ازدواج

راهنمایی برای مطرح کردن قضیه خواستگار

[=tahoma][="#000080"]سلام
بنده یه خواهر 35 ساله دارم دوستان تو اسک شاید در جریان باشن چون قبلا راجع به ازدواج ایشون صحبت کردم.
شاید بگید چرا تاحالا ازدواج نکردن.خوب خیلیا ازم پرسیدن و من گفتم قسمت نشده!... اما بیشتر سخت گیری پدرم بوده و الان که دیگه سن ایشون بالاتر رفته خوب طبیعیه که همه یه طورایی ناراحتن حتی خود پدر جان عزیز.

اما موضوع اصلی:
امروز به من یکی از دوستام خبر داد با دایی شون راجع به خواهر من صحبت کردن و آقای دایی گفتن که اگه میشه ما همو ببینیم...خالا من باید به ابجیم بگم منتظر جواب هستن
اما چطوری بگم به دختری که روحیش واقعا حساسه
قبلا هم همچین موضوعی پیش اومده بود که پسر نپسندید و آبجیم خیلی ناراحت شد و تا مدتی تو خودش بود.من میترسم بش بگم لج کنه بگه نه اینم مث اون یکیه نمی خوام بگو نه ...دفعه قبل من خیلی اصرار کردم که برن بیبینن طرفو.
واقعا الان نمیدونم چطور مطرح کنم؟[/][/]

ازدواج اينترنتي

سلام دوستان
من تازه عصو این شبکه شدم
یک سوال مطرح می کنم و خواهشمندم هرکسی نظر خودشو بصورت واقع گرایانه بده

بنده توی یه خانواده کاملا مذهبی بزرگ شدم. همون کوچیکی هم کلی حدیث و روایت و احکام بلد بودم که آدم بزرگش نمیدونس. اینارو گفتم که بدونید شرایط خانواده ما چطوره
اما از ابتدای نوجوانی احساس خلا یک همدم در کنارم خیلی اذیتم میکرد
اینو بگم که متاسفانه به شدت آدمی احساسی هستم. خلاصه باتوجه به همه این شرایط، که قصش مفصله، صبر کردم و دوران دبیرستان تموم شد و دو سال هم از دانشگام گذشت؛ اما منطقم اجازه نداد که پا رو اعتقادات بذارم و با دختری ارتباط برقرار کنم.

واقعا شرایط سختیو می گذروندم. شبی نبود که بدون گریه بخوابم Sad نمیدونم چرا Cray 2 از بی هدفی رنج میبردم. (البت یه گوشش واسه این بود که دیگه عبادات و واجبات رو از روی اشتیاق انجام نمی دادم) افسردگی گرفته بودم. من که شب امتحانی میخوندم، معدلم تو رشته فیزیک 14 بود، اما ترم چهار، فقط 3 واحد پاس کردم

خلاصه بگم؛ حدود شش ماه بود که گاه و بی گاه چت میکردم. با دوست، آشنا، همکلاسی، فامیل. معمولا هم طرف مقابل دختر نبود
یک روز تو یه روم با یه دختری آشنا شدم که دوهفته دیگه کنکور داشت. خلاصه منم که عاشق کنکور چندتا نکته بهش گفتم و بعد از یه مدت متوجه شدم که این دختر ازون آدمایی نیس که فکرشو میکردم. ازنظر تفکری و اعتقادی بسیار شبیه به خود ما هستن. دختریه چادری، از خانواده شهید، مث خودمون بسیجی (حداقل از نظر ظاهری بسیجیم) با ایمان، حافظ چند جز قرآن، و .... که اون رو هم تنهـــــــــــایـــــی کشونده بود به دنیای کثیف «نیـــمـباز»

بعد از حدود سه ماه تصمیم گرفتیم همدیگرو ببینیم و اتفاقا اولین قرارمون، مزار شهدای شهر، کنار قبر عموی شهیدش، بود
تا اینجا خلاصه ای بود از ماجرا! و اما سوال من:
ما تا جایی که امکان داره حدود رو رعایت می کنیم. خود بنده ی خدا اجازه نمیده که تماس داشته باشیم. من هم غیرتم اجازه نمیده.
اما نمیتونیم بی خیال این موضوع شیم که حداقل هفته ای سه بار با هم تلفنی صحبت کنیم و درطول روز به هم پیامک بدیم و از حال هم باخبر شیم
من تقریبا مطمئنم که همسر ایده آلی برای منه. چون از تمام خانواده و جد و آبائش خبر دارم.
خودش میگه منتظره من حداقل لیسانسمو بگیرم و یه کار معمولی داشته باشم و اون وقت پا پیش بذارم، اما من در شرایطی هستم که توان تحمل دو یا سه سال دیگه رو ندارم و اصلا نمیتونم سر درسام تمرکز کنم. به قول معروف آتشم تنده و خب نمیشه با طبیعتِ یه انسان 20 ساله جنگید.
ارتباط رو میدونم اشتباهه. اما خواهش میکنم در شرایط فعلی واقع بین باشید. بهترین کار چیه؟؟؟؟ با خانواده ها مطرح کنیم موضوع رو؟؟ یا بذاریمش واسه یوقتی که من از نظر درسی و معدل به حالت نرمال برگردم (اگه برگردم) تا مقبولیت بیشتری داشته باشم
این رو هم بگم که بعید میدونم پدر دختره حاضر بشه دخترش با فردی که تکلیف کار و درسش معلوم نیس، ارتباط داشته باشه

کارشناس بحث: حامی

رابطه گناه و تاخیر در ازدواج

انجمن: 

با توجه به این که خداوند در سوره نور گفته است که کسانی که امکان ازدواج ندارند عفت بورزند تا خداوند از فضل خود آن ها را بی نیاز کند. چه قدر این موضوع در جامعه فعلی به صورت عینی دیده شده که کسانی که خودشون رو از گناه ها مثل نگاه حرام کردن و یا... دور نگه داشتند خداوند راهشون رو برای ازدواج هموار کرده؟من به این آیه هیچ شکی ندارم فقط می خواستم ببنیم این رو کسی در جامعه امروز تجربه کرده یا نه؟

کارشناس بحث : حامی

نرم افزار جديد و ويژه اسک دين ღ.•*♥*•.ღنرم افزار احکام روانشناختیღ.•*♥*•.ღ

به نام خدا
با سلام و عرض ادب
ضمن تبريك حلول ماه ربيع الاول و آرزوي قبولي عزاداري هاي تمامي دوستان بزرگوار
در دو ماه محرم و صفر
برخود لازم مي دانم پس از رونمايي از نرم افزار احكام روانشناختي ، از زحمات و تلاشهاي پيگيري تمامي كساني كه در تهيه اين نرم افزار مساعدت نمودند تشكر ويژه داشته باشم .
ابتدا از جناب زارع مدير محترم سايت كه در پيگيري ها و ايجاد هماهنگي هاي لازم همچون هميشه لطف داشتند و راهنمايي ها يشان همواره و بويژه در اين نرم افزار بسيار راهگشا بود.
از جناب حامي براي تهيه مطالب و طرح سوالات ، ارائه ابتدايي محتوا و نيز پيگيري هاي ايشان .
تشكر ويژه از کارشناس احکام با آیدی نور براي مستند سازي مطالب و محتوا كه الحق و الانصاف كاري بسيار سخت و وقت گير بود و از تلاش مجدانه ايشان براي تسريع در اين امر .
از جناب مهدي كه زحمات ايشان در تهيه اين نرم افزار چند برابر نرم افزار هاي ديگر شد و با وجود مزاحمتهاي مكرر ما جهت تغيير محتوا ، با سعه صدر و با سرعت عمل بالا قبول زحمت فرمودند .
و از جناب گل ليلا براي زحماتي كه همواره در تهيه نرم افزارها و من جمله نرم افزار روانشناختي متحمل شدند .
براي تمامي سروران بزرگوارم از درگاه خداوند منان موفقيت و سربلندي مسالت دارم .
اجر همه با رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم . ان شاءالله

ایا مرتکب گناه شدم و نمیتوانم این رابطه را ادامه دهم؟

سلام.
دوستان و بزرگان گرامی خواهشا بفرمایید من چه کاری باید در برابر این موضوع انجام بدم.
پسری 25 ساله هستم که تا 1 سال پیش هیچ رابطه جنسی رو نداشتم.
1 ساله پیش بر حسب اتفاق شماره ای رو اشتباه گرفتم.
خانمی گوشی رو برداشت و گفت اقا دیگه اشتباه نگیرید.من دارم از شوهر جدا میشم.نمیخوام بهونه ای دست شوهرم باشه که مهریه ام رو نده.

گذشت و چند وقت بعد بهش پیام دادم که من همونم که شمارتون رو اشتباه گرفتم.
خواستم ببینم اگر از همسرتون جدا شدید و امکانش هست باهتون اشنا بشم.
(از چند سال پیش دنبال موقعیتی برای صیغه بودم.)
اون خانم جدا نشده بود و داشت به زندگیش ادامه میداد منم بیخیالش شدم.
چند وقت بعد یه خانم بهم زنگ زد و گفت ببخشید اشتباه شده.
بعد شروع کرد پیام دادن که من از صداتون خوشم اومده و ........
بعد از اصرار زیاد از اون خانم و ممانعت از طرف بنده گفت راستش رو بخوای من دوست اون خانمی هم که میخواستی باهش صیغه کنی.
اون خط هم مال من بوده دست اون.
یه روز اشتباه شمارتو گرفتم و مهربونی صدات و .... منو جذب کرد.
من شوهر ندارم.
میخوام با هم باشیم.
منم یه ایه صیغه بین خودمون خوندم.
همه شواهد حاکی از این بود که شوهر نداره.
تا ساعت 3 شب پیام دادنامون
قرار های بدونه ترس تو خیابون (شهر ما خیلی کوچیکه)
نشتن پشت موتور و چرخیدن توی شهر حتی اطراف خونشون.
و...
ازش خواستم شناسنامه اش رو بیاره واسه صیغه محضری.داستان زندگیشو تعریف کرد و اینکه شناسنامه اش دست داداششه و تو اولین فرصت که در گاوصندوق باز شد و تونست بدونه اجازه داداشش بیاره میریم واسه صیغه.
منم که بهش اعتماد کردم به همون صیغه خصوصی بین خودمون بسنده کردم.
تا اینکه اولین قرار خصوصیمون رو با هم داشتیم.
بعدا کم کم متوجه رفتار ضد و نقیض ازش شدم و بهش شک کردم.
حالا از لحاظ روحی بشدت بهش وابسته ام و از طرفی نمیتونه شناسنامه اش رو بیاره
میترسم شوهر داشته باشه.
یه روز خیلی احساس گناه میکردم و روراست ازش پرسیدم گفت به جون بچه هام و بخدا قسم که شوهر ندارم.

حالا نمیدونم باید چیکار کنم.
تو رو خدا راهنماییم کنید.میتونم بر حسب قسمی که میخوره بهش اعتماد کنم و تا وقتی بتونیم صیغه محضری بشیم باهش بمونم یا نه؟

خواهشا کمکم کنید خیلی خیلی واسم مهمه و زندگیم رو تحت تاثیر قرار داده.

کارشناس بحث : حامی

آیا با ازدواج به کمال می رسیم؟

با سلام

سوالی داشتم از محضرتون:

اینکه میگویند با ازدواج میتوانید به کمال برسید برایم موضوع روشنی نیست:Gig:

اگر توضیحی در این ارتباط بدید ممنون میشم:Mohabbat:

٤٠ حدیث در مورد ازدواج

٤٠ حدیث در مورد ازدواج





١. تاثیر ازدواج

قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:اذا تزوج الرجل احرز نصف دینه.

کسى که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است. ﴿مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۴٫﴾

۲. ازدواج در هنگام تنگدستى
قال الامام الصادق علیه السلام:من ترک التزویج مخافة الفقر فقد اساء الظن بالله-عز و جل-، ان الله- عز و جل – یقول: «ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله.» (۲)

هر کس از ترس فقر ازدواج نکند نسبت‏ به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا که خداوند مى‏فرماید: اگر آنان فقیر باشند خداوند از فضل و کرم خود بى نیازشان مى‏کند.

هر که با زنى به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وى واگذار مى‏کند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائى‏اش ازدواج نماید، در او چیزى را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وى به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامى این مزایا را براى او جمع مى‏کند. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾

۳. ازدواج رحمت است
قال النبى صلى الله علیه و آله و سلم:یفتح ابواب السماء بالرحمة فى اربع مواضع: عند نزول المطر، و عند نظر الولد فى وجه الوالدین، و عند فتح باب الکعبة، و عند النکاح.

درهاى رحمت آسمانى در چهار وقت گشوده مى‏شود:۱- موقع بارش باران.۲- زمانى که فرزند به چهره پدر و مادرش مى‏نگرد.۳- هنگام گشوده شدن در کعبه.۴- هنگام برپایى مراسم عقد و عروسى. ﴿بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۱﴾

۴. آفات بى همسرى
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:اکثر اهل النار العزاب.
بیشترین اهل جهنم انسانهاى بى همسرهستند. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾

۵. تلاش در ازدواج بى همسران
عن الصادق علیه السلام قال:من زوج اعزبا کان ممن ینظر الله- عز و جل-الیه یوم القیامة.

کسى که مجردى را تزویج کند و امکان ازدواج او را فراهم نماید از کسانى است که در قیامت‏ خداوند به آنان نظر لطف مى‏ کند. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۵﴾

۶. در سایه عرش
قال موسى بن جعفر علیه السلام:ثلاثة یستظلون یظل عرش الله یوم القیامة، یوم لا ظل الا ظله: رجل زوج اخاه المسلم او اخدمه او کتم له سرا.

سه دسته در روز قیامت، روزى که سایه و پناهى جزء سایه خداوند نیست، در سایه و پناه خدا هستند:۱- مردى که زمینه ازدواج برادر مسلمانش را آماده نماید.۲- مردى که (به برادر مسلمانش خدمت کند.)۳- کسى که سر برادر مسلمانش را بپوشاند. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۶﴾

۷. منظور نظر حق
قال الامام الصادق علیه السلام:اربعة ینظر الله الیهم یوم القیامة:من اقال نادما او اغاث لهفان او اعتق نسمة او زوج عزبا.

چهار کس در قیامت مورد نظر پروردگارند:۱-آنکه چون طرف معامله پشیمان شود، معامله را برگرداند.۲- کسى که غم از دلى برگیرد.۳- کسى که برده‏ اى را آزاد کند.۴- کسى که بى همسران را به ازدواج درآورد. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۶﴾

۸. بهترین وساطت
قال امیرالمؤمنین على علیه السلام:افضل الشفاعات ان تشفع بین اثنین فى نکاح یجمع الله بینهما.

از بهترین شفاعتها، شفاعت‏ بین دو نفر در امر ازدواج است تا اینکه خداوند آنان را مجذوب یکدیگر گرداند. ﴿تهذیب، ج ۷، ص ۴۰۵، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۵﴾

۹. ازدواج با دینداران
عن النبی صلى الله علیه و آله و سلم قال:من تزوج امراة لمالها وکله الله الیه، و من تزوجها لجمالها راى فیها ما یکره، و من تزوجها لدینها جمع الله له ذلک.

هر که با زنى به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وى واگذار مى‏ کند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائى ‏اش ازدواج نماید، در او چیزى را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وى به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامى این مزایا را براى او جمع مى‏ کند. ﴿وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۳۱﴾

۱۰. دیدار قبل از وصلت
عن الصادق علیه السلام قال:لا باس بان ینظر الرجل الى المراة اذا اراد ان یتزوجها. ینظر الى خلفها و الى وجهها.

مانعى ندارد که مرد قامت و صورت زنى را که قصد ازدواج با او دارد، ببیند. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۸۸﴾

۱۱. دیدار عروس و داماد قبل از ازدواج
عن محمد بن مسلم قال: سالت ابا جعفر علیه السلام‏عن الرجل یرید ان یتزوج المراة، اینظر الیها؟ قال: نعم انما یشتریها باغلى الثمن.

محمد بن مسلم مى‏ گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم:مردى که مى‏ خواهد با زنى ازدواج کند آیا حق دارد او را ببیند؟امام علیه السلام فرمود: آرى، چون در برابر آن بهاى سنگینى مى‏ پردازد. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۸۸﴾

۱۲. سؤال از اوصاف
قال على علیه السلام:اذا اراد احدکم ان یتزوج فلیسال عن شعرها کما یسال عن وجهها فان الشعر احد الجمالین.

هر وقت ‏یکى از شما، بخواهد، ازدواج کند، از اوصاف موى سر زن نیز سؤال کند همچنانکه از چگونگى رخسار او مى‏ پرسد. چون که موى زن یکى از دو زیبایى (مو و صورت) اوست. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۴﴾

۱۳. خواستگار مذهبى و خوش اخلاق
قال الامام الرضا علیه السلام:اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لا یمنعک فقره و…

هنگامى که مردى از شما خواستگارى کرد که از دین و اخلاق او راضى بودید به ازدواج با او رضایت دهید. و مبادا فقر او ترا از این رضایت‏ باز دارد و… ﴿میزان الحکمة، ج ۴، ص ۲۸۰﴾

۱۴. داماد هم شان
قال النبی صلى الله علیه و آله و سلم:اذا جائکم الاکفاء فانکحوهن و لا تربصوا بهن الحدثان.

وقتى که اشخاص هم شأن به خواستگارى دختران شما آمدند، به آنها دختر دهید و در کار آنها منتظر حوادث نباشید. ﴿نهج الفصاحه، ص ۳۷، ح ۱۹۳﴾

۱۵. عروس شایسته
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:ما استفاد امرء فائدة بعد الاسلام افضل من زوجة مسلمة تسره اذا نظر الیها، تطیعه اذا امرها و تحفظه اذا غاب عنها فى نفسها و ماله.

پس از اسلام، هیچ نعمتى براى مرد بهتر از زن مسلمانى نیست که هر گاه به او بنگرد، مسرورش کند و هر گاه به او فرمان دهد، اطاعتش نماید و در غیاب او حافظ ناموس و مالش باشد. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۵﴾

۱۶. دقت در انتخاب
قال الامام الصادق علیه السلام:انما المراة قلادة فانظر ما تتقلد.

زن همانا گردنبندى است، نیک بنگر که چه گردنبندى را به گردنت آویزان مى‏کنى. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۳۳﴾

۱۷. وصلت نکردن با خانواده ناشایست
عن النبى صلى الله علیه و آله و سلم قال:ایاکم و خضراء الدمن، قیل: یا رسول الله و ما خضراء الدمن؟ قال: المراة الحسناء فى منبت السوء.

بپرهیزید از سبزه‏ هایى که در مزبله میروید. عرض شد: یا رسول الله! سبزه‏ هایى که در مزبله مى‏ روید چیست؟ حضرت صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: زن زیبایى که در خانواده پست و ناشایست ‏پرورش یافته باشد. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۶، مکارم الاخلاق، ص ۲۰۵﴾

۱۸. ازدواج با دوشیزگان
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:تزوجوا الابکار فانهن اعذب افواها و ارتق ارحاما و اسرع تعلما و اثبت للمودة.

با دختران باکره ازدواج کنید زیرا که دهان آنان شیرین و رحمشان مناسبتر است و زود چیزى را یاد میگیرند و محبتشان پایدارتر است. ﴿بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۷﴾

۱۹. رضایت داماد
سئل عن الصادق علیه السلام:انى ارید ان اتزوج امراة و ان ابوى اراد غیرها. قال: تزوج التى هویت ودع التى هوى ابواک.

من مى‏خواهم با زنى ازدواج کنم ولى پدر و مادرم مایلند با دیگرى ازدواج کنم. امام علیه السلام فرمود: با زنى که خودت مایل هستى ازدواج کن، و زنى را که پدر و مادرت [بدون رضایت تو] انتخاب کرده‏ اند، رها کن. ﴿تهذیب، الاحکام، ج ۷، ص ۳۹۲﴾

۲۰. سهولت ‏خواستگارى
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:ان من یمن المراة تیسیر خطبتها.

از نشانه‏ هاى برکت زن آن است که خواستگاریش بى تکلف و آسان انجام گیرد. ﴿کنز العمال، ج ۱۶، ص ۳۲۲، ح ۴۴۷۲۱﴾

21. آداب خواستگارى
قال النبی صلى الله علیه و آله و سلم: لا یخطب احدكم على خطبة اخیه.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: هیچ یك از شما زنى را كه دیگرى خواستگارى مى‏كند، خواستگارى نكند. [تا اینكه با او ازدواج كند و یا اینكه منصرف شود. اگر منصرف شد خواستگاریش بلامانع است.] ﴿صحیح مسلم، ج 2، ص 1034، ح 56﴾

۲۲. خواستگار شرابخوار
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:شارب الخمر لا یزوج اذا خطب.

شرابخوار اگر تقاضاى ازدواج کرد قبول نکنید. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۷۹﴾

۲۳. مراسم عروسى در شب
قال الامام الرضا علیه السلام:من سنته [رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم]التزویج باللیل، لان الله تعالى جعل اللیل سکنا و النساء انما هن سکن.

مراسم عروسى در شب، سنت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم است، چرا که خداوند شب را مایه آرامش قرار داده و زن هم آرامش خاطر است. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۹۱﴾

۲۴. سور عروسى
قال النبى صلى الله علیه و آله و سلم:لا ولیمة الا فى خمس: عرس او خرس او عذار او وکار او رکاز.

سور و ولیمه در پنج مورد است:۱- عروسى ۲- تولد اولاد ۳- ختنه کردن نوزاد ۴- خریدن خانه ۵- بازگشت از سفر مکه. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۶۳﴾

۲۵. ولیمه در عروسى
قال الامام الصادق علیه السلام:ان رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم حین تزوج میمونة بنت الحارث اولم علیها و اطعم الناس الحیس.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم در هنگام تزویج «میمونه‏» دختر «حارث‏» ولیمه داد و با غذاى معجون خرما از حاضرین پذیرایى فرمود. ﴿فروع کافى، ج ۵، ص ۳۶۸٫﴾

۲۶. طعام دادن در عروسى
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:ان من سنن المرسلین الاطعام عند التزویج.

سور دادن و اطعام در ازدواج، از سنت پیامبران است. ﴿فروع کافى، ج ۵،ص ۳۶۷﴾

۲۷. برترین زنان امت
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:افضل نساء امتى اصبحهن وجهان و اقلهن مهرا.

بهترین زنان امت من زنانى هستند که خوشروتر و مهریه ایشان کمتر باشد. ﴿من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۲﴾

۲۸. کمى مهریه برکت زن
قال الامام الصادق علیه السلام:ان من برکة المراة قلة مهرها.

از برکات زن کمى مهریه اوست. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۴﴾

۲۹. سنگینى مهریه
قال امیرالمؤمنین على علیه السلام:لا تغالوا بمهور النساء فتکون عداوة.

مهریه زنها را سنگین نگیرید که موجب کدورت و دشمنى گردد. ﴿وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۱﴾

۳۰. جهیزیه بى منت
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:لو ان جمیع ما فى الارض من ذهب و فضة حملته المراة الى بیت زوجها ثم ضربت على راس زوجها یوما من الایام، تقول: من انت؟ انما المال مالى، حبط عملها و لو کانت من اعبد الناس الا ان تتوب و ترجع و تعتذر الى زوجها.

اگر تمام چیزهایى که در روى زمین از طلا و نقره وجود دارد و زن آنها را به خانه شوهرش بیاورد. آنگاه یک روز از روزها بر سر شوهرش منت‏بگذارد و بگوید تو کیستى؟ این اموال مال من است. در این صورت اجر و عمل زن از بین مى‏رود اگر چه از عابدترین مردم باشد. مگر اینکه توبه کند و برگردد و از شوهرش عذرخواهى کند. ﴿مکارم الاخلاق، باب ۸، ص ۲۰۲﴾

۳۱. مهریه چیست؟
عن ابى جعفر علیه السلام قال:الصداق ما تراضیا علیه من قلیل او کثیر فهذا الصداق.

مهریه همان چیزى است که طرفین بر آن توافق میکنند، کم باشد یا زیاد. ﴿فروع کافى، ج ۵، ص ۳۷۸﴾

۳۲. ندادن مهریه
عن ابى عبدالله علیه السلام قال:من امهر مهرا ثم لا ینوى قضاءه کان بمنزلة السارق.

کسى که مهریه‏ اى (براى زن قرار دهد) و قصدش این باشد که به او ندهد او همانند دزد است. ﴿فروع کافى، ج ۵، ص، ۳۸۳٫﴾

۳۳. خانه دوست داشتنى
قال الامام الصادق علیه السلام:ان الله یحب البیت الذی هو العرس.

خداوند خانه‏اى را که در آن عروسى انجام گرفته، دوست میدارد. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۲، ص ۷﴾

۳۴. بیدارى در شب عروسى
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:لا سهر الا فى ثلاث: متهجد بالقرآن، او فى طلب العلم، او عروس تهدى الى زوجها.

شب بیدارى روا نیست، مگر در سه مورد:۱-تلاوت قرآن.۲-تحصیل علم.۳-بردن عروس به خانه داماد. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۹۲﴾

۳۵. بدرقه عروس
امر النبی صلى الله علیه و آله و سلم بنات عبدالمطلب و نساء المهاجرین و الانصار: ان یمضین فى صحبة فاطمة علیها السلام و ان یفرحن و یرجزن و یکبرن و یحمدن و لا یقلن ما لا یرضى الله.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم امر فرمود، دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و انصار در شب عروسى حضرت فاطمه علیها السلام به همراه او بروند و شادى کنند، شعر و سرود بخوانند، تکبیر و حمد بگویند. و از گفتن حرفهایى که خدا بدان راضى نیست، بپرهیزند. ﴿مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۹۸﴾

۳۶. زفاف و مهمانى
عن الصادق علیه السلام قال:زفوا عرائسکم لیلا و اطعموا ضحى.

مراسم عروسى را در شب و مهمانى را در روز انجام دهید. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۶۲﴾

۳۷. دعاى شب زفاف
قال الصادق علیه السلام:اذا دخلت علیک اهلک فخذ بناصیتها و استقبل بها القبلة و قل: اللهم… فان قضیت لى منها ولدا فاجعله مبارکا سویا.

چون همسرت به خانه تو آمد، دست‏بر پیشانیش بگذار، و رو به قبله‏اش برگردان و [دعا کن و] بگو: خداوندا!… اگر از این همسرم، فرزندى براى من تقدیر نمایى، فرزند مبارک و سالم عنایت فرماى. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۶۳﴾

۳۸. هفته عروسى
سئل عن ابى عبدالله علیه السلام فى الرجل یتزوج البکر، قال:یقیم عندها سبعة ایام.

از امام صادق علیه السلام سؤال شد در مورد مردى که با دختر باکره‏اى ازدواج مى‏کند، امام علیه السلام فرمود:شوهر یک هفته در پیش او باشد. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۳۳۹﴾

۳۹. آب دادن زن به شوهر
قال الامام الکاظم علیه السلام:ما من امراة تسقى زوجها شربة من ماء الا کان خیرا لها من عبادة سنة.

هر زنى که به شوهرش قدرى آب آشامیدنى بدهد، پاداش آن از عبادت یک ساله بالاتر است. ﴿وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۷۲﴾

۴۰. محبت ‏به زن
قال الامام الصادق علیه السلام:العبد کلما ازداد للنساء حبا ازداد فى الایمان فضلا.

هر چه محبت مرد بر زن بیشتر گردد، بر فضیلت ایمانش افزوده مى‏شود. ﴿من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۵۱﴾

http://www.bultannews.com/fa/news/80335

ازدواج کنید! مستحب یا واجب

ازدواج از نظر قرآن و آموزه های آن امر بسیار خوب و پسندیده است که از آن به استحباب و یا استحباب موکد تعبیر می شود. هرچند برخی به اعتبار امر نکاح و ازدواج آن را واجب دانسته اند و مدعی شده اند که آیه سوم سوره نساء حکم به وجوب ازدواج می کند (نگاه کنید، المبسوط شیخ طوسی ج ۴ ص ۱۹۳ که این قول را به اهل ظاهر نسبت می دهد) ولی چنان که گفته شد بیش تر عالمان اهل شیعه و سنت آن را مستحب دانسته و ظهور آیات را در وجوب نپذیرفته اند. زیرا در آیه ۲۵ سوره نسا از کسانی که توانایی ازدواج با زنان آزاد را ندارند خواسته با کنیزان ازدواج کنند و اگر صبر کنند و با کنیزان ازدواج نکنند بهتر است. این خود نمایان آن است که ازدواج واجب نیست وگرنه معنا ندارد که صبر کنند و با کنیزان ازدواج نکنند. دیگر آن که چند تن از صحابه و یاران پیامبر تا آخر عمر ازدواج نکرده اند و پیامبر ایشان را از این کار بازنداشته است و سوم آن که اگر ازدواج واجب می بود می بایست خداوند در قرآن مسلمانان را میان ازدواج و یا استفاده از ملک یمین مخیر نمی کرد(نسا آیه۳) ترک ازدواج نیز مستحب نیست هرچند که حضرت یحیی (ع) بر پایه آیه ۳۹ سوره آل عمران ازدواج نکرده است؛ زیرا ممکن است که ترک عزلت و همسر گزینی در شرایع پیشین مستحب بوده باشد ولی در اسلام استحبابی ندارد و حضرت حرام کردن حلال خداوند را نکوهش کرده است(مائده آیه۸۷) و ازدواج را بزرگترین نعمت و فایده پس از اسلام (کافی ج۵ ص۳۲۷) سنت رسول خدا و حافظ نصف یا دو سوم دین و خیر دنیا و آخرت و زیاده کننده رزق شمرده و عزوبت و ترک ازدواج را نکوهش نموده است(همان) بلکه ازدواج را زمانی که موجب می شود با ترک آن به گناه افتد واجب دانسته است.

بیوشیمی جنسی چیست؟

انجمن: 


بیوشیمی جنسی را از یک لحظه بسیار سخت می توان تعریف کرد . بدین معنا که یا آن را احساس می کنید یا آن را احساس نمی کنید .

آیا تا بحال اتفاق افتاده است که یکی از دوستانتان مرد یا زن فوق العاده ای را برای شما توصیف کرده باشد و به شما اطمینان خاطر داده باشد که او هر آنچه را که یک زن یا مرد می خواهد ، داراست ، به طوری که مشتاق شده باشید او را حتماً ببینید . سرانجام پس از آنکه او را از نزدیک دیدید متوجه شدید که هیچگونه جاذبه جنسی برایتان ندارد ؟ . آیا تا بحال از لحاظ جنسی جذب کسی شده اید که هیچ گونه نقطه مشترکی با او نداشته اید ، برایش احترام قائل نبوده اید یا او را تایید نمی کردید و هرگز نیز نمی خواستید که زندگیتان را با او بگذرانید ؟ موضوعی که در رابطه با جاذبه جنسی بسیار ناراحت کننده و حتی عصبانی کننده است نیز همین است . بدین معنا که ظاهراً تحت شرایط نادرست با فرد نامناسب ، اغلب آن را بیش از حد احساس می کنیم و تحت شرایط درست با فرد مناسب اصلاً آن را احساس نمی کنیم .

چرا فقط نسبت به افراد خاصی جاذبه جنسی داریم ؟
جاذبه جنسی میان دو نفر ، به این معناست که میان آن دو رزنانس ( یعنی نیروی متناوبی که با فرکانس مشابه ارتعاشات آزاد یک جسم به آن وارد کنیم ، ارتعاشات پرانرژی تری حاصل می کند ) وجود دارد . حال می پرسیم چه چیز این جاذبه را به وجود آورده است ؟

چندی بیش نیست که دانشمندان و جامعه شناسان به مطالعه این بعد روانی و نامرئی زندگی انسان پرداخته اند . مطمئنم کسانی را ملاقات کرده اید که پیش از آنکه حرفی بزنند از آنها خوشتان آمده یا برعکس از آنها خوشتان نیامده است . اگر از آن شخص خوشتان آمده است این نشان دهنده آن است که انرژی آنها را دریافت می کنید . چنانچه سرشار از عشق و شور و حال و بخشش باشند شما نیز احتمالاً احساس خوبی خواهید داشت و چنانچه احساسات و نیروهای منفی زیادی از قبیل خشم ، دلخوری و انزجار داشته باشند با این که شما چنین احساساتی را در خود ندارید احتمالاً احساس بدی پیدا خواهید کرد . اما چنانچه احساسات و عواطف مشابهی در خود داشته باشید با یکدیگر رزنانس خواهید داشت .

هر یک از ما دارای چندین وضعیت ارتعاشی مختلف هستیم :
ارتعاش جسمانی : برآیند تمامی کارهایی است که به وسیله غذا ، سیگار ، مواد مخدر ، الکل ، ورزش و روابط جنسی با بدنتان می کنید که به نوبه خود نیز می تواند تحت تاثیر ارتعاشات پرانرژی فکری یا احساسی و ( عاطفی ) قرار بگیرد .
ارتعاش فکری : برآیند تمامی افکار ، قضاوت ها و باورهای شماست .
ارتعاش احساسی ( عاطفی ) : برآیند تمامی احساسات گذشته و حال و شامل تمامی برنامه ریزی احساسی شما است .
ارتعاش روحی : برآیند احساس صلح و آرامشی است که با خود و دنیای بیرون تان دارید به اضافه فلسفه روحی و انعکاس مجموعه تمامی دیگر ارتعاشات جسمانی ، فکری ، احساسی ( عاطفی ) شما .
بنابراین هنگامی که نسبت به کسی احساس جاذبه جنسی می کنید ، احتمالاً به این معناست که در یک یا چند زمینه از ارتعاشات یکسانی برخوردار هستید . اما این لزوماً به این معنا نیست که از تفاهم کافی برخوردار هستید و همسران خوبی برای یکدیگر خواهید شد .
جاذبه جنسی و تفاهم دو چیز متفاوت هستند .
جاذبه جنسی یکی از ارکان تفاهم به حساب می آید ، اما به تنهایی کافی نخواهد بود تا با فرد مقابلتان تفاهم داشته باشید .

جاذبه فوری و جاذبه تدریجی :
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که به هنگام همسرگزینی مرتکب می شویم قضاوت عجولانه است . چنانچه کسی در ابتدای آشنایی برایتان جذاب نباشد ( نسبت به او جاذبه جنسی نداشته باشید ) لزوماً به این معنا نخواهد بود که در آینده پس از آنکه او را بهتر شناختید نیز هرگز برایتان جذاب نخواهد بود . ممکن است در میان گذاشتن افکار و احساسات تان با یکدیگر بتواند چنان رزنانس جسمانی را نیز فعال کند . جاذبه نباید تنها بر اساس قیافه و ظاهر فرد مقابلتان باشد ، بلکه باید برخاسته از احساس شما ، هنگامی که با او هستید نیز باشد . به همین دلیل جاذبه تدریجی عملاً اصیل تر و واقعی تر از شهوت در نگاه اول است چرا که برخاسته از کلیت شخص است و نه تنها بعد جسمانی او .
به یاد داشته باشید ، منتظر ماندن برای آنکه بیوشیمی جنسی رشد کند ، به این معنا نسیت که ماه ها و سال ها در رابطه ای که فاقد هرگونه شور و حال و حرارت است باقی بمانید به این امید که روزی به طرزی معجزه آسا بیدار شوید و ببینید نسبت به فرد مقابلتان جاذبه جنسی پیدا کرده اید . گرچه نمونه هایی نیز گزارش شده اند که دو نفر به مدت 5 یا 10 سال با یکدیگر آشنا بوده اند و ناگهان دریافته اند تمام این مدت عاشق یکدیگر بوده اند . اما معمولاً این طور است که مردم به روابط غیر ارضاء کننده همچنان ادامه می دهند تنها به این دلیل که از رو به رو شدن با حقیقت هراس دارند .

حرف امروز سایت تنظیم خانواده

روزی دروغ به حقیقت گفت : مــــیل داری باهم به دریـــا برویم و شنـــا کنیم ، حقیقــت ساده لــوح پذیرفت و گول خورد . آن دو با هم به کنار ساحل رفتند ، وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش را در آورد . دروغ حیلــــه گـــر لباسهای او راپوشید و رفت . از آن روز همیشه حقیقت عــــریان و زشت است ، اما دروغ در لبــــــاس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان می شود