علوم غریبه

سوال در رابطه با تعویذ قرآنی و اثراتی که درباره آن مطرح می شود

انجمن: 
تصویر بالا تعویذ قرآنی است که چندسال پیش در بین مردم به شدت و تعداد بالا پخش شد ، من خودم از آیت الله فاطمی نیا در مسجد ازگل بعد از سخنرانی سوال کردم و گفتند اینجور چیزها را نگهداری نکینم. در حالی که تولید کنندگان فوق ادعاهای معجزه آسایی مثل شفای بیماران ، افزایش روزی و ... برای همراه داشتن آن دارند. یکی از دوستان راجع به آن سوال داشت ، خوب است یکبار برای همیشه به سوالات ذیل پاسخ داده شود ؟ - آیا جداول فوق علوم غریبه است؟ - آیا همراه داشتن یک کاغذ می تواند باعث خوشبختی یا بدبختی شود ؟ بسیاری افراد ضمن اینکه مبارک ترین شی موجود در زمین یعنی قرآن در ماشین همراه دارند تصادف می کنند و می میرند. - آیا همراه داشتن یک کاغذ یا انگشتر باعث تغییر مقدرات خداوند می شود ؛ مثلا یک عده می گویند که شرف الشمس سبب افزایش روزی می شود ، و مثلا روزی من الان کم است و خداوند کریم به من روزی کم داده است ولی وقتی یک انگشتر دست کنم می شود علامت می تیکمان و خدا  روزی مرا زیاد می کند ؟ آیا حکمت و علم خدا اینجا زیر سوال نمی رود؟ آیا خدا را از یک انسان حکیم پایین تر نیاورده ایم ؟ خواشمند است پاسخ کاملی به سوالات فوق بدهید. از مسئولین محترم سایت کمال تشکر را دارم.

علوم غریبه، شبه علم؟

 سلام اگر به سایت های علمی مثل بینگ بنگ و هوپا و ... سر بزنید انها به علوم غریبه شبه علم می گویند و بر این نظر هستند که پایه های علمی ندارد از آن جهت که اعتقاد  به روح و جن و سحر و جادو از عقاید مسلمان هستش این موضوع رو که از طرف دانشمندان طبیعی به شبه علم معرفی می شود نقد کنید و این که ان ها چرا این موضوعات رو غیر علمی می دونند و اساس علمی بودن یک موضوا از نظر ان ها چیست ؟ و چرا با وجود جن گیر ها و جادوگر ها این موضوع که جیمز رندی گفته هر کس قدرت فرا طبیعی دارد با ارئه شواهد برنده  جایزه یک میلیون دلاری شود کسی نتوانسته یا نخواسته؟ از کجا متوجه شویم سحر یا جن وجود دارد

تفسیر روایی و ادبی قرآن

انجمن: 

تفسیر روایی و ادبی قرآن چیست؟
آیا تفسیر روایی قرآن با علوم غریبه ارتباط دارد؟

ذکر یا بدوح

با سلام
می خواستم بدونم که اعراب ذکر ( یا بدوح ) به چه صورتی است و چگونه خوانده می شود و نهایتا به چه معنی است ؟

با تشکر

مبارزه با خرافات؛ بررسی اهداف پیامبر اسلام (ص)

انجمن: 

بی شک یکی از اهداف پیامبر اسلام :doa(1):ستیز با خرافات و ترویج قدرت فکری بوده است به صوری که حضرت می فرمایند: من برای این آمده ام که قدرت فکری بشر را تقویت کنمو با هر گونه خرافات به هر گونه که باشد حتی اگر به پیشرفت هدفم کمک کند سرسختانه مبارزه کنم و این یکی از افتخارات بزرگ پیامبر اسلام است. پیامبری که حاظر نشد حتی برای پیشبرد اهدافش از خرافات کمک گیرد با آنکه در ملتی به سر میبرد که خرافات جزئی از زندگی آنان بود!

اینجاست که می گویند هدف وسیله را توجیه نمی کند

پیامبر با تمام قوا تلاش میکرد که مردم بنده حقیقت باشند نه بنده افسانه و خرافات
در ادامه اشاره میکنیم به داستانی از یک مرگ غم انگیز برای پیامبر اسلام و مبارزه ایشان با خرافات
تنها فرزند پسر حضرت به نام ابراهیم درگذشت. پیامبر در مرگ وی بسیار گریست . در روز مرگ وی پدیده خورشید گرفتگی(زمانی که ماه بین خورشید و زمین قرار گیرد و سایه ماه روی زمین افتد) رخ داد، ملت خرافی عرب این را نشانه ی عظمت مصیبت دانستند و گفتند آفتاب برای مرگ فرزند پیامبر گرفته است. پیامبر این حرف ها را شنید. ایشان بالای مبنر رفتند و فرمودند: آفتاب و ماه دو نشانه بزرگ از قدرت بی پایان خداوند هستند و سر به فرمان او دارند و هرگز برای مرگ و زندگی کسی نمی گریند. در این لحظه از منبر پایین آمد و نماز آیات خواندند.
گرچه این پدیده و فکر مردم عقیده آنان را نسبت به رسالت پیامبر راسختر می ساخت و در ظاهر به پیشرفت آیین او کمک میکرد ولی او هرگز راضی نشد که موقعیت او از طریق خرافات در دل مردم تحکیم گردد
مبارزه پیامبر با خرافات در کودکی ایشان نیز قابل تامل است. نقل است از حلمیه دایه محمد صلی الله علیه و آلیه که وقتی کودکی در صحررا بود وقتی مهره یمنی را برای محافظت ایشان از دیو های صحرا به گردنشان آویختم، او گردنبند را به من داد و گفت: خدای من پیوسته با من است، نگهدار و حافظ من است.
منبع: vadesadegh.ir
سوال: آیا همراه داشتن قرآن جهت دفع بلا نیز مانند موارد بالا خرافه است؟؟
2- آیا بازو بند ها و گردنبند هایی که شامل آیات و ادعیه می باشند نیز خرافات و شرک محسوب می شوند
3- آیا همراه داشتن دعا های رفع بلا و آیات خاصی از قرآن خرافه است و شرک محسوب می شود؟ با توجه به اینکه حضرت امام صادق فرموده اند بسیاری از این بازوبند ها شرک محسوب میشود
با تشکر از شما:Gol:

باطل کردن مهر و محبت!

سلام به شما دوستان عزیز
بنده چند وقت پیش با خانمی اشنا شدم به نیت ازدواج ولی هرچی زمان بیشتر گذشت بیشتر به این نتیجه رسیدم که این ازدواج سرانجامی نداره چون توی خیلی از زمینه ها با هم اختلاف نظر داریم و حالا مطمعن شدم که حتی خانواده ها هم مخالف خواهند بود و قصد دارم این رابطه رو بیش از این ادامه ندم ولی طرف مقابل خیلی اصرار داره که رابطمون ادامه داشته باشه حتی اگه به ازدواج ختم نشه و بارها باهاش بحث کردم که ما دراینده شانسی با هم نداریم گوشش بدهکار نیس و متاسفانه خیلی وابسته شده. حالا خواهشی که از شما دوستان دارم اینه که بفرمایید میشه برم پیش کسانی که دعا میکنن و توی کار علوم غریبه هستن و مهر اون خانم رو نسبت به خودم از بین ببرم؟ با توجه به اینکه علمای بزرگی هم شاگردانی رو برای مقابله با جادو و طلسم اموزش میدن که به مردم خدمت کنن شما کسی رو میشناسید که همچین کاری انجام بده ؟ چون نمیخوام به اون خانم ضربه روحی وارد بشه و از طرفی هم با یک دعای شرعی و نه جادو ازش جدا بشم
ممنون میشم جواب بدید
یاعلی

استفاده از دعا و علوم غریبه

سلام...
می خواستم بدونم استفاده از دعا و علوم غریبه مثلا برای ایجاد محبت مردم نسبت به خود، گناه محسوب میشه؟
تعدادی دستورالعمل برای تسخیر دیگران و.. وجود داره و میخوام امتحانش کنم ببینم کدومش درسته و کدوم غلط اما می ترسم گرفتار گناه بشم
اگر نیت فقط امتحان کردن این دعا ها باشه بازهم گناهه؟
ممنون اگر راهنمایی کنید...

مرجع تقلید: سیدعلی حسینی سیستانی

گفتگویی درباب علوم غریبه

انجمن: 

گفتگویی درباب علوم غریبه


سلام این مباحث را با اجازه مدیریت محترم سایت و سایر اساتید شروع میکنم چون متایفانه جامعه ما امروز پر از خررافات و مسائلی است که مبنای شرعب و علمی ندارند و فقط وسیله شیادی می باشند

* گفتگوی زیر مصاحبه­ای است که با یکی از متخصصان علوم غریه انجام داده­ام. زمان زیادی است که او را می­شناسم و پیشتر چندین نوبت با او صحبت­هایی راجع به علوم غریبه داشته­ام و چندباری هم شمه­هایی از کارهایش را شخصاً دیده­ام. نسبتاً جوان است و هیچ ممیزه ظاهری خاصی ندارد که نشان از تخصصش داشته باشد. از نزدیک او را می­شناسم و به راستی و درستی­اش باور دارم. وضع اقتصادی متوسط است و شغل خودش را دارد و میدانم که از این طریق درآمدی نداشته است.همچنین اینجا و آنجا توانایی­هایش را دستمایه­ی برتری­جویی قرار نمیدهد. تمام این ویژگی­ها بعلاوه­ی مشاهداتم از برخی کارهایش، مرا در باور به گفته­های او موجه می­سازد و این توجیه ـ اگر خوانندگان مصاحبه نظر مشابهی راجع به صدق من داشته باشد ـ می­تواند به خوانندگان نیز منتقل گردد.

خیلی ممنون که وقت گفتگو دادید. ابتدا توضیح بدهید که چه مدت است که وارد وادی علوم غریبه شده اید؟

حدود 14 سال است که وارد این وادی شده­ام.

برای ورود به این حوزه باید ویژگی­های خاصی داشت یا هر کسی می­تواند وارد شود؟

به طور کلی، به جز حدود 20 درصد افراد که در این وادی هیچ توفیقی کسب نمی­کنند، دیگران می­توانند وارد این وادی شوند.

بین زن و مرد، سن­های مختلف، مذهبی بودن یا نبودن برای ورود به این وادی تفاوتی هست؟

بستگی به این دارد که وارد چه حوزه­ای می­خواهید بشوید و چه کاری می­خواهید انجام دهید. همه می­توانند وارد شوند، مثل داستان ورزش.برای ورزش ممکن است کسی روزی یک ساعت ورزش کند و به حدی برسد و شخص دیگر سه یا پنج ساعت برای رسیدن به همان حد باید تمرین کند. در این وادی هم استعداد افراد متفاوت است.

کار اصلی که در علوم غریبه انجام می­شود چیست؟ ظاهراً بخش عمده­ی آن مربوط به ارتباط­گیری با نیروها یا موجوداتی است که ورای زندگی روزمره انسان­ها و جهان مشهود هستند.

علوم غریبه شاخه­های مختلفی دارد. پنج شاخه که به علوم «خمسه­ی محتجبه» معروفند و عبارتند از: کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا و ریمیا.هر کدام از اینها توضیحات خودشان را دارند. یکی از اینها مربوط به تسخیرات می­شود.به طور خلاصه اگر بخواهیم این پنج شاخه را توضیح دهیم، کیمیا که مردم آن را به صورت تبدیل مس به طلا می­شناسند، ولی به طور کلی مربوط است به تبدیل عناصر پست­تر به عناصر برتر. حتی برخی تفسیر می­کنند و تبدیل روح انسان به روح متعالی را زیرمجموعه­ی کیمیا میدانند.

فکر میکنید کیمیا در این عصر و دوران هم وجود دارد؟ یا اصلاً زمانی واقعاً وجود داشته؟

بله، وجود داشته.

فقط مس را طلا می­کردند یا فلزهای دیگر را هم تبدیل می­کردند؟

ببینید کیمیا به طور کلی وجود داشته و به دو گونه بوده. یکی بحث علمی بوده با دستورالعمل­های خاص خود ، که طی آن مس( و نه فلز دیگری) تبدیل به طلا می­شده.

اینکه فقط مس در کیمیا استفاده میشود، به دلیل ویژگی شیمیایی خاص این فلز است؟

بله به همین خاطر است. بحث دیگر بحث افراد صاحب نفس بوده. مثلاً داستانی هست که می­گوید شخصی برای استفاده مادی دنبال کیمیا بود. این شخص جایی با شیخی روبرو میشود و شیخ از او می­پرسد که «دنبال کیمیا هستی؟»او ابتدا انکار می­کند اما سپس اقرار می­کند. شیخ به همان قاشقی که با آن شربتش را هم می­زده میدمد و قاشق طلا می­شود. و به او میگوید برو مس وجود خود را طلا کن الان این قاشق را نوادگان آن فرد دارند و قاب کرده­اند.

شما خودتان این قاشق را دیده­اید؟

هنوز نه، ولی دوستی که این داستان را تعریف می­کرد خودش دیده بود. یک قاشق نقره است که قاب شده و از جلوی قاشق تا نیمه­ی دسته­ی قاشق یعنی تا جایی که نفس آن شیخ خورده طلا شده و بقیه­اش نقره است. این حکایت افراد صاحب نفس است که هرچیزی حتی چوب را می­توانستند به طلا تبدیل کنند. مثلاً شیخ بهایی با پیر پالان دوز آشنا می­شود، اشاره می­کند و ابزار او که احتمالا آهنین بوده در دستش طلا می­شود.

اما لیمیا .... قبل از ادامه بگذارید تا برای اینکه راحت­تر بشود این پنج کلمه را در خاطر داشت این را بگویم که اگر حرف اول این پنج علم را کنار هم بگذاریم می­شود «کله سر» [kollohooser].

دومین علم لیمیا است. لیمیا علم تسخیرات است. یعنی تسخیر موجودات زنده­ی غیراورگانیکی که در دنیا وجود دارند و ما نمی توانیم آنهارا ببینیم ولی می­توانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. حالا یک پرانتز کوچک اینجا باز کنم. در وادی علوم غریبه بسیاری از کارها با کمک همین موجودات غیرانسان انجام می­شود.

غیرانسان یعنی چه؟

یعنی موجودات هوشمند و مختاری که انسان نیستند.

این ها چند گونه هستند؟

آنهایی که شناخته­شده­تر هستند و اهل این حوزه می­شناسند، یکی جنها هستند که طبقه­بندی خودشان را دارند، مثلاً عفاریت [=عفریت­ها] ، دیوها و... دوم پری­ها هستند وسوم فرشته­ها.

که این دو نوع آخر متمایز از جن هستند.

بله.

پس کلاً شد چهار گونه موجود هوشمند مختار: انسان­ها، جن­ها، پری­ها و فرشته­ها؟

بله. حالا برای اینکه پرانتزم را ببندم، بر کل موضوعات متافیزیکی ـ هرچند که ظاهراً متافیزیک هم حالا به قول شما کلمه درستی نیست از نظر فلسفی، اما به هر حال اشتباه مصطلح است ـ دو سیستم حاکم است: یکی سیستم­های قائم به نفس و دیگری سیستم­های قائم به موکل. در سیستم­های قائم به نفس افراد با روح خودشان کار می­کنند. خیلی از جوکی­های هندی از همین سیستم استفاده می­کنند.روح انسان وقتی از کالبد خارج می­شود خیلی از توانمندی هایش بارز می­شود.

اما سیستم­های قائم به موکل. این سیستم ها پایه­شان در علم لیمیا است که علم تسخیرات است. چند گونه هم ارتباط­گیری با این موجودات هست.

چه هستند این چندگونه؟

به طور کلی می­گویند تسخیرات، اما چندان عبارت کامل و جامعی نیست. یک وقت شما دستور العمل­هایی انجام می­دهید و یا از نظر روحی به درجه­ای می­رسید که اینها در اختیار شما قرار می­گیرند. ولی گاه برعکس است؛ مثلاً بعضاً در سیستم­های شیطانی فرد در اختیار آنها قرار می­گیرد. باز هم فرد توانمندی­هایی پیدا می­کند، اما در واقع فرد مسخر آنهاست. نوع سوم هم این است که ارتباط دو طرفه است.

یک لحظه اینجا توقف کنیم و من بپرسم که این تقسیم­بندی شیطانی و رحمانی که گفته می­شود چیست؟

جن­ها مانند انسان­ها چند گروه هستند. انسان­هایی هستند که انسان­های مثبت ـ و نه الزاماً دینی ـ هستند. عده­ای دیگر انسان­های منفی­ای هستند. و عده­ای دیگر انسان­هایی خنثی هستند. نه مفیدند و نه خطرناک. راجع به جن­ها هم همینطور است. ولی دو طبقه دیگر [پری­ها و فرشته­ها] رحمانی محسوب می­شوند. جن­هایی هستند که در زمینه­ی دینی پایبند به دین هستند و حتی مسلمانند.

ظاهراً حتی مذهب هم دارند، شیعه و سنی و...

آنها اتفاقاً در این زمینه­ شاخه­هایشان از ما خیلی بیشتر است. آنها بخاطر طول عمری که دارند، ممکن است پیرو مذاهبی باشند که پیروان انسانی آن حالا منقرض شده باشند.

مثالی هم دارید؟

بله. مثلاً فرقه­ای دارند به نام «یوسفی». این یوسف، یوسف پیامبری که ما می­شناسیم نیست. تنها یک پیامبر جن وجود داشته است و آن یوسف است. این را، هم روایات می­گوید و هم ما با آن مواجه بوده­ایم. خود این پیامبر فوت کرده اما پیروانش هستند. خلاصه اینکه تنوع دینی آنها بیشتر از ماست.

برخی به اشتباه می­گویند که جنها سنی ندارند. چون عمر اینها طولانی است، زمان واقعه غدیر حاضر بوده­اند و دیده­اند، پس سنی ندارند. اما این غلط است. خیلی از انسان­هایی که آن زمان بودند و با حضرت علی بیعت هم کردند، بعداً تغییر جهت دادند. جن­ها هم طبیعتاً ممکن است در این زمینه دچار لغزش شده باشند و به زعم ما منحرف شده باشند، هرچند که به زعم خودشان بر حقند.

به هر جهت شاخه­های دینی اینها گسترده است. چون پیامبران از ابتدا که رسالت پیدا می­کردند، غالباً پیامبر جن­ها هم بوده­اند.

اما بحث رحمانی و شیطانی بودن. به طور کلی، ظاهرا آنهایی از جن­ها که دین و مذهبی دارند باید رحمانی باشند، اما صد در صد اینطور نیست. چون خیلی­هایشان علیرغم اعتقاد به خدا و پیامبری، پایبند اخلاق نیستند و شیطنت می­کنند.

پس ممیزه رحمانی و شیطانی بودن چیست؟

آنهایی که ما غالباً رحمانی محسوب می­کنیم مسلمان ها هستند، البته قصد مطرح کردن تعصبات دینی را ندارم. ضمن اینکه ناگفته نماند، حتی برخی سنی­ها هم رحمانی نیستند و گاه شیطنت­هایی می­کنند. حتی یهودی­ها.خیلی مواقع با آنها درگیر می­شویم. آنها بخاطر تعصبات دینی کهدارند، متاسفانه شیطنت­هایی در قبال ما انجام می­دهند، و با مسلمانان وخصوصا شیعهها خیلی بد تا می­کنند.

این شیطنت­ها یعنی چه؟ ممیزه شیطنت چیست؟

بحثاول دینی است. اما اگر آن را کنار بگذاریم، ممیزه اصلی،بحث مردم­آزاری و آزار رساندن به انسان­هاست. مثلاً جن یهودی داریم که به انسان­های مسلمان آزار می­رسانند. جن شیعه­ی خطاکار هم داریم، اما ندرتاً پیدا می­شوند. پس رحمانی بودن چند فاکتور دارد: یکی اعتقاد به خدا و دیگر عدم ایذاء مردم.

اگر جنی خداباور نباشد و مردم­آزاری نکند باز هم شیطانی است؟

آنها می­شوند همان خنثی­هایی که گفتم.

حال اگر بخواهیم بحث لیمیا را تمام کنیم، لیمیا علم تسخیرات بود و اینکه به هر جهت ارتباطی با این موجودات برقرار ­شود. یکی از پایه­های علوم غریبه، این است که کسی نمی­تواند در آخرین شاخه مستقیماً وارد شود. یعنی نمی­شود که شما در لیمیا وارد نشوید و در قسمت های بعدی توفیق خاصی داشته باشید مگر در ریمیا که در جای خود توضیح خواهم داد.

شاخه­ی بعدی علم هیمیا است. هیمیا علم طلسمات است که بعد از علم تسخیرات بدست می­آید. یعنی کسی نمی­تواند در لیمیا وارد نشود اما در هیمیا وارد شودمگر خیلی ضعیف و با اذن استاد. اساس طلسمات بر لیمیا است. اما کسی که لیمیا را در اختیار دارد الزاماً هیمیا را در اختیار ندارد.

پس طلسمات از طریق این موجودات مثل جن­ها انجام می­شود؟

بله همینطور است. عوامل اجرایی این طلسمات غالباً جن­ها هستند.

چرا می­گویید غالباً؟

چون داستان دیگری هم هست که اگر شد سر جای خودش توضیح می­دهم.

علم بعدی سیمیا است که علم گسترده­ای است و بحث اصلی آن «چشم­بندی» است، یعنی به خطا انداختن افراد است. در داستان­ها داریم که شخصی آمد پیش پادشاه ـ احتمالاً شاه عباس ـ برای محاکمه، و محکوم می­شود. ناگهان فرد شیرجه میزند داخل خمره­ای که در گوشه­ی اتاق بوده و ناپدید می­شود. شیخ بهایی هم پشت سر او شیرجه می­زند داخل خمره. دیگران می­بینند که این دو نفر رفتند داخل خمره­ای که شاید دست یک نفر هم به زور در آن جا می­شود. بعد از چند لحظه می­بینند که شیخ بهایی از خمره آمد بیرون و دست کرد آن شخص را هم از خمره کشید بیرون. در واقع این یک چشم­بندی بوده. آدم طبیعتاً داخل خمره جا نمی­شود. دیگران اینطور تصور می­کنند که اینها رفتند داخل خمره در صورتی که در واقع هیچ کدام در خمره نرفتند. یا مثلاً دستورالعمل خاصی هست که اگر شما انجام دهید همه می­بینند که شما پریدید در آسمان و پرواز کردید و رفتید در حالی که شما هنوز همانجا هستید.

خیلی از کارهای مرتاض­های هند گویا از این قسم است.

بله، البته نه همه آنها. یک نمونه خاطر من هست که یکی از اقوام تعریف می­کرد که در بچگی رفته بوده هند و رفته بودند جایی که مرتاضی خوابیده بود و جمعیت دورش را گرفته بودند. او تعریف می­کرد که من می­دیدم که طرف روی زمین خوابیده در حالی که جمعیت آسمان را نگاه می­کند. حالا به هر دلیلی، شاید چون بچه بوده، آن مرتاض روی این بچه کار نکرده بوده.

این کار هم از طریق آن موجودات انجام می­شود؟

بله. در واقع چیزی است بین لیمیا و هیمیا. هم بحث تسخیرات درش هست و هم بحث طلسمات. اینجا هم نمی­شود که شما لیمیا و هیمیا نداشته باشید اما از سیمیا استفاده کنید.

اما علم آخر که از علوم قبلی جداست، ریمیا است. ریمیا در واقع علم شعبده است که با استفاده از علم و ابزار انجام می­شود.

یعنی اصلاً امر ماوراء الطبیعی در آن نیست؟

نه، اما چون در گذشته خیلی عجیب بنظر می­رسیده و دست عده­ی محدودی بوده جزو علوم غریبه طبقه­بندی شده. مثلاً از باروت استفاده می­کردند برای تولید نور و انفجار و این برای افراد خیلی عجیب بوده، در حالی که کاملاً علمی است. در واقع نوعی حقه­بازی است.

حالا از این پنج شاخه­ای که توضیح دادید، آخری که هیچ، راجع به کیمیا هم که مقداری صحبت کردیم. می­ماند آن سه شاخه، که از بین آنها لیمیا یعنی همان علم تسخیرات از بقیه جالب­تر بنظر میرسد. کمی راجع به آن و راجع به سه موجودی که گفتید صحبت کنیم، یعنی جن­ها، پری­ها و فرشته­ها. راجع به جن­ها کمی توضیح دهید. اینها چه جور موجوداتی هستند؟ ماهیتشان چیست؟ کمی راجع به طول عمرشان و غیره صحبت کنید.

اینها را دانه­دانه برسی کنیم و جلو برویم. ماهیت اینها به نوع خلقتشان بر می­گردد. تفاوت این موجودات در خلقتشان است. مثل اینکه گفته می­شود انسان از خاک خلق شده یا در واقع از گل، جن از آتش خلق شده است، از شعله­ی آتش. باز این هم فرق می­کند. هر قسمتی از آتش موجودی می­شود.

« مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ» ... [الرحمن15: وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ: و جنّ را از شعله‌های مختلط و متحرّک آتش خلق کرد].

بله. جن از شعله آتش خلق شده.پریها از آب خلق شده­اند. اشتباهی که در اینجا رخ می­دهد این است که عده­ای می­گویند پری واژه فارسی برای جن است. عرب­ها «پ» ندارند و می­گویند جن.در حالی که کاملاً غلط است. پری­ها موجودات کاملاً متفاوتی هستند. برخی معتقدند که فرشته­ها از باد خلق شده­اند که این هم غلط هست؛ خلقت فرشته­ها از نور است. امااین نور همان فوتونی که ما می­شناسیم نیست. میشود گفت مبنای خلقت آنها همان نوری است که قرآن می­گوید «الله نور السماوات و الارض» که این نور، ماهیت خاصی دارد.

این از خلقت جن­ها. اما طول عمر جن­ها. عمر جن­ها خیلی طولانی است. ساختارشان اینطوری است. میانگین عمر انسان اگر 70 سال باشد، میانگین سن آنها 7 هزار سال است.

ظاهراً به نژادشان هم بستگی دارد.

نه، چندان ارتباطی با نژادشان ندارد. اما حالا که گفتید نژاد، بهتر است کمی توضیح بدم. نژاد جن­ها خیلی گسترده است. در انسان­ها مثلاً پنج، شش نژاد کلی زردپوست، سیاه پوست و ... داریم.یا مثلاً میگوییم اسلاوها که خیلی قد بلند هستند میانگین قدشان 180 سانت است، اما مثلاً زردپوست­ها که قدشان کوتاه است میانگینشان 160 است. اما تنوع گونه زیستی جن­ها خیلی خیلی زیاد است. این­ها از نژادی که به اندازه یک مشت بسته­ی ما باشند هستند تا عفاریت. عفریت­ها هم زیرمجموعه­ی جن­ها هستند، اما با خلقتی کمی متفاوت. عفریت­هایی هستند که یک چشمشان به اندازه میدان آزادی است. اینقدر بزرگ هستند.

مگر اینها مادی هستند که از اندازه صحبت می­کنید؟

جنها عالم خودشان را دارند. چیزی از نوع عوالم موازی.عوالم موازی پایه و اساس یکسان دارند اما ساختارهای متفاوت دارند.

وسعت دو عالم یکی است؟

شرایط خودش را دارد. چون عالم آنها مثل عالم ما جسمانی نیست، مثلاً می­توان وارد فضای این اتاق شد، اما گویی وارد یک دریا شده باشی. قوانین خودش را دارد. مثل عالم ما که قوانین خودش را دارد.

بُعد هم دارند؟

بله، حتی بعد زمان هم بر ایشان حاکم است و چهار بعد دارند. علیرغم اینکه میتوانند تا حدی در گذشته و آینده سفر کنند اما زمان بر ایشان می­گذرد.

این تا حدی یعنی چه؟

به خاطر بحث آینده است. چون همه­­ی آنها به آینده دسترسی ندارند.

اما بحثی که می­گفتم این بود که اینها در عالم خودشان اندازه دارند و وقتی می­خواهند به عالم ما وارد شوند، می­توانند قالب بگیرند. می­توانند به هر شکلی در بی­آیند. از یک مورچه بگیر تا یک دیو سه سر.

پس آن جنی که یک چشمش به اندازه میدان آزادی است در عالم خودشان آنقدری است.

بله، آنجا به این صورت است.

ولی همان موجود بزرگ هم می­تواند به صورت موجودی کوچک در عالم ما ظاهر شود؟

بله. ما مواجه بودیم با این مسئله.

توانمندی­های جن­ها به چه چیزهایی بستگی دارد؟

به چند عامل. یکی بحث فیزکشان است. فیزیک در عالم خودشان یعنی اندازه­­ی آنها. دوم به نژادشان بستگی دارد. مثل ما انسان­ها که برخی نژادها باهوشتر و برخی از نظر فیزیکی آماده­تر هستند.

توانایی­های این­ها چه چیزهایی است؟ اگر بخواهیم برای انسان بشماریم، می­گوییم توانایی ذهنی، قدرت بدنی، سرعت و چیزهایی از این دست.برای آنها چه چیزهایی مطرح است؟

قوای ذهنی برای آنها وجود دارد، چون همه­ی آنها در یک سطح از توان ذهنی نیستند و اختلافاتشان هم خیلی زیاد است. (یک پرانتز هم اینجا باز کنم و آن اینکه جن­ها با انسانها از نظر ساختار ذهنی و فکری یک مقداری متفاوتند.اینکه یک موضوع وقتی پیچیده است گفته می­شود به عقل جن هم نمی­رسد، این کاملاً غلط است. توانایی ذهنی یکی از مولفه­های برتری انسان به جن است. مولفه­ی دیگر روح انسان است. روح انسان قابلیت تعالی و قابلیت­های بیشتری دارد نسبت به جن­ها).توانمندی فیزیکی هم برای آنها هست. توانایی­شان در سفر در زمان هم هست. سرعتشان هم هست ... دیگر توانمندی خاصی را در ذهن ندارم که بخواهیم به آنها نسبت بدهیم. اگر بپرسید می­توانم بگویم آره یا نه، اما حضور ذهن ندارم.

مثلاً عفریت­ها که زیرمجموعه­ای از جن­ها هستند، بزرگ جسه و از نظر فیزیکی خیلی توانمندند. از طرف دیگر غالب جن­ها از نظر فیزیکی از عفریتها ضعیف­ترند، اما توانایی ذهنی بیشتری دارند.


برچسب: 

تفاوت علوم غریبه اسلامی با جادوگری چیست؟

تفاوت علوم غریبه اسلامی با جادوگری چیست؟مثلا در علوم غریبه اسلامی راه حل هایی برای ناپدید شدن هست در جادوگری هم این راه حل ها وجود دارد.

برچسب: 

تاثیر علوم غریبه بر درمان بیماری ها

:Gol:بسم الله ارحمن الرحیم:Gol:

با سلام و عرض ادب خدمت اساتید محترم سایت

من تقریبا 3 ماه پیش کتابی با این عنوان خریدم : کشکول علوم غریبه /که مال شیخ بهایی هست

توش دعاها و طلسمات زیادی هست ریاضت هم هست احضار اجنه و پری و خیلی چیزا هست روش دست یافتن به علوم میزان و خیلی چیزای دیگه..

میخواستم بدونم این طلسمات الهی هستن اصلا طلسم میتونه الهی باشه ؟؟ چون ادم اسم طلسم رو میشنوه میترسه

مثلا توش ایات قرانی هم هست ولی کلمات عجیب غریب هم هست البته اکثرشون بسم الله دارند مثلا یکیش چنتا کلمات بود نوشته بود اگه تو دستتون بنویسین خدا تو خواب از ااخبار اینده و ... اگاهتون میکنه من انجام دادم چنتاش رو و واقعا هم جواب میده

من میخوام بدونم اینا از طریق خدا انجام میشه یا اجنه و فلان .نکنه مورد خشم و غضب خدا قرار بگیرم

و اینکه مامانم یه مریضی داره تو اون کتاب برا درمانش نوشته : یعنی یک سری کلمات {عجیب} رو بنویس تو کاغذ و بده بخوره و خوب میشه مجرب هم هست مامانم قبول نمیکنه فتوای شما چیه؟

من نمیدونم این کتاب چیکار میکنه ولی خیلی اتفاقای خاصی تو خونه ی ما رخ میده مثلا یک شب وقت اذان انگار یکی دستشو میزد به اینده مثل در زدن ,انگار یکی برا نماز بیدارمون میخواست بکنه

یا چند روز پیش صدای افتادن کاغذ اومد هر چی گشتیم هیچی نبود. میدونید همیشه حس میکنم یکی پیش من هست و انگار میخواد خودشو متوجه من کنه شاید هم این قدرت من هست که رو اجسام اطرافم تاثیر میذاره

البته قبل خریدن این کتاب هم اتفاقایی میافتاد مثلا یه شب دیدیم لوسترها دارن تکون میخورن درحالی که اصلا اون روز زلزله ای ناومده بود ولی از انجایی که ما همیشه نگران بودیم شاید از نگرانی ما منشا گرفته

یا مثلا من یکبار به اینه نیرو وارد کردم تا بکشنه 5 روز بعد صدای ترک براشتن شدید میاومد خیلی ترسیده بودم ولی نشکست
یا مثلا من از زندگی هرکی نگرانم تو خواب میبینم که وضعش خوبه یا نه ....

برچسب: