روحانی

اولین شهید روحانی مدافع حرم حجة الاسلام محمد مهدی مالامیری

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

:parandeh:شهید روحانی مدافع حرم حجة الاسلام محمد مهدی مالامیری:parandeh:



منبع عکس:http://noshahronline.ir

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها - فاطمه محمدی: حجت الاسلام محمدمهدی مالامیری اولین شهید روحانی مدافع حرم است،شهیدی که نخواست پیکر او بعد از شهادت تشییع شود.
حجت الاسلام محمدمهدی مالامیری در ۲۶ خرداد سال ۱۳۶۴ در شهر مقدس قم به دنیا آمد و سال گذشته در دفاع از حریم اهل‌بیت(ع) در سوریه به شهادت رسید.
بر آن شدیم تا با همسر شهید، خانم زهرا احمدی در خصوص ویژگی‌های این شهید هم صحبت شویم که مشروح این گفتگو در ذیل می‌آید:

رسالت روحانیت

انجمن: 

با سلام و عرض ادب خدمت سروران ارجمند

رسول اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
«العلماء مصابيح الارض، و خلفاء الانبياء، و ورتني و ورثه الانبياء».
علما چراغ‌های زمين اند و جانشينان پيامبران و وارثان من و پيامبران هستند. ( کنز العمال/ ۲۸۶۷۷٫)

طبق روایت شریف فوق و روایات دیگر با این مضمون، علمای بزرگوار وارثان انبیاء و جانشینان پیامبران الهی(سلام الله علیهم اجمعین) هستند؛ همچنان که رسالت انبیاء عظام تبلیغ و تبیین دین الهی بود رسالت علمای بزرگوار هم تبلیغ و تبیین دین مقدس اسلام هست.
هر قشری در جامعه وظیفه ای بر عهده دارد ، یک طبیب رسالتش طباطبت مریض است، رسالت معمار ساخت خانه است، رسالت استاد دانشگاه و معلم تدریس علوم دانشگاهی و مدرسه ای است. رسالت علما نیز تبیین و تبلیغ صحیح دین اسلام و تربیت دینی است و رسالتی جز این ندارد.
امام هادی عليه السلام مي فرمايند:
اگر بعد از غيبت قائم ما نبود وجود علمايی که به سوی او (مردم را فرا) می خوانند و به وجود او رهنمون می شوند و با حجت های الهی از دين او دفاع می کنند و بندگان ناتوان خدا را از دام ابليس و پيروان او می رهانند، بی گمان همه ی مردم از دين خدا بر می گشتند. ( بحارالانوار/ج۲/ص۶)

اما عده ای، چشم بسته مطالبی بیان می کنند که موجب حیرت انسان می شود که چگونه این افراد ندانسته تهمت های ناروا و بیهوده به قشر خاصی از جامعه روا می دارند. در این خصوص به یکی از شبهات اسلام ستیزان اشاره کرده و پاسخش را ارائه می دهیم:
شبهه:
اسلام ستیزان می گویند: «یک روحانی چه حرفه ای بَلَداست و از چه راهی نان می خورد؟ آیا بدون حضور روحانیون درجامعه، نبودشان احساس شده، کارِمملکت خوابیده و چرخه‌ی اقتصادی از بین می رود؟ احمد کسروی درباره روحانیت می نویسد: آخوندها نه بافنده اند، نه ریسنده اند، نه سازنده اند، نه کارنده اند، نه دوزنده اند و نه می خرند و نه می فروشند».

در پاسخ به این شبهه عرض می شود:
اولا این مطلب عمومیت ندارد چون چه بسا روحانیونی هستند که علاوه بر تبلیغ دین، کارهای اقتصادی انجام می دهند، کارهای فرهنگی انجام می دهند، بسیاری از روحانیون فرهنگی هستند و بسیاری هم در دانشکاه تدریس می کنند. برخی از روحانیون هم روان شناسی خوانده اند و از این طریق خدمت رسانی می کنند، برخی از روحانیون هم در عرصه سیاست وارد شده و موفقیت هایی کسب کرده اند و ... .
ثانیا: هر صنفی در جامعه وظیفه‌ی خاصّ خود را دارد، برای مثال از یک فرهنگی، جز اینکه تمام وقت خود را صرف آموزش هر چه بهتر دانش آموزان کند انتظاری نیست؛ انتظار نمی رود که یک فرهنگی رسالت اصلی خود را کنار گذاشته و به کارهای اقتصادی و ... بپردازد سایر مشاغل و صنف ها هم بهمچنین.
رسالت یک روحانی نیز در جامعه، تبلیغ دین و هدایت مردم به دین الهی و طبابت انسان هاست؛ همچنان‌که پیامبر(صلی الله علیه و آله) طبیب ارواح است، روحانی نیز طبیب دردهای روحی انسان است. رسالت روحانیت در راستای رسالت انبیاءست؛ همچنان که رسالت پیامبران تبلیغ دین الهی بود نه ورود پیدا کردن در مشاغل دیگر (لذا کسی از پیامبر انتظار نداشت که اختراعی داشته باشد و ... ) رسالت روحانیون نیز در راستای رسالت انبیاءست و انتظار اینکه روحانیون نیز دارای مشاغل اجتماعی باشند انتظاری به دور از اندیشه است.

اگر دوستان بزرگوار فرمایشی در این خصوص داشتند خوشحال می شوم از محضرشان استفاده کنم ...

***** اگر فزندت : طلبه + روحانی ، شد ؟ ! *****

احترام به پدر و مادر، امری :

وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل
لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِیمًا اسراء/ 23

پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید "" و به پدر و مادر نیکی کنید "" هر گاه تا تو زنده
هستی هر دو یا یکی از آن دو سالخورده شوند ، آنان را میازار و به درشتی خطاب مکن و با

آنان به اکرام سخن بگوی.

دلنوشته روحانی شهید غواص برای دخترش + تصویر

روحانی شهید شیخ شعاعی از جمله شهدای بزرگواری است که پس از 29 سال احراز هویت شد. خانواده این شهید عزیز ساکن قم هستند و پس از مراسم تشییع و وداع با پیکر مطهر شهید در قم در روز جمعه 16 مرداد، جهت تدفین به کرمان منتقل می شود. وی متولد 1334 در کرمان است و در سال 65 در عملیات کربلای چهار به شهادت رسیده است.
متن ادبی شهید شیخ شعاعی خطاب به والدین و فرزندش چنین است:


پیامی به همسر گرامی و والدین ارجمندم
به دخترم دروغ نگویید!
نگویید من به سفر رفته ام
نگویید از سفر باز خواهم گشت
نگویید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد
به دخترم واقعیت را بگویید،
بگویید بخاطر آزادی تو
هزاران خمپاره دشمن
سینۀ پدرت را نشانه رفته اند
بگویید خون پدرت بر تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش

پریشان شده است،
بگویید موشکهای دشمن
انگشتان پدرت را در سومار
دستهای پدرت را در میمک
پاهای پدرت را در موسیان
سینه ی پدرت را در شلمچه
چشمان پدرت را درهویزه
حنجرۀ پدرت را در ارتفاعات الله اکبر
خون پدرت را در رودخانۀ بهمنشیر
و قلب پدرت را در خونین شهر پرپر کرده اند
اما ایمان پدرت در تمامی جبهه ها می جنگد
به دخترم واقعیت را بگویید
بگذارید قلب کوچک دخترم ترک بردارد و
نفرت همیشه ای از استعمار در آن بدواند
بگذارید دخترم بداند که چرا عکس پدرش را بزرگ کرده اند
چرا مادر دیگر نخواهد خندید
چرا گونه ها ی مادر بزرگش همیشه خیس است
چرا عموهایش، محبتی بیش از پیش به او دارند
و چرا پدرش به خانه برنمی گردد
بگذارید دخترم بجای عروسک بازی
نارنجک را بیاموزد
بجای ترانه، فریاد را بیاموزد
و بجای جغرافیای جهان،
تاریخ جهان خواران را بیاموزد
به دخترم دروغ نگویید
نمی خواهم آزادی دخترم، قربانی نیرنگ جهانخواران باشد
به دخترم واقعیت را بگویید
می خواهم دخترم دشمن را بشناسد
امپریالیسم را بشناسد
استعمار را بشناسد
به دخترم بگویید من شهید شدم
بگذارید دخترم تنها به دریای
خون شهیدان هویزه بیندیشد
سلام مرا به دخترم برسانید
و این اشعار را که نوشتم
برایش نگهدارید که بزرگتر شد
خودش بخواند
شهیدان زنده اند الله اکبر
بخون غلطیده اند الله اکبر


شهید علی اوسطی

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

:Gol:

شهید علی اوسطی :Gol:

در اولين روز سال ۱۳۱۰ش، شهيد علي اوسطي همراه شكوفه‌هاي بهاري، گام‏هاي كوچك اما استوارش را به اين جهان گذارد. خانواده روحاني و اهل علمش او را روز به روز بيش‏تر به معارف الهي علاقمند مي‌ساخت. هنوز كودك بود كه از نعمت استفاده از محضر پدر بزرگوارش محروم گشت و جهت گذراندن زندگي و كسب تجربه به‏ همراه برادرانش، كار در معادن سنگ را آغاز نمود. ۱۹ ساله بود كه پاي به عرصه تكامل و تشكيل خانواده نهاد و پس از آن، تحصيلاتش را در دروس حوزوي ادامه داد. در سال ۱۳۴۲ش هم‏زمان با شروع نهضت انقلاب اسلامي، از تهران به شهر خون و قيام قم مهاجرت كرده و رسماً به جمع روحانيون پيوست و مبارزات خود را كه با تحريك كارگران عليه برگزاري رفراندوم در تهران آغاز نموده بود، با استفاده از رهنمودهاي حضرت امام خميني:doa(2): پي گرفت. شيخ‏علي اوسطي كه بعد از سلاح ايمان و توكل، با تأسي به حضرت داوود پيامبر:doa(6):، از اسلحه‌اي به‏نام « فلاخن» يا «سنگ قلاب» براي مقابله با طاغوتيان استفاده مي‌كرد، تمام گاردي‌ها و كماندوهاي رژيم را به ستوه آورده، به «شيخ فلاخن‏انداز» معروف شده بود. او همواره دعا مي‌كرد كه خداوند از عمرش بكاهد و به عمر عزيز رهبر نهضت بيفزايد و عشق به شهادت چنان در قلبش مي‌درخشيد كه سينه‌اش را شقايق‏زار توحيد ساخته بود؛ عاقبت نيز پاداش عمري تلاش در راه حق را از دست ساغر عشق ستاند و شربت شهادت نوشيد.

منبع: موسسه فرهنگی هنری نور راسخون

مسئله رزق و روزی در زندگی روزمره طلاب علوم دینی

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان عزیز ♥
من ان‌شاءالله چند ماه دیگه وارد حوزه علمیه سفیران هدایت میشم ولی یه مسئله‌ای منو اذیت میکنه...
من درحال حاضر پیش‌دانشگاهی رشته ریاضی فیزیک هستم و توانایی قبول شدن توی دانشگاه‌های تهران رو هم دارم.
ولی به خاطر دلایل زیادی که با مطالعه و مشورت، پیدا کردم، به حوزه علاقه‌مند شدم و ان‌شاالله بزودی واردش میشم.
از موضوعی که میشه گفت میترسم، بحث مادّی حوزه هست...
از اونجایی که از نظر مادی، معمولاً حوزه سطح پایین تری از دانشگاه داره، من میترسم توی ادامه زندگی و ان‌شاءالله تشکیل خانواده، از این نظر به مشکل بخورم. نمیدونم... شاید بحث رزق و روزی خدا برام خوب جا نیوفتاده...
خانوادم هم، به خاطر این موضوع، منو از حوزه رفتن منع می‌کنن.
لطفاً منو توی این قضیه راهنمایی و توجیه کنید تا با خیال راحت مسیر زندگیم رو مشخص کنم.
اگه کتابی هم میشناسید در این زمینه، معرفی کنید.
اجرتون با آقا امام زمان(عج)
یامهدی

ღღღدلبسته آقای خراساني خويشم ஜ تقديم به مقام معظم رهبري دامت برکاتهღღღ

[b]content[/b]


عنوان تاپيک را با

استفاده ازشعر آقا برگردان به خود آقا کرده ايم :hamdel:


ازدواج با یک روحانی

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
روزتان بخیر

من 23 سال دارم لیسانسه ام. اکنون دین پژوه حوزه دانشجویی هستم در بسیج دانشجویی عضو شورای بسیج و فعال بوده ام به همین سبب طرح ولایت مقدماتی، تکمیلی و دوره طلیعه حکمت را کامل گذرانده ام من وخانواده ام مذهبی و ولایتی هستیم با واسطه یک روحانی قرار شده است یک طلبه به خواستگاری ام بیاید.
از آنجا که در فامیل ما تنها شوهرعمه ام روحانی هستند من آشنایی چندانی با زندگی یک روحانی ندارم عمه ام از زندگی شخصی اشان راضی هستند تنها مسئله کار زیاد شوهر عمه ام است که از صبح تا شب از این کلاس به آن کلاس در حال تدریس اند و مشکل دیگرشان توقع زیاد مردم حتی از بچه 4 ساله ایشان است که هیچ اشتباهی نباید از آنها سربزند.
میشه راهنمایی بفرمایید که لازمه زندگی با یک روحانی چیست؟ چه از لحاظ اجتماعی و خانواده و چه از لحاظ شخصی؟
چه سوال هایی باید از ایشان در جلسات خواستگاری بپرسم (با توجه به روحانی بودن ایشان)؟ فکرمیکنم سوال هایی را که از دیگران می پرسم برای شناخت ایشان کافی نباشد.
در کل هر چه را لازم می دانید که قبل از ازدواج با یک روحانی باید بدانم را مطرح بفرمایید.
آیا فردی از کارشناسان سایت هست که خانم یک روحانی باشد و من بتوانم با او صحبت کنم و نظر ایشان را نیز جویا شوم.

با تشکر

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

چه کسي نخستین بار لقب 'امام' را براي امام خمینی به کار برد؟

[="book antiqua"][="franklin gothic medium"][="palatino linotype"]
بسیاری از احزاب و شخصیت های سیاسی از حجت الاسلام والمسلمين حسن روحاني به عنوان کسي که تعبير 'امام' را براي حضرت آيت الله خميني نهادينه کرد نام می برند

اما اين موضوع سابقه ديرينه تري دارد.

حجت الاسلام حسن روحاني در مراسم چهلمين روز شهادت مرحوم حاج آقامصطفي خميني ، سخنراني فصيح و غرايي را در مسجد ارک تهران ايراد کرد و تعبير "امام" را براي بنيانگذار فقيد انقلاب اسلامي به کار برد. بعد از اين سخنراني تعبير"امام خميني" فراگير شد اما واژه امام اولين بار در سال 1342 براي آيت الله خميني استفاده شده است.

سيدحميد روحاني در سايت"بنياد تاريخ پژوهي و دانشنامه انقلاب اسلامي " مي نويسد:

"نخستين شخصيتي که عنوان «امام» را براي رهبر و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، به کار برد، استاد فرزانه محمدرضا حکيمي بود، که در کتاب «سرود جهش‌ها» که در سال 1342 به رشته نگارش کشيد، چنين آورد:

... در اين روز و روزگار، ديگر اين نشان تشيع را بر کسي نديديم و اين سخن عزيز شيعي «انتم علي احدي الحسنيين» را از کسي نشنيديم، مگر از پيشواي شيعي انديش معاصر و يادگار پيشينه‌هاي شيعه، امام خميني... "

حميد روحاني در بخش ديگري از نوشته اش آورده است:"حجت الاسلام آقاي دکتر حسن روحاني در مراسم چهلم شهادت آيت الله حاج سيد مصطفي خميني (رحمت الله عليه) در مسجد ارک تهران نيز با عنوان «امام» از خميني کبير ياد کرد و بدين‌گونه زمينه رواج اين عنوان در السنه عموم مردم بهتر فراهم آمد."[/][/][/]

اندر حکایات خواندنی یک "مهندس ِ طلبه"

انجمن: 

بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام وخداقوت به همه، عباداتتون مقبول

توی این تاپیک، می خوام مطالبی رو با قلم استادم "مهندس ِ طلبه" نقل کنم.

اگر علاقه مند به پیگیری مطالب ایشون هستید، یا اگر سوالی دارید، فقط و فقط به وبلاگ شخصی ایشون مراجعه کنید.
http://www.zolfaqar.ir

در پناه ایزد منان