لوح محفوظ

توضیح بیان علامه طباطبایی در تفسیر آیه 4 سوره زخرف

علامه طباطبایی در تفسیر آیه 4 سوره زخرف میفرماید:
" پس از آن دو احتمال تنها احتمال اول را مى توانیم بپذیریم ، و بگوییم آنچه از قرآن مى فهمیم همان است که در ام الکتاب است ، و با این حال دیگر چه معنا دارد که گفته شود قرآن عربى که نزد ما است قابل درک هست ، ولى آنکه در ام الکتاب و نزد خدا است قابل درک و تعقل نیست ؟در پاسخ مى گوییم از کجا که نسبت بین قرآنى که نزد ما است و آنچه در ام الکتاب است نسبت مثل و ممثل نباشد، مثل هم عین ممثل هست ، اما آن کس که چیزى برایش ممثل شده ، از آن ممثل به جز مثل را نمى فهمد و راهى براى درک حقیقت ممثل ندارد - دقت فرمایید. "

لطفا به زبان ساده بفرمایید علامه چه فرموده. من هیچ چیزی نفهمیدم

معنی و مفهوم « اجل مسمی » در قرآن

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت کارشناسان محترم و دوستان عزیز.
ببخشید من چند وقتی است که درگیر کلمه اجل مسمی که در قرآن چندین بار و به معنای متفاوت آمده است می باشم
سوال اصلی من اینه که آیا به طور صد درصد درباره مفهوم اجل مسمی میشه نظر داد؟ یعنی با توجه تفاسیر متفاوتی که درباره اجل مسمی در کتاب های مختلف آمده آدم گیج میشه که واقعا به چه صورتیه
مثلا در تفسیر مجمع البیان برای ایه 2 سوره انعام آمده است که اجل مسمی مربوط به زمان مرگ تا زمان قیامت می باشد و اجل اولی مربوط به زمان تولد تا زمان مرگ انسان می باشد و گفته شده است که خداوند با توجه به اعمال انسان از مدت عمر آنها در دنیا کم میکند و به مدت مرگ تا قیامت انها می افزاید یا بالعکس که این رو ربط دادن به ایه 11 سوره فاطر که خداوند در آن ایه از کم و زیاد شدن عمر انسان صحبت میکند.
نمونه دیگری که بخوام بگم اینه که مثلا در تفسیر نمونه برای ایه 61 سوره نحل امده است که انسانهای مومن و خوب از اجل مسمی مستثنی شده اند.
در نهایت آیا میشه به صورت قطعی و صد در صد گفت که اجل مسمی مدت عمر نهایی انسان در دنیا هست؟ یا اینکه مربوط به زمان برپایی قیامت است؟ و اگر مربوط به زمان عمر نهایی انسان در دنیا می باشد آیا به این صورته که مثلا فردی در 50 سالگی و 2 ماه و 5 روز و 5 دقیقه و 5 ثانیه باید از دنیا برود؟ یا اینکه میتونه انجام یک کاری یا یک اتفاق برای انسان باشد؟ مثلا خداوند مقرر کرده باشد که فردی اگر در فلان مسیر قدم گذاشت اجل حتمی او فرا برسد یعنی وقتی اون کاری رو که خداوند برایش مقرر کرده انجام دهد بلافاصله خداوند جانش را بگیرد منظورم اینه که اجل مسمی برای اون فرد انجام یک کار باشد یعنی در واقع زمانی که آن فرد خواست آن کار را انجام دهد.
خیلی ممنون میشم اگر پاسخ کامل و جامعی بدید و ما رو از سرگردانی خلاص کنید.
با تشکر

لوح محفوظ و اختیار

سلام.
در مطالعاتم به مواردی برخوردم.خداوند دو لوح دارد : لوح محفوظ و لوح محو و اثبات.
در لوح محفوظ خداوند همه اتفاقات را در عالم از ابتدای خلقت ثبت کرده است اصلا قابل تغییر نیست.
در لوح دیگر امکان تغییر سرنوشت وجود دارد.
چطور همچین چیزی امکان پذیر است ؟؟
انسان جهنمی در لوح محفوظ جهنمی است چطور در لوح محو و اثبات می تواند خود را مثلا بهشتی کند؟؟
مگر می شود زیرمجموعه از خود مجموعه بی تاثیر باشد؟
کسی که سرنوشتش در لوح محفوظ مشخص است و غیرقابل تغییر است در لوح دیگر چگونه قابل تغییر است؟

«یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ»

«خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات می‏کند؛ و امّ الکتاب (لوح محفوظ) نزد اوست»

من واقعا یک موجود مختارم ؟؟؟!!

ام الکتاب در قرآن چیست؟ آیا خدا می تواند برتر از قرآن بیاورد؟

انجمن: 

به نام الله با سلام ام الکتاب چیست و چرا در قرآن داریم که قرآن در ام الکتاب مقام والایی دارد؟ پس بی شک کتابی است که مادر و مرجع است و قرآن نیز مانند سایر کتب تنها بخش کوچکی از اوست.....در ضمن لطفا راهنمایی کنید خود خدا می تواند کتابی بیاورد که تیلیارد ها تیلیارد ها برابر برتر از قرآن باشد؟؟ آیا همین ام الکتاب اگر قرآن بخشی از اونه برتر از قرآن نیست؟ با تشکر

لوح محفوظ و تناقض

انجمن: 

از کارشناس محترم سایت خواهش می کنم به من توضیح بدن در جملات زیر تناقض وجود دارد یا نه و اگر نه لطفا بگید تعریف شما از تناقض چیه؟
الف: کتابی وجود دارد بنام لوح محفوظ که در آن تغییری راه ندارد و از ازل تا ابد عالم در آن ثبت است
ب: کتاب دیگری وجود دارد که آنچه خداوند به عنوان قضا و جهت اتفاق افتادن اراده کرده در آن نوشته شد و البته ممکن است با کارهایی نظیر صدقه دادن قضا را تغییر دهیم و شامل بدا شویم
ج: بدا به معنی آشکار شدنه چیزی که خدا قبلا نمی دانسته برای خدا نیست
د: کتاب ب و تمام تغییراتی که بعدا در کتاب ب اتفاق خواهد افتاد در کتاب غیرقابل تغییر الف موجود است
ط: ابتدا خدا کتابی می نویسد و تمام اتفاقات عالم را در آن می نویسد و بعد کتاب دیگری می نویسد که ممکن است در آینده تغییر کند و کتاب دوم و تغییرات آن را در کتاب اول آورده شده و صد البته نوشتن کتاب دوم کار لغوی نیست و هدف از آن آنست که انسانها بدانند دست خدا بسته نیست و می تواند هر زمان که اراده فرمود در کتاب دوم تغییر ایجاد کند در حالیکه نه خود قضا و نه قضای تغییر یافته برای انسان قابل مشاهده نیست و ظاهرا یه کار اداریه که خدا تنهایی تو اتاق خودش انجام میده و بندگان باید فرض کنن که قضا تغییر کرده و دست خدا بسته نیست و جالب تر اینکه کتاب دوم و تغییراتی که در آن اتفاق خواهد افتاد در کتاب الف موجود است و قابل تغییر نیست و ظاهرا کتاب دوم جهت بستن دهان آدمهایی که زیاد سوال می کنن طراحی شده
اگه پنج عبارت بالا در تناقض با هم نیستن لطفا بگین تناقض یعنی چی؟

لوح محفوظ و اختیار انسان

با سلام امیدوارم سوالم راجای درستی عنوان کرده باشم همانطور که فرمودید لوح محفوظ از قبل نوشته شده وشامل اعمال گذشته واینده ما انسانها نیز میباشد وقابل تغییر نیست از طرفی حدیث داریم که دعا سرنوشت انسان روتغییر میده من گیج شدم چطورممکنه یعنی خداوند قبلا علم به دعای ماداشته وسرنوشت عوض شده؟ممنونم