جهاد فی سبیل الله

همان یک نم باران کافی است تا آمدنت را آرزو کنم؛ یا ایها العزیز

اللهم عجل لولیک الفرج

دو روزیه هوا بارونیه ، خیلی شندیم موقع باران دعا مستجابه، آخه بارون رحمت خدا است

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

در چهار هنگام، درهاى آسمان باز و دعا مستجاب مى شود: هنگام رویارو شدن صف ها (جهاد در راه خدا)، هنگام بارش باران، هنگام برپا شدن نماز، و هنگام دیدن کعبه.

تُفتَحُ أبوابُ السَّماءِ، ویُستَجابُ الدُّعاءُ فی أربَعَةِ مَواطِنَ: عِندَ التِقاءِ الصُّفوفِ، وعِندَ نُزولِ الغَیثِ، وعِندَ إقامَةِ الصَّلاةِ، وعِندَ رُؤیَةِ الکَعبَةِ.

نهج الدّعا (با ترجمه فارسی) ج 1، ص354 و کنزالعمّال: ج 2 ص 101 ح 3334

امام على علیه السلام:
دعا کردن را در پنج هنگام، مغتنم شمارید:
هنگام خواندن قرآن ، هنگام اذان ، هنگام بارش باران ، هنگام برخورد دو صف براى شهادت (جهاد در راه خدا)، و هنگام دعاى ستم دیده؛ زیرا هیچ مانعى میان آن و عرش نیست.

اِغتَنِمُوا الدُّعاءَ عِندَ خَمسَةِ مَواطِنَ: عِندَ قِراءَةِ القُرآنِ، وعِندَ الأَذانِ، وعِندَ نُزولِ الغَیثِ، وعِندَ التِقاءِ الصَّفَّینِ لِلشَّهادَةِ، وعِندَ دَعوَةِ المَظلومِ؛ فَإِنَّها لَیسَ لَها حِجابٌ دونَ العَرشِ.

نهج الدّعا (با ترجمه فارسی) ج 1، ص354 و الأمالی للصدوق، ص 171، ح 171 و بحار الأنوار، ج 93، ص 343، ح 1

تفاوت شهادت با حماقت

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوستان

دنیای فرضی را در نظر می گیرم تا افراد بدون تعصب نظر بدهند...

دنیای فرضی (( x )) را در نظر بگیرید که خدای حقیقی آن (( آلفا و امگا )) نام دارد.

1 - آیا صرفا کشته شدن شخص (( a )) در راه خدا شهادت محسوب می شود؟
حتی اگر آن خدای مورد نظر شخص a خدایی ساخته ذهن a به نام (( امگا )) باشد نه (( آلفا و امگا ))ی حقیقی ؟

2 - اگر شخص (( b )) فکرکند که برای (( آلفا و امگا )) شهید شده

اما شخص (( Y )) او را فریب داده باشد و در واقع برای منافع (( Y )) کشته شود حکم شهید را خواهد داشت ؟

«قاتلوا» در مقابل «اقتلوا»

سلام
این تایپیک قرار هست مرجعی برای من باشه در مقابل آتئیست ها و مخالفین و دشمنان دین که انگ خونریزی بر اسلام و قرآن عزیز می چسبونند.
پس اگر کارشناس محترم، پاسخی دندان شکن و کامل و مستند قرار بدند، مسلما این تایپیک مورد بازدید مخالفین دینی زیادی قرار خواهد گرفت ان شاءال...
سوالم کوتاهانه این هست:
1- تفاوت واژه قاتلوهم (یقاتلوهم) با کلمه اقتلو چی هست؟ آیا اولی یعنی پیکار و دومی یعنی به قتل رساندن؟(به صورت ریشه عربی)
2- آیا می تونیم از واژه قاتلوهم یعنی پیکار به صورت پیکار زبانی - مباحثه ای - منطقی هم در مقابل پیکار مباحثه ای اونها تعبیر کنیم؟ اینکه وقتی اونها به صورت شبهه و منطقی دین ما رو نقد می کنند، ما هم به صورت مباحثه ای نظریات اونها رو نقد کنیم و از دین خود دفاع کنیم؟
3- کجاهای قرآن دستور صریح به کشتن داده و برای چه منظوری دستور صریح به کشتن داده؟ (با فعل ضرب الرقاب - با فعل اقتلو..)
باز هم عرض می کنم دلیل این تایپیک این هست که سندی بی قید وشرط باشه بر ادعاهای مخالفین دین تا بتونم بحث رو تمومش کنم...
با تشکر...

تفاوت جهاد اسلامی با عملکرد القاعده و داعش

تفاوت جهاد اسلامی با عملکرد القاعده و داعش در چیست؟

تعابیر جالب امام خمینی درباره ی فلسفه و عرفان

[=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]تعابیر امام خمینی(ره) در تایید فلسفه و اهمیت آن و نقد مخالفان فلسفه [/]
[=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]در پیام ایشان به روحانیت[منشور روحانیّت][/]

[=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][/]

تعبیر اول: تبویب و تنقیح علوم مختلف همچون فلسفه و عرفان توسط علمای اسلامی جهاد فی سبیل الله بوده است!

«تردیدى نیست که حوزه‏هاى علمیه و علماى متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع مهمترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجرویها بوده‏اند. علماى بزرگ اسلام در همه عمر خود تلاش نموده‏اند تا مسائل حلال و حرام الهى را بدون دخل و تصرف ترویج نمایند ..

اگر فقهاى عزیز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومى به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهل بیت- علیهم السلام- به خورد توده‏ها داده بودند. جمع آورى و نگهدارى علوم قرآن و اسلام و آثار و احادیث پیامبر بزرگوار و سنت و سیره معصومین- علیهم السلام- و ثبت و تبویب و تنقیح آنان در شرایطى که امکانات بسیار کم بوده است و سلاطین و ستمگران در محو آثار رسالت همه امکانات خود را به کار مى‏گرفتند، کار آسانى نبوده است که بحمداللَّه امروز نتیجه آن زحمات را در آثار و کتب با برکتى همچون «کتب اربعه» و کتابهاى دیگر متقدمین و متأخرین از فقه و فلسفه، ریاضیات و نجوم و اصول وکلام و حدیث و رجال، تفسیر و ادب و عرفان و لغت و تمامى رشته‏هاى متنوع علوم مشاهده مى‏کنیم. اگر ما نام اینهمه زحمت و مرارت را جهاد فى سبیل اللَّه نگذاریم، چه باید بگذاریم؟
در بُعد خدمات علمى حوزه‏هاى علمیه سخن بسیار است که ذکر آن در این مختصر نمى‏گنجد. بحمداللَّه حوزه‏ها از نظر منابع و شیوه‏هاى بحث و اجتهاد، غنى و داراى ابتکار است. تصور نمى‏کنم براى بررسى عمیق همه جانبه علوم اسلامى طریقه‏اى مناسبتر از شیوه علماى سلف یافت شود. تاریخ بیش از هزار ساله تحقیق و تتبع علماى راستین اسلام گواه بر ادعاى ما در راه بارور ساختن نهال مقدس اسلام است.»

برای مشاهده ی تصویر دستخط امام خمینی(ره) کلیک کنید.

[=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]تعبیر دوم: اگر روند مخالفت با فلسفه ادامه می یافت وضع حوزه ها شبیه کلیسای قرون وسطی می شد![/]


«یاد گرفتن زبان خارجى، کفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرک بشمار مى‏رفت. در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفى از کوزه‏اى آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه مى‏گفتم. تردیدى ندارم اگر همین روند ادامه مى‏یافت، وضع روحانیت و حوزه‏ها، وضع کلیساهاى قرون وسطى‏ مى‏شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعى حوزه‏ها را حفظ نمود ..

علماى دین باور در همین حوزه‏ها تربیت شدند و صفوف خویش را از دیگران جدا کردند. قیام بزرگ اسلامى‏مان نشأت گرفته از همین بارقه است. البته هنوز حوزه‏ها به هر دو تفکر آمیخته‏اند.»

تصویر دستخط امام خمینی(ره)

منبع: www.falsafeslami.blogfa.com