استثنا

غیبت مصلحت آمیز ؟!

هوالنور

سلام و عرض ادب

سوالم این بود که ایا در اسلام غیبت مصلحت امیز داریم؟ برای مثال فردی میاد بهمون خبر میده که فلانی قصد داره مثلا در خانوادت دعوا راه بندازه
یا مثلا فلان نقشه رو کشیدند براتون ........یا مثلا من به فامیلمون بگم که فلان اشخاص انسانهای خوبی نیستن باهاشون معاشرت نکنید

ایا این غیبت محسوب میشه؟
متشکرم

اشتباه در ترجمه و تفسیر آیه: «لو کان فیهما آلهة الا الله لفسدتا»

با سلام و احترام

لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا

اگر در اسمان و زمین خدایانی جز الله باشد محققا ان دو فاسد خواهند شد.

در این آیه، ادبا میگویند الا به معنای ادات استثناء نیست بلکه صفت به معنای غیر است.

یعنی به این معناست : اگر در آسمانها و زمین خدایانی که غیر الله هستند باشد ان دو فاسد میشوند.

چرا الا را به معنای غیر میگیرند ؟

چون اگر الا صفت نباشد معنا اشتباه میشود و ایه مفهوم اشتباهی خواهد داشت نعوذ بالله
معنای اشتباه :
آیه میفرماید اگر خدایانی جز الله باشد فساد میشود
پس مفهومش این است که :
اگر خدایانی با الله باشد فساد ایجاد نمیشود

و این ندای شرک است نه توحید.

پس علمای ادبیات و به تبع آنها علمای اسلام نتیجه گرفتند الا صفت است.

اما رفع اشتباه علما :

همانطور که میدانید جمله استثنا شامل دو جمله مثبت و منفی است.
و در مفهوم مخالف، ادات نفی بر سر جمله شرط ( شامل دو جمله) می آید. و جمله مثبت را منفی و منفی را مثبت میکند.

اکنون روش صحیح مفهوم مخالف

لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا

( تفکیک : لو کان فیهما آلهه و لم یکن فیهما الله لفسدتا )

مفهوم مخالف :

لو لم یکن فیهما آلهه و کان الله فیهما لم یفسدا

و این عین توحید است.

ترجمه :
اگر در انها خدایانی باشد و الله نباشد فاسد میشوند.
مفهوم مخالف :
اگر در انها خدایانی نباشد و الله باشد فاسد نمیشوند.

پس مشکلی ایجاد نمیشود تا نیاز باشد الا را به معنای غیر و وصفیه بگیریم.

آیات ۲۲ تا ۲۵ سوره الإنشقاق

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

در این آیات آمده است که :


بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ ﴿٢٢﴾ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ ﴿٢٣﴾ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٢٤﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿٢٥﴾

بلکه کافران پیوسته آیات الهی را انکار می‌کنند! (۲۲) و خداوند آنچه را در دل پنهان می‌دارند بخوبی می‌داند! (۲۳) پس آنها را به عذابی دردناک بشارت ده! (۲۴) مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، که برای آنان پاداشی است قطع‌نشدنی! (۲۵)

حال سوال اینجاست که آیا در اینجا استثنا نامعقول به کار رفته ؟ چرا که کافران، کافر هستند و در بین آنها کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند وجود ندارد ؟

آب، استثنایی در قوانین طبیعت

وزن مولکولی آب، 18 می باشد، این خصوصیت اقتضا دارد که در حرارت و فشار معمولی، به حالت گاز باشد. آمونیاک که وزن مولکولی آن 17 می باشد در 33 درجه زیر صفر سانتیگراد، در حال بخار است. پس چه کسی آن را از این قانون طبیعت مستثنی قرار داده است و چرا به این عام، تخصیص خورده است؟ آیا ماده، نیاز جانداران این عالم را به آب می دانست که آن را چنین قرار داد؟ هرگز. آیا استثنای آب، گواه بر حکمت و دانش و قدرت استثنا کننده نمی باشد؟

استثنای دیگر، هر جسمی در حال انجماد، سنگین تر می شوند، تنها آب است که در حال یخ شدن، سبک تر می شود. این استثنا برای چیست؟ اگر وزن آب در حال انجماد مانند اجسام دیگر، سنگین تر می بود، موجود زنده ای پیدا نمی شد و اگر پیدا می شد زنده نمی ماند. چرا؟ آبهای رو که یخ می بستند به قعر دریاها و رودها می رفتند. نوبت با آب های زیرین می رسید، آنها نیز یخ می بستند و به قعر می رفتند. طبقات دیگر آب نیز از این قانون جدا نبودند، در نتیجه، همه دریاها و رودها یکپارچه سنگ می شدند. جانوران دریا همگی می مردند و زمینیان از این غذای مهم محروم می شدند. یخها در اثر استحکام، از حرارت آفتاب، بخار نمی شدند و ابری پدید نمی آمد و بارانی نبود و گیاهی نمی روئید و جانداری نبود، و انسانی یافت نمی شد. آیا سبکتر قرار دادن یخ از آب، بر خلاف همه اجسام دیگر، نشانه حکمت و دانش و قدرت آفریننده آب نمی باشد؟ آیا این کار نشانه مهر و محبت او، به انسانها نمی باشد؟ پس چرا انسانها سپاسگزار وی نمی باشند؟ و قدردانی نمی کنند؟!