مشکل

چطور می تونم دل خدا رو بدست بیارم تا مشکلم رو حل کنه؟

سلام
من یه پسر 26 ساله ام و اصلا روابطم با خدا خوب نیست و یقین میدونم خدا اصلا من رو دوست نداره چون من هیچ وقت اونی نبودم که خدا میخواست خصوصا تو این سه سال خودم هم احساس کردم که ازش خیلی دور شدم.اما یه مشکل بزرگی برام پیش امده که فقط خدا میتونه کمکم کنه الان هم نمی دونم باید چیکار کنم که دل خدا رو به دست بیارم تا مشکلم رو حل کنه.یعنی میخوام خدا دلش برام بسوزه و مشکلم رو حل کنه.چه جوری میتونم نظر خدا رو به خودم جلب کنم تا گناهام رو نبینه و من رو به خواسته ام برسونه؟من این سه تا رو از خدا میخوام
1-من رو به خواسته ام برسونه
2-اگه نرسوند یه جایگزین بهم بده
3-اگه هم دو تای بالایی نشد تو روز شهادت حضرت علی اونم روز زمانی که روزه ام به ازراییل بگه تا جونم رو بگیره
فقط میخوام حتما یکی از این سه تا عملی بشه البته تا روز شهادت حضرت علی
شما چیزی بلد نیستین به من یاد بدین تا هر چه زودتر دل خدا رو به دست بیارم؟چه طور میتونم خدا رو به یکی از این سه تا گزینه راضی کنم؟البته حاظرم به خاط اینکه به یکی از این سه تا گزینه برسم هر کاری که خدا بخواد بکنم.
ممنون

کار سخت و گرفتن روزه

سلام خدمت دوستان عزیز
یه مشکل داشتم خواستم بهم بگید چیکار کنم.

من میروم سر کار بنایی
کارم خیلی سخته
ماه رمضان باید روزه برم تا خداوند عزیز ازم راضی باشه
سر کار هم باید برم چون اگه نرم از گرسنگی نمیدونم چیکار کنم و هیچ خرجی هم ندارم برای زندگی بجز همون کار بنایی رفتن

خب حالا مشکل رو میگم
من امروز روزه گرفتم ولی تا ساعت 10 تونستم دوام بیارم دیگه داشتم از تشنگی بی هوش میشدم
از غصه هم ندونستم چیکار کنم و بغض مجبور شدم روزه رو بشکنم.
ولی باید از فردا روزه بگیرم سر کار هم برم
از همین حالا بغض گلوم گرفته و دارم غصه میخورم که چیزی که خدا گفته رو نتونم انجام بدم و روزه بگیرم

یه نفر بهم گفت میتونی 30 کیلومتر دور بشی روزه بشکنی برگردی سر کار ولی میگن اگه نتونستی تا ظهر برگردی روزه قبل نیست من فکر کردم درست نیست

حالا میخوام بدونم من روزه نگیرم گناه داره؟
میتونم 30 کیلومتر دور بشم بعد روزه بشکنم قبل از ظهر برگردم سر کارم؟

خواهش میکنم کمکم کنید که گناه نکنم نمیخوام خداوند یک گناه برام ثبت کنه

معرفی سایت های مفید در زمینه رایانه && شما هم معرفی کنید



سلام دوستان
عرض ادب و احترام
در این موضوع قصد داریم سایت مفید در زمینه رایانه را معرفی کنیم
موضوع برای همه دوستان باز است هر سایتی که فکر می کنند می تواند مفید باشد برای معرفی در اینجا قرار دهید
با تشکر

اولین سایت یه مبدل آنلاین است
با این سایت می توانید فرمت مختلف صوتی و تصویری به صورت آنلاین تبدیل یا حجم آنها را کم کنید



http://www.online-convert.com/


سوالاتی در زمینه نماز جماعت

انجمن: 

1 - مامون کیست ؟
2 - آیا ثواب نماز جماعت در صف اول با صف های دیگر تفاوت می کند ؟
3- اگر در آخر نماز تشهد و سلام را زودتر از امام جماعت تمام کنیم اشکالی دارد؟

►►► داستان های کوتاه ◄◄◄

بشر حافى یکى از اشراف زادگان بود که شبانه روز به عیاشى و فسق و فجور اشتغال داشت . خانه اش مرکز عیش و نوش و رقص و غنا و فساد بود که صداى آن از بیرون شنیده مى شد. روزى از روزها که در خانه اش محفل و مجلس گناه برپا بود، کنیزش با ظرف خاکروبه ، درب منزل آمد تا آن را خالى کند که در این هنگام حضرت موسى ابن جعفر(ع ) از درب آن خانه عبور کرد و صداى ساز و رقص به گوشش رسید. از کنیز پرسید: صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ کنیز جواب داد: البته که آزاد و آقا است . امام (ع ) فرمود: راست گفتى ؛ زیرا اگر بنده بود از مولاى خود مى ترسید و این چنین در معصیت گستاخ نمى شد. کنیز به داخل منزل برگشت .
بشر که بر سفره شراب نشسته بود از کنیز پرسید: چرا دیر آمدى ؟ کنیز داستان سؤ ال مرد ناشناس و جواب خودش را نقل کرد. بشر پرسید: آن مرد در نهایت چه گفت ؟ کنیز جواب داد: آخرین سخن آن مرد این بود: راست گفتى ، اگر صاحب خانه آزاد نبود (و خودش را بنده خدا مى دانست ) از مولاى خود مى ترسید و در معصیت این چنین گستاخ نبود.
سخن کوتاه حضرت موسى بن جعفر(ع ) همانند تیر بر دل او نشست و مانند جرقه آتشى قلبش را نورانى و دگرگون ساخت . سفره شراب را ترک کرد و با پاى برهنه بیرون دوید تا خود را به مرد ناشناس برساند. دوان دوان خودش ‍ را به موسى بن جعفر(ع ) رسانید و عرض کرد: آقاى من ! از خدا و از شما معذرت مى خواهم . آرى من بنده خدا بوده و هستم ، لیکن بندگى خودم را فراموش کرده بودم . بدین جهت ، چنین گستاخانه معصیت مى کردم . ولى اکنون به بندگى خود پى بردم و از اعمال گذشته ام توبه مى کنم . آیا توبه ام قبول است ؟ حضرت فرمود: آرى خدا توبه ات را قبول مى کند. از گناهان خود خارج شو و معصیت رابراى همیشه ترک کن .
آرى بشر حافى توبه کرد و در سلک عابدان و زاهدان و اولیاى خدا در آمد و به شکرانه این نعمت ، تا آخر عمر با پاى برهنه راه مى رفت .
طبیب مسلمان شد یا نه ؟
وقتى بشر حافى مریض شد؛ همان مرضى که بر اثر آن فوت کرد. دوستان و اطرافیانش در کنار بالینش جمع شده ، گفتند: باید ادرارت را به طیب نشان دهیم تا راهى براى علاج بیابد.
گفت : من در پیشگاه طبیبم ، هر چه بخواهد با من مى کند.
گفتند: این کار باید حتما انجام شود.
گفت : مرا رها کنید، طبیب واقعى مریضم کرده است .
دوستان بشر اصرار ورزیده ، گفتند: طبیبى است نصرانى که بسیار حاذق و ماهر است . بشر وقتى دید که دست بردار نیستند به خواهرش گفت :
فردا صبح ادرارم را براى آزمایش به آنها بده .
فردا که ادرارش را پیش طبیب بردند، نگاهى به آن کرد و گفت : حرکت دهید، حرکت دادند، گفت : بر زمین بگذارید، گذاردند سپس گفت : حرکت دهید، دستور داد تا سه مرتبه این کار را کردند. یکى از آنها گفت :
در مهارت تو بیش از این شنیده بودیم که سرعت تشخیص دارى ، ولى حالا مى بینیم چند مرتبه حرکت مى دهى و به زمین مى گذارى ؟!
طبیب گفت : به خدا سوگند در مرتبه اوّل فهمیدم ولى از تعجّب ، عمل را تکرار مى کنم ، اگر این ادرار از نصرانى است متعلق به راهبى است که از خوف خدا کبدش فرسوده شده و اگر از مسلمان است ، قطعا از بشر حافى مى باشد.
گفتند: همانطور که تشخیص دادى از بشر است . همین که طبیب نصرانى این حرف را شنید، مقراضى (قیچى ) گرفت و زنار خود را پاره کرد و گفت :
اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله
رفقاى بشر با عجله پیش او آمدند تا بشارت اسلام آوردن طبیب را به او بدهند، همین که چشمش به آنها افتاد گفت : طبیب اسلام آورد یا نه ؟ جواب دادند: آرى . ولى تو از کجا خبردار شدى ؟ گفت : وقتى شما رفتید، مرا خواب گرفت . در عالم خواب یک نفر به من گفت : به برکت آبى که براى طبیب فرستادى آن مرد مسلمان شد و ساعتى نگذشت که بشر از دنیا رفت

آثار دنیوی گناه

سالهاست من احساس می کنم به محض اینکه مرتکب گناهی می شوم بلافاصله اتفاق بدی برایم می افتد.به حدی که هراتفاقی را ناشی از یک گناه خاص می دانم.این موضوع زندگی عادی را از من سلب کرده واختیار وآزادی را که موهبت خداست برای رشد وامتحان ما انسانها کاملا ازمن سلب کرده.بعلاوه گناه نکردن که نباید به خاطردنیا باشد.دروضع خیلی بدی هستم.من که معصوم نیستم. درنتیجه هرلحظه منتظر تنبیه الهی هستم.نمی دانم چه کنم.دیگرجرءت هیچ کاری ندارم.آیا این فکرها درست است؟اگرنیست چرا عملا هربارگناه می کنم اتفاق بدی برایم می افتد؟