نظام احسن

شک گرایی از نوع مغز در خمره

انجمن: 
سلام علیکم. چگونه می توان تفاوت میان عالم واقعی که در آن نظام احسن برقرار است و عالم مجازی ناشی از دیدگاه هایی مانند مغز در خمره را شرح داد.  آیا نشانه ای برای عالم واقعی در برابر این عوالم جدید وجود دارد؟ در جایی که خواندم که این شبهه از اساس غلط است چون ارجاع به واقعیت ندارد. اما مایلم از طریق برهان های فلسفی مثل برهان نظام احسن به این ابهام پاسخ داده شود. و نشان داده شود که عالم مجازی در برابر ذات کمال طلب بی نهایت انسان محدودیت هایی دارد. آیا راهی هست؟ سپاسگزارم. 
موضوعات مشابه: 

آیا نظام فعلی، نظام احسن است؟

انجمن: 
باسلام. سوالی دارم: چرا خداوند ما را بهتر از این خلق نکرد که نیازی به این همه اعضا باشه؟ یا چرا کارهایی رو گناه قرارداد.بعد گناه ها هم به نفع خودمان است.خب چرا طوری دیگر خلق نشدیم که گناه(یا همان کار به ضرر خودمان)نکنیم؟

چرا در طبیعت حیوانات همدیگر را شکار می کنند؟

در صد بالایی از حیوانات در طبیعت همدیگر را شکار میکنند
و در واقع انسان ها نیز برای تهیه غذا حیوانات دیگر را از دیرباز تاکنون شکار میکرده اند و در زمانه فعلی نیز همین کار را میکنند و تنها نوع و شکل آن نسبت به گذشته تغییر کرده است.
اما در بین حیوانات به همان سیاق سابق ادامه دارد. سوال این است چرا طبیعت این گونه خلق شده است و آیا راه دیگری برای بقا وجود نداشته است.

بهترین جهان ممکن و پاسخگویی به شبهه شرور

انجمن: 


سنت الهی بهترین جهان ممکن

سنت الهی بهترین جهان ممکن در این زمینه به این معنی است که خداوند جهان را به بهترین حالتی که ممکن است پدید آورده است، یعنی هرگونه جهان دیگری که بوجود می آمد، یا شر بیشتری در آن وجود داشت یا خیر کمتری در آن وجود می داشت.

در پاسخ به این اعتراض می توان گفت:

نخست اینکه ادعای اینکه جهان نمیتواند بهتر از اینکه اکنون است باشد ادعایی باطل است، انسانها توانسته اند با پیشرفت تکنولوژی و دانش خود از میزان شرها در جهان کم کنند. خداباوری که این ادعا را میکند باید قبول کند که تمامی چیزهای موجود در جهان در بهترین حالت خود هستند. در این صورت از او باید انتظار داشت که با دانش پزشکی بطور کلی مخالفت کند و تلاشهای انسانها را برای درمان و کاهش شر ها را باطل بداند. بعنوان مثال نباید دندان عقلش را بکشد زیرا بر اساس نظر او دندان عقل باید وجود داشته باشد زیرا این جهان به بهترین حالت خلق شده است. یا اینکه نباید در درمان بیماران روانی بکوشد. شایان ذکر است برخی از فرقه های مسیحی اینگونه رفتار میکنند و بیماران خود را درمان نمیکنند.

دوم اینکه ادعای بهترین جهان ممکن بودن این جهان ادعایی بی معنی است، زیرا درصورت وجود خدا او به دلیل کمال اخلاقی خود نمیتواند دنیایی بد تر از دنیای فعلی را بوجود بیاورد، و گفتن اینکه این دنیا بهترین حالت ممکن است به معنی این است که میتوان دنیاهای دیگری را نیز فرض کرد که بدتر از دنیای فعلی هستند، در حالی که در واقعیت نمیتوان چنین دنیاهایی را با فرض وجود خدا فرض کرد، زیرا اگر وجود چنین دنیاهایی ممکن میبود خدابواسطه ویژگیهایش باید آن دنیا را خلق میکرد، لذا «دنیاهای بدتر» بی معنی است و در نتیجه «بهترین دنیای ممکن» نیز بی معنی است. ممکن است بتوان دنیاهایی برتر از این دنیا را تصور کرد اما تصور دنیاهایی بدتر از این دنیا است با در نظر گرفتن وجود خدا میسر نیست. لذا این سنت اساساً بی معنی است.

اثبات نظام احسن

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب

برای اثبات نظام احسن بودن جهان هستی دو برهان ارائه شده اند که بنده میخوام شبهات خودمو در مورد این دلایل مطرح کنم .

برهان لمی

به این بیان که حب الهی به کمال و خیر، اقتضاء دارد که نظام آفرینش دارای کمال و خیر بیشتری بوده و در جهان مادی، نقص و فسادهایی که لازمۀ این جهان است در آن به حداقل برسد و به عبارتی اگر خدا جهان را به بهترین نظام نیافریده باشد یا به خاطر این است که علم به بهترین نظام نداشته، یا آن را دوست نداشته، یا قدرت بر ایجاد آن نداشته و یا از ایجاد آن بخل ورزیده است. در حالی که خداوند از این ویژگی‌ها مبراست. اگر بخواهیم برهان فوق را بصورت منطق بیان کنیم چنین می‌گوئیم: الف) خداوند عالم مطلق، خیر محض و فیاض مطلق است. ب) نظام آفرینش موجود، بهترین نظام (نظام احسن) است. زیرا اگر این نظام بهترین نظام نباشد لازم اش یکی از امور ذیل است: ۱- خدا علم به بهترین نظام نداشته است. ۲- خدا قدرت بر ایجاد آن نداشته است. ۳- خدا نظام احسن را دوست نداشته است. ۴- خدا از ایجاد نظام احسن بخل ورزیده است. ج) هر چهار قسم تالی باطل است. چون همۀ امور چهارگانۀ فوق نقص بر واجب‌اند و نقص بر واجب الوجود بالذات راه ندارد. د) نتیجه آنکه نظام موجود، نظام احسن است.

شبه ی بنده اینه :

وقتی میخواهیم اثبات علم و کمال خداوند بکنیم با استفاده از برهان نظم و مشاهده ی پدیده ها به آن پی میبریم ، وقتی نظمی نباشد علم کاملی هم نیست ، پس نمیتوانیم بگوییم چون علم هست نظم هست و چون نظم هست علم هست ! ما علم را نمیبینیم و فقط نظم را میبینیم و نظم را هم نمیتوانیم کامل ببینیم

از طرفی نامتناهی بودن وجود خداوند هم یک فرضیه است و در جای خودش اثبات نشده زیرا به تناقض های دیگری بر میخورد ، مانند ترکیب در ذات و ...

یکی دیگر از برهان هایی هم که برای اثبات علم الهی به کار میرود این است که معطی شی نمیتواند فاقد شی باشد که لزوم آن هم قبول نظم و علم کامل در طبیعت است ، یعنی ابتدا باید در طبیعت علم و نظم کامل را پیدا کنیم تا سپس پی ببریم که نظم موجود کامل است پس عطاء کننده آن نیز علم کامل دارد .

پس چاره ای نداریم جز اینکه به سراغ برهان انی برویم :

به این بیان که انسان به وسیلۀ مطالعۀ در مخلوقات و پی بردن به اسرار و حکمت‌ها و مصالحی که در کیفیت و کمیت آنها منظور شده است به احسن بودن نظام آفرینش پی می‌برد و هر قدر انسان علمش بیشتر شود از حکمت‌های آفرینش آگاهی بیشتری پیدا کرده و احسن بودن نظام آفرینش را بهتر درک می‌کند. چنان که پیداست این برهان مبتنی بر این است که نظم عالم یقینی باشد و از آنجا که این نظم مشهود از استقراء بدست آمده و این استقراء هم تام نیست بلکه ناقص است و استقراء ناقص هم یقین آور نیست نمی‌توان آن را به عنوان برهان نطقی یقینی بیان کرد. بلکه تنها می‌توان آن را مؤیدی بر برهان لمی (برهان اول) ذکر کرد.

شبه ی بنده :

همانطور که در متن بالا هم آمد چون ما به تمام نظم جهان علم نداریم ، نمیتوانیم بگوییم جهان نظام احسن است یا نه ولی با توجه به اینکه علم موجود در جهان قابل اثبات و عدم وجود علم غیر قابل اثبات است گزینه ی محتمل تر آن است که بگوییم خداوند علم دارد و نظام موجود احسن است .

اما بحث دیگری که هست این است که این موضوع ما را به یک مساله ای می کشاند که مجبور میشویم منکر هر گونه شر در جهان طبیعت بشویم ( زیرا هر فعلی فعل خداست و خداوند نیز عالم است ) و از آنجا که حداقل دین قبول دارد که در عالم موجودات مختاری مانند انسان دچار اعمال شر میشوند ، مجبور میشوید بگویید که خداوند مجبور بود برای اینکه به انسان اختیار بدهد شر را نیز بپذیرد ، که در این صورت قدرت را از خداوند سلب کرده ایم ، یعنی خداوند نمیتواند کار متناقض یا هر کاری که از نظر ما انسان ها محال است انجام دهد .

اما به نظر فعلی بنده قدرت کارش این است که تناقض را برطرف میکند ، مثلا آیا محال نیست یک مورچه یک فیل را بلند کند ؟

اما اگر قدرتش را داشته باشد دیگر محال نیست !

اما یه پاسخی به این موضوع از آقای مصطفی حسینی طباطبایی تقریبا بنده را قانع کرد و ایشان میگوید ( قریب به مضمون تا جایی که یادمه ) خداوند هر موجودی را که شایسته به وجود آمدن بود موجود کرد ، حال چه خوب چه بد و این از عدل خداوند بود ، ولی با توجه به فیض خداوند بهتر بود فقط موجودات خیر را خلق کند اما چون این موجودات شر در تضاد با موجودات خیر باعث تکامل موجودات خیر میشوند ، خداوند میان تقضل به موجودات شر و موجودات خیر به موجودات خیر تفضل کرد .

اگر چه به تمام جهان علم نداریم ، ولی چون علم خدا قابل اثباته ولی عدم علم خدا قابل اثبات نیست ( چرا که هر کم و کاستی در نظام جهان ببینیم میتوانیم بگوییم خودش نوعی خیر است یا اینکه دلیل دارد و از روی علم است )

گزینه مطمئن تر این است که بگوییم خداوند عالم است و نظام هستی احسن است .

لطفا ایرادات مطالب فوق را مطرح نمایید با تشکر .

نقد مبانی نظام احسن

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب .

چند تا موضوع در مورد نظام احسن برایم ایجاد شده است که در مورد پیش فرض های این موضوع است .

اولین فرض :

در جای خودش ثابت شده است که خداوند قدرت مطلق و علم مطلق و خیر خواه مطلق است !

سوال : این فرض در کجا و چگونه ثابت شده است ؟

فرض دوم :

اینکه خداوند جهان بدون درد خلق نمی کند به خاطر عدم قدرت خداوند نیست بلکه به خاطر عدم ظرفیت طرف مقابل است .

سوال : اگر اینچنین بخواهیم فکر کنیم ، اون وقت شاید همه ی ما قادر مطلق هستیم ولی برای این هیچ کاری نمیکنیم که آن کار طرف مقابلش ظرفیت ندارد .

مثلا ما میتوانیم آسمان را نابود کنیم ولی این کار را نمی کنیم چون آسمان ظرفیتش را ندارد و یا ما خودمان نمی خواهیم b-)

این دقیقا جوابی است که در برابر عدم عملکرد خداوند در شرایط بحرانی آورده میشود ، مثلا کودکی در حال افتادن به یک چاه است ، ما انتظار داریم خدا او را یاری کند ، نمی کند و کودک در چاه می افتد .

میگوییم خدا یا نخواسته یا اینکه کودک ظرفیتش رو نداشته که خدا کمکش کنه 8-> به همین سادگی حل شد رفت ...

ولی آیا حقیقت هم به همین سادگی قابل انکار است ؟ مثلا یک کسی مورچه را پرستش میکند، یک شخص دیگری پایش را روی مورچه می گذارد و می گوید این چه خدایی بود که من لهش کردم ؟ طرف میگه تو نمیدونی اون خودش نمیخواست که به تو آسیبی بزنه اگر هم میخواست تو ظرفیت نداشتی که عذابت بکنه ، حالا بشین یه ده هزار سال دیگه شاید عذاب به تو نازل کنه الان روح اون مورچه رفته در عرش نشسته داره برای شکنجه ی جاودان تو برنامه میریزه 8-|

نه خدا وکیلی همچین استدلالی منطقی است ؟ پس همینطوری نگین خدا قدرت داره ولی طرف مقابل ظرفیت نداره ، اگر اینطور باشه مدرک و دلیل ارائه کنید .

اصلا معنی قدرت یعنی توانایی ، یعنی من بتونم کاری رو بکنم هر چند محال باشه برای بقیه ! اینکه یه مورچه نمیتونه یک فیل رو بلند بکنه به خاطر محال بودن بلند کردن فیله یا اینکه مورچه قدرتشو نداره ؟

چرا جهان خالی از شر نیست؟

انجمن: 

با سلام. این تاپیک می تواند، ادامه ای بر بحث تاپیک http://www.askdin.com/showthread.php?t=54906 باشد. در آن بحث، جناب صدیق به خوبی توضیح دادند که هیچ شر مطلقی در جهان نیست، و شروی که ما می بینیم، نسبی هستند.

اینجا سؤال می پرسیم: آیا خدا نمی توانست جهان را به شکلی بیافریند که همین شر نسبی هم در کار نباشد؟