درس

► اگر دانشجویی درس نخواند !؟ ◄



البته دانشجویان بعد از درس خواندن، خیلى فعّالیتها در دانشگاه مى‌توانند بکنند. بى‌رودربایستى باید به شما عرض کنم که اگر شما بخواهید درس خواندنتان را فداى این کارهایى بکنید که خیال مى‌کنید خوب است – حالا یا خوب است، یا خوب هم نیست – بنده هیچ اعتقادى به این کار ندارم. درس، اوّل است. فلسفه‌ى حضور شما در آن‌جا درس خواندن است. اگر واقعاً دانشجویى درس نخواند، بلاشک بدانید که او مشغول ذمّه است؛ یعنى ذمّه‌اش مشغول مردم و خدا و همه است! هرکسى که سهمى در ایجاد این دانشگاه دارد، ذمّه‌اش مشغول به اوست و باید پیش خداى متعال جواب دهد. حالا در دنیا ممکن است کسى یقه‌ى کسى را در این‌طور چیزها نگیرد؛ اما در روز قیامت یقیناً سؤال خواهند کرد که چرا درس نخواندى؟! پس، اوّل درس خواندن است.

بلاشک درس خواندن همه‌ى وقت دانشجو را نمى‌گیرد؛ براى او وقتى باقى مى‌ماند که باید این وقت را براى مسائل فکرى، براى مسائل سیاسى – البته سیاستبازى نمى‌گویم – استفاده کند. کار سیاسى در دانشگاه نباید حالت افراط و تفریط داشته باشد. یک وقت هست که تفریطى وجود دارد؛ اصلاً دانشگاه همین‌طور مثل یک مرده است! این همه جوان وجود دارند که گاهى در مسائل سیاسى، نه موضعى مى‌گیرند و نه حرفى مى‌زنند! بنده در موقعى گفتم خدا لعنت کند کسانى را که دانشگاه را به این طرف سوق مى‌دهند. یک وقت هم دانشجو را در همه‌ى مسائلى که هیچ ارتباطى با او ندارد – مسائل و مشکلات گوناگونى که مربوط به گروهها و جناحهاست – بیایند وارد کنند؛ از نیروى جوان او استفاده کنند و او را این طرف و آن طرف بکشانند؛ این هم به نظر من افراط است.
منبع

@@ معرفی سایتهای مفید مذهبی**** همه کلیک کنند@@

سلام دوستان اگر سایتی جالب با محتوای مذهبی سراغ دارید لینکش رو در اینجا قرار بدید تاهمه استفاده کنند. با تشکر

♪♪ ۞ آموزش صــوتی حفظ قرآن کریم ۞ ♪♪ خاتمه

انجمن: 

درس اول:

فضیلت و برکات حفظ قرآن

زمان: 12 دقیقه و 3 ثانیه

حجم: 1.40 مگابایت

متن فایل صوتی درس اول:
[SPOILER]برای پی بردن به فضیلت و اهمیت حفظ قرآن کافی است اندکی در احادیث رسیده از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) در اينباره و نیز در سیره عملی ايشان در تعامل با قرآن و اهل آن دقت کنیم. به طور کلی قرآن کریم در نگاه آن بزرگواران از جایگاهی رفیع و منزلتی ویژه برخوردار است و بالتبع مسائل مربوط به آن، از جمله «تلاوت و قرائت، تدبر و عمل به فرامین آن و آموختن و آموزاندن آن» و نيز «حفظ قرآن و در سينه داشتن آن»، مورد سفارش ایشان قرار گرفته است.

به چند نمونه از احادیث مرتبط با حفظ قرآن توجه کنید :

قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «حَمَلَةُ القُرْآنِ هُمُ المَحْفُوفونَ بِرَحمَةِ اللهِ، المُلَبِّسونَ نُورَ اللهِ، المُعَلِّمونَ كَلامَ اللهِ. مَنْ عاداهُم فَقَدْ عادَي اللهَ و مَنْ والاهُم فَقَدْ والَي اللهَ.»:[1] حافظان قرآن مشمول رحمت خدا، در بركنندگان نور خدا و آموزگاران كلام خدايند. كسي كه با آنان دوستي نمايد با خدا دوستي نموده و كسي كه با آنان دشمني كند خدا را دشمن داشته است.

2ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «إنَّ اَكْرَمَ العِبادِ إلَي اللهِ بَعْدَ الاَنبياءِ العُلَماءُ ثُمّ حَمَلَةُ القُرآن. يَخْرُجونَ مِن الدُّنيا كَما يَخْرُجُ الاَنبياء وَ يَحْشُرونَ مِنْ قُبُورِهِم مَعَ الاَنبياءِ و يَمُرُّونَ عَلي الصِّراط مَعَ الاَنبياءِ و يَأخُذونَ ثوابَ الاَنبياء. فَطوبي لِطالب العِلْمِ و حامِلِ القرآنِ ممّا لَهُم عِندَ اللهِ مِن الكرامَةِ وَ الشَّرَفِ.» [2]: گرامي‌ترين بندگان بعد از انبياء علما و سپس حافظان قرآن هستند. مانند انبياء از دنيا مي‌روند، همراه انبياء از قبرهايشان خارج مي‌شوند، به همراه انبياء از صراط مي‌گذرند و ثواب انبياء را مي‌برند. پس خوشا به حال پوينده راه علم و حافظ قرآن، به سبب كرامت و شرافتي كه نزد خدا دارند.

3ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «مَنْ اَعْطاهُ اللهُ حِفْظَ كِتابِهِ فَظَنَّ اَنَّ أحَداً اُعْطِيَ أفْضَلَ مِمَّا اُعْطِيَ فَقَدْ غَمَطَ أفْضَلَ النِّعمَةِ.»: [3] هر كس كه خداوند حفظ كتابش را به او ببخشد و گمان برد به كسي چيزي بهتر از او داده شده، بافضيلت‌ترين نعمت را كوچك شمرده است.

4ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «أغْنَي النَّاسِ حَمَلَةُ القُرآنِ؛ مَنْ جَعَلَهُ اللهُ تَعالي في جوْفِهِ.»: [4] بي‌نيازترين مردم حافظان قرآن هستند؛ همان كساني كه خداوند متعال قرآن را در وجودشان جاي داده است.

5ـ‌ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «إذا ماتَ حامِلُ القُرآنِ أوحَي اللهُ إلَي الأرضِ أَن لا تَأكُلي لَحْمَهُ. قالَتْ: إلهي كَيفَ آكُلُ لَحْمَهُ و كَلامُكَ في جَوْفِه.»: [5] هنگامي كه حافظ قرآن از دنيا مي‌رود خداي تبارك و تعالي به زمين وحي مي‌كند كه «گوشت بدن او را نخور.» زمين مي‌گويد: «پروردگارا، چگونه گوشت او را بخورم در حالي كه كلام تو (قرآن) در قلب اوست.»

6ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «لِحاملِ القُرآنِ إذا عَمِلَ بِهِ فَأحَلَّ حَلالَهُ و حَرَّمَ حَرامَهُ شَفْعٌ في عَشْرَةِ أهْلِ بَيْتِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ كُلُّهُم قَدْ وَجَبَتْ لَهٌ النّارُ.»:[6] حافظ عامل به قرآن كه حلال آن را حلال و حرام آن را حرام مي‌شمارد فرداي قيامت در مورد 10 نفر از بستگانش ـ كه همگي آنها اهل آتشند ـ حق شفاعت دارد.

7ـ قال علی (علیه السلام):
« اِقرَؤُوا القرآنَ و اسْتَظْهِرُوهُ فإنّ اللّهَ تَعالى لا يُعَذِّبُ قلباً وَعَى القرآنَ. »:[7] قـرآن را تـلاوت كـنـيـد و آن را به خاطر سپاريد، زيرا خداوند متعال دلى را كه قرآن را در خود دارد عذاب نمى‌كند.

8ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و
آله): « إنّ الّذى ليسَ فى جَوْفِهِ شيىءٌ مِنَ القرآنِ كَالبيتِ الخرابِ. » : [8] كسى كه در درونش چيزى از قرآن نيست، دلش مانند خانه ويران است.

9ـ قال رسول الله (صلي الله عليه و
آله): « مَنْ قَرَأ القرآنَ عن حفظِهِ ثمّ ظَنَّ أنّ اللّهَ تَعالى لا يَغْفِرُهُ فَهو مِمّنِ اسْتَهْزَأ بآياتِ اللّهِ. »:[9] كـسـى كـه قرآن را از حفظ بخواند و گمان كند خداى تعالى او را نمي‌آمرزد، در شمار كسانى است كه آيات الهى را به تمسخر گرفته‌اند.

10ـ قال الامام الصادق (عليه السلام): «اَلْحافِظُ للْقرْآنِ الْعامِلُ بِه مَعَ السَّفَرةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ.»: [10] حافظ قرآن كه بدان عمل كند، در آخرت رفيق و همراه فرشتگان و سفيران الهي خواهد بود.

از بیانات نورانی معصومان در این باب، می‌توانیم به برخي از برکات حفظ قرآن پی ببریم؛ از جمله: «قرار گرفتن در پناه رحمت الهي، محشور شدن با انبياء و همراهي با آنان، برخورداري از بالاترين ثروت فرهنگي (قرآن)، داشتن حق شفاعت در قيامت، ايمني از عذاب آخرت، آباداني دل و ...». البته چنانچه در متن شماري از احاديث تأكيد شده، شرط اين بهره‌مندي آن است كه حافظ قرآن در جهت عمل به احكام و فرامين آن حركت كند و كلام وحي همواره نصب العين او باشد. بديهي است كه تنها بسنده كردن به خواندن ظاهري آيات، تمامي اين بركات را به دنبال ندارد.
علاوه بر موارد فوق، بركات و فوائد مهم ديگري نيز در حفظ قرآن هست كه از مهم‌ترين آنها «انس با قرآن» است. حفظ قرآن را جامع‌ترين راه براي انس با اين كتاب مقدس دانسته‌اند و به راستی هم چنين است؛ زیرا حافظ قرآن، به بهانه ورود به اين وادي مبارك و به سبب آنكه بي‌توجهي به آيات و فراموش كردن آنها پسنديده نيست و نوعي بي‌احترامي به كتاب وحي تلقي مي‌شود، بايد تا پايان عمر به تلاوت قرآن و محفوظات خود پايبند باشد و همين نكته و خواندن مكرر آيات موجبات مؤانست و رفاقت او را با قرآن فراهم مي‌كند.

فايده بسيار مهم ديگر براي حفظ قرآن فراهم كردن زمينه «تدبر در قرآن» است. اين نكته در بيانات رهبر معظم انقلاب نیز به خوبي مطرح شده است. ایشان در یکی از دیدارهای خود با قاریان و حافظان قرآن فرمودند:
«... وقتی شما حافظ قرآن هستید، این تکرار آیات قرآنی و انس دائمی با قرآن، به شما فرصت می‌دهد که در قرآن تدبر کنید. تدبر در قرآن با همینطور خواندن و رد شدن به دست نمی‌آید؛ با یک بار و دوبار خواندن هم حاصل نمی‌شود؛ با تکرار و انس با آیه‌ای از قرآن امکان تدبر در آن به دست می‌آید. و چقدر لطایف در قرآن کریم هست که اینها را جز با تدبر نمی‌توان فهمید. بنابراین حفظ و فهم معانی قرآن و تلاوت آن لازم است.» [11]
ايشان در همین رابطه در جای دیگری یادآور شده‌اند که:
«... به سمت حفظ قرآن بيشتر برويد. حفظ، وسيله است البته؛ حفظ وسيله است. حفظ، هدف نيست. حفظ قرآن، وسيله است؛ وسيله است براى اين كه انسان آسان بخواند، آسان تكرار كند و امكان تدبر پيدا كند. جوانها بروند از استعدادشان، از حافظه‌شان استفاده كنند. بچه‌ها را، جوانها را بكشانيد به سمت حفظ قرآن. البته امروز با گذشته ما قابل مقايسه نيست، خيلى جلو هستيم؛ اما كم است. آنچه كه الان در كشور ما وجود دارد، كم است. بروند به سمت حفظ قرآن. وقتى كه حفظ حاصل شد، آن وقت توان و فرصت براى تدبر بيشتر پيدا خواهد شد و همين تدبر است كه كليد است. كليد اصلى، همين تدبر در قرآن و فكر كردن در قرآن است.» [12]

آنچه گفتيم گوشه‌اي از بركات و فوائد حفظ قرآن كريم بود و بركات فراوان ديگری نيز هست كه مجال پرداختن به آنها در این مختصر فراهم نیست. اما آنچه گفتيم و نگفتيم تنها به منزله توصيف منظره‌اي نيكو و دلكش است و شرط بهره‌مندی کامل از این تصویر زیبا آن است که آستين همت را بالا بزنيد و با توكل بر خدا و توسل به ذوات مقدس معصومان (عليهم السلام) «حفظ قرآن» را آغاز كنيد.

پي نوشت:

[1] . مستدرك الوسائل /ج4/ص 254.

[2] . بحارالانوار /ج 89/ ص 18ـ 19.

[3] . كنزالعمال / ج1/ حديث 2317.

[4] . كنزالعمال/ج1/حديث 2261 .

[5] . كنزالعمال/ج1/حديث 2488.

[6] . كنز العمال / ج 1/ حديث 2327 .

[7] . بحار الانوار، ج 89،‌ ص19.

[8] . كنز العمال، ج 1، ص 553.

[9] . مستدرك الوسائل، ج 2، ص 294.

[10] . اصول كافي، ج 4، ص 404.

[11] . سخنراني ايشان در 4 مهر 1385.

[12] . سخنراني ايشان در 4 تير 1390.

[/SPOILER]

◄ یادداشت های کوتاه از موضوعات انجمن ها ►

بسم الله الرحمن الرحیم

این یادداشت ها ، برداشت هایی هستند از بخش های روان تر و جذاب تر و مفید تر موضوعات سایت
مطالعه این یادداشت ها را به همه دوستان پیشنهاد میکنم! :ok:

مخصوصا دوستانی که فرصت مطالعه کل تاپیک را ندارند...

با بی حوصلگی در خواندن درس ها چه کار کنیم؟

[="tahoma"][="teal"]سلام
اگر دچار حالت کمبود انرژی و بی حوصلگی برای خواندن درس ها شدیم ، با چه راهکارهایی باید این حالت را از بین ببریم تا در روند تحصیل مان مشکلی پیش نیاید؟
مخصوصا برای زمانی که به هر دلیل ، درس خواندن ضرورت دارد. (مثلا در ایام امتحانات)[/]
[/]

✿✿✿اخلاق کسب علم ( ویژه هر کسی که در حال تحصیله )✿✿✿

من نمى‏گویم درس نخوانید، تحصیل نكنید، باید توجه داشته باشید كه اگر بخواهید عضو مفید و مؤثرى براى اسلام و جامعه باشید، ملتى را رهبرى كرده به اسلام متوجه سازید، از اساس اسلام دفاع كنید، لازم است پایه فقاهت را تحكیم كرده صاحب نظر باشید.

علم توحید هم اگر براى غیر خدا باشد، از حجب ظلمانى است; چون اشتغال به ماسوى الله است. اگر كسى قرآن كریم را با چهارده قرائت لما سوى الله حفظ باشد و بخواند، جزحجاب و دورى از حق تعالى چیزى عاید او نمى‏شود. اگر شما درس بخوانید، زحمت‏بكشید، ممكن است عالم شوید، ولى باید بدانید كه میان «عالم‏» و «مهذب‏» خیلى فاصله است. مرحوم شیخ (1) ، استاد ما، رضوان الله تعالى علیه، مى‏فرمود اینكه مى‏گویند: «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشكل‏» صحیح نیست. باید گفت: «ملا شدن چه مشكل، آدم شدن محال است!»

كسب فضایل و مكارم انسانى و موازین آدمیت از تكالیف بسیار مشكل و بزرگى است كه بر دوش شماست. گمان نكنید اكنون كه مشغول تحصیل علوم شرعیه مى‏باشید و فقه كه اشرف علوم است مى‏آموزید، دیگر راحتید و به وظایف و تكالیف خود عمل كرده‏اید. اگر اخلاص و قصد قربت نباشد، این علوم هیچ فایده‏اى ندارد. اگر تحصیلات شما، العیاذبالله، براى خدا نباشد و براى هواهاى نفسانیه، كسب مقام و مسند، عنوان و شخصیت در این راه قدم گذاشته باشید، براى خود وزر و وبال اندوخته‏اید. این اصطلاحات اگر براى غیر خدا باشد، وزر و وبال است. این اصطلاحات هر چه زیادتر شود، اگر با تهذیب و تقوى همراه نباشد، به ضرر دنیا و آخرت جامعه مسلمین تمام مى‏شود. تنها دانستن این اصطلاحات اثرى ندارد. علم توحید هم اگر با صفاى نفس توام نباشد، وبال خواهد بود. چه بسا افرادى كه عالم به علم توحید بودند و طوایفى را منحرف كردند. چه بسا افرادى كه همین اطلاعات شما را به نحو بهترى دارا بودند، لیكن چون انحراف داشتند و اصلاح نشده بودند، وقتى وارد جامعه گردیدند، بسیارى را گمراه و منحرف ساختند. این اصطلاحات خشك اگر بدون تقوى و تهذیب نفس باشد، هر چه بیشتر در ذهن انباشته گردد، كبر و نخوت در دایره نفس بیشتر توسعه مى‏یابد. و عالم تیره بختى كه باد نخوت بر او چیره شده، نمى‏تواند خود و جامعه را اصلاح نماید و جز زیان براى اسلام و مسلمین نتیجه‏اى به بار نمى‏آورد و پس از سال‏ها تحصیل علوم و صرف وجوه شرعى، برخوردارى از حقوق و مزایاى اسلامى، سد راه پیشرفت اسلام و مسلمین مى‏گردد و ملت‏ها را گمراه و منحرف مى‏سازد و ثمره این درس‏ها و بحث‏ها و بودن در حوزه‏ها این مى‏شود كه نگذارد اسلام معرفى گردد، حقیقت قرآن به دنیا عرضه شود، بلكه وجود او ممكن است مانع معرفت جامعه نسبت‏به اسلام و روحانیت گردد.

من نمى‏گویم درس نخوانید، تحصیل نكنید، باید توجه داشته باشید كه اگر بخواهید عضو مفید و مؤثرى براى اسلام و جامعه باشید، ملتى را رهبرى كرده به اسلام متوجه سازید، از اساس اسلام دفاع كنید، لازم است پایه فقاهت را تحكیم كرده صاحب نظر باشید; اگر خداى نخواسته درس نخوانید، حرام است در مدرسه بمانید; نمى‏توانید از حقوق شرعى محصلین علوم اسلامى استفاده كنید. البته تحصیل علم لازم است، منتها همان‏طور كه در مسائل فقهى و اصولى زحمت مى‏كشید، در راه اصلاح خود نیز كوشش كنید. هر قدمى كه براى تحصیل علم بر مى‏دارید، قدمى هم براى كوبیدن خواسته‏هاى نفسانى، تقویت قواى روحانى، كسب مكارم اخلاق، تحصیل معنویات و تقوى بردارید (2) .

پى‏نوشتها:

1. برگرفته از كتاب جهاد اكبر.
2. حضرت آیت‏الله العظمى حاج شیخ عبدالكریم حائرى یزدى(1276-1355 ه.ق)، از فقیهان بزرگ و مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم هجرى. در نجف و سامراء به درس استادانى چون میرزاى بزرگ شیرازى، میرزا محمد تقى شیرازى، آخوند خراسانى، سید كاظم یزدى و سید محمد اصفهانى فشاركى، حاضر شد. در سال 1340 ه . ق. به اصرار علماى قم، در آن شهر رحل اقامت افكند، و حوزه علمیه قم را تشكیل داد. از آثار اوست: دررالفوائد در اصول، الصلوة، النكاح، الرضاع، المواریث، در فقه.

:Gol::Sham::Gol::Sham::Gol::Sham::Gol::Sham::Gol::Sham::Gol: