص الانبیاء آورده است: گویند که جبرئیل (ع) او را پرورده بوده و آن آنچنان بود که در آن وقت که بنی اسرائیل از فرعونیان بگریختند این سامری طفل بود او را در سر راه گذاشته بودند. خدای ، جبرئیل علیه السلام را فرمود تا آن بچه را برداشت و هشتادماه او را در پر خویش میداشت روزی مادر و پدرش نشسته بودند از فرزند یاد آوردند و بگریستند حق تعالی جبرئیل را فرمان داد تا آن کودک را بر در خانه ٔ ایشان نهاد. سامری میگریست از فراق جبرئیل . پدر و مادر، سامری را دیدند و او را شناختند و شاد شدند پس بنی اسرائیل سامری را بزرگ میداشتند که وی را جبرئیل پرورده بود در آن وقت سامری گفت مرا با شما حاجتی است بر وی جمع آمدند و گفتند بگو چه سخن داری گفت بدانید که موسی با هفتاد تن از میان شما بیرون رفته است و همه هلاک شدند اکنون میخواهم خدای موسی بشما بنمایم گفتند روا باشد. سامری زرگر بود قالبی درست کرد از گل بر مثال گوساله در زیر زمین پنهان کرد و هیزم بالای آن بنهاد بنی اسرائیل را گفت هر یک دیناری زر بدین آتش اندازید چنان کردند آن میگداخت و بقالب فرومیشد آورده اند که ششهزار درهم در آن قالب انداختند و ندانستند که در زیر آن قالبی است قالب پرگشت آتش فرونشاندند. آنگاه سامری آمد و گوساله را بیرون آورد و روش گردانید وبروی زمین نهاد تا خلق را بدان دعوت کند. روز غرق فرعون ، سامری دانسته بود که جبرئیل کجا رود و از کجا میگذرد و خوانده بود که هر که از زیر سم اسب جبرئیل خاک بردارد و بر هر چیز که ریزد آن چیز بسخن درآید از آن خاک برداشته بود و بر دهان گوساله ریخت و بانگ بکرد خلق چون آن بدیدند، همه بیکباره سجده کردند و گوساله پرست شدند قوله تعالی : فقبضت قبضة من اثر الرسول فنبذتها و کذلک سولت لی نفسی .

این موضوع به تفصیل در این تاپیک آمده است: "چگونه سامری از جبرئیل سوء استفاده کرد؟"

تفاوت معجزه و کرامت، با دیگر خوارق عادات از جمله سحر، کهانت و اعمال مرتاضان، در این است که در معجزه و کرامات، نبی و اولیاء الله به اسباب غیر عادی و غیر مادی دسترسی دارند که فقط در اختیار ولی خدا می تواند قرار گیرد. کرامات نیز اگرچه تفاوت ماهوی با معجزات ندارد اما چون به دست شاگردان انبیا انجام میشود و نه منکرین، مشکلی در اثبات گر بودن معجزه برای ادعای نبوت، ایجاد نمی کند.
اما در اینجا انجام کاری خارق عادت، از طریق سببی خاص را شاهدیم که به دست مدعی ارتباط با خدا انجام می شود و موجب گمراهی عده فراوانی میگردد.
اگر هر مدعی دروغینی بتواند از ابزار اعجاز استفاده کند، اعجاز دیگر نمیتواند نشانه حقانیت ادعای نبی باشد. کار خارق عادتی که در این نقلیات به سامری نسبت داده شده است، چه تفاوتی با معجزه دارد؟
پذیرش این تفسیر از آیه و کیفیتی که در این نقلیات وجود دارد، امکان دارد؟
کسی جز انبیا می تواند از فیض ارتباط با جبرئیل و همجواری او بهره ببرد؟

آیا در ایران مراکزی جهت ثبت معجزه وجود دارد؟

با عرض سلام خدمت کارشناسه محترم سایت و سایر دوستان ...

سوالم این هست که آیا در ایران مراکزی برای ثبت اعجاز ها وجود داره ...
میدونم که در کشورهای اروپایی وجود داره ... مثلا اگر کسی ادعایی کنه که مسیح در حقش اعجاز کرده ... و اون رو شفا داده ....
گروهی تحقیق و تفحص های طولانی میکنند ... ازلحاظ روانی و فیزیکی شخص رو مورده بررسی قرار میدن ...
در نهیات پس از طی شدن مراحل بسیار امکان ثبت اون اعجاز در درون اون دفاتر مهیا میشه ...

میخواستم ببینم آیا همچین دفاتری هم در درون ایران وجود داره ...
مثلا اگر کسی ادعا میکنه که امام رضا (ع) اون رو شفا داده ...
آیا گروهی هستند که تحقیقات و تفحصاتی انجام بدن ...
و در صورته صحته ماجرا اون رو مکتوب کنند ...
آیا امکان مراجعه حضوری به چنین خانواده هایی وجود داره ؟؟

با تشکر .

سوء ظن به دیگران و راه درمان آن

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

سلام
کسی که بیماری سوء ظن داشته باشه و بدبینی اون در مورد همه چیز باشه؛ آیا اصلا درمان آن امکان پذیره؟
خواهشا راههایی برای نجات از این بیماری و درمان آن بیان کنید.
با تشکر




در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید IMAGE(http://www.askdin.com/gallery/images/smilies/Small/Gol.gif)