امام رضا (ع)
اگه تا من میرم زیارت و بر می گردم بیناییتو نگرفته باشی، می کشمت
ارسال شده توسط alishams119900 در پنجشنبه, ۱۳۹۲/۰۸/۲۳ - ۲۳:۰۵سلام
چند روز پیش یه ماجرا شنیدم که می گفتن زمان نادر شاه یه گدایی در حرم امام رضا گدایی می کرده، یه روز که نادر شاه میاد بره تو حرم اینو می بینه می گه چقدر وقته اینجا گدایی می کنی؟ میگه چند سال. نادر شاه می گه چتد ساله که اینجایی و هنوز بیناییتو از امام رضا نگرفتی؟ اگه تا من میرم زیارت و بر می گردم بیناییتو نگرفته باشی از امام رضا، می کشمت. خلاصه این می شینه عجز و ناله می کنه و بیناییشو میگیره، نادر شاه که بر می گرده میگه تا حالا گدای واقعی نبودی و از این صحبت ها...
به نظر من این داستان چرته. من به معجزه هایی که با وساطت امام رضا انجام می شه اعتقاد دارم ولی به نظرم هر چیزی توش خیرو صلاحی هست. مثل کار فیزیکی نیست که با زور و فشار پیش بره. نادر شاه هم که پیغمبر نبوده بدونه الان این بنده خدارو تهدید کنه خدا هم بیناییشو میده، عجبا...
نظر شما چیه؟ این ماجرا واقعیه؟
امام رضا (ع) در کلام دیگران
ارسال شده توسط ya30n1367 در چهارشنبه, ۱۳۹۲/۰۹/۲۷ - ۱۲:۰۷سلام وقت شما عزیزان بخیر
میخواستم یه راهنمایی بکنید که کدام شخصیت های بزرگ غیر ایرانی ( علما و عرفا ) از منزلت و جایگاه حضرت رضا (ع) مطلب گفته اند ؟!
با تشکر
آیا در مورد حکمت معجزه ای خاص، می توانم از خدا یا ائمه علیهم السلام جوابی بگیرم؟
ارسال شده توسط ++Hadi++ در پنجشنبه, ۱۳۹۵/۰۳/۲۰ - ۱۲:۰۷سلام
حقیقتش در سال 85-86 یه معجزه ای از طرف امام رضا (ع) برام اتفاق افتاده بود که البته نیمه کاره رها شد و برام فایده ای جز حسرت نداشت.
موضوع از این قرار بود که چند سال قبلش (سال 79) در مشهد از امام (ع) سر دعا، همسری رویایی و ایده آل با صلاحدید خودشون رو برای آینده ام درخواست کرده بودم و به صورت ناگهانی اون فرد وارد زندگیم شد و همکلاسی دوران دانشگاهم شد و بنده کمی ضعف ایمانی داشتم و در نهایت نتونستم به سمتشون برم و با ایشون ازدواج کنم و ایشون هم با فرد دیگری ازدواج کرد. البته سعی کردم، ولی خوب نشد! وقتی من سمت ایشون می رفتم تا در مورد علاقه صحبت کنم، ایشون به بنده سر بهانه های مختلف جواب رد می دادند و وقتی فکراشونو می کردند و به بنده چراغ سبز نشون می دادند، بنده از روی ضعف ایمانی و ترس از ورود به یه جریان مهم و غرور و ... بی اعتنایی می کردم.
در مورد اطمینانم از اینکه فرد مد نظر همون آدم بود یا نه، اون زمان شبی بعد از نماز عشا سر سجده از خدا خواهش کردم حکمت این موضوع رو به من بگه که اون فرد کی هست و همون شب خواب مشهد و ضریح امام (ع) رو دیدم و فرد مد نظر جلوی ضریح بود و بعد از بیداری فهمیدم این موضوع به دعای مد نظر ربط داره.
حالا از شما می پرسم:
آیا واقعا راهی هست که به صورت سوالی جوابی، حکمت موردی همچون اینو از خدا یا ائمه علیهم السلام بپرسم و خدا یا ائمه پاسخگوی من برای درک حکمت باشه؟
چون حقیقتش بعد از چند سال هنوز درگیری فکریشو دارم. مخصوصا که دیگه نمی تونم با هیچ کسی ازدواج کنم. چون مورد مد نظر تاثیر روحی بدی روی من گذاشته و از طرفی دیگه نمی تونم به راحتی از کسی خوشم بیاد.
ممنون.
والپیپر "ضامن آهو" +دانلود
ارسال شده توسط hosein3531612 در شنبه, ۱۳۹۴/۰۹/۲۱ - ۱۱:۵۸به مناسبت شهادت علی ابن موسی الرضا؛
[h=2] والپیپر "ضامن آهو" +دانلود [/h]
همزمان با سالروز شهادت امام رضا (ع) بر آن شدیم تا مجموعهای از والپیپرهای زیبا را برای شما کاربران گرامی جمع آوری نماییم.
تحریریه دریچه فناوری به مناسبت شهادت امام رضا (ع) مجموعه ای از بهترین و پر کاربردترین والپیپرهای متناسب با این روز را برای شما کاربران همیشه همراه فضای مجازی آماده کرده است که در ادامه می توانید آنها را دانلود کنید.
حجم: 18 مگابايت نسخه: کامپیوتر و موبایل امتیاز:
نمونه ای از تصاویر پس زمینه:
نوع فایل: فشرده
آمدم ای شاه پناهم بده + فیلم
ارسال شده توسط hosein3531612 در جمعه, ۱۳۹۴/۰۹/۲۰ - ۱۸:۱۳[h=2] آمدم ای شاه پناهم بده + فیلم [/h]
به مناسبت شهادت امام رضا (ع) فیلم "آمدم ای شاه پناهم بده" را مشاهده میکنید.
به مناسبت شهادت امام رضا (ع) فیلم "آمدم ای شاه پناهم بده" را مشاهده میکنید.
00 04:56
/
✿ پـنجـره ی فـولـاد ( دلنـوشته ای بـه امـام رضـا (ع) ) ✿
ارسال شده توسط آدینه در یکشنبه, ۱۳۹۲/۰۱/۱۱ - ۲۱:۱۷صلی الله علیک یا علی ابن موسی الرضا :doa(6): تا حالا شده دلتون پــــــــــــــر بزنه برای زیارت امام رضا :doa(6): ؟ دلتون بخواد برید حرم آقا، همون گوشه ای از حرم که همیشه دلتون اونجا قرار میگیره. بنشینید و خودتون باشید و امام رئوف. کوتاه کنم چهارشنبه ها متعلق به 4 امام معصوم هست که یکی از این معصومین :doa(4): ، امام رضا :doa(6): هستند یه قراری بذاریم، شب چهارشنبه ها، ساعت هشت شب، یه سلامی به حضرت داشته باشیم این تاپیک، هر هفته از ساعت 8 سه شنبه شب تا ساعت 8 چهارشنبه شب باز میشه باز میشه تا اگر دلت خواست یه زیارت دلی بکنی
سلام
دلِ کی هست که بی قرار زیارت امام هشتم نباشه؟
اما وقتی یه لحظاتی دلتون خواسته توی حرم باشید و نبودین، چقدر دلتون سوخته؟
نمیشه گفت اندازشو!!!
اما... اما قبول کنید همون لحظات، یه زیارت دلی کردین.
میخواهیم یه محفلی بسازیم
یه قراری با هم بذاریم
وقتی خدا اینقدر به خاک ایران زیبا نگاه کرده که اجازه داده یکی از ستاره هاش اینجا باشند
ما هم قدر بدونیم
روز آغازین سال 1392 هم چهارشنبه بود
قرار بذاریم، یه روز در هفته، در حد چند ثانیه یا دقیقه، سلامی به امام مهربانی ها، خورشید ایران عزیزمون داشته باشیم
[b]content[/b]
باز میشه تا اگر دلت خواست عرض سلامی داشته باشی
باز میشه تا اگر دلت پر کشید برای زیارت خورشید هشتم
باز میشه تا اگر حرفی با آقا داشته باشی
اینجا با هم باشیم
در کنار همدیگه زیارت کنیم
*.*.* کبوتران حرم *.*.* ( روایت دلدادگی شهدا به امام رضا علیه السلام )
ارسال شده توسط *طهورا* در سهشنبه, ۱۳۹۴/۰۶/۰۳ - ۱۸:۰۵بسم الله الرحمن الرحیم کبوتران حرم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِّ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ :parandeh::parandeh::parandeh: تقدیم به امام خوبی ها :parandeh::parandeh::parandeh: چگونه باید خدا را شکر کنیم؟ آیا کسی توانایی تشکر از حضرت حق را دارد؟ فقط برای همین یک نعمت! آنان چون کبوتران به طواف حرم یار مشغول شدند تا اینکه نظر لطف امام شامل حالشان شد. دست آنان را گرفت و راهی آسمان ها کرد. می گویند عشق و عاشقی بازاری دوسویه است. تا از معشوق کششی نباشد تلاش عاشق به جایی نمی رسد. منبع: کبوتران حرم
روایت دلدادگی شهدا به امام رضا علیه السلام
غریب الغربا، معین الضعفا
هشتمین ستاره آسمان ولایت و امامت
علی ابن موسی الرضا علیه السلام
و تمامی کبوتران خونین بالی که
عاشقانه به طواف حریم نورانی اش
نائل شدند و برات شهادت خود را از
مولای خود دریافت کردند.
اینکه ما اهل ایران در جوار آستان نورانی اش هستیم. اینکه خدا به ما توفیق داد تا بتوانیم به آسانی امام معصوم خود را زیارت کنیم.
واقعا این نعمت بزرگی است که از درک آن عاجزیم.
و در این میان کسانی بودند که عاشق بودند؛ عاشق صادق.
صداقت آن ها از رفتار و اعمالشان هویدا بود و عشق آن ها به امام شان آن ها را شهره شهر کرده بود. در عشق می سوختند و داروی درمان خود را طواف بر گرد حرم دوست می دانستند.
آب سقاخانه ی یار، جام شرابی بود که آن ها را مست و فارغ از خود می کرد. پروانه وار بر گرد حرمش طواف کرده و حدیث دلدادگی را مرور می کردند.
آری، در دوران ما ستارگانی درخشیدند، تا نور خورشید ولایت که از آسمان خراسان بر سرزمین ما تابیده است را بهتر درک کنیم.
این ستارگان، محو در خورشید شدند. همه ی وجودشان با محبت خورشید درآمیخت تا اینکه با عنایت حضرت حق به وصال محبوب خود نائل شدند:
من سرچشمه ی خورشید نه خود بردم راه
ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد
و این عاشقان راستین با مدد مولای خود مسافر آسمان عشق شدند. آنان برای ما و آیندگان چراغ راه شدند تا راه را گم نکنیم.
تا بدانیم که از حرم مقدس سلطان دین، تا حریم یار فاصله ای نیست. تا بفهمییم که می توان در این کوره راه دنیا، راه را چگونه پیدا کرد.
شرح دلدادگی این کبوتران آن قدر دلنشین و زیباست که جز مهر و محبت امام رئوف چیز دیگری را نمایان نمی کند.
آری، «کبوتران حرم» شرح عاشقی بیدار دلی است که از آستان قدس رضوی راه قرب به پروردگار را یافتند وامیدواریم که ما نیز کبوتر حرم باشیم.
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
چند کرامت و حکایت از امام رضا (ع)
ارسال شده توسط حسنعلی ابراهیمی سعید در دوشنبه, ۱۳۹۴/۰۶/۰۲ - ۲۱:۰۴موسی بن سیار که از یاران حضرت رضا علیه السلام است ،میگوید : « روزی همراه ایشان بودم همین که نزدیک دیوارهای طوس رسیدیم صدای ناله و گریهای را شنیدم . من به جست و جوی آن رفتم . ناگاه دیدم جنازهای را می آورند در این حال حضرت از مرکب پیاده شده و به طرف جنازه آمدند و آنرا بلند کردند و چنان به آن جنازه چسبیدند، همچون بچهای که به مادرش میچسبد آنگاه رو به من نموده فرمودند : « هر کس جنازهای از دوستان ما را تشییع کند، مثل روزی که از مادر متولد شده، گناهانش پاک میشود » وقتی جنازه کنار قبر گذاشته شد، حضرت کنار میت نشسته و دست مبارک خود را روی سینهی او گذاشتند و فرمودند :« فلانی ! تو را بشارت میدهم که بعد از این دیگر ناراحتی نخواهی دید .» (۱) عرض کردم : فدایت شوم، مگر این مرد را میشناسید، در حالیکه اینجا سرزمینی است که تا کنون در آن گام ننهادهاید امام علیه السلام فرمود: موسی ! مگر نمی دانی که اعمال شیعیان ما هر صبح و شام بر ما عرضه میشود. این چنین است که امامان علیهم السلام از احوال ما آگاهند و لذا هر حاجتمندی که رو به سوی آنان میکند، مورد توجه قرار میگیرد و حاجتش به نحو شایستهای برآورده میگردد. محدث نوری رضوان الله علیه نقل میکند : یکی از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام گفت : در شبی که نوبت خدمت من بود، در رواقی که به دارالحفاظ معروف است، خوابیده بودم . ناگاه در خواب دیدم که در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا علیه السلام از حرم بیرون آمدند و به من فرمودند :« برخیز و بگو مشعلی فروزان بالای گلدسته ببرند، زیرا جماعتی از اعراب بحرین به زیارت من میآیند و اکنون در اطراف « طرق » ( هشت کیلومتری مشهد ) بر اثر بارش برف راه را گم کردهاند برو به میرزا شاه نقی متولی بگو مشعل ها را روشن کند و با گروهی از خادمان جهت نجات و راهنمایی آنان حرکت کنند .» آن خادم میگوید : از خواب پریدم و فوری از جا برخاستم و مسؤول خدام را از خواب بیدار کرده و ماجرا را برایش گفتم او نیز با شگفتی برخاست و با یکدیگر بیرون آمدیم در حالی که برف به شدت می بارید مشعل دار را خبر کردیم و او به سرعت مشعلی روی گلدسته روشن کرد آنگاه با عدهای از خدام حرم به خانهی متولی رفتیم و ماجرا را برایش شرح دادیم سپس با گروهی مشعل دار به طرف طرق حرکت کردیم نزدیک طرق به زوار رسیدیم . آنان در هوای سرد و برفی میان بیابان گویی منتظر ما بودند . از چگونگی حالشان جویا شدیم گفتند : ما به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام از بحرین بیرون آمدیم امشب گرفتار برف و سرما شده و از راه خارج گشتیم و دیگر نمیتوانستیم مسیر حرکت را تشخیص دهیم تا اینکه از شدت سرما دست و پای ما از کار افتاد و خود را آمادهی مرگ نمودیم . از مرکبها فرود آمدیم و همه یک جا جمع شدیم . فرشهایمان را روی خود انداختم و شروع به گریستن کردیم و به حضرت رضا علیه السلام متوسل شدیم . در میان مسافران مردی صالح و اهل علم بود . همین که چشمش به خواب رفت، حضرت رضا علیه السلام را در خواب زیارت نمود ،که به او فرمود : « برخیز ! که دستور دادهام چراغها را بالای منارهها روشن کنند. شما به طرف چراغها حرکت کنید .» همه برخاستیم و به طرف چراغها حرکت کردیم که ناگاه شما را دیدیم .» (۲) ای نفست چارهی درماندگان شفای عالمی وارسته توسط امام هشتم علیه السلام و اعطای کرامت به وی آیه الله وحید خراسانی نقل کرد : مدت بیست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستی مرحوم حاج شیخ حبیب الله گلپایگانی – که سالها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود – بودم . ایشان روزی به من فرمود : « مدتی در تهران مریض و بستری شدم . روزی به جانب حضرت رضا علیه السلام رو کرده گفتم : آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما ،سجدهی عبادت پهن کرده ،نماز شب و نوافل می خواندم و بعد خدمت شما شرفیاب می گشتم حال که بستری شدهام، به من عنایتی بفرمایید . ناگاه در همان حال بیداری دیدم در باغ و بستانی خدمت حضرت رضا علیه السلام قرار دارم ایشان از داخل باغ گلی چیده به دست من دادند من آن گل را بوییدم و حالم خوب شد جالبتر آن که دستی که حضرت رضا علیه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با برکت بود که بر سر هر بیماری میکشیدم، بیدرنگ شفا مییافت ! البته در همان روزهای نخست با یک مرتبه دست کشیدن بیماریهای صعب العلاج بهبود می یافت، ولی بعد از مدتی که با این دست با مردم مصافحه کردم، آن برکت اولیه از دست رفت و اکنون باید دعاهای دیگری را نیز بر آن بیفزایم تا مریضی شفا یابد .» آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشهی چشمی به ما کنند؟ آقا میرزا حسن لسان الأطباء از اهالی اشرف مازندران نقل کرد در زمانی که حاجی ملا محمد اشرفی از مشاهیر علما در زادگاه خود اشرف ( بهشهر ) زندگی میکرد، من یک بار عازم زیارت حضرت رضا، علیه السلام شدم . برای خداحافظی و امر وصیت نامهی خود خدمت ایشان رفتم و چون دانست که به زیارت ثامن الائمه علیه السلام می روم، پاکتی به من داد و فرمود : « در اولین روزی که به حرم مشرف شدی، این نامه را تقدیم امام رضا علیه السلام کن و در مراجعت جوابش را گرفته، برایم بیاور.» با خود گفتم : یعنی چه ؟ مگر امام رضا علیه السلام زنده است که نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگیرم؟! اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد که این مطلب را به ایشان بگویم و اعتراض نمایم . هنگامی که به مشهد مقدس رسیدم، در اولین روز زیارت، برای ادای تکلیف نامه را به داخل ضریح انداختم . بعد از چند ماه موقع مراجعت برای زیارت وداع به حرم مشرف شدم و اصلاً سخن حاجی را که گفته بود جواب نامهام را بگیر و بیاور، فراموش کرده بودم . بعد از نماز مغرب و عشا درحال زیارت بودم که ناگاه صدای مأموری بلند شد که زائران از حرم بیرون روند تا خدام به تنظیف حرم بپردازند . وقتی نماز زیارت را تمام کردم، متحیر شدم که اول شب چه وقت در بستن است ؟ ولی دیدم کسی جز من در حرم نیست ! برخاستم که بیرون روم، ناگاه دیدم سید بزرگواری در نهایت شکوه و جلال از طرف بالا سر با کمال وقار به سوی من می آید . همین که به من رسید، فرمود : حاجی میرزا حسن ! وقتی به اشرف رسیدی پیغام مرا به حاجی اشرفی برسان و بگو : آیینه شو جمال پری طلعتان طلب جاروب زن به خانه و پس میهمان طلب در این فکر بودم که این بزرگوار که بود ؟ که مرا به اسم خواند و پیغام داد یک مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخی نشسته و بعضی ایستاده به زیارت و عبادت مشغول هستند فهمیدم که این حالت مکاشفه بوده است . وقتی به وطن مراجعت کردم، یکسره به خانه مرحوم حاجی اشرفی رفتم تا پیغام امام علیه السلام را به وی برسانم همین که در را کوبیدم، صدای حاجی از پشت در بلند شد که : « حاجی میرزا حسن ! آمدی ؟ قبول باشد . آری : آیینه شو جمال پری طلعتان طلب جاروب بزن به خانه و پس میهمان طلب سپس افزود:« افسوس ! که عمری گذراندیم و چنان که باید و شاید صفای باطن پیدا نکردهایم !» (۳) صلهی امام رضا علیه السلام به یک شاعر با اخلاص : مرحوم حاج شیخ ابراهیم صاحب الزمانی از مداحان مخلص و مرثیه خوانان باسوز اهل بیت علیه السلام بود او سالها پیش از شروع درس مرحوم آیه الله حائری بنیانگذار حوزهی علمیهی قم ،دقایقی چند روضه میخواند و آنگاه آیت الله حائری درس خویش را آغاز میکرد . او داستانی شنیدنی دارد که از حضرت رضا علیه السلام برای مدح خویش صله دریافت داشته است ! خود نقل می کرد که یک بار مشهد مقدس مشرف شدم و مدتی در آنجا اقامت گزیدم . پولم تمام شد و کسی را هم برای رفع مشکل خویش نمیشناختم. از این رو قصیدهای در مدح حضرت رضا علیه السلام سرودم و فکر کردم که بروم و آن را برای تولیت آستان مقدس بخوانم و صله بگیرم با این نیت حرکت کردم، اما در میان راه به خود آمدم که چرا نزد خود حضرت رضا علیه السلام، نروم و آن را برای وی نخوانم ؟! به همین جهت کنار ضریح رفتم و پس از استغفار و راز و نیاز با خدا، قصیدهی خود را خطاب به روح بلند و ملکوتی آن حضرت خواندم و تقاضای صله کردم .ناگاه دیدم دستی با من مصافحه نمود و یک اسکناس ده تومانی در دستم نهاد . بیدرنگ گفتم :« سرورم ! این کم است » ده تومانی دیگر داد باز هم گفتم : « کم است » تا به هفتاد تومان که رسید، دیگر خجالت کشیدم تشکر کردم و از حرم بیرون آمدم . کفشهای خود را که می پوشیدم، دیدم آیه الله حاج شیخ حسنعلی تهرانی، جد آیت الله مروارید، با شتاب رسید و فرمود :« شیخ ابراهیم ! » گفتم : « بفرمایید آقا !» گفت:«خوب با آقا حضرت رضا علیه السلام روی هم ریختهای، برایش مدح میگویی و صله میگیرید. صله را به من بده » بیمعطلی پولها را به او تقدیم کردم و او یک پاکت در ازای آن به من داد و رفت وقتی گشودم دیدم دو برابر پول صله است یعنی یکصد و چهل تومان .(۴) ای که بر خاک حریم تو ملائک زده بوس رشک فردوس برین گشته ز تو خطه توس هرکه آید به گدایی به در خانهی تو حاش لله که زدرگاه تو گردد مأیوس
ماجرای تشییع جنازه و امام هشتم (ع)
چارهی ما ساز که بیچارهایم
یار شوای مونس غمخوارگان
قافله شد، بی کس ما ببین
پیش تو با ناله وآه آمدهایم جزتوکسی نیست کس بیکسان
گر توبرانی، به که روی آوریم
چاره کن ای چارهی بیچارگان
ای کس ما بیکسی ما ببین
معتغذر از جرم و گناه آمدهایم
پاسخ امام هشتم علیه السلام به نامهی یکی از زائران
http://www.heydarekarrar.com/%DA%86%D9%86%D8%AF-%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D9%88-%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B9/
~٠•✿ چهار کرامت از خانواده نور ✿•٠~به مناسبت دهه کرامت
ارسال شده توسط مدیر اجرایی_فرهنگی در یکشنبه, ۱۳۹۴/۰۶/۰۱ - ۱۲:۱۰سالروز میلاد بانوی کرامت حضرت معصومه (س) تا میلاد حضرت علی بن موسی الرضا (ع) دهه کرامت نامگذاری گردیده است. در این بین، یک روز به عنوان بزرگداشت مقام احمد بن موسی شاهچراغ (ع) در نظر گرفته شده است. دههای که از کریمه شروع شده و با کریمان ادامه می یابد و به کریمی بی نظیر ختم می شود؛ آنان که ابواب الهی اند و ملجأ و پناه درماندگان.
در زیارت جامعه کبیره که ترجمان اهلبیت (ع) است و توسط امام هادی علیه السلام انشاء شده، می خوانیم:
«بِکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ یَکْشِفُ الضُّر» [۱]
خدا با شما آغاز کرد و با شما ختم میکند و به خاطر شما باران فرو می ریزد و تنها برای شما آسمان را از اینکه بر زمین فرو افتد نگاه می دارد، مگر با اجازه خودش و به وسیله شما اندوه را می زداید و سختی را برطرف می نماید.
بله بسیار بوده اند کسانی که در گرداب مشکلات، خود را به کشتی نجات اهل بیت (ع) رسانده اند و بدان وسیله نجات یافته اند.
این متن به بیان کراماتی از این سه بزرگوار پرداخته است. امید که با ارتباط معنوی با خاندان عصمت و طهارت در زمرۀ پیروان راستین آن بزرگواران قرار گیریم.