سلام و عرض ادب خدمت همه
میخواستم ببینم کدوم یکی از موارد زیر حق الناس هست چون توی بعضی هاشون شک دارم.
1-یک روز با یه نفر داشتیم برمی گشتیم از مدرسه به خونه بعد این اومد یه چیزی برداشت و باد لاستیک های یک کامیون رو خالی می کرد -_- بعد من هم که نمی تونستم جلوی خنده مو بگیرم هی می گفتم دیگه بسه ول کن گناه داره ولی حرفام نمی تونست روش تاثیر بزاره چون نمیتونستم جلو خنده مو بگیرم و اون باد همه لاستیک هارو خالی کرد.
2- معلم شیمی مون یه برگه بهمون داده بود که حل کنیم و بیاریم ولی من برگه رو جا گذاشته بودم و گفت هرکی ننوشته 0 میدم منم رفتم برگه یه نفر رو که 20 گرفته بود ازش گرفتم و به آقا نشون دادم و 20 گرفتم ولی نمیدونستم قراره نمره بده قرار بوده اونایی که ننوشتن رو صفر بده ولی الان خیلی غذاب وجدان گرفتم چون بعضی ها 17 ,18 ,15 شدن از اون برگه و منی که هیچ زحمتی نکشیدم 20 .
3- یکی از معاونین مون به مناسبت روز بزرگداشت حافظ سر صف گفت هرکی بیاد و از این کتاب شعری که بهش بدم و بخونه و هیچ غلطی نداشته باشه بهش جایزه میدیم و...
بعد اون روز خیلی حس و حال ادبیات گرفته بود و زنگ تفریح توی بلندگو گفت اونایی که ادبیات قوی دارن به دفتر مراجعه کنند تا انجمن ادبی برای مدرسه تشکلی بشه و من به بقیه بچه ها گفتم آقا امروز فاز ادبیات گرفته و اونا خندیدن.
4-امروز یه نفر تو کلاس یکی از کار هایی که معلم انشاء انجام داده بود سر کلاس رو گفت و همه بد جور خنده مون گرفت اونم غیر ارادی من خیلی خواستم خنده رو قطع کنم ولی نتونستم میدونستم حتی اگه از کلاس هم برم بیرون دیگه خنده ام تموم نمیشه.
5- یک روز که به مغازه رفته بودم تا یه چیزی بگیرم پول رو یه جوری انداختم که مثلا انگار غذا رو جلو سگ میندازن ولی من اصلا قصدم این نبود و قرار نبود اینجوری بشه چون جا نبود و من از میز مغازه دار یکم دور بودم مجبور بودم اونجوری پولی رو پرت کنم و مغازه دار بدجور ناراحت شد.