جمع بندی اخلاق و عرفان

آیا همدردی با مفسدی که شهره عالم است مصداق بدعت است؟

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب

آیا دفاع و همدردی با یک شخص یا گروهی که در فساد و تباهی شهره عالم هستند. مصداق بدعت است؟؟؟؟؟

این دفاع برای یک فرد معمولی چه حکمی دارد؟؟؟؟؟

این دفاع برای یک مرجع دینی چه حکمی دارد؟؟؟؟؟

این دفاع برای یک مسئول سیاسی که به عنوان مسئولی از مسئولان نظام اسلامی به شمار می رود چه حکمی دارد؟؟؟؟؟

آیات اعظام : امام خامنه ای(حفظه الله) ، مکارم شیرازی ، سیستانی

همچنین این رفتار طبق آیات و روایات چگونه است؟؟؟؟؟


[/HR]
درصورت مصداق نبودن بدعت این اعمال چه مصداقی دارد؟؟؟؟؟

یا همدردی با مفسد به منزله ی شریک بودن در آن فسادها نیست؟؟؟؟؟
آیا همدردی با مفسد به منزله ی قبولی اعمال او نیست؟؟؟؟؟

آیا روزی دست خداست؟

سلام .با اینکه روزی دست خداست چرا وقتی با مردم صحبت میکنیم میگن کار میکنیم برای بچه ها؟

همراهی کردن خانواده به فرد سالک

انجمن: 

همسرم یه مدتی هست تصمیم گرفته سالک بشه و خیلی تلاش میکنه ولی من احساس میکنم باعث دور شدن ما شده طوری که حتی سکوت و به حرف زدن با من ترجیح میدن و من احساس تنهایی میکنم !چند بار معترض شدم ولی بعدا فهمیدم که کارم اشتباهه و به جای غر زدن باید کمکش کنم تا به اون چیزی که میخواد برسه نه اینکه یکی از موانعش بشم !خواهش میکنم بگین چطوری میتونم کمکش کنم

آیا واسط انجام گناه، معصیت کار است؟!

با سلام

گاهی اوقات فردی واسطه رسیدن دو نفر به یکدیگر می شود. در اکثر مواقع هنگامی که این دو نفر به یکدیگر می رسند غیبت (دیگران را) می کنند. آیا فرد واسط که بطور ناخواسته آن دو نفر را به یکدیگر می رساند معصیت کار است؟

با تشکر

چگونگی صله رحم با پدر و مادری كه قطع ارتباط کرده اند

انجمن: 

با سلام و احترام

پدر و مادر بنده به دلايلي سال هاست كه با من و همسرم قطع رابطه كرده اند. تلاش هاي من و همسرم و پادرمياني افراد فاميل براي آشتي كردن با آن ها و به دست آوردن دلشان هم بي فايده بوده. ارسال هديه و ... هم فايده اي نداشته. در طي اين مدت من سعي كرده ام هر ماه به آن ها حداقل تلفن بزنم و صله رحم را تلفني به جا بياورم. اما هميشه تا صداي من را مي شناسند تماس را قطع مي كنند.

جديداً به يكي از اعضاي فاميل پيغام داده اند كه به من بگويد تماس گرفتن باعث آزار و اذيت آن ها مي شود و تهديد كرده اند كه اگر من باز هم با آن ها تماس بگيرم آبروي من را در بين دوستان قديمي ام و ... خواهند برد.

سوال من اين است كه آيا چون تماس من باعث رنجش آن ها مي شود بايد تماس گرفتن را قطع كنم؟ در اين صورت چطور بايد صله ي رحم كرد؟ به هيچ وجه اجازه ي ارتباط حضوري و ... هم نمي دهند.

مرجع تقليدم: آيت الله خامنه اي

توبه از اشتباهاتمان در قبال دیگران

چگونه باید از اشتباهات خود در قبال دیگران در صورتی که دیگر آنها را نمی بینیم توبه کنیم؟

وظیفه ام در این دنیا چیست؟

سلام
مدتی است که پیرامونم مسایل مختلفی پیش آمده و باعث شده که در فکر فرو بروم که واقعا من به عنوان کسی که دارم ادعا می کنم که در راه خدا می خوام قدم بردارم وظیفه ام در این جهان هستی چیست ؟؟

از طرفی می بینم در مکانی که دارم کار می کنم ذات شرکت و هدف شرکت خوب است و به درد جامعه می خورد ولی چندین سال است که با مشکل مواجه است و هنوز بین مردم جایی ندارد
از طرف دیگر وقتی می بینم که جایی در دنیا مظلومی داره کشته می شه می گم شاید باید من هم برم کمک یا شایدم نه اوضاع ان قدر بد نیست که نیازی به من باشد

یا مسایل گوناگون دیگر
روزی در ذهن خودم می گفتم دوست دارم ان قدر از نظر مالی قوی بشم که بتونم دست خیلی ها رو در کار بگیرم و چندین خونه داشته باشم و رایگان بدم به زوج های جوان و کسانی که مشکل دارند ولی وقتی این مسایل برام پیش اومد دیدم که من برای دل خودم دنبال این مسایل هستم نه برای خدا دیدم درسته که کار خدا پسندانه ای هست ولی من که برای خدا این هدف رو در ذهن ندارم بعدشم شاید هیچ وقت به آن نرسم و اگر روزی هم برسم دل خودم آسوده میشه

نمی دونم چه طور برای رضای خدا تصمیم بگیرم خودم خیلی دوست دارم برم سوریه ولی دیدم یکی این که جراتش رو فکر نکنم داشته باشم دوم این که من برای دلم دوست دارم نه برای تکلیف نه برای این که وظیفه هر مسلمانی است
خلاصه بگویم که راهم رو نمی تونم تشخیص بدم خیلی دنیای پیچیده ای شده

چگونه نفس خودمان را به بند بکشیم؟ (کسی که تجربه داره کمک کنه!)

سلام خدمت کارشناسان و کاربران عزیز انجمن.
فرا رسیدن عید رو پیشاپیش تبریک عرض می کنم.:Gol:
من توی دین داری و ترک گناه همیشه دچار نوسان بودم و خیلی بالا و پایین تجربه کردم.(همون "اقبال نفس" و "ادبار نفس" که امیرالمومنین علیه السلام درموردش صحبت کردند)
فهمیدم تنها راه این که وقتی که حوصله ی عبادت و بندگی خدا رو ندارم دچار لغزش نشم اینه که نفسم رو به بند بکشم و بهش حالی کنم که وقتی از دست من در امان خواهد بود که گناه نکنه. یعنی بهش بفهمونم که اگر می خوای آسوده باشی و اذیتت نکنم راهش اینه که حداقل گناه نکنی.
ولی مشکل اینه که نفسم به من پوزخند میزنه و بهم میگه : جراتشو نداری!
می خواستم بدونم اینجا کسی راهی امتحان کرده که تونسته باشه نفسش رو اذیت کنه و آزارش بده؟کسی بلده چطور میشه نفس رو به غلط کردن وادار کرد؟
ممنونم.

هیسسسسس! هیچی نگو... فقط بیا

انجمن: 


IMAGE(http://upcity.ir/images2/41906894293031116981.jpg)

They began to read the names of those people
Who were to enter Jahannam
آنها شروع به خواندن اسامی کسانی که وارد جهنم می شدند کردند...

آنها شروع به خواندن اسامی ک


His name was read first
نامش در ابتدا خوانده شد
He fell on his knees and yelled that this couldn't be,
او بر روی زانو خود سقوط کرد و فریاد زد که این نمی تواند باشد
"How could I go to Jahannam?
"چگونه می توانند مرا به جهنم ببرند؟
I served others all my life; I spread the word
of Allah to others
من همه زندگی ام خدمت کردم ، من کلام خدا را ترویج کردم
His eyes had become blurry and he was shaking with sweat
چشمان او تار شده بود و او خیس عرق ، به لرزش افتاد
The two angels took him by the arms.
دو فرشته بازوانش را گرفتند
IMAGE(http://upcity.ir/images2/14795677145993596877.jpg)
As his feet dragged,
همانطور که پایش روی زمین کشیده می شد
They went through the crowd and advanced
Toward the blazing flames of Jahannam
آنها وی را از طریق جمعیت ، به سوی
شعله های آتش فروزان جهنم بردند
He was yelling and wondered if there was
any person who was going to help him
او فریاد می زد و متعجب بود ، آیا کسی وجود دارد ، که به او کمک کند
He was yelling of all the good deeds he had done
How he had helped his father
او تمام اعمال خوبی که انجام داده بود، را فریاد می زد ، که چگونه به پدرش کمک می کرد
His fasts, prayers, the Qur'an that he read,
روزه اش ، نمازهایش ، خواندن قرآنش
He was asking if none of them would help him.
او التماس می کرد ، در صورتی که هیچ کس از آنها به وی کمک نکردند
The Jahannam angels continued to drag him
فرشتگان جهنم او را با زور روی زمین می کشیدند و ادامه دادند
They had gotten closer to the Hellfire
آنها نزدیک به آتش دوزخ رسیدند
He looked back and these were his last pleas:
او به عقب نگاه کرد و این آخرین درخواست او بود
Had not Rasulullah [saw] said
ای رسول خدا(ص) نگفته بودی:
How clean would a person be who bathes
In a river five times a day?
چگونه پاک می کند کسی را که
هر روز پنج بار در روز خود را ، در آب زلال شستشو می دهد
So too does the Salah performed five times
Cleanse someone of their sins
و نمازهای پنجگانه را بجای می آورد و دیگر هیچ پلیدی برایش باقی نمی ماند
He began yelling
او شروع کرد به فریاد زدن
My prayers my prayers
نماز من نماز من
My prayers
نماز من
The two angels did not stop
دو فرشته متوقف نشدند
And they came to the edge of the abyss of Jahannam.
و آنها را به لبه پرتگاه جهنم آمدند
IMAGE(http://upcity.ir/images2/13957044605413963412.jpg)
The flames of the fire were burning his face.
شعله های آتش صورتش را سوزاندند
He looked back one last time,
او در لحظه آخر به عقب نگاه کرد
But his eyes were dry of hope and he had
Nothing left in him.
اما چشمانش دیگر امیدی نداشت و هیچ چیزی در سمت چپ او نبود.
One of the angels pushed him in.
یکی از فرشتگان او را به جلو انداخت
He found himself in the air and falling towards the flames.
او خود را در هوا یافت و به سوی شعله های آتش افتاد
He had just fallen five or six feet when a hand
Grabbed him by the arm and pulled him back
او فقط پنج یا شش فوت افتاده بود
که در آن هنگام ، دستی بازویش را گرفت و او را به عقب کشید
He lifted his head and saw an old man with
A long white beard
او سر خود را بلند کرد و پیر مردی را با ریش بلند سفید دید
He wiped some dust off himself and asked him
او گرد و غبار را از خود پاک کرد و از او پرسید:
"Who are you?" The old man replied, "I am your prayers".
"تو کی هستی؟" پیر مرد جواب داد: "مننمازهای توام".
"Why are you so late! I was almost in the Fire!
"چرا اینقدر دیرکردی ! من تقریبا در آتش بودم
You rescued me at the last minute before I fell in
تو من را در آخرین لحظه نجات دادی قبل از اینکه بیفتم
The old man smiled and shook his head,
پیر مرد لبخند زد و سرش را تکان داد:
"You always performed me at the last minute
did you forget?
توهمیشه من را در آخرین لحظه انجام می دادی ، آیا فراموش کرده ای؟
IMAGE(http://www.loogix.com/img/res/1/3/8/9/1/9/1389197607656773.gif)


At that instant, he blinked and lifted his head from Sajdah.
در آن لحظه، او چشم را باز و بسته کرد و و سر خود را از سجده برداشت
IMAGE(http://upcity.ir/images2/30669499409959496676.jpg)
He was in a sweat. He listened to
The voices coming from outside
او عرق کرده بود. او صدایی از بیرون شنید
He heard the adhan for Salat
او اذان نماز را شنید
He got up quickly and went to perform Wudhu
او به سرعت بلند شد و وضو گرفت
Imam As-Sadiq(AS) hassaid:
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
When you offer an obligatory prayer
وقتى نماز واجب را مى خوانى
Offer it at its stipulated time in a manner
آنرا در وقت خودش
As if it is your last prayer and you fear you shall never
چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی ونگرانی که
Get a chance to offer any prayer again
دیگر هرگز به نماز موفق نمى شوى
The Messenger of Allah (saw) has said
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود
Has reported that Allah, the Mighty, the Glorious has said
که خداوند بزرگ و متعال مى فرماید:
I have a covenant with my servant that if he offers
من تعهدى نسبت به بنده ام دارم كه اگر
His prayers at their stipulated times
نماز را در وقتش بپا دارد
I shall not chastise him and
او را عذاب نكنم و
Shall place him in Paradise without any reckoning
بى حساب او را به بهشت ببرم
IMAGE(http://www.uploadax.com/images/25985186985772557049.jpg)

Pass this on to your friends and family...
Maybe you can help someone open their eyes.
این نوشته را برای دوستان و خانواده خود ... بفرستید
شاید شما بتوانید کمک کنید بعضی ها چشمهایشان باز شود
And who knows?
و چه کسی می داند؟
Maybe this is a good deed that can help you during

The Day of Judgment
شاید این کار خوبی است که می تواند به شما در روز قیامت کمک کند



نماز اول وقت راه نجات ما هنگام قبض روح، فشار قبر و دوری از آتش جهنم است...