حکمت

اصول کلی اشکال شرور از نظر عدل الهی

خلاصه و اصول کلی شرور از نظر عدل الهی عبارتند از:
صفت حکمت، یعنی حکیم بودن، درباره خداوند و درباره انسان به دو گونه صادق است. حکیم بودن انسان به معنی این است که در هر کاری غایتی معقول دارد و در کارهای خود عالی ترین و فاضل ترین هدفها را و بهترین وسیله ها را برای رسیدن به آن هدفها انتخاب می کند. اما خداوند، غنی علی الاطلاق است، غایتی را جستجو نمی کند، کمالی فرض نمی شود که او فاقد باشد تا بخواهد آن را جستجو کند، حکیم بودن او به معنی این است که موجودات را به کمالات لایقشان تا هر حدی که برای آنها ممکن باشد می رساند، کار او ایجاد است که به کمال وجود رساندن است و یا تدبیر و تکمیل و سوق دادن اشیاء به سوی کمالات ثانویه آنهاست که نوعی دیگر از رساندن اشیاء به کمالات آنهاست. بعضی از پرسشها و ایرادها و اشکالها از قیاس گرفتن غلط حکیم بودن خداوند به حکیم بودن انسان پیدا می شود.

فیض الهی، یعنی فیض هستی که سراسر جهان را در بر گرفته نظام خاص دارد، یعنی تقدم و تأخر، و سببیت و مسببیت، و علیت و معلولیت میان آنها حکمفرماست و این نظام، غیر قابل تخلف است، یعنی برای هیچ موجودی امکان تخلف و تجافی از مرتبه خود و اشغال مرتبه دیگر وجود ندارد. سیر تکامل موجودات، بالخصوص سیر تکاملی انسان، به معنی سرپیچی از مرتبه خود و اشغال مرتبه دیگر نیست، بلکه به معنی " سعه وجودی " انسان است. لازمه درجات و مراتب داشتن هستی این است که نوعی اختلاف و تفاوت از نظر نقص و کمال و شدت و ضعف در میان آنها حکمفرما باشد و اینگونه اختلافها تبعیض نیست.

صنع خدا کلی است نه جزئی، ضروری است نه اتفاقی. ریشه دیگر اشتباهات در این زمینه، مقایسه صنع خدا با صنع انسان از این نظر است که پنداشته می شود. ممکن است صنع الهی مانند صنع انسان، جزئی و اتفاقی باشد. علاوه بر اینکه باید غایات را، غایت فعل باری گرفت نه غایت ذات باری، باید بدانیم که غایات افعال باری، غایات کلیه است نه غایات جزئیه و غایات ضروری است نه اتفاقی.

برای وجود یافتن یک چیز، تام الفاعلیه بودن خداوند، کافی نیست، قابلیت قابل هم شرط است. عدم قابلیت قابلها منشأ بی نصیب ماندن برخی موجودات از برخی مواهب است. شروری که از نوع نیستیهاست یعنی عجزها، ضعفها، جهلها، از آن جهت که به ذات اقدس الهی مربوط است، یعنی از نظر کلیت نظام ( نه از آن جهت که به بشر مربوط است، یعنی جنبه های جزئی و اتفاقی نظام ) ناشی از نقصان قابلیتهاست.

خداوند متعال همانطور که واجب الوجود بالذات است، واجب من جمیع الجهات و الحیثیات است، از این رو واجب الافاضه و واجب الوجود است. محال است که موجودی امکان وجود یا امکان کمال وجود پیدا کند و از طرف خداوند افاضه فیض و اعطاء وجود نشود. آنچه به نظر می رسد که در مواردی یک موجود قابلیت یک کمالی را دارد و از آن بی نصیب است، امکان به حسب علل جزئی و اتفاقی است نه امکان به حسب علل کلی و ضروری.

شرور، یا اعدامند و یا وجوداتی که منشأ عدم در اشیاء دیگرند و از آن جهت شرند که منشأ عدمند. شریت شرور نوع دوم، در وجود اضافی و نسبی آنهاست نه در وجود فی نفسه شان. آنچه واقعا وجود دارد و جعل و خلق و علیت به آن تعلق می گیرد، وجود حقیقی است نه وجود اضافی. شرور، مطلقا مجعول و مخلوق بالتبع و بالعرضند نه مجعول بالذات. جهان یک واحد تجزیه ناپذیر است، حذف بعضی از اجزاء جهان و ابقاء بعضی، توهم محض و بازیگری خیال است. شرور و خیرات، دو صف و دو رده جدا نیستند، به هم آمیخته اند، عدمها از وجودها، و وجودهای اضافی از وجودهای حقیقی تفکیک ناپذیرند. نه تنها عدمها از وجودها، و وجودهای اضافی از وجودهای حقیقی تفکیک ناپذیرند، وجودهای حقیقی نیز به حکم اصل تجزیه ناپذیری جهان، پیوسته و جدا ناشدنی هستند. موجودات به اعتبار انفراد و استقلال، حکمی دارند و به اعتبار جزء بودن و عضویت در یک اندام، حکمی دیگر. آنجا که اصل پیوستگی و انداموارگی حکمفرماست، وجود انفرادی و مستقل، اعتباری و انتزاعی است. اگر شر و زشتی نبود، خیر و زیبایی معنی نداشت. شرور و زشتیها نمایانگر خیرات و زیبائیهاست. شرور، منبع خیرات، و مصائب، مادر خوشبختیهاست.

حکمت بعضی از اشیاء برای هدایت خودمون + دوستامون

اشتباه نکنید این تاپیک با تمام تاپبیک های با عنوان حکمت فرق دارد
از زمین تا آسمان

چند سالی هست که با کسی آشنا شدم که گاهی با نشستن 5 دقیقه کنارش ادم رو به فکر رسیدن به کمال و خلاصه به یاد خدا میندازه .

معمولا این سبک صحبتاش وقتی خیلی تاثیر داره که قبلش یه مدت طولانی سکوت میکنه , من بعضی هاش رو براتون تایپ میکنم . البته شاید از زبان من اون تاثیر رو نزاره .

آب جوش با چایی نپتون آوردن یه خورده به اونا نگاه کرد بعد گفت آدم ها مثل چایی نپتون هستند . :Moteajeb!:

پرسیدن یعنی چی ؟

گفت هیچ کس چایی نپتون رو بر نمیداره همینطوری بخوره , خدا هم از ما آدم ها اینطوری که هستیم راضی نمیشه

بعد توضیح داد چایی نپتون بو داره , رنگ داره , مزه داره ولی تمام اینها وقتی بروز داده میشه که سختی سوختن در آب جوش رو قبول کنه

ما آدم ها هم اگر سختی ترک لذت گناه اولا و ثانیا سختی بعضی از ریاضت های شرعی رو بخودمون بدیم میشیم همون چیزی که خدا میخاد .

دوستان بازم از سخنان ایشون براتون مینویسم ان شاء الله

انگشت نگاری


هر کشوری از کشورهای جهان که دارای سازمان منظمی باشند اداره ای دارد به نام انگشت نگاری. مقصود از انگشت نگاری، شناختن ویژگی هر کس می باشد. هر فردی دارای ویژگی هائی است که افراد دیگر مانند آن را ندارند. خطوط سرانگشت دشنامی هر کس، یکی از آن ویژگی ها است. آن خطوط نقشی را نشان می دهند که خطوط سرانگشت دیگری آن را نشان نمی دهد. انگشت نگار، انگشت دشنامی فرد منظور را می گیرد و رنگی سیاه می زند و سپس انگشت را بر روی کاغذ سپید می چسباند تا نقش خطوطی که بر سر انگشت می باشد بر روی کاغذ منعکس گردد. سپس آن نقش، نگهداری و بایگانی می شود. خطوط سر انگشت هر کسی از خطوط سرانگشت دیگری امتیاز دارد و هر فردی دارای نفشی ویژه در سر انگشت دشنامی خویش می باشد. و هیچگاه خطوط سرانگشت دو تن با یکدیگر همانند نیست، خواه آندو با یکدیگر خویش باشند خواه بیگانه، خواه برادر باشند خواه خواهر، خواه زنگی باشند خواه رومی، خواه سیاه پوست باشند خواه سفید پوست، خواه زرد باشند و خواه سرخ، خواه خردسال باشند و خواه کهن سال. انسان های گذشته چنین بوده اند، و انسان های کنونی چنین هستند و انسان های آینده چنین خواهند بود. از نخستین روزی که انسان بروی زمین پا نهاد و تا واپسین روزی که از روی زمین رخت می بندد دو انسان با یکدیگر در خطوط انگشتان دشنامی یکجور نبوده اند و نخواهند بود. فورمولی که در نقش های این انگشتان بکار برده شده که هیچ کدام یکجور نباشند، به عالیترین ریاضیدان و دقیق ترین کامپیوترها نیاز دارد تا نقشی مکرر نشود و اشتباهی رخ ندهد و سرانگشتی در میان میلیاردها افراد بشر در هزاران سال همانند سرانگشت دیگر نباشد.

قدرتی که بتواند این فرمول نامتناهی را در انگشت های نامتناهی در سال های نامتناهی پیاده کند چگونه قدرت عظیمی خواهد بود؟! آیا چنین پدیده ای همگانی، ازلی و ابدی می تواند خودبخود پدید آید؟ آیا عقل می پذیرد که طبیعت بی شعور و یا ماده بی دانش بتواند بطور خودناآگاه چنین کاری را انجام دهد؟ آن هم بطور مداوم و مکرر!!! هرگز...

شماره خطوط سرانگشت هر کس را 50 فرض کنید و عدد افراد بشر امروز را یک میلیارد بگیرید. سپس 50 میلیارد را در عدد بشرهای گذشته ضرب کنید حاصل ضرب چه خواهد بود؟ اگر عمر بشر ده هزار سال باشد و هر صد سالی را سه دوره به گیریم، بایستی 50 میلیارد را در سیصد ضرب کرده نتیجه 15 هزار میلیارد می شود و اگر عدد جنین های سقط شده و نوزادان شیرخواران و کودکانی که در هر دوره به ثمر نرسیده اند در این دوره های گذشته به همین اندازه حساب کنیم و بر آن بیافزائیم عدد ما به سی هزار میلیارد خواهد رسید. و اگر عمر بشر آینده را ده هزار سال انگار کنیم و حاصل ضرب انگشتان آنها را بر این عدد بیفزائیم نتیجه به شصت هزار میلیارد می رسد. چه کارخانه عظیمی مورد نیاز است که بتواند شصت هزار میلیارد نقش گوناگون بسازد؟! این کارخانه در کجا قرار دارد؟ آیا در زهدان مادران؟ آیا در پشت پدران؟! چند مهندس دارد؟ چقدر کارگر دارد؟ آیا نقش سر انگشت نخستین انسانهای جهان، در کجا طرح ریزی شده؟! به چه وسیله ای پیاده شده؟! ویژگیهای هر فردی صدها است. اگر شماره آنها را در میان زندگی انسانها در نظر بگیریم، در میان افراد هر نوعی از سلسله جانداران، و سلسله گیاهان بنظر بیاوریم همه قدرت های کامپیوتری و فکری از شماره آنها ناتوانند چه برسد به پدید آوردن آنها بطوریکه در هزاران سال هزاران فرد از هر نوع، در هزارن نوع، اشتباهی رخ ندهد، و دو چیز همانند نشوند. این گونه کارها از قدرتی نامتناهی، دانشی نامتناهی، حکمتی نامتناهی، ساخته می باشد و بس. شما می توانید به هر نامی او را بخوانید.

*** درسنامه ی خداشناسی ***

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام به همه ی دوستان:Gol:

در این تاپیک انشاالله به تدریج متن بخش خداشناسی کتاب آموزش عقاید استاد مصباح قرار داده میشه، در این تاپیک قرار نیست بحثی صورت بگیره و پست های از این دست حذف خواهند شد، دوستان هر نوع مطلبی در این رابطه داشتن می تونن در تاپیک دیگه ای مطرح بفرمان تا در اونجا راجع بهش صحبت بشه، شبیه این برنامه برای سه بخش دیگه ی این کتاب(پیامبرشناسی، امام شناسی، و فرجام شناسی) هم هست انشاالله، دوستان جهت اطلاع از مسائل اجرایی این طرح به این تاپیک مراجعه بفرمان:

طرح بزرگ جهادگران عرصه ی مجازی

سرکار نیایش سبز گرامی قبول زحمت فرمودن و مدیریت این تاپیک رو به عهده گرفتن، همین جا صمیمانه ازشون تشکر می کنم و امیدوارم خداوند متعال به بهترین وجه ازشون قبول بفرماد...

* * * نسبت اختیار انسان و امور شر با برخی اوصاف الهی * * *

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام خدمت عزیزان

همونطور که از عنوان تاپیک هم بر می یاد موضوع این تاپیک نسبت اختیار انسان و امور شر با برخی اوصاف الهیه(در حال حاضر اوصافی مثل عدل ، حکمت ، رحمت و ...) ، برا اینکار روالی که فعلا در ذهن دارم اینه که ابتدا راجع به یه معنا از اختیار تحت عنوان معنای عرفی و رایج (ولی به نظر من نادرست) اختیار بحث کنیم و بعد راجع به یه معنای دیگه از اختیار (که به نظر من معنای درست اختیاره) بحث کنیم ، در مرحله ی بعد وارد بحث شرور میشیم و نسبت اختیار انسان و امور شر با این اوصاف الهی رو بحث می کنیم. در طول بحثا تلاش بر اینه که مطالب تا جایی که میشه خلاصه و فشرده و در عین حال ساده و روون آورده بشه. خوشحال میشم از نظرات دوستان در هر مقطعی از بحث استفاده کنم. انشاالله که عمل همه ی ما همراه با بینش و بصیرت عمیق توحیدی باشه...