محمد

روش رسول خدا (ص) در برخورد با نافرمانی

سلام. ابتدا عرض کنم که سؤال من ریشۀ سیاسی و جنبۀ مقایسه با مسائل روز را ندارد، و صرفاً می خواهم با مرام و منش رسول خدا آشنا بشوم، پس امیدوارم سخنم به کسی کمانه نکند.

سؤالم این هست که مستند به تاریخ حیات رسول خدا، به بفرمایید که وقتی افراد نافرمانی رسول خدا را می کردند، ایشان چگونه برخورد می فرمودند.

با سپاس

چرا پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) در زمان همسر اولشان ازدواج مجدد نکردند؟

انجمن: 

سلام
این شبهه ای است که در تاپیک های مختلفی ضمن موضوعات دیگر مطرح شده اما چون مستقلا به آن پرداخته نشده است و پاسخ های پراکنده ای داده شده این تاپیک را زدیم تا پاسخی به این شبهه داده شود و کارشناس محترم هم نظر خودش را ذکر کند:

طبق نظر مشهور فقها ازدواج مجدد مستحب است
( مسألة ) : الاستحباب لا يزول بالواحدة ، بل التعدد مستحب أيضا قال تعالى ( فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثنى وثلاث ورباع ) والظاهر عدم اختصاص الاستحباب بالنكاح الدائم أو المنقطع ، بل المستحب أعم منهما ومن التسري بالإماء .
العروه الوثقی،ج5،ص:457

شبهه ای که مطرح می کنند این است که اگر ازدواج مجدد مستحب است پس چرا حضرت محمد در زمان حضرت خدیجه و حضرت علی در زمان حضرت فاطمه به این مستحب عمل نکردند؟!

جوابی که بنده از منابع مختلف جمع اوری نمودم به این شرح است که اگر کارشناس محترم مطلبی اضافه بر این دارد بیان کند:

[HL]اولاً[/HL]،سایر ائمه به این مسئله عمل نکردند که در تاپیک http://www.askdin.com/thread47822.html#post662815 بررسی شد که این شیوه فقط در زندگانی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و امام علی(علیه السلام) مشاهده می شود،آنهم به این صورت بوده است که با توجه به شخصیت و جایگاه ویژه حضرت خدیجه(سلام الله علیها) تا زمان حیات حضرت خدیجه(سلام الله علیها)پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) با زن دیگری ازدواج نکردند،همچنین با توجه به مقام عصمت حضرت زهرا(سلام الله علیها) امام علی(علیه السلام) هم تا زمانی که آن بانوی دو سرا زنده بودند با زن دیگری ازدواج نکردند اما مثلا امام صادق با وجود همسری مثل حمیده ازدواج مجدد داشته اند حمیده کسی است که امام صادق زنان را به برای پاسخ به سوالات به او ارجاع می داد و همچنین امام صادق(ع) نیز درباره او می فرماید: حمیده، پاکیزه از پلیدی ها و مانند شِمش طلاست. ملائکه، همواره از وی مراقبت می کردند تا کرامتی از سوی خداوند برای من و حجت بعد از من به دستم رسید.(کلینی، ج 1، ص 477) پس اگر همه امامان ما با وجود همسر اوّل همسر ديگري اختيار نمي كردند مي شد فهميد كه امامان ما هم با اين امر موافقند ؛ ولي اگر يك امام بزرگوار همچون علي عليه السلام با وجود حضرت زهرا سلام الله عليها به ازدواج دوم مبادرت نكرد حتماً شرايطشان اقتضاء نمي كرد . ولي مي دانيم كه ساير امامان ما كه عمل آنها نيز براي ما حجّت است به ازدواج دوم و سوم و ... با وجود همسر اوّل مبادرت نموده اند همچون امام حسين عليه السلام و امام كاظم عليه السلام و ساير ائمه عليهم السلام ...

[HL]ثانیاً[/HL]، ممکن است آنان در آن زمان با وجود خدیجه و فاطمه‏ علیهما السلام نیازى به این مسئله نداشته‏ اند؛ زیرا اگر زن داراى تمام کمالات و محاسن باشد، نیاز به چندهمسرى به وجود نخواهد آمد.

[HL]ثالثاً،[/HL] شاید امکانات و شرایط چندهمسرى در آن زمان براى آنها وجود نداشته است؛ زیرا همان‏گونه که گفته شد، چندهمسرى داراى شرایطى است و یکى‏ از آن شرایط، ایجاد عدالت بین آنهاست و اگر نتوان بین چند همسر عدالت برقرار نمود، باید به یک زن اکتفا کرد؛ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً. در نتیجه، ممکن است ایجاد عدالت بین شخصى مثل خدیجه و حضرت زهرا علیها السلام با سایر زنان مشکل بوده باشد و حتى در نظام خانواده، ایجاد خلل نماید؛ زیرا اگر بین آنها به تساوى برخورد شود، ظلم است (تساوى با عدالت فرق دارد). عدالت آن است که با هر کس طبق شأن خود رفتار شود و اگر به عدالت واقعى و طبق مقامات و شئونات آنان عمل شود، چه بسا زنان دیگر، تحمل نداشته، شدت حسادت زنانگى و بشرى آنها، نظام خانواده پیامبر و على‏ علیه السلام را مختل مى‏کرد.

[HL]رابعاً[/HL]، هر حکم عامى، مى‏تواند داراى تخصیص باشد؛ یعنى با وجودى که چندهمسرى به خودى خود و فى نفسه مباح است، ولى گاهى برخى موارد، خصوصیت خاص دارد؛ به عنوان مثال، خدیجه کسى بود که پیامبر در شأن او فرمود:

خدیجه و اَینَ مثل خدیجه، صَدَّقَتْنى حینَ کَذَّبنى الناس و ازرتنى على دین‏اللَّه و اَعانَتْنى بمالها؛
خدیجه و کجا مانند خدیجه پیدا مى‏شود؟ او در زمانى که همه مرا تکذیب مى‏کردند، تصدیقم نمود و بر دین خدا یارى‏ام کرد و با همه مال خود کمکم نمود.

همچنین در روایت دیگرى رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم فرمودند: انّ جبرئیل‏ علیه السلام قال لىِ لیلةً اُسْرِىَ بى‏حین رَجَعتُ و قلت یا جبرئیل هل لک مِن حاجةٍ؟ قال حاجتى اَنْ تقرأ على خدیجه من اللَّه و مِنّى السلام؛
هنگامى که از معراج برمى‏گشتم، به جبرئیل گفتم: آیا درخواستى دارى؟ جبرئیل گفت: درخواست من از تو این است که از طرف من و خداوند به خدیجه سلام برسانى. در تاریخ نیز ثبت شده که پیامبر در روز دوشنبه به رسالت مبعوث گشت و نماز خواند و خدیجه در آخر همان روز به نماز ایستاد. و در مورد حضرت فاطمه؛ هم که قلم از توصیف فضایل و خصوصیات حضرت زهرا علیها السلام عاجز است. او کسى است که پیامبر او را «ام ابیها» خواند و در شأنش فرمود: او سیده نساء عالمین است و سوره انسان، در شأن او و شوهر و فرزندانش نازل شد. در نتیجه، نمى‏توان زن دیگرى را پیدا کرد که شرایط شراکت در زندگى با آن دو بزرگوار را داشته باشند.

[HL]
خامساً
[/HL] شیخ طوسی در امالی از امام صادق علیه السّلام نقل کرده:«تا زمانی که حضرت فاطمه علیها السّلام زنده بود خداوند متعال زنان دیگر را برای علی علیه السّلام حرام کرده بود.»
ابو بصیر اسدی که راوی این حدیث است، می گوید: پرسیدم: چگونه؟ امام علیه السّلام فرمود: «چون فاطمه علیها السّلام همیشه طاهر بود و هرگز حائض نمی شد»
علامه مجلسی در باره این حدیث دو احتمال داده است:
اوّل: چون حائض نمی شد؛ لذا علی علیه السّلام عذری برای ازدواج با زنان دیگر نداشته است.
دوم: جلالت و عظمت شأن فاطمه مانع از ازدواج مجدّد علی علیهما السّلام بوده است.(مجلسی، بحار الأنوار، ج ‏43، ص 153)

بنابر این با توجه به روایت می توان گفت:

1- حضرت زهرا علیها السّلام یک زن عادی نبود. بلکه به فرموده پیامبر صلّی الله علیه و آله ایشان حوریه انسیه،(طبرسی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج ‏2، ص 409.) برترین زن جهان،[مجلسی، بحارالأنوار، ج 25، ص 361] برترین زن بهشتی بودند؛[مجلسی، بحار الأنوار، ج ‏43، ص 37.] از این رو علی علیه السّلام جهت احترام به حضرت فاطمه علیها السّلام با زن دیگری ازدواج نکردند. هم چنان که پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله با وجود حضرت خدیجه علیها السّلام با زن دیگری ازدواج نکردند.

یا اینکه چون حضرت زهرا عادت زنانگی نداشتند؛ لذا حضرت علی با وجود ایشان، نیاز به همسر دیگری نداشت. و یا احتمال داشت، همسر دوم، نتواند حرمت حضرت فاطمه علیها السّلام را نگهدارد.


[HL]سادساً [/HL]روایت داریم که شیخ صدوق نقل کرده است هنگامی که خدیجه در بستر بیماری و وفات بود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بالین او فرمود: وقتی بر هووهایت وارد شدی سلام ما را به آنان برسان!
خدیجه گفت: هووهای من چه کسانی هستند ای رسول خدا!
پیامبر فرمود:
مریم دختر عمران، کلثم خواهر موسی و آسیه همسر فرعون
خدیجه گفت:
به خیر و خوشی ای رسول خدا!
متن روایت چنین است:
«دخل رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) علی خدیجة و هی لما بها، فقال لها: بالرغم منّا ما نری بک یا خدیجة، فاذا قدمت علی ضرائرک فأقرئیهنّ السلام فقالت: من هنّ یا رسول اللّه ؟ قال(ص): مریم بنت عمران، و کلثم أخت موسی، و آسیة امرأة فرعون، قالت:بالرفاء یا رسول اللّه
منبع:بحارالانوار، ج19، ص24. بیان شباهتها با استفاده از ساره، همسر ابراهیم خلیل الرحمن، احمد حیدری، پیام زن، شماره42 (سال چهارم)، ص24.

[HL]سابعاً [/HL] اگر پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله زندگي خود را با دو يا چند همسري آغاز مي كرد برخي دوستان نادان و دشمنان دانا او را انساني ( نعوذ بالله ) زن باره و هوسران معرفي مي كردند و با استفاده از اين نقطة ضعف ! علاقه مردم و مخصوصاً زنان جوامع مختلف را نسبت به دين مقدس اسلام ، كمرنگ كرده و يا از بين مي بردند . چون به خوبي از احساس ناخوشايند هوو داشتن زنان آگاهي داشتند .
[HL]
ثامناً
[/HL] اگر شرايط سالهاي آخر بعثت و سالهاي آغازين هجرت را ملاحظه كنيم خواهيم دانست كه كثرت اشتغالات علي عليه السلام در امر دفاع از اسلام اجازه و فرصتي به آن حضرت نمي داد تا به اين حكم عمل نمايد ؛ هر چند خوب مي دانيم كه تشريع حكم تعدّد زوجات در دو سال پاياني عمر حضرت زهرا سلام الله عليها بود كه آن دو سال نيز در اوج سختيها و دغدغه هاي علي عليه السلام بود ( زيرا موضوع فتح مكه و غدير خم و رحلت پيامبر اكرم پيش آمد ) . ولي وقتي آن حضرت در بيست و پنج سال سكوت تلخ ؛ فراغتي يافت با ازدواجهاي متعدد به اين حكم عملاً مبادرت فرمود و فرزندان زيادي ( مجموعاً 27 فرزند ) از خود به يادگار گذاشت .

[HL]عاشراً[/HL] مي دانيم كه حضرت خديجه سلام الله عليها در سال دهم بعثت رحلت كردند ولي آية تشريع تعدّد زوجات در اواخر سال هشتم هجري نازل شد يعني حدود يازده سال پس از رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها . بنابراين وقتي تا زمان رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها ، شريعت و قانوني از جانب خداوند در زمينة تعدّد زوجات بر پيامبر و مسلمانان نازل نشده بود ، پيامبر به چه چيزي مي بايست عمل مي كرد ؟
شايد بگوييد پس چرا پيامبر صلوات الله عليه و آله قبل از نزول آيه ، به چند همسري روي آوردند ؟
در جواب بايد گفت : هر چند آية تجويز و تشريع چند همسري در اواخر سال هشتم هجري نازل شد يعني در دو سال پاياني عمر پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله ، ولي از آنجا كه عمل پيامبر صلوات الله عليه و آله نيز به عنوان شارع مقدس براي مسلمانان حجّت است آنچنانكه خداوند مي فرمايد :
ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ( حشر / 7 )

آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد ( و اجرا كنيد ) ، و از آنچه نهى كرده خوددارى نماييد ؛

ايشان بعد از رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها وقتي شرايط لازم به وجود آمد به چنين امري اقدام كردند و نزول اين آيه نيز به منزله تأييد عمل پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله و تشريع چنين حكمي براي همة مسلمانان بود .

[HL]عاشرا+1(شماره کم امد:Nishkhand:)[/HL]:خداوند تشريع يك حكم را معلّق بر شخصيت افراد نمي كند ، بلكه اگر حكمي به مصلحت جامعه باشد همه بايد در عمل به آن يا اعتقاد به آن پايبند باشند . بر فرض اگر آية تشريع تعدّد زوجات در زمان حيات حضرت خديجه سلام الله عليها نازل مي شد و اين حكم به مصلحت جامعه مسلمانان بود پيامبر صلوات الله عليه و آله خود را ملزم مي دانست تا با عمل به اين حكم ، راه را براي عمل ساير مسلمانان هموار سازد و در اين امر شخصيت والاي حضرت خديجه و ملاحظه ايشان ، ملاك عمل نبود . همچنانكه پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله از طرف خداوند مكلّف شد با همسر مطلّقة پسرخوانده خود ازدواج كند تا توهّم حرمت ازدواج با همسر پسر خوانده كه در ميان عرب همچون فرزند شمرده مي شد از بين برود . و اين امر هر چند بر رسول خدا صلوات الله عليه و آله سخت و دشوار بود ولي به خاطر مصلحت چنين حكمي به فرمان خداوند عمل كرد .

[HL]عاشرا+2: [/HL]اکثر قریب به اتفاق انبیا تعدد زوجات شیوه آنها بوده که سنت انبیا تعدد زوجات هست در روایت صحیح السندی آمده:
«ثلاث من سنن المرسلين العطر و اخذ الشعر و كثره الطروقه؛ محمر بن خلاد مي گويد شنيدم حضرت رضا(ع) مي فرمود: سه چيز از سنت پيامبران است: عطر زدن، زدودن موهاي زائد بدن و كثرت طروقه». طروقه در اين روايت به فتح طاء به معني همسران خواهد بود بنابراين مراد از آن كثرت همسران و ازدواج خواهد بود(بحار، ج 62، ص 5)

و دلایل دیگر ...

سوالی در مورد زمان ازدواج ائمه (ع)

[="Tahoma"]سلام
برخی با توجه به اینکه حضرت علی در زمان حضرت زهرا و حضرت محمد در زمان حضرت خدیجه و تا زمانی که همسر اولشان زنده بوده ازدواج مجدد نکرده اند از این مسئله نتیجه گیری هایی می کنند
حالا سوال من اینه که آیا سایر ائمه هم همینگونه رفتار می کردند یعنی تا زمانی که همسر اولشان زنده بوده تعدد زوجات نداشته اند؟ اگر ممکن است 10 امام بعدی یعنی از امام حسن و امام حسین تا امام حسن عسکری را بررسی کنید که آیا آنها هم به همین شیوه عمل می کرده اند یا خیر؟
سوالی که از تاریخ دارم که آیا حضرت علی در زمان حضرت فاطمه و یا پیامبر در زمان حضرت خدیجه دارای کنیز بوده اند یا خیر؟
[/]

رفتار اخلاقي پيامبر خدا (ص) با غير مسلمانان

تحقيقا مي توان چنين گفت كه براي همه زمانها در هر امري ، بهترين نمونه والگو، شخصيت رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله است ، يكي از آن امور ، رفتار آن گرامي با مردم وخصوصا با غيرمسلمانان است . دراين نوشته ابتدا به گوشه اي از رفتار ومعاشرت رسول خدا با مردم غير مسلمان وسپس به بعضي از رفتار ومعاشرت با اقليت مسلمان از منظر حضرت علي عليه السلام مي پردازيم :

پيامبر(ص) پيام آور رحمت و محبت
خداي تعالي، رسول گرامي اسلام را رحمتي فراگير و عام معرفي كرد، كه رحمت او شامل همه انسان ها؛ اعم از مسلمان و غير مسلمان مي شود: وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ.(5) «ما تو را جز رحمتي براي جهانيان نفرستاديم.» آري، پيامبر رحمتي است براي همه و آن حضرت در حفظ منافع و تأمين سعادت اين جهاني و آن جهاني همگان حريص است. خداوند رحمان، در بيان شدت شفقت و مهرباني آن بزرگوار خطاب به تمام بشر فرموده است: لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلاّ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ.(6) «گويي مي خواهي جان خود را از شدت اندوه از دست بدهي، به خاطر اين كه آن ها ايمان نمي آورند.» در اين جا مي بينيم كه تأسف، دلسوزي و غمخواري پيامبر خدا(ص) نسبت به كفار و منكران حق و علاقه مندي آن حضرت به سعادت و نجات بندگان، تا چه حد كار را بر وي تنگ كرده است كه خداي تعالي او را تسليت داده و از وي دلجويي كرده است تا مبادا از شدّت اندوه و اهتمام به حال آن ها، قالب تهي كند؛ زيرا آن حضرت همه آدميان را، بدون استثنا، هم چون فرزندان دلبند و پاره تن خود مي دانست و خير و هدايت همه شان را مي خواست و چون مي ديد كه به راه گمراهي و هلاكت مي روند، سخت اندوهگين مي شد، همان گونه كه پدري مهربان از هلاكت وتباهي فرزندانش دچار اندوه مي شود. و پيامبر(ص)، خود را مظهر تام رحمت و محبت الهي شناسانده، مي فرمايد: «إِنَّما بُعِثْتُ رَحمة»؛(7) «همانا من، رحمتي(فراگير) برانگيخته شده ام.» سيره پيامبر(ص)، سيره تربيت عملي انسان است و اين تربيت در برترين و كامل ترين جلوه اش، در رفتار ائمه هدي(ع) كه غير قابل تفكيك از سيره پيامبر(ص) مي باشد، تجلّي پيدا كرده است.
سيره عملي پيامبر(ص) در نگاهي كلي
هنوز چند سالي از آغاز رسالت نگذشته بود كه آوازه پيامبر خدا(ص) در سراسر گيتي طنين انداز شد. دعوت اسلامي، همه سرزمين عرب را فراگرفت و از آن جا به نقاط ديگر سرايت كرد. هيأت هاي مذهبي و قومي از نقاط مختلف به مدينه، پايگاه پيامبر(ص) و مسلمانان مي آمدند و آزادانه به تفحّص و گفتگو مي پرداختند و گروهي نيز آزادانه به دين اسلام مشرّف مي شدند. پيامبر(ص) در عين بيان دستورات الهي و دعوت همگان به حق، نهايت تواضع و فروتني را نسبت به آنان اعمال مي كرد. خانه اي در مدينه جهت پذيرايي از ميهمانان اختصاص داد و برخي از ميهمان ها با سفارش پيامبر(ص) در منزل بعضي از اصحاب پذيرايي مي شدند. وقتي مسيحيان به ديدنش مي آمدند، حضرت ردايش را مي گسترد و ايشان را بر آن مي نشاند. به امپراتور رم و ايران نامه مي نويسد و نام خود را بر نام آنان مقدم مي دارد و از آنان مي خواهد كه يا مسلمان شوند و يا لااقل از جلو او كنار روند تا بتواند مذهبش را ميان ملت ها تبليغ نمايد. پيامبر(ص) خواستار تحقّق شرايطي است كه ملت ها بتوانند در انتخاب مكتب و جهان بيني خاص خويش، تصميم بگيرند و در صورت روشن شدن حق، آزادانه عقيده توحيدي را بپذيرند و جز خداي يگانه را نپرستند و تسليم خواست و اراده او نشوند. لازمه اين رسالت آن است كه با قدرت هاي سلب كننده آزادي ملت ها كه مانع تحقيق و پژوهش و گرايش به آيين الهي مي شوند، مبارزه شود. پيامبر همه آدميان را، بدون استثنا، هم چون فرزندان دلبند و پاره تن خود مي دانست و خير و هدايت همه شان را مي خواست و چون مي ديد كه به راه گمراهي و هلاكت مي روند، سخت اندوهگين مي شد، همان گونه كه پدري مهربان از هلاكت و تباهي فرزندانش دچار اندوه مي شود. پيامبر(ص) در نامه هايش به رؤساي دولت هاي معاصر خويش، به قبول رسالت آن حضرت و گرويدن به آيين اسلام را خواستار مي شد و در مواردي به بقاي مُلك و سلطنت آنان تصريح و تداوم حاكميت آنان بر قلمرو سرزمين خويش را تضمين مي كرد. آن حضرت، نتيجه سرپيچي آنان از اين دعوت الهي را مجازات اخروي مي دانست؛ مثلا در نامه اش به پادشاه ايران و يا قيصر روم، مي فرمايد: اگر اين دعوت را نپذيري، گناه ملّت مجوس و يا مردم مصر و... به گردن تو خواهد بود؛ چه اين كه با نپذيرفتن اسلام از سوي سلاطين، مردم اين سرزمين ها نيز از آزادي عقيدتي و گرويدن به اسلام محروم مي ماندند. سيره پيامبر(ص) گرفته شده از قرآن كريم است، كه حقّ حيات و رسميت جوامع مختلف را به صراحت تضمين مي كند. او در روابط بين الملل با ملل غير مسلمان بسيار آزاد منشانه برخورد مي كرد؛ مثلا وقتي پيامبر(ص) نمايندگان جامعه نصاراي نجران را به حضور پذيرفت، اعتقاد ايشان به الوهيت مسيح را سرزنش كرد و آنان را به قبول دين اسلام فراخواند. با اين وجود، آن ها را به قبول اسلام مجبور نكرد، بلكه به عكس، به آنان اجازه داد براي عبادت به آيين خويش، از مسجد مدينه استفاده كنند.(8) رويه مسالمت آميز پيامبر(ص) با مخالفان سبب شد كه افراد، گروه ها و هيأت هاي مذهبي فراواني، آزادانه به مدينه مهاجرت نمايند. برخي از اين هيأت ها، به نمايندگي از پادشاهان؛ مانند پادشاه حبشه و شاهان حِميَر، به مدينه اعزام شده بودند. در تاريخ حدود چهل هيأت مذهبي يا سياسي آمده است كه مدينه، شهر پيامبر(ص) پذيراي آنان بوده است.(9)

کمپین ♥ من عاشق حضرت محمد (ص) هستم ♥ انجمن گفتگوی دینی

بسم الله الرحمن الرحیم

الهم صل علی محمد و ال محمد

من عاشق حضرت محمد صلی الله علیه و آله هستم

I am a shia muslim and I love Prophet Muhammad (PBUH) for ever and ever

أنا احب محمد صلی الله علیه و اله
.

تصاویری ان شاالله با همین مضامین طراحی کرده و اینجا قرار خواهیم داد.

آیا گذاشتن انگشتها بر روی چشم درحین قرائت آیة الکرسی و برگرداندن انگشتر در قنوت پشتوانه روایی دارد؟

بسم الله
سلام علیکم

بعد از نماز جماعت در مساجد بارها دیده ام که بعضی از متدینین و عوام انگشتان را جمع میکنند و آیت الکرسی میخوانند.آیا همچین عملی در حین قرائت آیت الکرسی پشتوانه روایی دارد؟؟
بعلاوه اینکه در هنگام قنوت هم اغلب افراد انگشتر را برمیگردانند تا نگینش در کف دستها نمایان باشد ایا در این رابطه عینا معصومین به این شکل چیزی بیان فرموده اند؟؟؟
ممنون.

▒▓ ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد ▓▒ شعر و پیامک به مناسبت عید مبعث▒▒


ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد

سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم


کتابخانه سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
class: tablelist cke_show_border width: 711

[TH="class: sectiontableheader width: 5%"][/TH]
[TR="class: sectiontableentry1"]
[TD="align: center"]1[/TD]
[TD="align: center"] سيره رسول خدا - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry2"]
[TD="align: center"]2[/TD]
[TD="align: center"] پيامبر امي - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry1"]
[TD="align: center"]3[/TD]
[TD="align: center"] پيامبر اعظم ص - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry2"]
[TD="align: center"]4[/TD]
[TD="align: center"] محمد راز آفرينش - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry1"]
[TD="align: center"]5[/TD]
[TD="align: center"] رسول الله الگوي زندگي - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry2"]
[TD="align: center"]6[/TD]
[TD="align: center"] سيري در سيره نبوي - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry1"]
[TD="align: center"]7[/TD]
[TD="align: center"] يکصد و بيست درس زندگي از سيره حضرت محمد [/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry2"]
[TD="align: center"]8[/TD]
[TD="align: center"] اهتمام براي مستضعفان - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry1"]
[TD="align: center"]9[/TD]
[TD="align: center"] ستيز با استکبار و مستکبران‏ - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry2"]
[TD="align: center"]10[/TD]
[TD="align: center"] عدم انظلام - ستم ناپذيري - - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry1"]
[TD="align: center"]11[/TD]
[TD="align: center"] مساوات - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry2"]
[TD="align: center"]12[/TD]
[TD="align: center"] سيماي آفتاب - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry1"]
[TD="align: center"]13[/TD]
[TD="align: center"] رفتار پيامبر با کودکان و جوانان - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry2"]
[TD="align: center"]14[/TD]
[TD="align: center"] پيامبري و جهاد - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry1"]
[TD="align: center"]15[/TD]
[TD="align: center"] خاتم النبيين - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry2"]
[TD="align: center"]16[/TD]
[TD="align: center"] محمد و زمامداران‏ - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry1"]
[TD="align: center"]17[/TD]
[TD="align: center"] محمد اسوه حسنه (بهترين الگوي زندگي) - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry2"]
[TD="align: center"]18[/TD]
[TD="align: center"] حاکميت سياسي پيامبر و امامان از نگاه قرآن - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR="class: sectiontableentry1"]
[TD="align: center"]19[/TD]
[TD="align: center"] رسالت قرآن و پيامبر - سیره پیامبر اکرم ص[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]


نخستین وحی و احتمال ارسال آن از سوی غیر خدا

انجمن: 

محمد بن عبدالله ناگهان صدایی در غار حراء شنیده است و مدعی است که آن صدا از جانب خداست . سئوال این است که او از کجا فهمیده است که صدایی را که برای اولین بار شنیده از جانب خدا است و نه غیر او ؟ محمد بن عبدالله از کجا و بر طبق چه منطقی اقراء باسم ربک الذی خلق را ندای خدایی شمرد ؟ آیا احتمال نداد که این صدا از غیر خدا باشد ؟

شنیدن ذکر صلوات در حین نماز

[="Blue"]سلام
اگر در حین نماز ذکر صلوات یا نام پیامبر اکرم (ص) رو بشنویم باید صلوات بفرستیم؟ اگر بله، اگر در حین قرائت حمد یا اذکار دیگه ای بودیم میتونیم بعد از اتمام اون ذکر صلوات بفرستیم؟ یا اگر خودمون تو نماز می خواستیم صلوات بفرستیم باید دوباره بفرستیم؟
مرجع تقلیدم رهبر هستند
[/]