رضایت

گرفتن حلالیت و رضایت و طلب بخشش از نامحرم

سلام اگر دل نامحرمی رو شکونده باشیم یا ظلم کرده باشیم یا آزار ناخواسته (یا شاید هم خواسته) نامحرمی که می شناسم نمیشه؟ درباره نامحرمی که نمی شناسمش و فقط در فضای مجازی هستش چطور؟ اگر فرصت یا شرایطش نبود چطور؟ آیا بخشش صرفا زبای و ظاهری و نه از ته قلب هم کافی است؟ و اگه بگه واقعا بخشیدم کفایت می کنه؟

چرا بنده باید به دنبال رضایت الهی باشد؟

انجمن: 

چرا خدا درپی رضایت بنده نیست ولی بنده باید رضایت خداراکسب کند این عادلانه است؟

عرف از دیدگاه اخلاقی و شرعی (طرح موضوع بحث)

تعريف عرف و دين

يكى از مفاهيم مهم در فقه شيعه، مسأله عرف است كه در قانونگذارى اسلامى از نقش و جايگاه مهمى برخوردار است.

تعريف عرف:
عرف عبارت است از قول، فعل يا ترك فعلى كه در همه زمان‏ها و مكان‏ها يا در زمان و مكانى خاص در ميان مردم رواج يافته و به آن عمل مى‏شود. علامه طباطبايى در تعريف عرف مى‏نويسد:
العرف هو ما يعرفه عقلاء المجتمع من السنن والسيرة الجميله الجاريه بينهم بخلاف ما ينكره العقل الاجتماعى من الاعمال النادره الشّاذه كلمه عرف به معناى آن سنن و سيره‏هاى جميل جارى در جامعه است كه عقلاى جامعه آنها را مى‏شناسند، به خلاف آن اعمال نادر و غيرمرسومى كه عقل اجتماعى انكارش مى‏كند (كه اين گونه اعمال «عرف» نبوده بلكه منكر است).

اقسام عرف:
عرف را بر چند قسم تقسيم كرده‏اند:
الف) عرف عام؛ روشن است كه بيشتر مردم آن را پذيرفته‏اند. به بيان ديگر عرف متداول ميان گروهى از مردم كه جهت جامع صنفى و يا گروهى ندارند مانند عرف افراد يك مملكت يا يك مذهب.

ب ) عرف خاص: تلاش است كه افراد يك گروه خاص از يك طبقه و يا صنف و يا يك محل معين به آن اعتقاد دارند مانند عرف قاضيان، تجار و صاحبان صنعت.

ج ) عرف لفظى: عرفى است كه مدلول يك لغت يا عبارت است و گاه غير از معناى لغوى آن است. به طور مثال كلمه دابّه (در عربى) به معناى جنبده است ولى در ميان طوايف خاصى به معناى چهارپايان است.

د ) عرف عملى: روشن است كه اكثر مردم از آن پيروى مى‏كنند. به بيان ديگر، قاعده‏اى است كه در مدت طولانى و به طور مستمر در عمل رعايت مى‏شود. مثل سكوت يك دختر در عقد نكاح كه دلالت بر قبول عقد نكاح است.

ه ) عرف صحيح: روشى است كه مردم آن را پذيرفته‏اند ولى با نصوص شرعى مغايرتى ندارد.

و ) عرف فاسد: روشى است كه ميان مردم رواج دارد اما شارع آن را نمى‏پذيرد مانند معاملات ربوى.

ز ) عرف متشرعه: امورى است كه در ميان پيروان يكى از اديان الهى (مثلاً پيروان اسلام) رايج است و افراد در به كارگيرى آن از دين خاص تبعيت مى‏كنند مانند الفاظ صلوة، صوم و زكاة.

نقش عرف در استنباط احكام:

جايگاه عرف در استنباط احكام شرعى در سه جهت است:

الف) عرف لفظى در فهم ظهورات نقش اساسى دارد: فهم متون دينى مربوط به فهم ظهورات آن متون است. در واقع فهم مراد شارع، از راه ظهورات كلام او به دست مى‏آيد. متون فقهى شامل معانى و مفاهيم عرفى بسيارى است كه فهم آنها مبتنى بر تفاهمات عرفى است. ظهورى كه اهل عرف و محاوره از كلام و سخن مى‏پذيرند اصالت دارد. آنچه در مقام محاوره مهم است ارتكازات اهل محاوره است.
ب ) تنقيح موضوع يا تشخيص مصداق برخى از مفاهيم، بر عهده عرف است. به استثناى عبادات (كه تعيين حد و مرز آن بر عهده شرع و شارع مقدس است) بسيارى از ابواب فقه را موضوعاتى تشكيل مى‏دهد كه ماهيت عرفى دارند. مانند بيع، اجاره، نكاح، هبه، صلح و... تشخيص برخى موضوع‏هاى شرعى بر عهده عرف است. در اين موارد اگر عرف تغيير كند حكم نيز به تبع آن تغيير پيدا مى‏كند. به بيان ديگر اگر صورت‏ها و شكل‏هاى عمل بر اثر عرف تغيير پيدا كند حكم هم تغيير پيدا خواهد كرد. براى مثال بازى با شطرنج قبلاً حرام بوده ولى امروز بنا به فتواى امام خمينى بى‏اشكال است چرا كه قبلاً به عنوان آلت قمار مورد استفاده قرار مى‏گرفته است اما امروزه كه از آن به عنوان يك ورزش فكرى - نه قمار بازى - استفاده مى‏شود حلال است.
همچنين، غنا و موسيقى از جمله مسايلى است كه در حرمت آن ترديد نيست، اما اين كه چه چيزى غنا است بر عهده عرف مى‏باشد. چنان كه شهيد ثانى مى‏گويد:الاولى الرجوع فيه الى العرف، فما يسمّى فيه غناء يحرم لعدم ورود الشرع ما يضبطه فيكون مرجع الى العرف بهتر است كه در تشخيص موضوع غنا به عرف رجوع شود پس هر آنچه كه در عرف غنا ناميده مى‏شود حرام است براى اين كه در دين چيزى براى تشخيص غنا وارد نشده است (چرا كه فقط حكم آن را بيان كرده كه حرام است). بنابراين تشخيص غنا و موسيقى به عرف واگذار شده است.
ج ) كشف حكم شرعى در مواردى كه نصى وارد نشده بر عهده عرف است: به اين معنا كه اگر در زمان معصوم(ع) چيزى رواج داشته و تقرير معصوم مؤيد آن بوده است مورد پذيرش مى‏باشد، مانند عقد فضولى. با توجه به مباحث ياد شده پيرامون عرف، به اين نتيجه مى‏رسيم كه در واقع «عرف» نشانه پويايى و رمز بالندگى فقه است و موجب مى‏شود تا اسلام با مقتضيات معقول زمان سازگار باشد. اين كه اسلام به عرفيات و سيره عقلا توجه كرده، زمينه حضور خود را در همه عرصه‏ها و در همه زمان‏ها و مكان‏ها فراهم آورده است.

(لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، كد: 1/100104720)

در صورت تضاد بین فتواهای یک مرجع، تکلیف چیست؟

با سلام و احترام

وقتی بین دو حکم یک مرجع تضاد وجود داشته باشد
باید چه کار کنیم؟
مثلا یک جا گفتند رضایت گرفتن از مالک لازم است حتی اگر کار شما مصداق تصرف در ملک نباشد.
یک جا گفتند رضایت گرفتن از مالک لازم است به شرطی که تصرف صدق کند. و اگر تصرف صدق نکند رضایت گرفتن لازم نیست.

حالا تکلیف من چیست؟ باید به کدام یک عمل کنم؟

عدم رضایت به خواندن نماز در یک ملک

امیدوارم سوالمو جای درستی پرسیده باشم اگه نیست شرمنده.
سلام. لطفا سریع جواب بدین. خونه ای که مادر من توش میشینه دو دونگش به نام خواهرم هست و به خاطر دعوای بین خواهرم و مادرم، خواهرم به من گفته که من راضی نیستم که مادر تو اون خونه نماز بخونه و از من خواسته به مادرم نگم. حالا من که میدونم نمازای مادرم باطله باید بهش بگم؟ اصلا نمازاش باطله یا نه؟ وظیفه ی من گفتنه یا نه؟ اگه باید بگم تکلیف این مدتی که من میدونستم و به مادرم نگفتم چی هست؟ مدتشم نمیدونم چقدر بوده که بگم بهش.

لطفا طبق نظر رهبری و ایة الله مکارم پاسخ بدهید

با تشکر

فروختن هدیه ی کسی که راضی نیست

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


با سلام,

دختری هستم 24 ساله مجرد و در خانه ی پدری زندگی می کنم. مدتی قبل یک انگشتری را که هدیه ی پدر و مادرم به من بود فروختم و با پول آن یک سری لباس که دختری در سن من برای محیط کار به آن احتیاج دارد خریداری کردم. در واقع خجالت کشیدم از این که به پدر و مادرم بگویم که نیاز به لباس دارم و هم چنین می دانستم که پدرم در آن زمان توانایی تهیه ی آن ها را برای من ندارد و ممکن است شرمنده شود. الان که حدود 3-4 ماه از آن قضیه می گذر هنوز پدر و مادرم متوجه نشده اند که من انگشتر را فروختم و می دانم که اگر بفهمند خیلی ناراحت می شوند, به همین دلیل تصمیم ندارم که هیچ وقت به آن ها بگویم. وقتی هم از من سوال کردند که با چه پولی این ها را خریدی, متاسفانه به دروغ گفتم که از پس انداز خودم بوده. حالا سوال من این است, حکم این اقلامی که خریداری کرده ام چیست؟ آیا استفاده از آن ها برای من حرام است, با توجه این که پدر و مادرم راضی نباشند که من با فروش انگشتر هدیه ی آن ها این لباس ها را خریداری کرده باشم, و این که با دروغی که گفته ام فکر می کنند که با دست رنج خودم تهیه کرده ام؟ و اگر این لباس ها بر من حرام است الان باید چه کاری باهاشون انجام بدم؟ آیا باید به فقیر ببخشم؟ و یا مثلا به مادر و خواهرم که از اون ها استفاده کنند؟

سوال دوم, در موردی شبیه به همین. چندی قبل مشکل زیبایی در قسمتی از بدن داشتم و دکتر پوست که با ما آشنا هستند لیزر برایم تجویز کردند با 25% تخفیف. هنگامی که پدرم از من سوال کردند هزینه ی لیزر چه قدر است, من هزینه ی لیزر بدون تخفیف رو به ایشون گفتم (با فرض به این که ایشون توانایی پرداخت اون مقدار رو داشتند) و با بقیه ی اون پول باز اقلامی رو که نیاز داشتم تهیه کردم. حالا حکم استفاده از این اقلام چیست؟ اگر حرام است باز باید چه کاری با این کیف و کفش انجام بدم؟

به کمک سریع شما نیاز دارم, چون هر زمان که می خواهم بیرون بروم و این کفش و لباس ها را بپوشم و این کیف را به دست بگیرم, دچار عذاب وجدان شدیدی می شوم, از طرفی اگر آن ها را دور بندازم و با به فقیر ببخشم, چیزی ندارم که در جامعه به جایشان استفاده کنم.

با سپاس فراوان

پی نوشت: انشاالله چند روز دیگر باز نوبت لیزر دارم, آیا اگر پدرم سوال کردند می توانم باز همان قیمت بدون تخفیف را به ایشان بگویم؟ چون مقداری اقلام نیاز دارم که می دانم به همین شکل پدرم راضی به دادن اون پول به بنده نیستند و می گویند خرج الکی است و قانع نمی شوند که من نیاز دارم

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

انتشار عکس بازیگران ایرانی

سلام و عرض خسته نباشید

میخواستم بدونم حکم انتشار عکسهایی که بازیگران ایرانی توی شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک از خودشون منتشر میکنن توسط ما توی وبلاگمون چیه؟

با این شرایط:

1.خود بازیگران از انتشار این عکسها راضی هستن

2.دین یا مذهب اونا رو نمیدونیم ولی احتمال میدیم مسلمان باشن

3.منظور از بی حجابی فقط مشاهده موهای سر میباشد

تشکر

نارضایتی والدین از سفر به مشهد و راه کسب رضایت آنها

انجمن: 

سلام دوستان خسته نباشین...
من یه پسر 15ساله هستم که دوست دارم با دوستم که اونم همسنه منه دوتایی باهم بریم مشهد...... D:
اما والدینم هردومون رضایت ندارن که بریم....
چیکار کنم تا رضایتشونو بدست بیارم
خیلی ممو
نم...:hamdel:

اگر با انجام کار خیر، حق الناس را نبخشید چه کنم؟

سلام
من در حق مردم به انواع مختلف گناهان و بدی های انجام دادم، از حق الله آن توبه کردم امیدوارم خدای مهربان منو مورد عفو خودش قرار بده
اما حق الناس!

من اگه به قول مراجع کار خیر انجام بدم فقط باید امیدوارم باشم که بنده منو بخاطر کارهای خیری که انجام دادم حلال کنه در آخرت! تکرار میکنم امیدوار به بنده... خدا آدمو به بنده محتاج نکنه :Ghamgin:

از طرف دیگه خدا اون شخصو مجبور میکنه منو ببخشه؟ نه! چون اونجا مختاره میتونه منو نبخشه!

این حقیقت دارد که میگویند اگه حتی شما کسی رو هم بی گناه کشتید، توبه کنید (توبه حقیقی)، خدا حق الله را میبخشد اما در مورد حق الناس خدا چنین عمل میکند که به مقتول میگوید من تو را میبخشم تو بنده مرا ببخش! آیا خدا چنین کاری میکند؟

حق الناس به گردنم زیاد هست؛ توبه کردم... چه تضمینی وجود دارد، آیا همین توبه کافیست یا باید طلب حلالیت کنم؟ چه تضمینی وجود دارد عذاب نشوم بخاطر حق الناس ها؟ چه تضمینی وجود دارد صاحب حق حلالم کند در آخرت ؟
من وقتی میپرسم با انشاالله جواب میدن میگن انشاالله که راضی میشه
آخه اینجوری زندگی برام مرگ میشه چون در خوف و رجا قرار میگیرم
باتشکر

عوامل و موانع عاقبت به خیری

سلام. میخواستم بدونم اولا منظور از عاقبت به خیری چیه و این که میگن فلانی عاقبت به خیر شد دقیقا یعنی چی؟ یعنی 5تن(ع) ازش راضی بودن؟ یعنی اون شخص میره بهشت؟.... هم این که می خواستم بپرسم چه چیزایی باعث میشن آدم عاقبت خیر بشه و چه کارایی خدای نکرده مانع عاقبت به خیری انسان میشه؟ با تشکر از کارشناس محترم