عرفان

ایا در کلام اهل بیت (ع) اشاره ای به عرفان عملی شده است؟

انجمن: 

بسمه تعالی
با سلام خدمت کارشناسان سایت

میخواستم بدونم ایا در کلام اهل بیت اشاره ای به عرفان عملی شده است ؟

با تشکر

***** زمزم معرفت (= پاسخ های آیت الله بهجت ) *****

انجمن: 

:Hedye: پرسش شما :
برای در امان ماندن از تصادفات جاده ی چه دعای مفید است ؟

پاسخ آیت الله بهجت ::Gol:
به هنگام سوار شدن قرائت یک مرتبه آیه الکرسی وقرائت شش مرتبه سوره قدر مجرب است .

(نقل از : ورق های آسمانی ص46)

منبع مطلبی از فیض کاشانی

انجمن: 

با سلام

لطفا منبع این مطلب را از فیض کاشانی بگذارید . متشکرم

« كيف لا يكون اللّه‏ سبحانه كل الاشياء، وهو صرف الوجود الغير المتناهي شدة وغنى وتماما؟ فلو خرج عنه وجود، لم يكن محيطا به لتناهي وجوده دون ذلك الوجود! تعالى عن ذلك. بل إنكم لو دليتم بحبل إلى الارض السفلى لهبط علی الله . »

درخواست آدرس دو مطلب از کتاب فصوص الحکم محی الدین عربی

سلام

لطفا آدرس دو عبارت زیر را از کتاب فصوص الحکم محیی الدین عربی بگذارید .

« إنّ لكل شیء جماداً كان او حیواناً حیاتاً و نطقاً و ارادةً و غیرها مما یلزم الذات الالهیة لانها هی ظاهرة بصورة الحمار و الحیوان . »

« فاذا شهدناه شهدنا نفوسنالانّ ذواتنا عین ذاته لا مغایرة بینهما الا بالتعیّن و الاطلاق و إذا شهدنا ای الحق شهد نفسه ای ذاته التی تعینت و ظهرت فی صورتنا . »

معرفی کتاب هایی در موضوع اخلاقی ، عرفانی و سیر و سلوک

به نام خداوندپرورش دهنده ی دلها
خواهشمندم کتب دستورالعملهای سلوکی علمارامعرفی کنیین
علی یارتون

حادث یا قدیم بودن جهان در مکتب عرفان اسلامی

با سلام

از نظر عرفا و مکتب عرفان اسلامی جهان قدیم است یا حادث ؟

عرفان را پیش چه استادی یاد بگیرم؟

انجمن: 

باسلام
مدتی است حال خاصی دارم انگار چیزی را گم کرده ام و به دنبالش می گردم، دیروز رفتم منزل آیت الله ناصری ولی متعصفانه در حال مکاشفه و احوال عرفانی و موارد دیگر خود نبودند و نتوانستند خواسته ام را متوجه شوند با آنکه با چشم گریان پیش ایشان رفتم.کسی را هم ندارم و نمیشناسم که یتواند کمکم کند نه استادی نه دوستی در این مورد و نه ....
لطفا راهنمایی ام کنید که چه کنم؟
آیت الله شوشتری هم که به علت داشتن بیماری در دسترس نیستند نمی دانم چه کنم وامانده ام.
اگر کسی در اینجا هست که بتواند مرا کمک کند ممنون میشوم که راهنمایی ام کند.
میترسم کم بیارم . نمی دانم شاید یک اشکالی هم که دارم این است که دانشجو هستم آن هم رشته مهندسی کامپیوتر.
اگر کسی هست لطفا کمکم کند.
باتشکر فراوان
من الله التوفیق

امام روح الله و اهمیت فلسفه در نظر ایشان

بسمه تعالی

حضرت امام خمینى فیلسوفى کامل و متضلع بود، که تبّحر و خبرویت او در حکمت متعالیه زبانزد خاص و عام بوده است.
در (آینه دانشوران، ص152) آمده است: از متخصصین علوم فلسفه و عرفان و علاقه مندان به مطالعه کتب صدرالمتألهین ـ در حوزه علمیه قم در روزگار تألیف این کتاب [آینه دانشوران] دانشمند عالى مقام آقاى حاج آقاى روح اللّه خمینى بودند).
وقتى که امام در 27 سالگى دست به تألیف (شرح دعاى سحر) زدند, کاملاً به فلسفه آشنا بوده و کتاب هاى فلسفى را به دقت خوانده بودند و حتى نظرات و مبانى جدید خاص خود را اتخاذ نموده بودند.
امام خمینى ـ رضوان اللّه علیه ـ فلسفه را نزد مرحوم آیة اللّه رفیعى قزوینى و مرحوم حاج میرزا على اکبر حکیم فرا گرفته است.
حضرت امام علاوه بر تحصیل فلسفه سالیان متمادى به تدریس آن در حوزه علمیه قم اشتغال داشته است. استاد آشتیانى در مقدمه خود بر مصباح الهدایه ایشان، می گوید: (امام پانزده سال کتاب شرح منظومه و اسفار را تدریس نموده است).
گستردگى شخصیت علمى حضرت امام خمینى به پهنا و گستردگى همه علوم اسلامى است, امّا برخى آن حضرت را تنها از زاویه فقه و اصول مى نگرند و به نوآورى ها و ابتکارات او در حوزه مسائل فرعى پرداخته اند و بعضى از منظر اندیشه سیاسى یا از مرصد علوم قرآنى و تفسیر به مطالعه ابعاد وجودى امام پرداخته اند. ولى کمتر کسى به اندیشه هاى فلسفى حضرت امام پرداخته است, همچنان که دید جامعى نیز نسبت به او وجود ندارد.
معروف است که هر کس فلسفه را بدون استاد بخواند به عمق آن پى نخواهد برد و چه بسا به اشتباهات فکرى و اعتقادى نیز مبتلا شود. حضرت امام خمینى نیز چند بار به طلاب سفارش نموده است که: فلسفه را باید از اهل آن فرا بگیرید; مثلاً در (مصباح الهدایه) پس از نقل کلامى از (اثولوجیا) فرموده:
هر کس مى خواهد به آن کتاب رجوع نماید باید آن را از اهلش فراگیرد, زیرا براى هر علمى استادى خاص به خود آن علم وجود دارد و : (ایاک و الرجوع الیه و الى مثله بانانیتک و نفسیتک فانه لا یفیدک شیئاً بل لا یزیدک الا حیرة و ضلالة) یعنى هرگز خودت به تنهایى سراغ این کتاب و امثال آن مرو که در این صورت نه فقط چیزى به دست نمى آورى, بلکه موجب حیرت و ضلالت تو نیز مى شود.
سپس کلام ابن سینا را نقل مى کند که مى گوید: من طبیعیات و ریاضیات و طب را نزد خود فراگرفتم و زحمت زیادى برایم نداشت, اما الهیات (فلسفه) را نزد خود نتوانستم فرا بگیرم, مگر پس از آنکه مدت ها توسّل به خداى متعال داشتم حتى گاهى در یک مسأله آن چهل بار به کتاب مراجعه مى کردم, اما هیچ چیزى از آن متوجه نمى شدم.
سپس امام خمینى گوید:
وقتى ابن سینا که نابغه بزرگ و اعجوبه روزگار که کسى در قوّت و مدّت ذهن به او نمى رسد چنین است وضعیت دیگران روشن است, با آنکه اشتباهات ابن سینا در این علم کم نیست, و این نصیحت من است بر برادران مؤمن خود که خود را به هلاکت نیندازند.
حضرت امام خمینى از صدرالمتألهین ملاصدرا نیز با عنوان (صدرالحکماء المتألهین و شیخ العرفاء الکاملین) و نیز عنوان (شیخ العرفاءالسالکین) و یا (شیخ العرفاءالشامخین) یاد مى کند.
یک بار نیز در مقام تمجید از عظمت ملاصدرا فرموده است: ملاصدرا و ما ادریک ما ملاصدرا.
حال به ذکر برخی از مطالبی که از حضرت امام در جاهای گوناگون در مورد فلسفه نگاشته یا بیان فرموده اند می پردازیم:

برای شروع حرکت

انجمن: 

سلام
چند وقته که تصمیم بر این گرفتم که در راه اخلاق و عرفان گام بردارم.اما مشکلات و سوالاتی دارم که اینجا مطرح می کنم
اول بگم من 35 سالم هست و معلم هستم.
خب اطلاعاتی در مورد مشارطه،مراقبه و محاسبه دارم و سعی می کنم روزانه اینگونه عمل کنم.اما نمی دونم آیا واقعاً دارم درست عمل می کنم؟آیا واقعاً شرط درستی برقرار کردم آیا در هنگام مراقبت چیزی از دستم در نرفته؟آیا خوب از خودم حساب کشیدم؟
گفتم که معلم هستم.بعضی مواقع نمی دونم آیا کاری که در کلاس انجام میدم(تنبیه دانش آموزان البته نه تنبیه بدنی یا داد زدن سر اونها) یا انجام نمی دم(پر نشدن کل ساعات کلاس در زمینه تدریس)خلاف عرفان،سلوک و ...هست؟
نمی دونم وقتی که در خیابون یه لحظه چشمم به بد حجاب افتاد و البته سریع رو برگرداندم برای همون نگاه اول چه کنم؟
یا اگه دروغی گفتم یا غیبت کردم چه تنبیهی در نظر بگیرم؟
اصلاً یک معلمی مثل من که صبح تا غروب سر کار هست می تونه در این زمینه گام برداره؟پس نماز شب و نوافل و اذکار چی میشه؟
اصلاً چه ذکری در طول روز باید بگم؟
آیا نیاز به استاد دارم؟هرچند جایی که هستم پرسیدم استاد در این زمینه نیست...

و شیخ مرا گفت: ...

انجمن: 

با سلام و عرض ادب خدمت کلیه اساتید و کاربران محترم و علاقه‌مندان عرفان علی الخصوص جناب استاد که اجازه طرح این موضوع را به بنده دادند و با همراهیشان ما را یاری خواهند کرد.

با کسب اجازه از اساتید محترم قصد دارم تا در این تاپیک به برخی مسائل مطروحه در کتاب «و شیخ مرا گفت: ...» نوشته جناب آقای عباس توکلیان بپردازم.

این کتاب شرح احوالات مکاشفه آمیز نویسنده است که ضمن بیتوته در بارگاه نورانی عارف بزرگ علی ابن جعفر خرقانی حاصل شده است.

از اساتید و کاربران محترم تقاضا دارم تا اینجانب را از نظرات مفیدشان بی‌بهره نگذارند. شاید طرح مباحثی پیرامون موضوعات انتخاب شده از کتاب به پربارتر شدن این موضوع کمک کند.

خواهشی که از عزیزان دارم این است که چنانچه به طور کلی با مباحث عرفانی و فلسفی مخالف هستند در این تاپیک مشارکت نکنند و طرح مباحث اینچنینی را در موضوعی جداگانه پیگیری بفرمایند.

امید که آتش دل عاشقان شعله‌ورتر گردد.
از خداوند منان نصرت و هدایت میطلبم.