«اشهد أن علیا ولی الله» در نماز
ارسال شده توسط javadbhr در شنبه, ۱۳۹۵/۰۸/۰۱ - ۲۱:۱۰سلام
چرا ما در نماز شهادت به حجت بودن ایشان نمیدهیم؟
آیا نماز در طول زمان تغییر یافته؟
با ذکر دلیل و منبع معتبر پاسخ دهید.
سلام
چرا ما در نماز شهادت به حجت بودن ایشان نمیدهیم؟
آیا نماز در طول زمان تغییر یافته؟
با ذکر دلیل و منبع معتبر پاسخ دهید.
سلام... خوبید؟
چند وقتی هست که با یکی از آشناهامون که ضدولایت فقیه هستش (آخه ضدولایت فقیه دو مدل داریم یک گروه هستن از روی بی دینی ضدولایت فقیه هستند یک عده از اون ور بوم افتادن و ادعای دین داری واقعی میکنن و ضدولایت فقیه هستند. این آشنای ما از گروه دوم بود ... ) دارم بحث میکنم.
راجب ادله نقلی و عقلی که خب همه راجبش زیاد شنیدیم و خوندیم خیلی خیلی بحث کردم.. حتی روی یک روایت چند روز بحث کردیم... که خب میدونید که فایده نداره ... هرروایتی براش میارم توجیه و تفسیر خودشو میکنه و البته اون هم به من همینو میگه و خب دیدم که از این راه به نتیجه نمیرسیم...
یک روز بهش گفتم اصلا گیرم مملکت رو بدن دست شما... چیکار میکنید؟؟؟؟؟؟
بدون حاکم زندگی میکنید؟
یا اگر حاکمی تعیین میکنید مشروعیتش را چطوری اثبات میکنید؟؟
اولش نتونست جواب بده چون نه میتونست بگه بی حاکم و نه میتونست بگه طاغوت و نه چیز دیگه ای به ذهنش میرسید... و چند روزی گیج میزد... فکر کردم بحث رو بردم...
ولی بعد از چند روز یک مدل حکومتی اراِئه داد و گفت این مدل حق است و مشروع هم هست و مدل شما باطل است ... منم ایراد خاصی توش ندیدم... حالا مدلشو براتون میذارم ببینید اشکالاتش کجاست و بهم بگید...
دقیقا متنی که برام فرستاده رو براتون میذارم:
.........من وتو و فقیه در مورد تشکیل حکومت نه مکلفیم نه ماذون....هرموقع شرایطش جور بشه خدا کارشو بلده....اگر حکومت طاغوت باشه ....وظیفمون دوری از طاغوته....واگر به قول شما شرایط تشکیل حکومت در عصر غیبت برای ما بوجود بیاد رجوع به راویان حدیث یعنی فقیهی که مدرک دارد --اصل هست درحکمیت......
القصه سیاست راباید دیانت تعیین کند....واگر پیامبر بنی اسراییل میتواند حکومت وسیاست را به طالوت واگذار کندو طالوت موظف به اجرای شریعت هست یعنی اینکه حکومت وسیاستش عین دیانتش ودر راستای حکومت الله هست.....پس طبق این مدل قرانی :ماهم میتوانیم متقاربا باحکمیت همه فقهای راوی حدیث ودارای مدرک ---اجرا را به شخص مومن متعهد متخصص واگذار کنیم ....(وقتی مولا علی که صاحب ولایت مطلقه هست برای هرشهر والی تعیین میکند و والی هم برای اجرای امور داروغه و قاضی و وووتعیین میکند ....همه دارای سلسله مراتب ومتصل به الله هستند) و حالا که امام زمان نایب خاص ندارند وما را موظف به رجوع به نایبان عام یعنی همه فقهای راوی حدیث( روات الاحادیث) کرده اند وتازه طبق فهم قطعی که از انتهای مقبوله عمربن حنظله برداشت میشود....ما درصورت اختلاف بین انها وداشتن شبهه میتوانیم توقف کرده واز نظر انها عدول کنیم....
فقهای شیعه میتوانند یک شخص را مجری احکام وحکومت کنند( همانطور که والی مولا علی ع دارای این حق هست و مسوول ان نیز هست)و یا او را عزل کنند و این سلسله مراتب حفظ میشود
( مثلا امام زمان در جواب نامه شخصی فرمودند فقط با اذن متولی وقف میتوانی در اموال ما تصرف کنی )و به ظاهر از طاغوت دوری کرده ایم.....پس میشود اینکار را انجام داد وصد البته صحیحتر وصواب ترهست از مدل شما و نظر شما در مورد اینکه حتما باید یک فقیه در راس امور باشد تا طاغوت نباشد کاملا غلط هست ....
چون مثل الان خیلی از فقها مهجور ومحذوف میشوند وقطعا این خلاف رضایت امام زمان هست.............
.و مساله حکمیت ویا طبق نظر شما مساله حکومت حل میشود وحکومت یا حکمیت مشروطه مقیده علما جاری میشود........ایضا اینها همه در نظریه هستند وانشاالله نظر ما صواب هست........اما طاغوت واقعی در نهاد تک تک ماست.....که با مکانیسم حضور همه علما ی صاحب مدرک میشود این طاغوت راکنترل کرد....
ممنون میشم اشکالات وارده رو بگید...
با سلام
لطفا اساتید جواب این شبهه وهابیون و ....بدهند
با تشکر
بارها می بینیم که مدعیان تشیع، شبهه افکنی می کنند که چرا پیامبر صلی الله علیه وسلم برای خویش جانشین تعیین نکرد ولی از آن طرف ابوبکر برای خویش عمر را به عنوان جانشین تعیین نمود؟؟!!
و اما پاسخ به این شبهه: باید گفت این شبهه و استدلال، بسیار سست و مضحک است و در واقع تناقضی آشکار است، چون از نظر شیعه این پیامبرصلی الله علیه وسلم نبوده که حضرت علی را به عنوان جانشین انتخاب کرده است، بلکه این امر از نظر علمای شیعه دستوری الهی بوده است، پس شیعه در واقع دارد می گوید که چرا ابوبکر جانشین گذاشت ولی خداوند نگذاشت؟؟!!!
خوب آیا این سخن منطقی است؟؟عمل ابوبکر چه ربطی به دستورات الهی دارد؟؟ خداوند هر دستوری را صلاح بداند و اراده کند می فرستد و این چه ربطی به اعمال دیگران دارد؟؟!! اعمال دیگران که برای خداوند حجت محسوب نمی شوند و ما که نمی توانیم برای خداوند تعیین تکلیف کنیم. ولی علمای شیعه ظاهرا برای خدا نیز تعیین تکلیف می کنند!! در ضمن حضرت ابوبکر تنها حضرت عمر را به عنوان نامزد معرفی نموده است نه اینکه ایشان را به زور و یا با کودتایی بر مسند قدرت بنشاند و حتی در این امر با اصحاب دیگر نیز مشورت کرده است و سپس اصحاب با حضرت عمر بیعت نمودند و انتخاب خلیفه بدون بیعت و شورا ممکن نیست و این برای حضرت عمر نیز صادق بوده است.
در مورد مشورت حضرت ابوبکر با صحابه به برخی از روایات اشاره می کنیم: ابن سعد و طبری و غیره با اسانید متعددی روایت کردهاند که ابوبکر وقتی به بستر بیماری افتاد عبدالرحمان بن عوف را فرا خواند و به او گفت: در مورد عمر بن خطاب به من بگو. عبدالرحمان گفت: تو مرا از چیزی میپرسی که خودت آن را بهتر میدانی. ابوبکر گفت: گرچه بهتر میدانم.
عبدالرحمان گفت: سوگند به خدا او بهترین کسی است که مورد نظر شماست. سپس عثمان بن عفان را فرا خواند و گفت: در مورد عمر به من بگو. عثمان گفت: تو از همه ما به او آگاهتر هستی. گفت: با اینکه از شما به او آگاهترم (میخواهم نظر شما را بدانم).عثمان گفت: آنچه من در مورد او میدانم این است که درون او بهتر از ظاهر اوست، و در میان ما هیچ کسی مانند او وجود ندارد. ابوبکر گفت: خداوند بر تو رحم نماید، سوگند به خدا اگر او را ترک میکردم از تو فراتر نمیرفتم.
و با سعید بن زید اباالاعور و اسید بن حضیر و دیگر مهاجرین و انصار مشورت کرد. اسید گفت: او بعد از تو بهترین است، برای آنچه سبب رضامندی (خدا) میشود راضی میگردد، و بر آنچه سبب ناخشنودی (خدا) میشود ناخشنود میگردد، آنچه پنهان مینماید بهتر از آن چیزی است که اظهار مینماید، و هیچکسی در به دست گرفتن این امر از او قویتر نیست.
به علمای شیعه باید گفت که حضرت علی علیه السلام نیز جانشینی تعیین نکردند و چرا حضرت علی اینگونه عمل نمودند؟ شبهه افکنان شیعه فکر می کنند که می توانند با چنین شبهات بی پایه و اساسی در عقاید محکم و پاک اهل سنت خلل و خدشه وارد کنند در صورتیکه تنها خود را نزد عاقلان رسوا می نمایند. ایشان بدون درک واقعیات تنها به شبهه پراکنی می پردازند و دست به قیاسهای مسخره ای می زنند و مثلا شخص نبی را با غیر نبی مقایسه می کنند. یعنی شخصی را که مقید به وحی الهی است با شخصی که فاقد این امر است مقایسه می کنند.
آری حضرت محمد صلی الله علیه وسلم هیچگاه بدون اذن الهی، آن هم در امری به این مهمی کاری را نمی کرده و دستوری را صادر نمی کرده است، چون عواقب این دستور به پای اسلام و خدا گذاشته می شده است. هم اکنون نیز که فقهای شیعه، ولایت مطلقه فقیه و اولی الامری مردم را غصب کرده اند و هر روز در امر کشورداری و سیاست خرابکاری می کنند و جامعه را بسوی منجلاب هدایت می کنند، می بینیم که جوانان را دین گریز و اسلام ستیز کرده اند، چون برخی عوام این خرابیها و فساد را به پای دین گذاشته اند. آری مسئله خاتمیت با اوهام علمای شیعه در تضاد کامل است و سلسله ارسال حجج الهی به پایان رسیده و دیگر کسی اجازه ندارد خود را منصوب الهی معرفی کند.
سلام
پدر و ولی فرزندی که از سلول بنیادی گوش یک مرد به دنیا امده است چه کسی است؟ خود ان مرد یا پدر ان مرد یا ...؟
پدر یا ولی فرزندی که از سلول بنیادی گوش یک زن به دنیا امده است چه کسی است؟ زن یا پدر ان زن یا شوهر ان زن یا ...؟
ما در کلاس که 24 نفر هستیم، معلم ما وقتی می خواد از کلاس بیرون بره به من میگه: خانم محمدی! شما مبصر باش تا نظم کلاس بهم نریزه... و به بچه ها میگه: بچه ها! شما به حرف مبصر گوش کنید تا من برگردم.
شما میگید پیامبر صلّی الله علیه وآله از دنیا رفت و کسی رو به جانشینی خودش انتخاب نکرد؟ آیا پیامبر صلّی الله علیه وآله به اندازه ی معلم ما، بلد نبوده یک مبصر و یک جانشین بعد از خودش تعیین کند که نظم جامعه اسلامی بهم نریزه؟!
جواب مدیر اهل سنت به دانش آموز شیعه:
برو فردا با ولیت بیا کارش دارم!
دانش آموز رفت و فرداش با دوستش اومد.
مدیر گفت: چرا ولیتو نیاوردی؟ مگه نگفتم ولیتو بیار؟!
دانش آموز گفت: این ولی منه دیگه!
مدیر عصبانی شد و گفت: منظور من سرپرستته، پدرته، رفتی دوستتو آوردی؟
دانش آموز گفت: نشد دیگه ... اینجا میگید ولی یعنی سرپرست، پس چطور وقتی پیامبر میگن این علی ولی شماست میگید معنی ولی می شه دوست...!!!
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین علیه السلام
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما
سوال بنده این بود که معنای کلمه « ولی » در آیه شریفه (( مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا )) - 26 ، کهف - چیست ؟ بمعنای سرپرست و صاحب اختیار است یا دوست ؟ ( با استناد به کتب تفسیری شیعه )
با تشکر ...
سلام :Gol:
شعری است که مضمونش اینه :
اگر ولایت علی :hamdel: علیه السلام نداری نمازت باطله
سوال :
اساسا ولایت در نماز چه انحاء حضور و ظهوری می تونه داشته باشه ؟
و چرا نماز بی ولایت ارزش نداره ؟
بحث بفرمایید تا ما هم چیزی یاد بگیریم .
موفق در پناه حق
از راه نرسیده بود شهید شد...
فقط یک روز جبهه بود....
همون روز اولی ...
همون لحظه ای که رسید جبهه...
شهید دُردی(یازرلو)