مومن

گناهانی که باعث کفر می شوند

سلام امام صادق فرمودند گناهای مومن پاک میشه در جهنم بعد به بهشت میروند بعد فرمودند منتها مومنی که گناه روش نفوذ کرده و باعث کفرش شده ..میخواستم ببینم چجوری گناه باعث کفر میشه....و چجه گناهایی باعث کفر میشه

«مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را » ؛ چه نوع اجابتی مراد است؟

انجمن: 

سلام

فرض کنیم دو انسان وجود دارند یکی مومن به خداوند و خدا شناس دومی کافر به خدا که هیچ بخشی از زندگیش با خدا در ارتباط نیست.

هر دوی این ها هدفی مشترک دارند و میخواهند وارد دانشگاه بشوند و رشته ی پزشکی رو بخونند.
اولی که مومن هست همراه با تلاشی که میکنه دعا هم میکنه و کلا زندگیش با خداست. دومی هیچ دعایی نمیکنه و نماز هم نمیخونه و کلا خدایی توی ذهنش نیست اما تلاش میکنه.
هر دوی این ها به اهدافشون میرسند.
حالا سوال اینه که اثر دعا در اینجا چی بوده. چه فرق دنیوی بین کسی که با دعا به هدفش رسیده با کسی که نرسیده وجود دارد.

در روایت هایی شنیدیم که حتی نمک خونه خودتون رو از خدا بخواهید.
خداوند در قرآن فرموده ادعونی استجب لکم.

حال اینکه آیا ممکنه ما دعایی بکنیم و خدا معجزه بکنه؟
خیلیا بدون دعا به خواسته هاشون میرسن و خیلیا با دعا و نذر و نیاز هم نمیرسن.

پس تاثیرات دعا چی هست.
اگر ما با این دید که من از خدا میخوام چیزی به من بده بریم دعا کنیم دچار اشتباه شدیم؟

اگر کسی دعا نکنه هم خدا بهش کمک میکنه؟

اخلاق گوسفندی یا سگی؟

[="Navy"]سلام علیکم
ابتدا روایت مربوطه امام سجاد ع رو میگذاریم:

نقل قول:
زرارة بن اوفی گوید روزی خدمت امام زین العابدین (ع) رسیدم، حضرت فرمودند: ای زرارة مردم زمان ما شش طبقه‌اند: " شیر، گرگ، روباه، سگ، خوک و گوسفند"!

اما "شیر"، حاکمان و پادشاهانی هستند که دوست دارند بر هر کسی مسلط باشند و ظلم کنند، ولی احدی در برابر فسادشان ایستادگی نکند".

اما "گرگ"، تجار و کسبه‌ای هستند که در وقت خریدن جنس، آن را مذمّت می‌کنند تا ارزان‌تر بخرند، ولی برای فروش، آن را می‌ستایند تا گران بفروشند".

اما "روباه"، کسانی هستند که دین را وسیله‌ای برای دنیایشان قرار داده‌اند و آنچه را به زبان می‌آورند در دل قبول ندارند".

اما "خوک"، مردانی که شبیه زن هستند و رفتار زنانه دارند و همچنین کسانی که ذلیل و اسیر شهوتند و به هرعمل زشتی که دعوت می‌شوند پاسخ مثبت می‌دهند".

اما "سگ"، انسان بد زبان و فحاش است به طوری که مردم از ترس زبانش او را احترام می‌کنند.(در واقع کسی که جلوی زبانش را نمی‌گیرد و حرف‌های زشت از دهانش بیرون می‌آید و مردم از ترس آن که مبادا به آنها فحاشی یا بد زبانی کند او را احترام کنند و یا اینکه در منزل همیشه سروصدا می‌کند و سر زن و بچه‌هایش داد و فریاد می‌کشد! این شخص گرچه در ظاهر شکل آدم است ولی در باطن سگ است و خوی و خصلت آن را دارد و در روز قیامت به صورت سگ وارد محشر می‌شود".

و اما "گوسفند"، شخص با ایمانی است که مانند گوسفند افراد شرور موی او را می‌بُرند و گوشت او را می‌خورند و استخوانش را می‌شکنند".

و اما سوال بنده
فعلا کاری به این نداریم که این روایت درباره چه زمانی هست یا نیست.
بصورت کلی اگر بخوایم همه اخلاقیات رو رعایت کنیم ، هرکس هرچی گفت ببخشیم و مثلا اگر توهین کرد با توهین جواب ندیم ، تندی نکنیم ، با زیردست مهربان باشیم (و با بالا دست هم که جرئت نداریم احترام نگذاریم) به قول معروف همه سوار ما میشن. به قول این روایت ، مانند گوسفندی خواهیم بود که هرکس هر رفتاری خواست با ما انجام میده و چون مقابله به مثل در شان ما نیست و از اخلاق اسلامی به دور است نمیتونیم جواب بدیم یا تندی کنیم.

از طرفی اگر بخوایم کمی تند برخورد کنیم طوری که دیگران حساب کار دستشون بیاد و بفهمن ما کسی نیستیم که بشه هرجوری باهامون برخورد کرد و به قولی از ما بترسن هم در این روایت تشبیه شدیم به سگ !

ممکنه کسی بگه باید طوری رفتار کرد که از سر احترام با ما خوب برخورد کنند. این خارج از موضوع سوال ماست ، سوال درباره کسانی هست که احترام سرشون نمیشه. معمولا اگر احترام هم بگذارن از سر دلسوزی و ترحم هست یعنی میگن چه گوسفند مظلومی هست گناه داره اذیتش نکنیم...

از طرفی اگر بخوایم اخلاق رو همه جا رعایت کنیم مخصوصا در سخن گفتن ، نتیجه این میشه که مومن به عنوان یک موجود پخمه ای که هرکس هرچی بخواد میگه بهش و هر بلایی سر میارن و او فقط اخلاق رعایت میکنه (همون گوسفند وارگی)

چه باید کرد؟ راه درست چیه؟

نظر خودم : با هرکس باید مثل خودش رفتار کرد. اگر کسی رفتار سگی داشت نباید بگیم پیامبر و ائمه فلان طور برخورد میکردند بلکه باید مثل خودش سگی باهاش برخورد کرد. حتی اگر احتمال دادیم که اینطور خواهد بود باید بصورت پیشدستانه طوری برخورد کنیم که حساب کار دستش بیاد ، بفهمه که ما کسی نیستیم که هرجوری بشه باهامون رفتار کرد
همچنین بنظرم لازمه با زیر دست ، هر از گاهی تندی کنیم تا همیشه احترام ما را داشته باشه ، ولی هیچ وقت بهش زور نگیم.
به نظرم رعایت اخلاق مهم هست ولی حفظ شان و شخصیت بعنوان یک مسلمان بسیار بسیار مهمتر است. یک مسلمان نباید گوسفند و تو سری خور باشه در جامعه...[/]

زنان پاکدامن برای مردان پاکدامن؛ و مردان پاکدامن برای زنان پاکدامن

با سلام وخسته نباشیدخدمت کارشناس محترم.
یه ایه توی قران داریم که میگه زنان پاکدامن برای مردان پاکدامن ومردان پاکدامن برای زنان پاکدامن و زنان خبیث برای مردان خبیث و مردان خبیث...(سوره نور)واقعا اینجوریه؟خیلی وقتها میبینیم که مردایی خوبن ولی همسراشون پاک نیستن وهمچنین زنایی خوبن شوهراشون خوب و پاک نسیتن.میخواستم بدونم اینها با هم منافاتی ندارند؟

کارشناس بحث : هدی

تشخیص اولویت در نماز اول وقت

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

در کتاب جامع التمثیل صفحه 222 داستانی وجود دارد بنام (زن مومنه و نماز اول وقت)، که بدین شرح است:

------------------
آورده اند که روزی زن صالحه ای به مجلس و اعظی رفت و آن واعظ می گفت: « هر مومن و هر مومنه ای که در اول وقت نماز کند و کارهای دنیا نکرده به نماز مشغول شود، حقتعالی به نور خود دل او را روشن گرداند و مهمات دنیا و آخرت او را بسازد و او را از شرّ نگاه دارد » آن زن چون حدیت را بشنید همیشه در اول وقت نماز می گذارد. روزی تنور تافته تا نان بپزد، بانک اذان شنید و کودکی داشت، بگریستن و خمیرش نیز ترش گردیده بود، چنانکه از کنار ظرف بیرون آمده بود. آن زن با خود گفت: « مرا سه کارِ ضروری پیش آمده، هیچ به از آن نیست که همه را بگذارم و اول، نماز را بجای آورم، که رضای خدا در آنست، پس بنماز ایستاد. »

شیطان که آنحال را بدید فریاد برآورد. یاران او حاضر شده، دور او را گرفته و گفتند: « ای مهربان، ترا چه واقع شده؟ » آن ملعون گفت: « مرا دردسر گرفته از کردار این زن که سجده می کند.» گفتند: « ای مهمتر، چون بنماز ایستاد کودکِ او را در میان تنور انداز » پس آن ملعون، کودک او را در تنور انداخت، او در میان تنور آواز کشید و آواز بگوش مادر رسید، غم در دلش پیچید، خواست که نماز را قطع کند، باز در دل گفت: « روی از خدا گردانیدن از وسوسه شیطان است، با خاطر جمع، نماز را تمام کرده، برخاست و به سر تنور رفت و دید بقدرت حقتعالی، کودک، در میانِ آتش، بازی می کند. پس سجدهء شکر بجای آورده، او را از میان آتش به سلامت بیرون آورد و بعد به پختن نان مشغول شد (منبع کلیات جامع التمثیل صفحه 222).

اینچنین است با خدا معامله کردن، اگر یقینِ انسان به خدا زیاد باشد، صددرصد در تمام شئون زندگی مثل این نماز خواندن خواهد بود. و خداوند بندگانش را یاری می کند، همانطوری که حضرت ابراهیم (علیه السلام) را در آتشِ نمرود نگهداشت.
------------------

سوال اینجاست که، فرض می کنیم، یک نمازگزار، که بسیار به نماز اول وقت اهمیت می دهد. در مسیر مسجد یا در منزل، در زمانِ اذان، با چیزی یا کسی مواجه می شود که از طریق (حیلهء مثبت) او را از نماز باز می دارد. این فرد، چگونه باید تشخیص دهد که آن چیز مهمتر است یا نماز اول وقت؟

مثلا با پیرمردی مواجه می شود که در حالِ حمل کردنِ کیسه ای سنگین است و یا مادری دارد که کافر، فاسق، منافق و یا مرتد است و آن مادر، به واسطهء ذهن آلوده ای که کسب کرده است، معمولا، دقیقا در زمانِ اذان، درخواستهای خود را می گوید، تا به عبارتی، از گزینهء « نیاز مادر و یا همسر مهمتر از نماز جماعت است سوء استفاده کند! »

در دنیا مومنان زیادی وجود دارند که بواسطهء عدم آگاهی از اینکه « چه چیزی مهمتر از نماز اول وقت است و چه چیزی نیست » بسیاری از نمازهای خود را از دست می دهند و چه بسا دوری از همان یک عدد نماز، زندگی آنها را تغییر دهد و به سمت سیاهی بکشاند.

اینگونه مومنان، چگونه باید بفهمند، که کدام درخواست، مهمتر از نماز اول وقت است؟

با تشکر

من جزو کدوم گروه هستم؟! (پرهیزکاران/کافران/منافقان)

سلام خسته نباشید
داشتم تفسیر سوره بقره رو میخوندم که به یه متنی برخورد کردم
ابتدای این سوره مردم رو در ارتباط با آئین اسلام به سه بخش تقسیم کرده
پرهیزکاران(متقین)/کافران/منافقان
الان میخواستم بدونم من جزو هیچکدوم از این گروها نیستم که!!
پرهیزکار نیستم چون انسان متقی کسیه که تو همه موارد خودنگهدار باشه و گناه نکنه
من روز به روز سعی میکنم بهتر از دیروز باشم و خدا رو شکر بهتر هم میشم کخودمو بیشتر بشناسم اما من متقی نیستم چون هنوزم گناهانی دارم که سعی در ترک اونا دارم
گروه دوم کافران هستند که مسلما کافر هم نیستم چون برنامه و دین اسلام رو کاملا قبول دارم واجباتو انجام میدم و محرمات هم اکثرشو انجام نمیدم و سعی در ترک گناهان دارم مثل دروغ ازروی مصلحت
گروه سوم هم منافقان هستند که جزوشون نیستم
منافقان در ظاهر با مسلمانان هستند ولی ذاتا با مخالف های اسلام
الان قرآن ادما رو سه بخش کرده
خب یعنی آدمایی مثل من چه اسمی روشون گذاشته میشه؟

نسبی بودن مراتب انسان ها باتوجه به سرمایه اولیه

انجمن: 

سلام
با توجه به این مبحث http://www.askdin.com/showthread.php?t=41628 اینطور جمع بندی میشه که جایگاه انسان ها با توجه به سرمایه اولیه ایست که در اختیار دارند و مثلا پیامبری که وظایف خود را کامل انجام میدهد با انسان معمولی که در حد توان و سرمایه (محیط- خانواده-استعداد-...) عمل صالح انجام میدهد برابر است
حال سوالم اینه که آیا در مورد گناه هم این صادقه؟ یعنی اگر یک انسانی در خانواده گناه کار و محیط خرابی به دنیا آمد و گناه کار شد ولی تقوا پیشه کرد و کمتر گناه کرد در مقایسه با انسانی که در خانواده مذهبی به دنیا میاد و از کودکی در محیط سالمی بزرگ میشه و گناه نمی کنه امکان برابری درجه در پیشگاه خداوند قابل تصوره؟ یعنی در این مثال ممکنه که یک انسان گناه کار درجش در پیشگاه خدا بالاتر از انسان کمتر گناه کار باشه که با توجه به سرمایه ای که داشته اهمال کرده و به اصطلاح کم گذاشته؟

چرا خداوند ستار العیوب است؟ و چه زمانی پرده ها را کنار می زند ؟ و راه نجات چیست؟

انجمن: 

سلام
می خواستم بدانم حقیقت اینکه خدا ستار العيوب است.یعنی چه
و چرا گناه بندگانش را می پوشد
وآیااین پوشیدن گناهان باعث جری شدن انسان در ادامه گناه نمی شود ؟
و آیا شامل حال همه بندگانش می شود !
واگر پردهها کنار زده شدن و آبروی انسان یا انسانهایی به باد رفت
و چه بسا باعث خسارات جانی بشود !
کی مسئول است
خدا که پردهها را برداشته است
یا انسان
و عاقبت دنیایی و اخروی چنین انسانها ئی چه می شود !