جمع بندی مشاوره و تربیت

می خواهم یک زندگی عادی پر از حضور خدا داشته باشم

سلام.من جوانی هستم 18 ساله و پشت کنکوری
من پدر و مادر و در کل خانواده ی خیلی خوبی دارم...و یه مشکلی که دارم و باعث میشه نذاره درس بخونم اینه که اصلا نمیتونم تمرکز کنم و همینطور عمرم داره تلف میشه.
از نظر دین هم خیلی خیلی به مشکل برخوردم.بهتره کمی موضوع رو باز تر کنم...منظور اینه که همیشه با خدا دعوا دارم و نمیدونم چرا...با اینکه خیلی خیلی دوست دارم ایمانم قوی بشه اما نمیتونم...همش از خدا میخوام اما نمیشه...حتی یه وقتایی یه فکر های خیلی کثیف و شیطونی میاد تو سرم با اینکه اصلا خودم نمیخوام به این چیز ها فکر کنم...و همیشه از خدا میخواهم ذهن من را پاک کند اما تا به حال موفق نشده
صد هزار بار توبه کردم و به ائمه متوسل شدم اما باز هم با این که نهایت زورمو زدم اما بازهم فکرهای فاسد میاد تو سرم و گاهی اوقات بدون اینکه بخوام به خدا و قرآن کفر میگم...و بدوناینکه بخوام با خانواده بد اخلاقی میکنم...صدتا مریضی گرفتم سر همین چیزا...از هر دری وارد شدم نشد...حتی چند بار در حرم و جمکران توبه کردم و بازهم نشد...دیگه بریدمممم...تو رو خدا کمکم کنیدددددددددد
هزاران هزار مطلب روانشناسی خوندم هیچ یک فایده نکرد...من دوست دارم یک زندگی عادی پر از حضور خدا داشته باشم..دوست دارم کمی جدی تر زندگی کنم نه بدون قید...و همیشه این سوال تو سرم میچرخه که چرا باید جهان وجود داشته باشه و ما بیایم روی زمین و انقدر سختی بکشیم...خیلی دوست دارم به من پاسخی دهید تا قانع شم...دوست دارم بنده ی واقعی خدا باشم و با اشتیاق و برای رضایت خا درس بخوانم.ممنون

زیاد کردن صبر با دعا و ذکر

هوالنور

باسلام و عرض ادب

دنبال دعایی یا ذکری یا دستوری قوی میگردم که صبرم زیاد بشه لطفا بنده رو راهنمایی کنید

به شخصی علاقه مند هستم و اون شخص چنان کاری کرد که هرکسی بود متنفر میشد ازش

ولی بنده خودم رو تو منجلاب بزرگی میبینم ....مدتهاست دارم با عقل و منطقم احساساتم رو شدیدا سرکوب میکنم و سعی دارم فراموشش کنم

ولی هیچ تاثیری نداشت جز اینکه باعث شد بیمار بشم(زخم معده)........

واقعا نگران وضع جسمی خودم هستم حالا روح که هیچی

متشکرم

تردید در انتخاب مسیر ؛ حوزه یا دانشگاه؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم
دوستان بنده میخواستم برم حوزه و هدف را تشخیص داده بودم و با مشورت و مطاله کتب و... تصمیم گرفتم برم حوزه بلند مدت اما بعد از اینکه رفتم تا دوره اختبار موندم و بعد انصراف دادم چون افسردگی گرفته بودم به نظر خودم و میگفتم که نمیتونم ادامه بدم حوزه سخته و اینا حالا من درسم خوب بود استاید میگفتند که خیلی درس خوبه و... خوب اما من میگفتم بابا نمیتونم کفایه و اصول و... خیلی سختن و میگفتم شاید منو از حوزه پرت کنن بعد اون موقع چیکار کنم. و یا مثلا شب ها رو نمیتونستم بخوابم حوزه خلاصه انصراف دادم الان حالم خیلی بده موندم که برم دانشگاه یا سال بعد دوباره برگردم حوزه حالا حوزه بلند مدت یا کوتاه مدت لطفا کمکم کنید و تینو بگم که من خیلی علاقه دارم به حوزه. واز دانشگاه متنفرم و از جوی که دانشگاه داره متنفرم و میترسم که اگه برم دانشگاه منحرف بشم یا نتونم خودمو کنترل کنم و از اون طرف اگه برم حوزه بلندم دت نتونم یا اینکه بندازنم بیرون و لز این حرفا و اگه برم سفیران من که از سفیران که درساش تخصصی نیستن
والان موندم این وسط خیلی درگیرم حتی خواب و خوراک ندارم از بس که فکر میکننم

لطفا دوستانی که میتونن کمکم کنن بهم کمک کنن

اجرتون با. امام زمان

جلسه خواستگاری و دروغ مصلحتی

سلام دوستان.
پسری 24 ساله هستم.

قرار است به خواستگاری دختر خانمی بروم که خانواده‌اش بسیار مذهبی هستند. (خودش را نمیدونم!)

من خودم درحال حاضر نه نماز میخونم و نه روزه میگیرم.

مطمئن هستم اگر راستش رو بگویم این دختر خانمو با مخالفت خانواده اش از دست میدم.

میخواستم بدونم بنظر شما آیا اشکالی دارد فعلا بطور مصلحتی بگویم نماز و روزه میگیرم. بعد ها با خود دختر خانم در مورد این قضیه حرف بزنم تا به نتیجه برسیم؟

حتی حاضر بخاطر ایشون تموم نماز و روزه هامو بگیرم.

اصلا شاید در آینده خودم بدون در نظر گرفتن ایشون هم تصمیم به به تغییر بگیرم که احتمالش هم بالا هست. اما خب الان نیستم...

باتشکر

رهایی از وسواس در غسل

انجمن: 

سلام

درغسل کردن خیلی وسواس دارم خیلی زیردوش هسم اونقدکه خسته میشه خیلی یا دیگه جان ندارمیشم و بی جان که تمومش میکنم آیا میشه رها بشم از این موضوع

خیلی خستم کرده Sad

چگونگی پوشش و حجاب دختر

باسلام خدمت تمامی دوستان

چندوقت پیش یکی از آشناهای ما دختر خانمی را جهت ازدواج به من معرفی کرد.
من اون دختر خانمو دیدم و ازش خوشم اومد.
چندروز پیش زنگ زدیم جهت خواستگاری و قراره اون هفته بریم برای خواستگاری.

حالا من امروز بطور اتفاقی آیدی تلگرام اون دختر خانم رو پیدا کردم و دیدم که عکس‌های پروفایلش بی حجاب هست.

پدر مادر این دختر خانم هم میشناسیم خیلی آدم‌های مذهبی هستن. حتی برای محرم هم مجلس میگیرند.

به نظر خودم اینا نمیتونه دلیلی بی بند و باری یک دختر خانم باشه. اما خب بالاخره به فکر فرو رفتم و به دنبال راه حل هستم.

من دوست ندارم همسرم چنین عکسهایی پروفایلش بگذارد.

به نظر شما من باید چیکار کنم؟ آیا در جلسه خواستگاری در این مورد باهاش صحبت کنم؟

خواهشا راهنماییم کنید. با تشکر.

آیا اگر با شخص دیگری ازدواج کنم، خوشبخت نمی شوم؟

با عرض سلام و وقت بخیر,من 26 ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد هستم,بتازگی یکی از اشنایان دور به خواستگاری من اومده که من اصلا علاقه ای بهش ندارم.من یک ماه از ایشون بزرگترم و باتوجه به مسافرتهایی که قبلا میرفتیم ایشون فوق العاده پسر اروم و توداریه برعکس من.و همچنین از من خیلی مذهبی ترند.الان سربازند و شغل و خونه هم ندارند.من مخالفت کردم اما با واکنش شدید خانواده ام مواجه شدم.پدرم عموی منو که روحانی هستن برای نصیحت کردن من اوردند و عموی من حرفی بمن زد که مثل خوره افتاده به جونم.ایشون بمن گفتند که برای مشورت درباره این ازدواج به پیش یکی از علمای اصفهان رفتند و اون عالم گفته که اگر من با هرکس غیر از این اقا پسر ازدواج کنم خوشبخت نمیشوم و همچنین بچه های خیلی بدی پیدا میکنم.درمانده شدم از یه طرف هیچ میلی به اون پسر ندارم و از یه طرف دیگه حرف عموم راحتم نمیزاره.خواهشا بمن بگید کسی میتونه اینده یه نفرو اینجوری پیش بینی کنه؟

چگونگی تطبیق مدرک دانشگاهی در حوزه

سلام
من ترم دوم دانشگام فقه و حقوق میخونم میخواستم مدرکمو با مدرک حوزه تطبیق بدم
چیجوری باید این معادل سازی رو انجام بدم؟

و اینکه میخوام منابه ازمون سطح دو حوزرو خودم بخونم بعد آزمونشو بدم برا گرفتن مدرکش.
امکانش هست که ازم امتحانشو بگیرن؟ یا باید وایسم زمان امتحانایی ک حوزه میگیره؟

توصیه به ازدواج از طرف افراد مختلف و جایگاه جامعه ما نسبت به این توصیه ها

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سوالی داشتند که مایل نبودند با نام کاربری خودشان مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان ضمن حفظ امانت، جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم، با نام کاربری "مدیر ارجاع سؤالات" درج می شود:

نقل قول:

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام خدمت کارشناس محترم

همانطور که از موضوع تاپیک معلوم هست, بنده یه مدتی به زوایایی از این موضوع فکر می کردم و در ذهن داشتم که یک تاپیک ایجاد بشود.

در جامعه ما افراد مختلف و به خصوص کارشناسان با تفکرات و سلایق مختلف (متدین و غیر متدین و ...), جوانان را از طرق مختلف (جمع های عمومی, خصوصی, تلویزیون, مصاحبه با روزنامه ها و ...) به ازدواج تشویق می کنند و این افراد هم به دسته هایی تقسیم می شوند و از طرفی دیگر موضع اسلام هم در این موضوع کاملا مشخص هست و هم دختر و پسر را به این کار توصیه می کند و هم افراد مختلف را برای کمک به دختر و پسر برای ازدواج تشویق می کند ولی این توصیه را همینطوری, به هر قیمتی و باری به هر جهت نمی کند بلکه باید دختر و پسر مهارت های مختلف را کسب کنند و شرایط خود را بهبود ببخشند و ... . و هدف اصلی بنده از ایجاد شدن این تاپیک هم تمرکز بر روی این مهارت ها برای ازدواج و جایگاه جامعه ما نسبت به کسب این مهارت ها می باشد.

حالا بنده افراد توصیه کننده به ازدواج را به دسته هایی تقسیم می کنم:

1. افرادی هستند که جوانان را به ازدواج تشویق می کنند و کاری به کسب مهارت و ... هم ندارند و همین که شرایط مادی فراهم شد باید ازدواج صورت بگیرد و کلا این نوع تفکر یعنی ازدواج به هر قیمتی و به قول معروف بریم ببینیم چی میشه.

2. افرادی هستند که بر اساس توصیه های اسلام, جوانان را به ازدواج تشویق می کنند و بر روی کسب مهارت های زندگی و ... هم تاکید دارند و مسائل را با هم دیگر می بینند و بازگو می کنند و شاید یه جورایی بدون کسب مهارت, افراد را به ازدواج توصیه نکنند. (این افراد نسبت به بقیه کم هستند)

3. افرادی هستند شبیه گروه دوم و اینکه تا حدودی به کسب مهارت ها و ... اعتقاد دارند ولی بدون این ها هم یه جورایی به ازدواج توصیه می کنند و اگر سخنرانی هم کنند ممکن است فقط بر روی همان ازدواج تاکید کنند و زیاد در سخنرانی ها بر روی مهارت ها تاکید نکنند و یه جورایی بین گروه اول و دوم قرار می گیرند.

به نظرم تقریبا کلیه افراد در این سه گروه قرار می گیرند. حالا برسیم به گروه ها که من نظر خود را بیان می کنم: به نظرم گروه یک مردود هست, در رابطه با گروه دو هم به نظرم این توصیه ها کامل هست و نظر بنده هم همین هست ولی یک نقد, اینکه حالا شاید یا من کم شنیده ام یا اینکه افراد در این گروه کم هستند که روی این موضوع (کسب مهارت ها قبل از ازدواج) تاکید کنند, گروه سوم هم یه جورایی رد می شوند به غیر از مواردی که بر روی مهارت ها و ... هم تاکید داشته باشند.

در رابطه با ایجاد این تاپیک هم بنده پی به مهم بودن کسب مهارت ها و ... بردم و تصمیم به ایجاد این تاپیک گرفته شد و اینکه افراد مختلفی را در اطراف دیده ام و دارم می بینم و به نظرم افراد (بیشتر خانم ها) تا مهارت های ضروری زندگی را یاد نگرفته اند نباید ازدواج کنند. (اگر نقدی هست بفرمایید)

یکی از کاربران در یک تاپیکی مطالبی را گفته بود که بعضی از جمله ها کاملا واقعیت جامعه بود و الان دقیقا عین مطالب یادم نیست ولی مضمون صحبت هایشان این بود و بعضی از کلمه ها را خودم اضافه می کنم: "وقتی تعداد زیادی از مردم برنامه مشخصی برای زندگی شان ندارند و به قول معروف همینطوری و هردمبیلی زندگی می کنند چرا باید با این شرایط ازدواج کنند و بچه دار بشوند و بچه هم در این محیط بزرگ بشود و ... " (شاید برای این موضوع همینطوری زندگی کردن هم تاپیک جداگانه ای مختص به موضوع ایجاد کنم, چون این هم مهم هست و باید بررسی بشود)

وقتی افراد خودشان از نظر دینی و ایمانی قوی نیستند, وقتی تعداد زیادی از افراد و جوانان امروزی (مرد و زن ولی بیشتر دخترهای جوان) معیارهایشان تغییر کرده است و هدف اصلی شان چیزهای غیر اصلی شده است و اینکه یا وظیفه اصلی خود را نمی دانند یا اینکه می دانند ولی غفلت می کنند (حالا مصداق هایش را نمی گویم) و ببخشید در یک کلام, وقتی خودشان را نمی توانند جمع کنند, چطور می شود انتظار داشت که بخواهند یک خانواده را جمع کنند؟ چطور می خواهند یک فرزند خوب تربیت کنند؟ بعد هم نتیجه اش می شود وضعیت نابسامان تربیت جوانان در موضوعات مختلف (که افراد مختلف از جمله خود این افراد دارند می نالند, متاسفانه انگار غفلت داریم و نمی دانیم که نتیجه بعضی از این کارهای ما نتیجه اش این می شود, بعد هر چقدر هم می خواهیم مشاوره بریم). ببینید واقعا جامعه ما از این موضع, ازدواج را ساده گرفته است و انگار نه انگار که می خواهد ازدواج صورت بگیرد و یک غفلت عمیق در این موضوع وجود دارد ولی در عوض در مسائل مالی سختگیر و سفت و سخت. بنده به جوانانی که از این موضوع برای ازدواج نگران هستند حق می دهم و نگرانی شان به جا هست. وقتی گفته می شود مشکل عمده ازدواج, فرهنگی هست, واقعا درست است.

متاسفانه یک مشکل دیگر در موضوع معیارهای درست ازدواج وجود دارد که به نظرم به اندازه کافی معیارهای صحیح شرح داده نمی شود و از طرفی هم وقتی همان به صورت کم هم شرح داده می شود, یک عده ای مبنی بر سختگیری قلمداد می کنند در حالی که اینطور نیست ولی مسائل مالی را مبنی بر سختگیری قلمداد نمی کنند.

یک نکته اینکه برخی از خانم ها معترض نشوند که چرا بیشتر, دخترها و خانم ها گفته شده است, چون این مطلب به نسبت, بیشتر از آقایان به خانم ها مربوط می شود, نه اینکه به آقایان مربوط نمی شود.

یک نکته دیگر هم کسی بنده را خارج از این موضوع و مطالب تصور نکند که حالا نشسته ام یه جا و دارم صحبت می کنم.

منتظر پاسخ کارشناس محترم هستم و اینکه لطفا به این موضوعات به طور مفصل پرداخته شود, چون خیلی مهم هستند و اینکه باید چه کارهایی را انجام دهیم و وظیفه ما (زن و مرد) در این موضوع چیست و ...؟

با تشکر

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

افسردگی متأثر از خیانت همسرم

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:


سلام
میخواستم مشکل بزرگی که دارمو با شما درمیون بزارم
من مردی هستم27ساله که حدود 9 ماه قبل با همسرم که 9 سال از من کوچیکتره ازدواج کردم.
6 ماهه اول خیلی باهم خوب بودیم ولی کم کم احساس کردم که رفتارش تغییر کرده هر قدر تلاش کردم که بفهمم چی شده نشد. تا اینکه بعد از 3 ماه فهمیدم بهم خیانت کرده و در اینترنت با کسی دوسته و در فضای مجازی باهم چت می کنند.
الان یه هفته اس که خیلی داغونم به خاطر اینکه ابروم نره به هیشکی چیزی نگفتم خیلی سر در گمم. دچار افسردگی شدم.
نمیدوم چیکار کنم
ممنون میشم منو راهنمایی کنید
با تشکر






با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol: