شرعی

از کجا می توان تشخیص داد که موضوعی استنباطی است یا غیر استنباطی؟

سلام علیکم

سوالی که مطرح میشود این است که:
از کجا باید بفهمیم که موضوعی استنباطی است یا غیر استنباطی؟
مثلا در مورد اول ما روایت تنها میفرماید:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاشَانِيِّ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَيْهِ وَ أَنَا بِالْمَدِينَةِ أَسْأَلُهُ عَنِ الْيَوْمِ الَّذِي يُشَكُّ فِيهِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ هَلْ يُصَامُ أَمْ لَا فَكَتَبَ الْيَقِينُ لَا يَدْخُلُ فِيهِ الشَّكُّ صُمْ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْيَةِ.
(الاستبصار فيما اختلف من الأخبار؛ ج‌2، ص: 64)

شما از کجا ادعا می کنید که رؤیت مسلح موضوع برای صیام نیست یا هست؟ یا تشخیص آن استنباطی است؟
اصلا مرجع از کجا استنباط می کند؟ آیا روایتی مبنی بر نفی یا اثبات تلسکوپ وجود دارد؟

عرف از دیدگاه اخلاقی و شرعی (طرح موضوع بحث)

تعريف عرف و دين

يكى از مفاهيم مهم در فقه شيعه، مسأله عرف است كه در قانونگذارى اسلامى از نقش و جايگاه مهمى برخوردار است.

تعريف عرف:
عرف عبارت است از قول، فعل يا ترك فعلى كه در همه زمان‏ها و مكان‏ها يا در زمان و مكانى خاص در ميان مردم رواج يافته و به آن عمل مى‏شود. علامه طباطبايى در تعريف عرف مى‏نويسد:
العرف هو ما يعرفه عقلاء المجتمع من السنن والسيرة الجميله الجاريه بينهم بخلاف ما ينكره العقل الاجتماعى من الاعمال النادره الشّاذه كلمه عرف به معناى آن سنن و سيره‏هاى جميل جارى در جامعه است كه عقلاى جامعه آنها را مى‏شناسند، به خلاف آن اعمال نادر و غيرمرسومى كه عقل اجتماعى انكارش مى‏كند (كه اين گونه اعمال «عرف» نبوده بلكه منكر است).

اقسام عرف:
عرف را بر چند قسم تقسيم كرده‏اند:
الف) عرف عام؛ روشن است كه بيشتر مردم آن را پذيرفته‏اند. به بيان ديگر عرف متداول ميان گروهى از مردم كه جهت جامع صنفى و يا گروهى ندارند مانند عرف افراد يك مملكت يا يك مذهب.

ب ) عرف خاص: تلاش است كه افراد يك گروه خاص از يك طبقه و يا صنف و يا يك محل معين به آن اعتقاد دارند مانند عرف قاضيان، تجار و صاحبان صنعت.

ج ) عرف لفظى: عرفى است كه مدلول يك لغت يا عبارت است و گاه غير از معناى لغوى آن است. به طور مثال كلمه دابّه (در عربى) به معناى جنبده است ولى در ميان طوايف خاصى به معناى چهارپايان است.

د ) عرف عملى: روشن است كه اكثر مردم از آن پيروى مى‏كنند. به بيان ديگر، قاعده‏اى است كه در مدت طولانى و به طور مستمر در عمل رعايت مى‏شود. مثل سكوت يك دختر در عقد نكاح كه دلالت بر قبول عقد نكاح است.

ه ) عرف صحيح: روشى است كه مردم آن را پذيرفته‏اند ولى با نصوص شرعى مغايرتى ندارد.

و ) عرف فاسد: روشى است كه ميان مردم رواج دارد اما شارع آن را نمى‏پذيرد مانند معاملات ربوى.

ز ) عرف متشرعه: امورى است كه در ميان پيروان يكى از اديان الهى (مثلاً پيروان اسلام) رايج است و افراد در به كارگيرى آن از دين خاص تبعيت مى‏كنند مانند الفاظ صلوة، صوم و زكاة.

نقش عرف در استنباط احكام:

جايگاه عرف در استنباط احكام شرعى در سه جهت است:

الف) عرف لفظى در فهم ظهورات نقش اساسى دارد: فهم متون دينى مربوط به فهم ظهورات آن متون است. در واقع فهم مراد شارع، از راه ظهورات كلام او به دست مى‏آيد. متون فقهى شامل معانى و مفاهيم عرفى بسيارى است كه فهم آنها مبتنى بر تفاهمات عرفى است. ظهورى كه اهل عرف و محاوره از كلام و سخن مى‏پذيرند اصالت دارد. آنچه در مقام محاوره مهم است ارتكازات اهل محاوره است.
ب ) تنقيح موضوع يا تشخيص مصداق برخى از مفاهيم، بر عهده عرف است. به استثناى عبادات (كه تعيين حد و مرز آن بر عهده شرع و شارع مقدس است) بسيارى از ابواب فقه را موضوعاتى تشكيل مى‏دهد كه ماهيت عرفى دارند. مانند بيع، اجاره، نكاح، هبه، صلح و... تشخيص برخى موضوع‏هاى شرعى بر عهده عرف است. در اين موارد اگر عرف تغيير كند حكم نيز به تبع آن تغيير پيدا مى‏كند. به بيان ديگر اگر صورت‏ها و شكل‏هاى عمل بر اثر عرف تغيير پيدا كند حكم هم تغيير پيدا خواهد كرد. براى مثال بازى با شطرنج قبلاً حرام بوده ولى امروز بنا به فتواى امام خمينى بى‏اشكال است چرا كه قبلاً به عنوان آلت قمار مورد استفاده قرار مى‏گرفته است اما امروزه كه از آن به عنوان يك ورزش فكرى - نه قمار بازى - استفاده مى‏شود حلال است.
همچنين، غنا و موسيقى از جمله مسايلى است كه در حرمت آن ترديد نيست، اما اين كه چه چيزى غنا است بر عهده عرف مى‏باشد. چنان كه شهيد ثانى مى‏گويد:الاولى الرجوع فيه الى العرف، فما يسمّى فيه غناء يحرم لعدم ورود الشرع ما يضبطه فيكون مرجع الى العرف بهتر است كه در تشخيص موضوع غنا به عرف رجوع شود پس هر آنچه كه در عرف غنا ناميده مى‏شود حرام است براى اين كه در دين چيزى براى تشخيص غنا وارد نشده است (چرا كه فقط حكم آن را بيان كرده كه حرام است). بنابراين تشخيص غنا و موسيقى به عرف واگذار شده است.
ج ) كشف حكم شرعى در مواردى كه نصى وارد نشده بر عهده عرف است: به اين معنا كه اگر در زمان معصوم(ع) چيزى رواج داشته و تقرير معصوم مؤيد آن بوده است مورد پذيرش مى‏باشد، مانند عقد فضولى. با توجه به مباحث ياد شده پيرامون عرف، به اين نتيجه مى‏رسيم كه در واقع «عرف» نشانه پويايى و رمز بالندگى فقه است و موجب مى‏شود تا اسلام با مقتضيات معقول زمان سازگار باشد. اين كه اسلام به عرفيات و سيره عقلا توجه كرده، زمينه حضور خود را در همه عرصه‏ها و در همه زمان‏ها و مكان‏ها فراهم آورده است.

(لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، كد: 1/100104720)

تجاوز شوهر به همسر از نظر اسلام؟

به نام خدا
می دانید اگر مردی با زور حتی همراه با خشونت با جنس مخالفش رابطه جنسی خارج از چهار چوب شرع برقرار کند، این مرد مرتک عمل زشت "تجاوز به عنف" شده است!
عرف او را محکوم می کند
قانون و شرع عم برای این عمل زشت مجازات در نظر گرفته است!
اما همین موضوع در روابط جنسی زن و شوهر چه طور خواهد بود؟
فرض کنید دو نفر با هم عقد ازدواج بسته اند و مشکلی از این بابت وجود ندارد و البته زن و شوهر به حقوق و تکالیف خویش آشنا هستند
حال
(جدای از مسئله عذر شرعی)اگر زن در آن زمان تمایل به رابطه جنسی نداشته باشد
به نحوی باشد که حق همسرش را ضایع نکند
و شوهر هم بتواند تحمل کند
ولی شوهر از زور و قدرت خویش استفاده کند تا با او نزدیکی کند!یا وی را وادار به عمل یا نوعی از انتفاع جنسی کند که مورد تمایل همسرش نیست !

حال با توجه به مطلب فوق به این سوالات پاسخ دهید:

1) آیا تجاوز شوهر به همسر یا Marital Rape که در علم جرم شناسی مطرح است در اسلام مبنایی هم دارد؟
می دانیم پیامبر مهربانی ها هرگونه خشونت علیه همسر را نهی نکرده اند
مگر رسول خدا (ص) نفرمودند : أَ يضْرِبُ أَحَدُكمُ الْمَرْأَةَ ثُمَّ يظَلُّ مُعَانِقَهَا(1) ؟ چگونه شما مردان، همسرانتان را مي‌زنيد. سپس او را در آغوش مي‌گيريد و شرم نمي‌كنيد؟

2)آیا نمی توان با احادیثی چون،نفی خشونت علیه همسر،ملاعبه کردن،توجه به نیاز همسر و ......به این موضوع فکر کرد و آنان را مبنای فقهی برای تجاوز شوهر به همسر یا Marital Rape قرار داد؟

3)در صورت وقوع تجاوز شوهر به زن ، از نظر اسلام زن چه حقوقی دارد؟
آیا صرف آگاهی زن و شوهر نسبت به این احادیث کافی است؟

4)ضمانت اجرای تخلف از این احادیث (به غیر از جزای اخروی)چیست؟

پی نوشت:
1.الکافی،دارالکتب الاسلامیه،ج5،ص509.

ایجاد سایت معرفی مد و لباس و کسب درآمد از آن چه حکمی دارد؟


با سلام و احترام

زدن سایتهایی که در آن به معرفی مد لباس، کیف و کفش و انواع آرایش پرداخته می شود ، چه حکمی دارد و کسب درآمد از آن حلال است یا حرام؟؟؟

باتشکر

فروش مهره مار از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

سلام همونطور که از عنوان این پست پیداست میخواستم بدونم فروش مهره مار از نظر شرعی چه حکمی دارد؟

حسن و قبح عقلی یا شرعی؟

انجمن: 

سلام
چرا ما میگیم حسن و قبح عقلیه ولی وقتی بعضی جاها که خدا حکمی را بیان کرده و با عقل سازگار نیست یه جورایی ما هم قائل میشیم به حسن و قبح شرعی، یعنی میگیم چون خدا این حکم را بیان کرده پس معلومه که خوبه و میگیم عقل درک نمی‌کنه!
چرا تا قبلش عقل درک می‌کنه و میگیم حسن و قبح عقلیه؟ خب از همون اول بگیم حسن و قبح شرعیه و خلاص!

رعایت احکام شرعی در خواستگاری

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

با سلام

دختری هستم 27 ساله محجبه معتقد و مومن ، خواستگاری دارم 33 ساله که 3 ماه پیش در دوران عقد از خانمی جدا شده است.
یک جلسه نیز به روانشناس مراجعه کردیم و گفتند این آقا از نظر روحی و روانی سالم هستند.
حدود یک ماه در چندین جلسه مختلف با یکدیگر صحبت کردیم ولی در جلسه آخر از بنده درخواست می کند که دستم را بگیرد !!!
این حرکت او مرا به شک انداخته، به او گفتم این کار خلاف شرع و دین است. ولی او می گوید نمی تواند جلوی احساسات خود را بگیرد.
به نظر شما با این آقا باید چه کار کنم ؟ خانواده ام از این موضوع بی خبر هستند.

لطفا هر چه زودتر راهنمایی کنید.

تشکر

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

شرایط حلال بودن سود بانکی چیست؟

سلام وقت به خیر

اگر بانک یا موسسه ای اعلام کنه حداقل سود سالانه حداقل 20 درصدی رو تضمین می کنه و این سود حداکثر تا 25 درصد در بعضی ماه ها ممکنه برسه

یعنی بانک چه سود کنه چه ضرر بده باز هم سود 20 الی 25 درصد هست و تضمینی هست که از این محدوده خارج نشه

1. این سود که متغیر ولی در یک بازه 20 تا 25 درصد تعریف و محدود شده آیا حلال محسوب می شه ؟

2. اگر بانک حداقل سود 20 درصد رو تضمین کنه ولی حداکثر میزان براش تعیین نکنه یعنی حالتی که مشتری اطمینان داره از 20 درصد کمتر نمی شه در این حالت آیا حلال هست؟

3. اگر شخصی پول رو قرض کنه و مدتها طبق قرارداد سود متغیر به قرض دهنده بده ولی بعد از یه مدت ضرر کنه یعنی سود صفر یا منفی بشه و برای حفظ ظاهر و آبروداری و راضی نگه سودگیرنده، وانمود کنه شرکت در حال سود دهی هست و در واقع از جیب ضرر بده که سود سرمایه گذار سر موعد پرداخت بشه با توجه به این که در قرارداد مثلا 20 درصد سود ذکر شده و این شخص با در نظر گرفتن ضرر شخصی مخالف قرارداد عمل می کنه آیا این کسب و کار حلال هست؟

5. اگر با سرمایه گذار توافق کنم که ماهانه درصدی از سودم رو به دلخواه خودم به سرمایه گذار خواهم داد یعنی هیچ عددی تعیین نشه و من با وجودی که هر ماه سودهای متغیر بدست میارم به سرمایه گذار مبلغ ثابتی بدم این حالت حلال هست؟

مرجع تقلید من: آیت الله بهجت

روزه کسی که دستش را بریده

کسی دستش را بریده وخون از دستش میرزد واحساس ضعف دارد حکمش چیست
وباید چکارکرد روزه اش درست است
و وزوباید چگونه بگیرد

برچسب: