ت.13

شب زنده داری

سلام، یه مسئله ای ذهن من رو مشغول کرده، همه ما می دونیم که شب زنده داری و شب ها نخوابیدن و خدا رو عبادت کردن، خیلی اجر داره و خداوند تو قرآن به پیامبر دستور داده که حتی اگه بتونی، شب ها کلا نخواب، می خواستم بدونم که چرا خداوند با وجود اینکه نخوابیدن برای بدن خیلی ضرر داره باعث میشه بدن زودی از بین بره و انسان در طول روز کسل باشه و خیلی ضرر های دیگه، به شب زنده داری تاکید کرده و گفته حتی اگه بتونید کلا نخوابید؟ به نظر شما آیا شب زنده داری تو درس خوندن یه دانش آموز میتونه تاثیر های منفی داشته باشه؟ با اینکه به مصلحت خداوند ایمان دارم و می دونم که حتما بر اساس مصلحت این رو گفته، ولی جای سواله برام. خواهشا راهنماییم کنید. در پناه حق.

سریع العقاب بودن خدا

هوالنور

سلام و عرض ادب

اگر خداوند سریع العقاب هست چرا تو یه جای قران نوشته که در نازل شدن عذاب برای قوم ظالم اونقدر تاخیر شد که پیامبران
تصور کردند که قرار نیست عذاب نازل بشه و خدا به وعده اش عمل کنه؟

تشکر

عدم رؤیت بدن مثالی

انجمن: 

لطفا برایم اثبات کنید چرا به هیچ عنوان کسی نمیتواند بدن مثالی یا غیرمادی را با چشم ظاهر ببیند؟

در پی خشنودی خدا

سلام و خسته نباشید
چطور بفهمم خداوند از من راضی و خشنود هست یا...؟
از کجا بدونم خدا من رو بخشیده یا نه ؟

تنها کاری که باید بکنیم

انجمن: 

در علوم مختلف معمول است که سعی می کنند نظریه ای بدهند که در عین ساده بودن ، دربرگیرنده چند نظریه قدیمی تر باشد. به عبارت دیگر ، در هر علم ، مطلوب است که "چند نظریه" یا "چند فرمول" را به "یک نظریه یا فرمول" فرو کاهند.

حالا کاری به این مطلب ندارم.

ما در زندگی با مسایل گوناگونی روبرو هستیم: تقوا ورزی ، لزوم اخلاص ، تربیت صحیح فرزند ، مدیریت خانواده ، ارتباط با همسر ، اقتصاد و ...

در هر کدام از این زمینه ها و زمینه های دیگر زندگی ، ما باید تلاشهای فراوانی بکنیم و مسیر درست را بشناسیم و آن را با استقامت بپیماییم.

هر یک از این حوزه های مختلف ، خیلی کار دارد. در هر کدام ، باید شیوه و راهبرد درست را شناخت و آن را انجام داد.

اینطوری ، با لیست طولانی از راهبردها و نکته های اخلاقی و تربیتی و روانشناسی و ... مواجهیم که علماء مربوطه ما را توصیه به رعایت آنها می کنند.

آیا می توان همه این ها را در یک جمله واحد ، جمع نمود؟

به نظر می رسد بتوانیم اینکار را انجام دهیم.

تنها کاری که ما باید بکنیم این است که کارهایی بکنیم که ما را در مسیر هدایت الهی قرار دهد. و از کارهایی که ما را از "هدایت الهی" دور میکند بپرهیزیم.

اگر ما در مسیر " هدایت الهی " قرار بگیریم ، خداوند ما را در هر یک از حوزه های زندگی ، به راه درست ، هدایت خواهد نمود. البته منظورم این نیست که الزاماً نیروی غیبی دست ما را میگیرد و به جای ما ، در هر حوزه کار صحیح را انجام می دهد! بلکه منظورم این است که مجموعه عوامل مادی و غیر مادی جهان ، چه ما بدانیم و متوجه باشیم و چه ندانیم و متوجه نباشیم ، جوری رقم می خورند که ما را در "مسیر درست" قرار دهند.

مثلا ممکن است با تاکسی جایی برویم و در طول راه در تاکسی رادیو روشن باشد و سخنرانی دانشمندی پخش شود و از قضا ، موضوعش همان چیزی باشد که ما به آن نیاز داریم! خوب ، این ، هدایت الهی است.

یا درباره درس خواندن فرزندمان حساسیم و میخواهیم به درس خواندن تشویقش کنیم ولی حرف ما را گوش نمی دهد ، ناگهان اتفاقی در جایی با کسی دوست می شود و آن دوست جدیدش علاقه به درس را در او ایجاد می کند. این هم یکجور هدایت الهی است. زیرا ممکن بود به جای یک دوست خوب ، با فرد بدی آشنا و دوست می شد و مشکل تربیتی ما حادتر می شد.

پس ما باید ببینیم چه عواملی ، ما را از هدایت الهی دور می سازد ، و چه عواملی ما را در مسیبر هدایت الهی قرار می دهد. آنها را رعایت کنیم. اگر مجموعه این عوامل را رعایت کنیم ، و مواظب باشیم که بر آنها استقامت داشته باشیم ، هدایت الهی ، مسیر زندگی ما در حوزه های مختلف را درست خواهد کرد.
این هدایت ، گاهی توسط عوامل پیدا ( محسوس) انجام می شود و گاهی توسط عوامل نامحسوس.

اگر ما این عوامل را رعایت کنیم ، فرشتگان در زندگی کمک ما خواهند کرد: نحن اولیاوءکم فی الحیوة الدنیا

اما اگر این عوامل را رعایت نکنیم ، شیاطین مونس ما خواهند شد.

البته این به معنی عدم مطالعه کتاب و عدم مشاوره با کارشناسان و عدم استفاده از علم علماء نیست. بلکه به این معنی است که یا ما دچار مشکلی نمی شویم که خیلی حاد باشد و راه حل آن سخت باشد ، یا اینکه مشکلاتمان کمتر می شوند و همان مشکلات کم ، با توجه و تلاش عادی و نه زیاد سخت ، حل خواهند شد. مثال:

گاهی برای یک موضوع تربیتی ، با صد کارشناس صحبت می کنید اما باز به نتیجه دلخواه نمیرسید و هنوز 80% مشکل باقی مانده است.
گاهی برای یک موضوع تربیتی ، با یک کارشناس صحبت می کنید و با اندک راهنمایی که ایشان میکنند ، مساله کاملا و بدون هیچ کراهتی ، حل می شود.
گاهی هم مسأله خود بخود حل می شود و ما متعجب می مانیم که چگونه شرایطی خارج از اختیار و تصمیم و انتخاب ما جور شد تا این مساله حل بشود بدون اینکه ما متحمل کوچکترین زحمتی بشویم.

به نظرم ، مطلبی که در بالا عرض کردم ، با آیات شریفه متعددی موافق است، از جمله:

- من أعرض عن ذکری فإن له معیشة ضنکا.

هر کس از "یاد من" رویگردانی کند ، زندگی اش تنگ ( = پر زحمت و پر مشکل) می شود.

نتیجه دیگر: هر کس به یاد من باشد ، تنگناهای زندگی اش رفع می شود.

این "یاد من" همان " عوامل هدایت " هستند. همان چیزهایی که عرض کردم باید انجام دهیم تا در مسیر هدایت الهی قرار بگیریم و چیزهایی که باید نکنیم تا از مسیر هدایت الهی دور نشویم.


- ألن یکفیکم أن یمدکم ربکم بثلاثة آلاف من الملئکة منزلین. بلی إن تصبروا و تتقوا و یأتوکم من فورهم هذا یمددکم ربکم بخمسة آلاف من المئلکة مسومین.

در این آیه ، لفظ دشمن ، میتواند بر عامل و فاکتور "ضد " سعادت انسان ، اطلاق شود ( در معنای وسیع آن). و صبر و تقوا نیز همان "عوامل هدایت" هستند. "ملئکة" نیز نوعی عوامل هدایت غیر محسوس الهی است.

- ما أصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم.

هر مصیبتی (مشکل و سختی) که به ما میرسد ناشی از اعمال نادرست ماست (عدم رعایت عوامل هدایت).
اگر ما عوامل هدایت را رعایت کنیم ، کار سوئی از ما صدر نخواهد شد. نتیجتاً مصیبت و مشکل سختی هم برای ما پیش نمی آید.

- ان تنصروالله ینصرکم.

"تنصروا الله" یعنی ما عوامل هدایت را رعایت کنیم. "ینصرکم" یعنی هدایت الهی مشمول ما می شود.

----------------------------------
تکرار می کنم:
اینکه عرض شد "تنها کاری که ما باید بکنیم این است که کارهایی بکنیم که ما را در مسیر هدایت الهی قرار دهد. و از کارهایی که ما را از "هدایت الهی" دور میکند بپرهیزیم" به معنی عدم استفاده از کتاب و درس و علم و مشاوره و مشورت و تلاش و فکر و تصمیم و اقدام نیست. بلکه اگر هدایت الهی مشمول ما شود ، اینها ثمربخش می شوند و به نتیجه مطلوب ختم می شوند. اما اگر هدایت الهی مشمول ما نشود ، اینها هر اندازه هم از لحاظ کمی زیاد باشند باز نتیجه مفید لازم را نخواهند داد.

فراموش شدن گناه

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام .
من جایی خوندم وقتی کسی توبه ی واقعی بکنه و از گذشته پشیمون باشه . خداوند تمام آثار گناه رو از بین میبره . آیا این واقعیت داره ؟ و اینکه اگه کسانی از این گناه با خبر باشن یا با هم این گناه رو انجام داده باشن بازم در صورت توبه آثار گناه از بین میره ؟ یعنی گناه فراموش میشه ؟ ساحت مقدس ولی عصر از احوالات ما شیعیان با خبر هستند :Ghamgin: ، امکانش هست وقتی آبروی کسی پیش امام زمان رفته ، برگرده ؟ یعنی به کلی فراموش بشه .
با تشکر


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

احادیث فضائل و مناقب امیرالمومنین علیه السلام در کتب ابن عربی

انجمن: 

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت تمامی دوستان عزیز و کارشناسان محترم سایت

سوال بنده این بود که در کتب ابن عربی بالخصوص فتوحات و فصوص با وجود اینکه تعریف و تمجید های فراوانی از خلفای سه گانه مخالفین وجود دارد و ابن عربی از احادیث جعلی و ساختگی عامه که در کتب سته آنها موجود است برای فضیلت تراشی برای خلفا استفاده کرده ( جایی با استفاده از یک حدیث که در
صحاح عامه وجود دارد عصمت عمر را ثابت کرده است !! )

آیا فضیلتی از امیرالمومنین علی علیه السلام هم در کتب خویش مخصوصا فتوحات و فصوص ذکر کرده است ؟ (( البته نه اینکه فضیلتی بعد از خلفا و یا اینکه در فضیلت حضرت امیر خلفای غاصب هم شریک باشند !! ))

و آیا حدیثی از فضائل امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام در کتب ابن عربی موجود است ؟ (( ولو به نقل از کتب مخالفین ))

سپاس ... :Rose:

نوشتن دعای باطل السحر برای دیگری

انجمن: 

سلام و ادب.لطفا مرا راهنمایی فرمایید.
من و خانواده پدرم سالهاست همگی دچار مشکلات متعددی بودیم و هستیم.و با اینکه خوابهای عجیبی که می بینم اغلب در مکانهای خاصی از منزل پدرم بود و علائمی از سحر زدگی هم می دیدیم ،گاهی به ذهنم می رسید که ممکن است سحری در کار باشد اما در طول این سالها اقدام خاصی انجام نداده بودیم.یکی از آشنایان که برای استخاره به ایشان مراجعه می کردیم تاکید کردند به دعانویس مراجعه نکنیم.البته ما کسی را نمیشناختیم که قابل اعتماد باشه و خودمان هم به دعا نویسها اعتماد نداریم.بالاخره اینکه سال گذشته در نت توانستم شرایط و توضیحات باطل السحر نوشتن ،برای سحر نامعلوم در خانه را پیدا کنم. همه جزییات را مطالعه کردم و ساعت و بقیه چیزها مثل اصراف عمار هم همینطور.در دستور آمده بود باطل السحر با گلاب و زعفران نوشته شود و در بطری گلاب گذاشته شود و محلول گلاب اطراف خانه پاشیده شود.من هیچ کجا از مطالعاتم ندیدم که نوشته باشد فقط برای منزل خودتان.تنها موضوعی که رعایت نکردم همین بود.بنابراین بنام پدرومادرم که صاحبان خانه بودند نوشتم.(البته با اجازه آنها)به خیال اینکه من هم عضوی از اعضای آن خانه هستم.با اینکه بخاطر تاهل در خانه دیگری هستم.چون میدانم پدر و مادرم در توانشان نیست چنین کاری با رعایت همه شرایط ،انجام دهند خودم انجام دادم.به امید آنکه مشکلات موجود در آنجا به امید خدا برطرف شود.کابوسهای من هم درباره آن خانه تمام شود.از آنجا که منزل من آپارتمان است و امکان انداختن یا دفن دعا در آن نیست اما منزل پدرم هم کف و حیاط دار است فکر میکردم سحری قدیمی در منزل پدر، شاید مسبب مشکلات فعلی من هم هست! خلاصه اینکه طبق دستور انجام دادم ولی شبِ همانروز که به آنجا رفتم محلول گلاب را نبردم .آنجا سر یک موضوع پیش پا افتاده با مادرم مشاجره کردم که معمولا مشاجره نمی کنم! واقعا پشیمان و ناراحت شدم و نگران شدم که به باطل السحر نوشتن من مربوط باشد!
بنابراین وقتی برگشتم خانه و در وبلاگ از آن خانم (این خانم بنام ف.م مشاور حوزه خودشان را در وبلاگشان معرفی کرده بودند)پرسیدم.گفتند نباید برای دیگری دعا مینوشتی مشکل از آنها برداشته می شود و به تو می افتد.فرد دیگری هم در یکی از سایتهای علوم غریبه این موضوع را تایید کرد.من که نگران شده بودم محلول را نبردم آنجا بریزم.و الان چند ماه هست که شیشه محلول درمنزل من است.به دلیل مشکلات فنی وبلاگ آن خانم، من دیگر نمی توانم با ایشان تماس بگیرم و سوال بپرسم.
ناگفته نماند این اولین و آخرین بارم است که دعا می نویسم.پشیمان شدم و متوجه شدم که چنین کاری را نباید انجام می دادم. و هرگز انجام نخواهم داد.فقط می خواهم اگر شری را با این عمل متوجه خودم یا خانواده ام کردم برطرف شود.چون چند روز بعد برادرم تصادف کرد و مدتی بعد مادرم سکته کرد و چند روز بستری بودند و با این اتفاق خودم بشدت لطمه دیدم....البته اتفاقات خوبی هم افتاده و من واقعا نمی توانم برآورد کنم که چه نتیجه ای داشته.در طول این چند ماه تنها کاری که از من برمی آید صدقه و قرائت قرآن است.

حالا سوالم اینه : 1 - آیا محلول را ببرم و طبق دستور اطراف خانه بریزم؟
2-اگر نه چیکارش کنم؟
3-آیا مشکل به من می افتد؟ من عضو آن خانه بحساب نمیایم؟
4-چیکار کنم که کارم اگر نادرست بوده خنثی شود؟

ریشه غضب

مرحوم آیت الله سید عبدالله شبر در کتاب الاخلاق خود انگیزه های غضب و درمان آن را اینگونه بیان نموده است :

بدان عمده ی علل تهییج غضب ، عبارت است از : کبر و غرور ، عجب ، شوخیهای نا بجا ، تمسخر ، ذلت ، سرزنش ، جدال ، مخالفت ، عذر تراشی ، طمع بر زیادی مال و ....که تمام اینها از خلقیات ناپسند بوده و در شرع ، از آنها سرزنش شده است .

سلام

من امروز بعد از مدت ها عصبانی شدم ولی تشخیص اینکه کدام عامل بالا باعث غضب من شده برایم خیلی سخت است
به همین دلیل میخواهم ماجرا را تعریف کنم شاید شما بتوانید من را کمک کنید
ما فقط دو اتاق داریم که در هر دو تلویزیون وجود دارد من امروز این متن را خواندم

[=&amp]این مسئله را هم که گفتم سعى بکنید انجام دهید. در نماز اگر یک وقتى سعى کردید و تصمیم گرفتید که با حضور نماز بخوانید، پراکنده شدید، دوباره فکرتان رفت بدانید که راه سخت ‏تر شد، برگردید دوباره به حال حضور ولى بدانید که یک مقدار راه حضور داشتن را براى خودتان سخت‏تر کردید یک مانعى در اینجا بوجود آوردید، یک تیرگى کسب کردید ولى هنوز میدان هست، شما می ‏توانید دوباره به حضور برسید. ولى دوباره خطا کردید زیادتر سخت شد ولى با سومین خطا دیگر راه را می‏بندد[/][=&amp].
[/]

[=&amp]البته من خودم سه بار، چهار بار، پنج بار هم که می شود، با خودم می ‏گویم بالاخره من باید سعى بکنم که با حضور باشد، بلکه خدا عنایت کرد بخشید، من این کار را می ‏کنم ولى [/]

[=&amp]روایت اینجور مى گوید، نه اینکه کار من درست است آنچه که در روایت هست آن درست است[/]

[=&amp]خیلى من تأکید می ‏کنم براى نماز اوَل وقت و حضور نماز. قبلاً هم گفتم باز هم می ‏گویم اگر بخواهید درست شوید از همانجا شروع خواهد شد[/] (آیت الله شجاعی):Gol:

وقتی من این جملات را خواندم اراده کردم که امروز به آن اتاقی که در واقع اتاق خواب است بروم و در حالی که تلویزیون خاموش باشد من هم بتوانم در نماز افکارم را متمرکز بکنم اما دیدم که خواهرم اصلا راضی نمیشود که از آن اتاق برود و تلویزیون را خاموش کند با عصبانیت به من گفت که بروم آن یکی اتاق و نمازم را بخوانم(در آن اتاق مادرم بود و من در حضور مادرم حواسم در نماز برت میشودالبته ما یک ایوان داریم که میتوانستم بروم آنجا نماز بخوانم ولی شاید به بهانه گرما یا اینکه برایم سخت بود که حرف خواهرم به کرسی بنشیند قبول نکردم یعنی این فکر در قلبم شکل گرفت که بروم آنجا نماز بخوانم ولی نمیدانم چه عاملی سبب شد که خودداری کنم بلاخره آتش غضب در قلبم شعله ور شد و در ظاهر هم به این شکل بود که من دستگاه دیجیتال را از تلویزیون جدا کردم و اوهم عصبانی شد وبه من هجوم آورد البته من دیگر عکس العملی انجام ندادم این را میدانم که غضب حتی اگر به ظاهر هم سرایت نکند ایمان و رشته اتصال بین خود وخدا را از بین میبرد و آنچه را که باید بسوزاند را میسوزاند به نظر شما این غضب من ریشه در چه چیزی دارد؟(من 20ساله هستم خواهرم 15ساله)(البته از قبل بنا شده بود که در این اتاق در مواقعی که من نماز میخوانم نباید تلویزیون روشن باشد ولی امروزخواهرم اصرار داشت(لجاجت) که در همین اتاق ببیند)

عمل کردن بر خلاف استخاره

انجمن: 

راهنمايي در باره استخاره اي که انجام شد؟ اگر خلاف استخاره عمل کنیم مشکلی دارد یا اگر دوباره استخاره بگیریم صحیح است؟