حضرت فاطمه

«سر المستودع فیها» در صلوات حضرت زهرا (س)

چرابعضی ازعلما عبارت «سرالمستودع فیها»  را در صلوات حضرت زهرا (س) نمی خوانند؟

تواتر و شهادت حضرت فاطمه (س)

سلام علیکم و رحمة الله. چندی پیش، سؤالی پرسیدیم در مورد اینکه اگر به منزل حضرت فاطمه در مسجد حمله شده است، و اصحاب شاهد بوده اند، چرا این گزارش فقط به چند طریق صحیح به دست ما رسیده و به حد تواتر نرسیده است(هر چند ادعای آیت الله سبحانی این است که در صورت کنار هم نهادن روایات اهل سنت و شیعیان، تواتر نیز حاصل می شود ولی بحث بر سر ایجاد تواتر در منابع مورد قبول اهل سنت است)

جناب صدرا در این مورد، دو پاسخ ارسال فرمودند:

صدرا نوشت:

(آیا این خانه متصل به مسجد بود؟ چرا همه ی اصحاب این واقعه را نقل ننمودند). که ما قسمت اول را در این تاپیک ذکر نموده ایم:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=25516

لینک مورد نظر، ناظر به شبهۀ دیگری است.

و اما پاسخ مربوط به سؤال بنده:

صدرا نوشت:

در اینکه چرا این ماجرا به شکل تواتر بدست ما نرسیده؛ باید توجه داشت که در میان قطعیات تاریخی، که بسیاری آنها را پذیرفته اند، چند درصد آن با تواتری با ذکر سند متصل به ناظرین یک واقعه بدست ما رسیده است؟ فی المثل داستان غدیر خم، داستانی است که نقل آن به تواتر در اسناد متصل به نقل پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) بدست ما رسیده است. یعنی ناقلین از صحابه هر کدام قسمتهایی از این ماجرا را متواترا نقل نموده و در طبقه ی بعد تابعین و بعد از آنان اتباع تابعین با حفظ تواتر نقل گردیده و بعد از آن در کتب حدیثی تا قرن سوم از شیعه و سنی بدست این خبر با این اسناد بدست ما رسیده.

اقل افرادی که در این داستان حضور داشته اند بیش از ده هزار نفر ذکر شده و اکثر آن قریب به صد هزار نفر. حال در این واقعه ی تاریخی مهم چند نفر از صحابه آنرا نقل نمودند؟ ظاهرا آنان که نقل نموده اند نزدیک یا بیشتر از صد نفربوده اند! حال صد نفر در مقایسه ی با ده هزار نفر چند درصد می شود؟ یعنی در این ماجرای بسیار که نظیری در تاریخ ندارد؛ تنها یک درصد از صحابه آنرا نقل نموده اند؛ حال چه رسد به وقایعی که بدین اهمیت نبوده اند.

اهل سنت خود روایت «عليكم بسنتي وسنة الخلفاء الراشدين» را به عنوان اصلی مسلّم در سنت خلفا و تبعیت از آنان نقل نموده اند و در خبر آمده که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) بعد از نماز رو به مردم کرده و این حدیث را بیان فرمودند. امّا سوال اینجاست چند نفر از اصحاب که نظاره گر چنین ماجرایی بودند این حدیث را نقل نموده اند؟ با اینکه چنین امری مورد رغبت دستگاه حاکمه بوده است؟

این حدیث با این جایگاهی که در کلام و اعتقاد اهل سنت دارد تنها از طریق یک نفر و آن نیز «عرباض بن ساریه» نقل گردیده است. و نظایر چنین امری در مسائل گوناگون زیاد یافت می گردد.

اما در جریان هتک بیت حضرت صدیقه سلام الله علیها،‌ باید توجه داشت که آن انگیزه ای که در نقل اخبار بوده -که آن نیز در زمان خلیفه ی دوم مورد ممانعت قرار گرفت و این دوران دوران ممانعت از نقل حدیث بوده است- در بیان مصائب حضرت زهرا(سلام الله علیها) یافت نمی گردد؛ زیرا این جریان مخالف مشروعیت دستگاه حاکمه بوده که نه تنها انگیزه ای در نقل آن برای تابعین مکتب خلفا یافت نمی گردد؛ بلکه اصلا بیان چنین واقعه ای نیاز به جسارت داشته است. حال با این اوصاف اخباری در صحیحین و غیره نقل شده که بیانگر ذکر برخی از مصائب آنحضرت است خود جای سؤال و تأمل دارد. نکته ی دیگری که بیان فرمودید که اگر این جریان اتفاق می افتاد با توجه به اینکه بیت حضرت زهرا(سلام الله علیها) متصل به مسجد بوده و به شکل عادی گروه زیادی از مردم نظاره گر این ماجرا بوده اند؛ و یا به نقل برخی بزرگان عامه اگر چنین امری اتفاق می افتاد مسجد نیز در آتش می سوخت؟

باید توجه داشت که ممکن است خانه ی مذکور خانه ای دیگر بوده مخصوصا با توجه به در اخبار آمده در مقطعی گروهی از بنی هاشم در آن خانه اجتماع نموده؛ و اینکه لازمه چنین امری در این صورت الزاما مشاهده ی جمع کثیری از مردم نبوده؛ زیرا احتمال دارد در زمانی این امر اتفاق افتاده که افراد زیادی غیر از متعرضین در آن مکان حضور نداشته اند؛ علاوه بر اینکه در چنین زمانی که زمان فتنه بوده، حال و روز شهر مدینه حال و روز عادی ای نبوده و خوف و خطر مردم را تهدید می نموده؛ همچنان که در برخی از اخبار وارد شده است.

آنچه در این میان حایز اهمیت است آن است که در نقل صحیح و یا مقبول اهل سنت،‌عدم رضایت و کراهت حضرت زهرا(سلام الله علیها) از شیخین؛ عدم بیعت آنحضرت با ابوبکر؛ اعلان مخالفت با رویه ی آنان؛‌ دفن شبانه؛ آوردن آتش؛ تهدید به سوزاندن؛‌ همگی ذکر شده است و چنین اموری هر انسان منصفی را به تفکر وامی دارد که مگر فاطمه(علیها السلام) پاره ی تن پیامبر(صلی الله علیه وآله)‌ و برگزیده ترین زن عالم نبود که اینگونه مورد ظلم و جفا واقع شد؟

موفق باشید.

نخست بفرمایید سند معتبرتان بر اینکه "اقل کسانی که در واقعه غدیر حاضر بوده اند، ده هزار نفر بوده"، چیست.

دوم اینکه در واقعۀ غدیر به فرض آنطور بوده باشد، در واقعۀ شق القمر، که با تواتر به ما رسیده که هزاران نفر حاضر نبوده اند. پس وقوع تواتر، نیاز به حضور توده های گسترده ندارد.

سوم اینکه فرمودید: «در جریان هتک بیت حضرت صدیقه سلام الله علیها،‌ باید توجه داشت که آن انگیزه ای که در نقل اخبار بوده -که آن نیز در زمان خلیفه ی دوم مورد ممانعت قرار گرفت و این دوران دوران ممانعت از نقل حدیث بوده است- در بیان مصائب حضرت زهرا(سلام الله علیها) یافت نمی گردد؛ زیرا این جریان مخالف مشروعیت دستگاه حاکمه بوده که نه تنها انگیزه ای در نقل آن برای تابعین مکتب خلفا یافت نمی گردد؛ بلکه اصلا بیان چنین واقعه ای نیاز به جسارت داشته است. » از چند جهت جای سؤال دارد:

الف. اینکه در زمان خلیفه ی دوم ممانعت صورت گرفته، ادعایی بر پایۀ سند تاریخی است یا ادعایی بر اساس یک حدس(با پیشفرضهایی که نمی توانیم علیه اهل سنت اقامه کنیم)؟ اگر سند تاریخی دارد، آیا سندش معتبر و قابل استناد علیه اهل سنت هست؟

ب. به طور متقابل شما چگونه چهار پنج روایت صحیح السندی که توسط افراد ثقه و حسن از منظر اهل سنت و دهها روایت مشابه دیگری که در منابع اهل سنت ذکر شده اند را، صرفاً به صورت یک «جسارت» توجیه می کنید؟ آیا این مسئله نباید باعث شود که به ادعای ممانعت کمی شک کنیم، و مسئله را فقط با برچسب جسارت، توجیه نکنیم؟ آیا این قضاوتی منطقی و به دور از پیشفرض است؟

ج.یک سؤالی که هست، مگر اهل سنت به راحتی نمی توانند ظلمهای اصحاب را با تعبیر اشتباه در استنباط(عین عبارت را الان دقیق یادم نیست) توجیه کنند. قتل و تجاوز خالد و مجازات نشدنش از سوی ابوبکر، جنگ معاویه و عایشه و طلحه و زبیر با حضرت علی، همه مصداق ظلمهایی بزرگ هستند، ولی خیلی راحت می گویند فلان صحابی یا فلان همسر رسول خدا یا خلیفه اشتباه فتوا داد. خب اینجا هم می توانند به راحتی توجیه کنند که اگر حمله ای بوده هم براساس فتوا و استنباط اشتباه بوده. چرا باید تلاش برای ممانعت کنند؟

چهارم، در مورد این فرمایش که «در چنین زمانی که زمان فتنه بوده، حال و روز شهر مدینه حال و روز عادی ای نبوده و خوف و خطر مردم را تهدید می نموده؛ همچنان که در برخی از اخبار وارد شده است.» سندش چیست؟ و آیا در منابع اهل سنت با سند صحیح و معتبر آمده است که علیه آنها قابل استناد باشد؟(البته امیدوارم حمله به بیت حضرت را به عنوان سند این امر ذکر نفرمائید)

پنجم، اینکه فرمودید: «آنچه در این میان حایز اهمیت است آن است که در نقل صحیح و یا مقبول اهل سنت،‌عدم رضایت و کراهت حضرت زهرا(سلام الله علیها) از شیخین؛ عدم بیعت آنحضرت با ابوبکر؛ اعلان مخالفت با رویه ی آنان؛‌ دفن شبانه؛ آوردن آتش؛ تهدید به سوزاندن؛‌ همگی ذکر شده است و چنین اموری هر انسان منصفی را به تفکر وامی دارد که مگر فاطمه(علیها السلام) پاره ی تن پیامبر(صلی الله علیه وآله)‌ و برگزیده ترین زن عالم نبود که اینگونه مورد ظلم و جفا واقع شد؟» بنده تا حدودی فرمایش شما را قبول دارم، ولی باید دید اهل سنت نسبت به مسئله چیست. مثلاً رویگردانی حضرت از ابوبکر و خشم ایشان بر او، دلیلش مسئله فدک است، نه حمله به بیت. جایی نیامده که یکی از این عملها، به دلیل حمله به بیت بوده است. اگر اشتباه می کنم، بفرمایید.

برچسب: 

چرا فدک را حق حضرت زهرا (س) می دانیم؟

با سلاممن در شورع تایپکی در مورد فدک خواندم که سرزمینی که بدون هجوم نظامی ونبرد در اختیار مسلمانان قرار می گیرد مربوط به شخص پیامبروامام پس از اوست وباید به طوری که در قوانین اسلام معین شده است، در موارد خاصی بکار رود، ویکی از آن موارد این است که پیامبر وامام نیازمندیهای مشروع نزدیکان خود را به وجه آبرومندی برطرف سازند. کتاب معجم البلدان ومراصد الاطلاع، ماده«فدک» این که این زمین باید در اختیار نزدیکان پیامبر قرار بگیرد حس انحصاری بودن اینگونه فتوحات را بر نمی انگیزد؟ خوب یکی از سوالاتی که می شه پرسیداین هست که بقیه مستحق نیستند؟ بقیه حقی ندارند؟و از همه مهمتر چرا این زمین با حضرت ام ابیها داده شد؟

حضرت خدیجه یا حضرت زهرا (س)؛ کدامیک الگویی بهتر؟

من یه احساس خوبی نسبت به حضرت خدیجه دارم و ایشان را دوست دارم.ایشان قبل از ازدواج با پیامبر با ثروت فراوانی که داشت و شرایط آن دوران ، پاکدامنی خود را حفظ کردند و بعد از ازدواج با پیامبر با تمام توان از پیامبر حمایت کردند .
اما حضرت زهرا از بدو تولد تحت تربیت پیامبر بودند و می شه گفت یه دختر خانم ثروتمند که پدرش هم یه جایگاه خاصی در آن اجتماع دارند.با این تفاسیر. رشد کردن و نمونه شدن سخت نیست
به خاطر همين من حضرت خدیجه را بیشتر درک میکنم و ازش الگو می گیرم تا حضرت زهرا.
:help::help:

چرا پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) در زمان همسر اولشان ازدواج مجدد نکردند؟

انجمن: 

سلام
این شبهه ای است که در تاپیک های مختلفی ضمن موضوعات دیگر مطرح شده اما چون مستقلا به آن پرداخته نشده است و پاسخ های پراکنده ای داده شده این تاپیک را زدیم تا پاسخی به این شبهه داده شود و کارشناس محترم هم نظر خودش را ذکر کند:

طبق نظر مشهور فقها ازدواج مجدد مستحب است
( مسألة ) : الاستحباب لا يزول بالواحدة ، بل التعدد مستحب أيضا قال تعالى ( فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثنى وثلاث ورباع ) والظاهر عدم اختصاص الاستحباب بالنكاح الدائم أو المنقطع ، بل المستحب أعم منهما ومن التسري بالإماء .
العروه الوثقی،ج5،ص:457

شبهه ای که مطرح می کنند این است که اگر ازدواج مجدد مستحب است پس چرا حضرت محمد در زمان حضرت خدیجه و حضرت علی در زمان حضرت فاطمه به این مستحب عمل نکردند؟!

جوابی که بنده از منابع مختلف جمع اوری نمودم به این شرح است که اگر کارشناس محترم مطلبی اضافه بر این دارد بیان کند:

[HL]اولاً[/HL]،سایر ائمه به این مسئله عمل نکردند که در تاپیک http://www.askdin.com/thread47822.html#post662815 بررسی شد که این شیوه فقط در زندگانی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و امام علی(علیه السلام) مشاهده می شود،آنهم به این صورت بوده است که با توجه به شخصیت و جایگاه ویژه حضرت خدیجه(سلام الله علیها) تا زمان حیات حضرت خدیجه(سلام الله علیها)پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) با زن دیگری ازدواج نکردند،همچنین با توجه به مقام عصمت حضرت زهرا(سلام الله علیها) امام علی(علیه السلام) هم تا زمانی که آن بانوی دو سرا زنده بودند با زن دیگری ازدواج نکردند اما مثلا امام صادق با وجود همسری مثل حمیده ازدواج مجدد داشته اند حمیده کسی است که امام صادق زنان را به برای پاسخ به سوالات به او ارجاع می داد و همچنین امام صادق(ع) نیز درباره او می فرماید: حمیده، پاکیزه از پلیدی ها و مانند شِمش طلاست. ملائکه، همواره از وی مراقبت می کردند تا کرامتی از سوی خداوند برای من و حجت بعد از من به دستم رسید.(کلینی، ج 1، ص 477) پس اگر همه امامان ما با وجود همسر اوّل همسر ديگري اختيار نمي كردند مي شد فهميد كه امامان ما هم با اين امر موافقند ؛ ولي اگر يك امام بزرگوار همچون علي عليه السلام با وجود حضرت زهرا سلام الله عليها به ازدواج دوم مبادرت نكرد حتماً شرايطشان اقتضاء نمي كرد . ولي مي دانيم كه ساير امامان ما كه عمل آنها نيز براي ما حجّت است به ازدواج دوم و سوم و ... با وجود همسر اوّل مبادرت نموده اند همچون امام حسين عليه السلام و امام كاظم عليه السلام و ساير ائمه عليهم السلام ...

[HL]ثانیاً[/HL]، ممکن است آنان در آن زمان با وجود خدیجه و فاطمه‏ علیهما السلام نیازى به این مسئله نداشته‏ اند؛ زیرا اگر زن داراى تمام کمالات و محاسن باشد، نیاز به چندهمسرى به وجود نخواهد آمد.

[HL]ثالثاً،[/HL] شاید امکانات و شرایط چندهمسرى در آن زمان براى آنها وجود نداشته است؛ زیرا همان‏گونه که گفته شد، چندهمسرى داراى شرایطى است و یکى‏ از آن شرایط، ایجاد عدالت بین آنهاست و اگر نتوان بین چند همسر عدالت برقرار نمود، باید به یک زن اکتفا کرد؛ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً. در نتیجه، ممکن است ایجاد عدالت بین شخصى مثل خدیجه و حضرت زهرا علیها السلام با سایر زنان مشکل بوده باشد و حتى در نظام خانواده، ایجاد خلل نماید؛ زیرا اگر بین آنها به تساوى برخورد شود، ظلم است (تساوى با عدالت فرق دارد). عدالت آن است که با هر کس طبق شأن خود رفتار شود و اگر به عدالت واقعى و طبق مقامات و شئونات آنان عمل شود، چه بسا زنان دیگر، تحمل نداشته، شدت حسادت زنانگى و بشرى آنها، نظام خانواده پیامبر و على‏ علیه السلام را مختل مى‏کرد.

[HL]رابعاً[/HL]، هر حکم عامى، مى‏تواند داراى تخصیص باشد؛ یعنى با وجودى که چندهمسرى به خودى خود و فى نفسه مباح است، ولى گاهى برخى موارد، خصوصیت خاص دارد؛ به عنوان مثال، خدیجه کسى بود که پیامبر در شأن او فرمود:

خدیجه و اَینَ مثل خدیجه، صَدَّقَتْنى حینَ کَذَّبنى الناس و ازرتنى على دین‏اللَّه و اَعانَتْنى بمالها؛
خدیجه و کجا مانند خدیجه پیدا مى‏شود؟ او در زمانى که همه مرا تکذیب مى‏کردند، تصدیقم نمود و بر دین خدا یارى‏ام کرد و با همه مال خود کمکم نمود.

همچنین در روایت دیگرى رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم فرمودند: انّ جبرئیل‏ علیه السلام قال لىِ لیلةً اُسْرِىَ بى‏حین رَجَعتُ و قلت یا جبرئیل هل لک مِن حاجةٍ؟ قال حاجتى اَنْ تقرأ على خدیجه من اللَّه و مِنّى السلام؛
هنگامى که از معراج برمى‏گشتم، به جبرئیل گفتم: آیا درخواستى دارى؟ جبرئیل گفت: درخواست من از تو این است که از طرف من و خداوند به خدیجه سلام برسانى. در تاریخ نیز ثبت شده که پیامبر در روز دوشنبه به رسالت مبعوث گشت و نماز خواند و خدیجه در آخر همان روز به نماز ایستاد. و در مورد حضرت فاطمه؛ هم که قلم از توصیف فضایل و خصوصیات حضرت زهرا علیها السلام عاجز است. او کسى است که پیامبر او را «ام ابیها» خواند و در شأنش فرمود: او سیده نساء عالمین است و سوره انسان، در شأن او و شوهر و فرزندانش نازل شد. در نتیجه، نمى‏توان زن دیگرى را پیدا کرد که شرایط شراکت در زندگى با آن دو بزرگوار را داشته باشند.

[HL]
خامساً
[/HL] شیخ طوسی در امالی از امام صادق علیه السّلام نقل کرده:«تا زمانی که حضرت فاطمه علیها السّلام زنده بود خداوند متعال زنان دیگر را برای علی علیه السّلام حرام کرده بود.»
ابو بصیر اسدی که راوی این حدیث است، می گوید: پرسیدم: چگونه؟ امام علیه السّلام فرمود: «چون فاطمه علیها السّلام همیشه طاهر بود و هرگز حائض نمی شد»
علامه مجلسی در باره این حدیث دو احتمال داده است:
اوّل: چون حائض نمی شد؛ لذا علی علیه السّلام عذری برای ازدواج با زنان دیگر نداشته است.
دوم: جلالت و عظمت شأن فاطمه مانع از ازدواج مجدّد علی علیهما السّلام بوده است.(مجلسی، بحار الأنوار، ج ‏43، ص 153)

بنابر این با توجه به روایت می توان گفت:

1- حضرت زهرا علیها السّلام یک زن عادی نبود. بلکه به فرموده پیامبر صلّی الله علیه و آله ایشان حوریه انسیه،(طبرسی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج ‏2، ص 409.) برترین زن جهان،[مجلسی، بحارالأنوار، ج 25، ص 361] برترین زن بهشتی بودند؛[مجلسی، بحار الأنوار، ج ‏43، ص 37.] از این رو علی علیه السّلام جهت احترام به حضرت فاطمه علیها السّلام با زن دیگری ازدواج نکردند. هم چنان که پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله با وجود حضرت خدیجه علیها السّلام با زن دیگری ازدواج نکردند.

یا اینکه چون حضرت زهرا عادت زنانگی نداشتند؛ لذا حضرت علی با وجود ایشان، نیاز به همسر دیگری نداشت. و یا احتمال داشت، همسر دوم، نتواند حرمت حضرت فاطمه علیها السّلام را نگهدارد.


[HL]سادساً [/HL]روایت داریم که شیخ صدوق نقل کرده است هنگامی که خدیجه در بستر بیماری و وفات بود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بالین او فرمود: وقتی بر هووهایت وارد شدی سلام ما را به آنان برسان!
خدیجه گفت: هووهای من چه کسانی هستند ای رسول خدا!
پیامبر فرمود:
مریم دختر عمران، کلثم خواهر موسی و آسیه همسر فرعون
خدیجه گفت:
به خیر و خوشی ای رسول خدا!
متن روایت چنین است:
«دخل رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) علی خدیجة و هی لما بها، فقال لها: بالرغم منّا ما نری بک یا خدیجة، فاذا قدمت علی ضرائرک فأقرئیهنّ السلام فقالت: من هنّ یا رسول اللّه ؟ قال(ص): مریم بنت عمران، و کلثم أخت موسی، و آسیة امرأة فرعون، قالت:بالرفاء یا رسول اللّه
منبع:بحارالانوار، ج19، ص24. بیان شباهتها با استفاده از ساره، همسر ابراهیم خلیل الرحمن، احمد حیدری، پیام زن، شماره42 (سال چهارم)، ص24.

[HL]سابعاً [/HL] اگر پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله زندگي خود را با دو يا چند همسري آغاز مي كرد برخي دوستان نادان و دشمنان دانا او را انساني ( نعوذ بالله ) زن باره و هوسران معرفي مي كردند و با استفاده از اين نقطة ضعف ! علاقه مردم و مخصوصاً زنان جوامع مختلف را نسبت به دين مقدس اسلام ، كمرنگ كرده و يا از بين مي بردند . چون به خوبي از احساس ناخوشايند هوو داشتن زنان آگاهي داشتند .
[HL]
ثامناً
[/HL] اگر شرايط سالهاي آخر بعثت و سالهاي آغازين هجرت را ملاحظه كنيم خواهيم دانست كه كثرت اشتغالات علي عليه السلام در امر دفاع از اسلام اجازه و فرصتي به آن حضرت نمي داد تا به اين حكم عمل نمايد ؛ هر چند خوب مي دانيم كه تشريع حكم تعدّد زوجات در دو سال پاياني عمر حضرت زهرا سلام الله عليها بود كه آن دو سال نيز در اوج سختيها و دغدغه هاي علي عليه السلام بود ( زيرا موضوع فتح مكه و غدير خم و رحلت پيامبر اكرم پيش آمد ) . ولي وقتي آن حضرت در بيست و پنج سال سكوت تلخ ؛ فراغتي يافت با ازدواجهاي متعدد به اين حكم عملاً مبادرت فرمود و فرزندان زيادي ( مجموعاً 27 فرزند ) از خود به يادگار گذاشت .

[HL]عاشراً[/HL] مي دانيم كه حضرت خديجه سلام الله عليها در سال دهم بعثت رحلت كردند ولي آية تشريع تعدّد زوجات در اواخر سال هشتم هجري نازل شد يعني حدود يازده سال پس از رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها . بنابراين وقتي تا زمان رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها ، شريعت و قانوني از جانب خداوند در زمينة تعدّد زوجات بر پيامبر و مسلمانان نازل نشده بود ، پيامبر به چه چيزي مي بايست عمل مي كرد ؟
شايد بگوييد پس چرا پيامبر صلوات الله عليه و آله قبل از نزول آيه ، به چند همسري روي آوردند ؟
در جواب بايد گفت : هر چند آية تجويز و تشريع چند همسري در اواخر سال هشتم هجري نازل شد يعني در دو سال پاياني عمر پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله ، ولي از آنجا كه عمل پيامبر صلوات الله عليه و آله نيز به عنوان شارع مقدس براي مسلمانان حجّت است آنچنانكه خداوند مي فرمايد :
ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ( حشر / 7 )

آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد ( و اجرا كنيد ) ، و از آنچه نهى كرده خوددارى نماييد ؛

ايشان بعد از رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها وقتي شرايط لازم به وجود آمد به چنين امري اقدام كردند و نزول اين آيه نيز به منزله تأييد عمل پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله و تشريع چنين حكمي براي همة مسلمانان بود .

[HL]عاشرا+1(شماره کم امد:Nishkhand:)[/HL]:خداوند تشريع يك حكم را معلّق بر شخصيت افراد نمي كند ، بلكه اگر حكمي به مصلحت جامعه باشد همه بايد در عمل به آن يا اعتقاد به آن پايبند باشند . بر فرض اگر آية تشريع تعدّد زوجات در زمان حيات حضرت خديجه سلام الله عليها نازل مي شد و اين حكم به مصلحت جامعه مسلمانان بود پيامبر صلوات الله عليه و آله خود را ملزم مي دانست تا با عمل به اين حكم ، راه را براي عمل ساير مسلمانان هموار سازد و در اين امر شخصيت والاي حضرت خديجه و ملاحظه ايشان ، ملاك عمل نبود . همچنانكه پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله از طرف خداوند مكلّف شد با همسر مطلّقة پسرخوانده خود ازدواج كند تا توهّم حرمت ازدواج با همسر پسر خوانده كه در ميان عرب همچون فرزند شمرده مي شد از بين برود . و اين امر هر چند بر رسول خدا صلوات الله عليه و آله سخت و دشوار بود ولي به خاطر مصلحت چنين حكمي به فرمان خداوند عمل كرد .

[HL]عاشرا+2: [/HL]اکثر قریب به اتفاق انبیا تعدد زوجات شیوه آنها بوده که سنت انبیا تعدد زوجات هست در روایت صحیح السندی آمده:
«ثلاث من سنن المرسلين العطر و اخذ الشعر و كثره الطروقه؛ محمر بن خلاد مي گويد شنيدم حضرت رضا(ع) مي فرمود: سه چيز از سنت پيامبران است: عطر زدن، زدودن موهاي زائد بدن و كثرت طروقه». طروقه در اين روايت به فتح طاء به معني همسران خواهد بود بنابراين مراد از آن كثرت همسران و ازدواج خواهد بود(بحار، ج 62، ص 5)

و دلایل دیگر ...

نماهنگی زیبا برای حضرت فاطمه (س)

سلام خدمت همه ی محبان اهل بیت (ع)
این نماهنگ زیبا که 5 مگابایت حجم داره یه کار زیباست برای حضرت فاطمه ی زهرا(ع) به همراه قطعه ی کوتاهی از مداحی حاج محمود کریمی.
در پناه حق باشید.
[video]http://uplod.ir/sqp9eal0v1wm/مادرم،_فاطمه_ست.mp4.htm[/video]

اسم کار: مادم، فاطمه ست

کدامیک از اصحاب پیامبر(ص) پیشنهاد خواستگاری از حضرت زهرا (س) را به امام علی (ع) داد؟

کدامیک از اصحاب پیامبر(ص) پیشنهاد خواستگاری از حضرت زهرا (س) را به امام علی (ع) داد؟

آیا حضرت فاطمه (س) تنها دختر پیامبر اسلام (ص) بوده اند؟

برخی مدعی شده اند که حضرت فاطمه تنها دختر حضرت محمد بوده است. این افراد به نقل برخی منابع اشاره کرده اند که در آنها گفته شده است دیگر دختران پیامبر در واقع دختران خواهر حضرت خدیجه بوده اند . در این رابطه ذکر دو نکته ضروری است:

1- اولا اگر موضوعی اختلافی در وقایع تاریخی باشد نمی توان سلیقه ای عمل کرد . و این افراد باید دلیل خودشان را ارائه کنند که چرا نقل دیگر منابع را که دختران دیگر را دختر خود پیامبر دانسته اند نادیده گرفتند و نقل اینکه آنها دختر پیامبر نبوده اند را پذیرفته اند.

2-این ادعا که حضرت محمد غیر از حضرت فاطمه دختر دیگری نداشته اند بر اساس نص صریح قرآن باطل است. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا (احزاب 59)
همانگونه که می بینید واژه ((بناتک)) جمع است و معلوم می شود که در زمان نزول آیه جلباب پیامبر بیش از دو دختر داشته اند.

همچنین برخی با استفاده از این روایت مدعی شده اند که حضرت علی تنها داماد پیامبر بوده است :

أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال لعلي : أوتيت ثلاثا لم يؤتهن أحد ولا أنا ، أوتيت صهرا مثلي ولم أوت أنا مثلي ، وأوتيت زوجة صديقة مثل بنتي ولم أوت مثلها زوجة ، وأوتيت الحسن والحسين من صلبك ولم أوت من صلبي مثلهما ، ولكنكم مني وأنا منكم .
جواهر المطالب في مناقب الإمام علي (ع) - ابن الدمشقي - ج 1 - ص 209 و الرياض النضرة ج 2 ص 202 .
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به على عليه السّلام فرمود : يا على خداى تعالى سه گونه موهبت به تو عنايت فرموده است كه به من و هيچيك از مردم ، عنايت نفرموده است :
1. پدر زنى مانند من به تو ارزانى داشته است كه به من عنايت نكرده است ؛ 2. همسر پاكيزه گوهر راستگو و راست رو به تو مرحمت داشته كه به من عنايت نفرموده است ؛ 3 . حسن و حسينى از پشت تو به وجود آورده است كه چنان دو فرزندى از پشت من بوجود نياورده است ؛ آرى ! من از شمايم و شما از من مى‏باشد .

گویا این افراد از ابو العاص داماد پیامبر و امامه نوه دختری مورد علاقه حضرت محمد خبر ندارند!

قطعات صوتی کاربردی ٭٭٭◄ قطعات میکس شده برای ویژه نامه ها و ...


صوت ویژه نامه رحلت امام خمینی :ghodesa: سال 1391



گرفته شده از پست شماره ی 1 از تاپیک زیر

http://www.askdin.com/thread19493.html