علم الهی

سوال درباره ی حدیث: «تمام هستی در نظر من مانند تسلط تو بر کف دستت است»

سلام خسته نباشید ببخشید حدیثی شنیده ام پیرامون اینکه شخصی نزد یکی ازائمه علیهم السلام سؤالی میپرسند وایشان میفرمایند که تمام هستی درنظرمن مانند تسلط تو برکف دستت است     (تقریبا اینطوری که یادمه) متن کامل ودرست حدیث چیه؟

اختیار با وجود آگاهی خدا از تصمیمات انسان

چرا می گویند انسان اختیار دارد و می تواند مستقل تصمیم بگیرد درحالی ک همه تصمیمات مارا خدا ازقبل می داند و راهی ک.ما میرویم از قبل مشخص شده

مرگ با دانستن سرنوشت

سلام.
فرضا این درست باشد پرسیدن برای خلق شدن قبل از به دنیا آمدن غیرمنطقی است ، اما حالا به دنیا آمدن اتفاق افتاده است، [="#FF0000"]چرا افرادی که در آینده شکست سنگین می خورند یا در شر می افتند یا شر ایجاد می کنند یا کلا شقاوتمند اند در کودکی یا نوجوانی نمی میرند تا گرفتار نشوند و زجر نکشند؟[/]

این نمردن می تواند بهترین گزینه ی جبر و نقشی از پیش تعیین شده باشد که این افراد در راستای خواست خداوند برای اهدافی [="#FF0000"]استفاده ابزاری[/] شده اند ؟

علم ائمه (ع) و احادیث ایشان

انجمن: 

احادیث پیامبران ازکدام علم است اگرعلم الهی است چرابندگان نمی توانندازقرآن استخراج کنند
مثلا چراخون نجس است خوردن روزه راباطل می کندو...

علم و عصمت امام زمان (عج)

انجمن: 

سلام .
احتمالا در جریان هستید که امام زمان در 5 سالگی و در برخی جاها گفته شده در 3 سالگی به مقام امامت ( مقامی بالاتر از نبوت ) رسیدند .

همچنین کارشناس محترم در این تاپیک:

ایرادی در صحیفه سجادیه

گفته اند:
[h=2][/h]

مدبر;979614 نوشت:

عصمت در ائمه علیهم السلام، امری جبری برای ایشان نیست ، معصوم با ارداه و خواست خودش به مقامات عالیه رسیده است
و البته با عنایت و توجه ویژه از طرف پروردگار ، اگر غیر از باشد، الگو بودن انبیاء و ائمه علیهم السلام معنی نداشت
و اگر عصمت جبری بود ارزشی نداشت و هر کسی دیگر هم میتواند به خواست جبری خداوند معصوم شود.

[h=2]یعنی اینکه معصوم با اراده و میل خودش به این مقام رسیده ؛
و هم چنین فرمودید که اگر عصمت جبری بود دیگر ارزش نداشت[/h]
در صورت امکان توضیح بدید که :

1- امام زمان برای رسیدن به این مقام چه مجاهدتهایی رو انجام دادند تا لایق این مقام شدند .

2- ایشان مردم رو چجوری راهنمایی میکردند ؛ مثلا اگر یکی میومد و در مورد شکیات نماز سوال میپرسید یا سوالی در ارتباط با برهان شر داشت یا با شبهه دیگری روبرو میشد ... ایشون بهشون چگونه جواب میدادند ....

متشکرم .


اثبات نظام احسن

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب

برای اثبات نظام احسن بودن جهان هستی دو برهان ارائه شده اند که بنده میخوام شبهات خودمو در مورد این دلایل مطرح کنم .

برهان لمی

به این بیان که حب الهی به کمال و خیر، اقتضاء دارد که نظام آفرینش دارای کمال و خیر بیشتری بوده و در جهان مادی، نقص و فسادهایی که لازمۀ این جهان است در آن به حداقل برسد و به عبارتی اگر خدا جهان را به بهترین نظام نیافریده باشد یا به خاطر این است که علم به بهترین نظام نداشته، یا آن را دوست نداشته، یا قدرت بر ایجاد آن نداشته و یا از ایجاد آن بخل ورزیده است. در حالی که خداوند از این ویژگی‌ها مبراست. اگر بخواهیم برهان فوق را بصورت منطق بیان کنیم چنین می‌گوئیم: الف) خداوند عالم مطلق، خیر محض و فیاض مطلق است. ب) نظام آفرینش موجود، بهترین نظام (نظام احسن) است. زیرا اگر این نظام بهترین نظام نباشد لازم اش یکی از امور ذیل است: ۱- خدا علم به بهترین نظام نداشته است. ۲- خدا قدرت بر ایجاد آن نداشته است. ۳- خدا نظام احسن را دوست نداشته است. ۴- خدا از ایجاد نظام احسن بخل ورزیده است. ج) هر چهار قسم تالی باطل است. چون همۀ امور چهارگانۀ فوق نقص بر واجب‌اند و نقص بر واجب الوجود بالذات راه ندارد. د) نتیجه آنکه نظام موجود، نظام احسن است.

شبه ی بنده اینه :

وقتی میخواهیم اثبات علم و کمال خداوند بکنیم با استفاده از برهان نظم و مشاهده ی پدیده ها به آن پی میبریم ، وقتی نظمی نباشد علم کاملی هم نیست ، پس نمیتوانیم بگوییم چون علم هست نظم هست و چون نظم هست علم هست ! ما علم را نمیبینیم و فقط نظم را میبینیم و نظم را هم نمیتوانیم کامل ببینیم

از طرفی نامتناهی بودن وجود خداوند هم یک فرضیه است و در جای خودش اثبات نشده زیرا به تناقض های دیگری بر میخورد ، مانند ترکیب در ذات و ...

یکی دیگر از برهان هایی هم که برای اثبات علم الهی به کار میرود این است که معطی شی نمیتواند فاقد شی باشد که لزوم آن هم قبول نظم و علم کامل در طبیعت است ، یعنی ابتدا باید در طبیعت علم و نظم کامل را پیدا کنیم تا سپس پی ببریم که نظم موجود کامل است پس عطاء کننده آن نیز علم کامل دارد .

پس چاره ای نداریم جز اینکه به سراغ برهان انی برویم :

به این بیان که انسان به وسیلۀ مطالعۀ در مخلوقات و پی بردن به اسرار و حکمت‌ها و مصالحی که در کیفیت و کمیت آنها منظور شده است به احسن بودن نظام آفرینش پی می‌برد و هر قدر انسان علمش بیشتر شود از حکمت‌های آفرینش آگاهی بیشتری پیدا کرده و احسن بودن نظام آفرینش را بهتر درک می‌کند. چنان که پیداست این برهان مبتنی بر این است که نظم عالم یقینی باشد و از آنجا که این نظم مشهود از استقراء بدست آمده و این استقراء هم تام نیست بلکه ناقص است و استقراء ناقص هم یقین آور نیست نمی‌توان آن را به عنوان برهان نطقی یقینی بیان کرد. بلکه تنها می‌توان آن را مؤیدی بر برهان لمی (برهان اول) ذکر کرد.

شبه ی بنده :

همانطور که در متن بالا هم آمد چون ما به تمام نظم جهان علم نداریم ، نمیتوانیم بگوییم جهان نظام احسن است یا نه ولی با توجه به اینکه علم موجود در جهان قابل اثبات و عدم وجود علم غیر قابل اثبات است گزینه ی محتمل تر آن است که بگوییم خداوند علم دارد و نظام موجود احسن است .

اما بحث دیگری که هست این است که این موضوع ما را به یک مساله ای می کشاند که مجبور میشویم منکر هر گونه شر در جهان طبیعت بشویم ( زیرا هر فعلی فعل خداست و خداوند نیز عالم است ) و از آنجا که حداقل دین قبول دارد که در عالم موجودات مختاری مانند انسان دچار اعمال شر میشوند ، مجبور میشوید بگویید که خداوند مجبور بود برای اینکه به انسان اختیار بدهد شر را نیز بپذیرد ، که در این صورت قدرت را از خداوند سلب کرده ایم ، یعنی خداوند نمیتواند کار متناقض یا هر کاری که از نظر ما انسان ها محال است انجام دهد .

اما به نظر فعلی بنده قدرت کارش این است که تناقض را برطرف میکند ، مثلا آیا محال نیست یک مورچه یک فیل را بلند کند ؟

اما اگر قدرتش را داشته باشد دیگر محال نیست !

اما یه پاسخی به این موضوع از آقای مصطفی حسینی طباطبایی تقریبا بنده را قانع کرد و ایشان میگوید ( قریب به مضمون تا جایی که یادمه ) خداوند هر موجودی را که شایسته به وجود آمدن بود موجود کرد ، حال چه خوب چه بد و این از عدل خداوند بود ، ولی با توجه به فیض خداوند بهتر بود فقط موجودات خیر را خلق کند اما چون این موجودات شر در تضاد با موجودات خیر باعث تکامل موجودات خیر میشوند ، خداوند میان تقضل به موجودات شر و موجودات خیر به موجودات خیر تفضل کرد .

اگر چه به تمام جهان علم نداریم ، ولی چون علم خدا قابل اثباته ولی عدم علم خدا قابل اثبات نیست ( چرا که هر کم و کاستی در نظام جهان ببینیم میتوانیم بگوییم خودش نوعی خیر است یا اینکه دلیل دارد و از روی علم است )

گزینه مطمئن تر این است که بگوییم خداوند عالم است و نظام هستی احسن است .

لطفا ایرادات مطالب فوق را مطرح نمایید با تشکر .

نتایج حاصل از تشکیک وجود

با عرض سلام .

میخواستم بدانم نتایج حاصل از نظریه تشکیک در وجود که جناب ملاصدرا (ع) آن را اثبات کرده اند چیست ؟

نقد مبانی نظام احسن

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب .

چند تا موضوع در مورد نظام احسن برایم ایجاد شده است که در مورد پیش فرض های این موضوع است .

اولین فرض :

در جای خودش ثابت شده است که خداوند قدرت مطلق و علم مطلق و خیر خواه مطلق است !

سوال : این فرض در کجا و چگونه ثابت شده است ؟

فرض دوم :

اینکه خداوند جهان بدون درد خلق نمی کند به خاطر عدم قدرت خداوند نیست بلکه به خاطر عدم ظرفیت طرف مقابل است .

سوال : اگر اینچنین بخواهیم فکر کنیم ، اون وقت شاید همه ی ما قادر مطلق هستیم ولی برای این هیچ کاری نمیکنیم که آن کار طرف مقابلش ظرفیت ندارد .

مثلا ما میتوانیم آسمان را نابود کنیم ولی این کار را نمی کنیم چون آسمان ظرفیتش را ندارد و یا ما خودمان نمی خواهیم b-)

این دقیقا جوابی است که در برابر عدم عملکرد خداوند در شرایط بحرانی آورده میشود ، مثلا کودکی در حال افتادن به یک چاه است ، ما انتظار داریم خدا او را یاری کند ، نمی کند و کودک در چاه می افتد .

میگوییم خدا یا نخواسته یا اینکه کودک ظرفیتش رو نداشته که خدا کمکش کنه 8-> به همین سادگی حل شد رفت ...

ولی آیا حقیقت هم به همین سادگی قابل انکار است ؟ مثلا یک کسی مورچه را پرستش میکند، یک شخص دیگری پایش را روی مورچه می گذارد و می گوید این چه خدایی بود که من لهش کردم ؟ طرف میگه تو نمیدونی اون خودش نمیخواست که به تو آسیبی بزنه اگر هم میخواست تو ظرفیت نداشتی که عذابت بکنه ، حالا بشین یه ده هزار سال دیگه شاید عذاب به تو نازل کنه الان روح اون مورچه رفته در عرش نشسته داره برای شکنجه ی جاودان تو برنامه میریزه 8-|

نه خدا وکیلی همچین استدلالی منطقی است ؟ پس همینطوری نگین خدا قدرت داره ولی طرف مقابل ظرفیت نداره ، اگر اینطور باشه مدرک و دلیل ارائه کنید .

اصلا معنی قدرت یعنی توانایی ، یعنی من بتونم کاری رو بکنم هر چند محال باشه برای بقیه ! اینکه یه مورچه نمیتونه یک فیل رو بلند بکنه به خاطر محال بودن بلند کردن فیله یا اینکه مورچه قدرتشو نداره ؟

ام الکتاب در قرآن چیست؟ آیا خدا می تواند برتر از قرآن بیاورد؟

انجمن: 

به نام الله با سلام ام الکتاب چیست و چرا در قرآن داریم که قرآن در ام الکتاب مقام والایی دارد؟ پس بی شک کتابی است که مادر و مرجع است و قرآن نیز مانند سایر کتب تنها بخش کوچکی از اوست.....در ضمن لطفا راهنمایی کنید خود خدا می تواند کتابی بیاورد که تیلیارد ها تیلیارد ها برابر برتر از قرآن باشد؟؟ آیا همین ام الکتاب اگر قرآن بخشی از اونه برتر از قرآن نیست؟ با تشکر

آیا منطقی است که خدا هم آزمایش کند تا بداند؟ (علم خدا چه اندازه است)

انجمن: 

با سلام.
لطف کنید این شبهه را جواب بدهید.
بنده این مطالب رو از یکی از سایت های ضد دین و ضد اسلام ور داشته ام و عین مطلب را کپی کردهام و قصد هیچگونه اهانت ندارم.
از جواب شما برای مناظرات استفاده میکنم.
ممنون.

بررسی یکی از تناقضات بزرگ قرآن در زمینه‌ی شناخت الله.

آنچه در زیر می‌خوانید نشان می‌دهد که محمد در بیان صفات الله از قول او در قرآن دچار گوئی تناقض شده و بیان می‌نماید که الله آزمایش می‌کند تا بر اموری آگاهی پیدا کند:
هر جا که در قرآن به واژه‌ی علم اشاره شده، به معنای آگاهی و اطلاع از موضوعی است خاص؛ ضد این واژه نیز جهل می‌باشد. این موضوع در مورد انسانها هم صادق است، بدین صورت که اگر کسی نسبت به موضوعی از لحظه‌ای خاص آگاهی پیدا کرد پس پیش از آن نسبت به آن نادان، نا آگاه و فاقد دانش بوده است.
از صفات بارز انسانها، استفاده از تجربیات دیگران در قالب علم می‌باشد، بشریت سراغ کسب دانش می‌رود تا ناشناخته‌ها را بشناسد و بر آنان آگاهی داشته باشد، یکی از راههای رسیدن به دانش، آزمایش و کسب تجربه به منظور آگاهی از موضوعی است خاص؛ انسان آزمایش می‌نماید تا بداند که نتیجه‌اش چه خواهد شد؛ بنابراین آزمون و آزمودن ابزار انسان برای رسیدن به دانش است؛ اما آیا این موضوع در مورد تصور ذهنی که انسانها از خدا دارند نیز صادق است؟ آیا خدا هم آزمایش می‌کند، تا بر دانشش افزوده شود؟


برچسب: