خواستگاری دختر از پسر
ارسال شده توسط elin در جمعه, ۱۳۹۶/۰۱/۱۸ - ۱۹:۱۳سلام من یک سال پیش با پسری آشنا شدم البته نه دوستی اولش یک آشنایی معمولی بود اون میدونست من اهل دوستی با پسر نیستم بعد از شش ماه دیدم اومد و گفت پدرش قصد نداره خونشون و خراب کنه و بسازه و خدافظی کرد و رفت.اون موقع فهمیدم اونم مث من علاقه مند شده ب من و چون از اون پسرای که اعتقاد داشت باید خونه داشته باشه تا ازدواج کنه پشیمون شده .
بعد از 4 ماه دیدم بهم پیام داده و باز ب بهونه های مختلف حالم و میپرس . از قضا این آقا خانواده پدری منو شناخته بود پدر بزرگ من آدم پولداری بود برای همین یک تصور عجیبی از پولداری از من تو ذهنش هست این بار من ب بهونه های مختلف گفتم که پدر من قبلا ورشکست شدن و....
درضمن این آقا هم یک شغل کارگاهی داره هم میدونم ماشین دارن هم یک تکه زمین ولی بدیش اینکه بشدت دلنگران
آینده و میدونم که واقعا دلش میخواد که ازدواج کنه
میدونم بینهایت دوسم داره و میدونم ترس از آینده و ناامید شدنش از لطف خدا دیگه پا پیش نمیزاره از طرفی ایندفه من فقط علاقه مند بهش نشدم عاشقش شدم
میخواستم ببینم اگه بهش بگم برام اصلا خونه نداشتنش مهم نیس خیلیا اول زندگیشون همه چیز ندارن کار اشتباهیه؟آخه من واقعا بعد ورشکستگی پدرم خیلی چیزا برام عوض شده واقعا پول برام مهم نیس من دنبال عشقم تا امروزم 43 خواستگار داشتم ولی به هیچکدوم حسی نداشتم دیگه به جایی رسیدم که اسم خواستگار میاد دنیا رو سرم خراب میشه و فهمیدم واقعا ازدواج سنتی نمیتونه احساسم و تکون بده