بدعت

نظر شخصی در مسائل دینی (درست یا غلط)

انجمن: 

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب و احترام خدمت دوستان

و عرض سلام خدمت کارشناس گرامی


[/HR]
بحث اول
در بسیاری از بحث ها ( اصول و ضروریات دینی) عده ای پیرامون شرع ، فقه و ... نظراتی را بیان میکنند که خلاف مواضین دین است.
و وقتی گفته می شود سخن شما غلط است.
شروع میکنند به گفتن عبارتهای از قبیل نظر شخصی بنده این است ، عرف این را میگوید ، اکثریت این را قبول دارند و....
وقتی هم که گفته می شود دین این سخن را قبول ندارد ، عده ای هم در طرفداری از آن افراد میگویند ایشون نظر خودشون را دادند و ....

سوال:

از انجا که انجام احکام واجب است و باید عینیا انجام گیرد.
آیا در مسائل شرعی و فقهی و ... ( ضروریات دینی ) نظر شخصی جایگاهی دارد؟

یا آیا اکثریت مخالف یک حکم باعث می شود آن حکم فاقد ارزش شود؟


[/HR]
بحث دوم:
عده ای از سخنرانان معروف پیشنهاداتی میدهند که بدعت محسوب می شود.
همانند پیشنهاد ساخت رمی جمرات در مشهد.
وقتی هم که به ان عده گفته می شود این بدعت است. در سخنرانی های بعدی خودشان میگویند عده ای بخاطر یک پیشنهاد میخواهند ما را تخریب کنند و به نوعی از آب گل آلود ماهی بگیرند.
و واژه های دیگری را برای فرار از بار مسئولیتی سخن خویش بیان میکنند.

سوال:
از نظر شرعی افرادی که آگاهانه بدعت گذاری میکنند چه کسانی هستند؟؟؟؟؟
و اینکه پافشاری بر نظرات شخصی و بدعت گونه چه حکمی دارد ، هم خود فلسفه بدعت و هم شخص بدعت گذار؟
و اینکه آیا بعد از فهمیدن اشتباه باید بیایند و سخن خویش را پس بگیرند یا خیر؟
[/]

عزاداری عاشورا و پاسخ به شبهه مفتیان

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم و رحمه الله

در ایام محرم امسال نیز مانند سالهای گذشته جنایاتی اتفاق افتاد و عزاداران سید الشهداء در خون خود غلطیدند

مفتی آل سعود جناب آل الشیخ قاتلین را مذمتی نکردند بلکه مراسم عزاداری در عاشورا را بدعت دانستند و مفتی دیگر , محمد العریفی در پیامی چنین گفت که :
برپایی مجالس عزا در عاشورا مخالف سنت است و کسانی که این کار را انجام می دهند از اصحاب بدعت هستند.

حال سوالاتی از کارشناس محترم دارم اینها هستند که

عزاداری در محرم و روز عاشورا و مفاهیمی که از آن متبادر میشود آیا بدعتی در دین اسلام محسوب شده و باعث انحرافی در آن میگردد و افرادی را که مرتکب آن میشوند را از دین خارج میکند ؟

و دوم اینکه در صحیح بخاری در ابواب مختلف در حرمت خون گوینده لا اله الا الله حتی در هنگام جنگ از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل سخن شده . سوال اینجاست که کسی که این سنتی مانند این را میشکند آیا مبدع و از اصحاب بدعت محسوب نمیشود ؟

با سپاس

آیا زیارت امام زاده بدعت است؟

انجمن: 

با سلام

در خیلی از شهرهای زیادرتگاه‌هایی هست به اسم امام زاده (یا شاهزاده) شناخته می‌شوند که مردم بسیار به زیارت آن‌ها می‌روند و ضریحشان را می‌بوسند، پول در آن می‌ریزند، نمازهای خاصی می‌خوانند و... .

در حالی که به نظر نمی‌رسد این همه امام زاده همه واقعاً فرزند امام معصوم باشند و حتی اگر باشند دلیلی بر رحجان آنان بر دیگر متوفیان مسلمان نیست (که پسر نوح(ع) و جعفر کذاب شاهد این مدعایند)، این مراسم، این ضریح بوسیدن‌ها یا ضریح ساختن‌ها، این ابنیه، این نذورات و نمازها از کجا آمده؟
شاید این کارها شبیه نوعی تفریح موجه برای اقشار خاصی است و اساس دینی نداشته باشد؟ به خصوص که به ظاهر زیارتگاه‌هایی که از نظر بنا آبادتر و زیباتر و بزرگتند، زائر بیش‌تر دارند و گاه به افتخار یک شهر تبدیل می‌شوند و تبلیغات فراوان می‌شود که همه فلان امام زاده را بشناسند و خرج‌های فراوان می‌شود که بارگاهش را بازسازی کنند. گاه در برخی شهرهای مذهبی نزدیک به هم، دو شهر در تبلیغ امام زادۀ خود رقابت دارند!

در مورد خود امام معصوم مسلما زیارت توجیه دارد، هر چند باز هم دلیل به کارگیری طلا و بوسیدن طلا را نمی‌دانم؛ اما در مورد امام زاده‌هایی که معلوم نیست که هستند، آیا آنچه گفته شد بدعت نیست؟ آیا دلیلی یا احادیثی برای تأیید این امور وجود دارد؟

شیخ نمر ، روحانی مبارز شیعه، قمه زنی را صحیح می داند + فیلم و پاسخ

انجمن: 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)




السلام علیک یا امیرالمومنین (ع)

السلام علیک یا محسن بن علی شهید (ع)

السلام علیک یا امام حسن عسکری(ع)

السلام علیکم یا اهل بیت نبوه (ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)

شهادت مظلومانه حضرت محسن(ع) وپدر گرامی امام زمان(عج) حضرت امام حسن عسکری(ع) مظلوم را تسلیت عرض می کنم

=============================================


با سلام.

مدتی است که در محیط اینترنت کلیپی از شیخ نمر روحانی مبارزه شیعه منتشر شده است که ایشان در خصوص قمه زنی صحبت می کند و قمه زنی را صحیح می داند.

هرچند واضح است که انتشار این کلیپ ها مغرضانه بوده و منتشر کنندگان مفاهیم دینی را متوجه نشده اند،لذا با استفاده از راهنمایی های "استاد سجاد" کلیپی ساخته شده است تا شبهه بوجود آمده برطرف گردد.







شبهه اي پيرامون عزاداری: «نوحه‌خوانی از کارهای دوران جاهلیت است»

با سلام. شبهه اي در برخي سايت ها زياد مطرح ميشه كه عينا ميذارم. لطفا بررسي بفرماييد:

- قال رسول الله ص: «النیاحة من عمل الجاهلیة». (من لا یحضره - شیخ صدوق - جزء 4) پیامبر خدا فرمود: «نوحه‌خوانی از کارهای دوران جاهلیت است».

2- قال رسول الله ص: «ضرب المسلم بیده علی فخذه عند المصیبة إحباط لأجره». (فروع کافی) پیامبر خدا فرمود: مسلمان به هنگام مصیبت چون با دست خویش بران خود بکوبد مزدش نابود می‌شود.

3- شیخ مفید در کتاب ارشاد جلد 2 صفحه 97 آورده که امام حسین به خواهرش زینب(س) فرمود: «ای خواهر جان من، تورا سوگند دادم و تو به سوگند من وفادار باش که چون کشته شدم گریبان برمن چاک مکن و چهره مخراش و در مرگ من واویلا واثبورا (عذاب برمن باد خدایم مرگ دهد)مگو» .

4- شیخ کلینی در فروع کافی ج 3 ص 225 از امام موسی بن جعفر آورده که فرمود: «مردی که به هنگام مصیبت دست خود بر رانش بکوبد موجب تباه کردن اجر خویش می شود».

5- شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه ج 1 ص 520 از حضرت صادق آورده که فرمود: «هرکس به هنگام مصیبت دست خود بر رانش بکوبد اجرش تباه میشود».

در نهج البلاغه آمده است که علی ؛ گفت: «أن علیاً؛ قال: من ضرب یده عند مصیبة على فخذه فقد حبط عمله».هر کسی به هنگام مصیبت و بلایی دستش را بر رانش بزند و تأسف بخورد، عمل او نابود گردیده است[1].

و حسین در کربلاء چنان که صاحب منتهی الامال نقل کرده به خواهرش زینب گفت[2]: «یا أختی، أحلفك بالله علیك أن تحافظی على هذا الحلف، إذا قتلت فلا تشقی علیّ الجیب، ولا تخمشی وجهك بأظفارك، ولا تنادی بالویل والثبور على شهادتی».

«خواهرم تو را به خدا سوگند می‌دهم که وقتی من کشته شدم گریبانت را پاره مکن، و چهره‌ات را با ناخن‌هایت خونین مکن، و به خاطر شهادت من فریاد واویلا سر مده».

حالا ما اهل بدعت هستیم!

[1]- نهج البلاغة ص 576 و نگا: مستدرک الوسائل 2/445.

[1]- نگا: الخصال صدوق ص (621) و وسائل الشیعة (3/270).

[1]- 1/248

بدعت در احکام مهریه؛ آری یا خیر؟

[="Tahoma"][="Black"]سلام علیکم
آیا شرایط "عندالمطالبه" و "عندالإستطاعه" برای مهریه بدعتهایی هستند که توسط شیعیان وارد شده است؟
اگر اینطور نیست لطفاً به طور کلی فلسفه و نحوه ایجاد این احکام در رابطه با مهریه رو بیان بفرمایید.
[/][/]

علم رجال؟؟ بدعت یا سنت؟!

سلام علیکم
فرقه ضاله انصار الدجال(احمدالحسن) با تمسک به روایت ضعیف شیعه قصد دارند ادعای خود را ثابت کنند و وقتی به آن ها می گویی حدیث ضعیف است می گویند رجال بدعت است.
خواهش مندم این مواردی که آن ها به آن استناد می کنند را از لحاظ دلالت بر خواست آن ها بررسی و آیا علم رجال ریشه در سنت و حدیث دارد؟

نقل قول:
ابطال علم رجال
1) نهی قرآن و اهل بیت (ع) از این بدعت
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ . اى مؤمنان اگر فرد فاسقى خبرى برايتان آورد، آن را بررسى كنيد مبادا نادانسته به قومى زيان رسانيد، آنگاه به خاطر كارى كه كرده ايد پشيمان شويد . الحجرات:6
أحمد بن محمد بن خالد البرقي، عن محمد بن اسماعيل، عن جعفر بن بشير، ( عن أبي الحصين ) عن أبي بصير، عن أبي جعفر (ع) أو عن أبي عبد الله (ع) قال :
لا تكذبوا الحديث إذا أتاكم به مرجئي ولا قدري ولا حروري ينسبه إلينا فانكم لا تدرون لعله شئ من الحق فيكذب الله فوق عرشه
احادیث را تکذیب نکنید حتی اگر مرجعی یا قدری یا حروری آن را به ما نسبت دهد . زیرا شما نمی دانید ، شاید که در آن چیزی از حق باشد و شما با این کارتان خداوند را بر فوق عرشش تکذیب می کنید
المحاسن لأحمد بن محمد بن خالد البرقى ج 1 ص 230 . علل الشرائع ج 2 ص 395
احمد بن محمد بن خالد الرقی : ثقه . رجال النجاشی ص 76 شماره 182
محمد بن اسماعیل : ثقه . رجال النجاشی ص 330 شماره 893
جعفر بن بشیر : ثقه . رجال النجاشی ص 119 شماره 304
ابو الحصین زحر بن عبد الله الاسدی : ثقه . رجال النجاشی ص 176 شماره 465
ابو بصیر یحیی بن القاسم : ثقه . رجال النجاشی ص 441 شماره 1187
محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن ابن محبوب، عن جميل بن صالح، عن أبي عبيدة الحذاء قال : سمعت أبا جعفر (ع) يقول :
والله إن أحب أصحابي إلي أورعهم وأفقههم وأكتمهم لحديثنا وإن أسوأهم عندي حالاً وأمقتهم للذي إذا سمع الحديث ينسب إلينا ويروى عنا فلم يقبله إشمأز منه وجحده وكفَّر من دان به وهو لا يدري لعل الحديث من عندنا خرج وإلينا اسند، فيكون بذلك خارجا عن ولايتنا
بخدا سوگند كه محبوبترين یارانم نزد من باورع ترین آنها و فقيه ترین آنها و حديث را نهان دارترین آنها است . و بدترين و مبغوض ترين اصحابم نزد من ، كسى است كه هرگاه حديثى را شنود كه بما نسبت دهند و از ما روايت كنند، آنرا نپذيرد و بدش آيد و انكار ورزد و هر كه را به آن معتقد باشد تكفير كند . در صورتيكه او نميداند، شايد آن حديث از ما صادر شده و بما منسوب باشد، و او بخاطر انكارش از ولايت ما خارج می شود
الكافي ج 2 ص 223 . مختصر بصائر الدرجات ص98 . وسائل الشيعة (آل البيت) ج27 ص 87 . مستدرك الوسائل ج1 ص80
محمد بن یحیی : ثقه . رجال النجاشی ص 353 شماره 946
احمد بن محمد : ثقه . خلاصة الاقوال الحلی ص 61
الحسن بن محبوب : ثقه . الفهرست الطوسی ص 96 شماره 162
جمیل بن صالح : ثقه . رجال النجاشی ص 127 شماره 329
ابو عبیدة الحذاء : ثقه . رجال النجاشی ص 170 شماره 449
عن أحمد بن محمد بن عيسى عن الحسين بن سعيد ومحمد بن خالد البرقي عن عبد الله بن جندب عن سفيان بن السمط قال :
قلت لابي عبد الله (ع) جعلت فداك يأتينا الرجل من قبلكم يعرف بالكذب فيحدث بالحديث فنستبشعه فقال أبو عبد الله (ع) يقول لك اني قلت الليل انه نهار والنهار انه ليل قلت لا قال فان قال لك هذا اني قلته فلا تكذب به فانك انما تكذبني
به امام صادق (ع) گفتم : فدایتان شوم ، شخصی از نزد شما می آید که به کذب و دروغ گویی معروف است و از شما حدیث روایت می کند و ما نسبت به او اکراه داریم . پس امام صادق (ع) فرمود : آیا می گوید که من گفته ام شب روز است و یا روز شب است ؟ گفتم : خیر . فرمود : حتی اگر گفت که من آن را گفته ام ، آن را تکذیب نکن که اگر تکذیب کنی بدرستی که مرا تکذیب کرده ای
مختصر بصائر الدرجات للحسن بن سليمان الحلي ص 76 وفي طبعة أخرى ص 234
احمد بن محمد بن عیسی : ثقه . خلاصة الاقوال الحلی ص 61
الحسین بن سعید : ثقه . رجال الطوسی ص 355 شماره 5257
محمد بن خالد البرقی : ثقه . رجال الطوسی ص 363 شماره 5391
عبد الله بن جندب : ثقه . رجال الطوسی ص 340 شماره 5059
سفیان بن السمط : ثقه . رجال الطوسی ص 220 شماره 2926
2) کاملا روشن و واضح است که علمای رجال معصوم نیستند . پس کلام آنها در مورد یک شخص حجت نیست
3) علمای رجال که معروف ترین آنها نجاشی و طوسی هستند در باره بعضی اشخاص با یکدیگر اختلاف نظر دارند . مثلا یک شخص را شیخ طوسی ثقه می شمارد در حالی که نجاشی او را ضعیف می داند و برعکس . بلکه حتی می بینیم که عالمی در اقوال خودش نسبت به یک شخص نظر متناقض دارد . مثلا شیخ طوسی شخصی را در رجالش ثقه می داند اما او را در کتاب فهرست ضعیف می شمرد
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَسْجِدَ فَإِذَا جَمَاعَةٌ قَدْ أَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ مَا هَذَا فَقِيلَ عَلَّامَةٌ قَالَ وَ مَا الْعَلَّامَةُ قَالُوا أَعْلَمُ النَّاسِ بِأَنْسَابِ الْعَرَبِ وَ قَائِعِهَا وَ أَيَّامِ الْجَاهِلِيَّةِ وَ بِالْأَشْعَارِ وَ الْعَرَبِيَّةِ فَقَالَ النَّبِيُّ ذَاكَ عِلْمٌ لَا يَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا يَنْفَعُ مَنْ عَلِمَه ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ ص إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْل‏. كافى ج 1 ص 32
از حضرت ابو الحسن موسى بن جعفر از پدرانش (عليهم السّلام) رسيده كه فرموده: رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) بمسجد در آمده ناگاه ديد گروهى گرد مردى را گرفته‏اند فرمود: اين چيست (چه شده است)؟ گفتند: علّامه و مرد بسيار دانائى است (كه گردش را گرفته‏اند) فرمود: علّامه چيست (چگونه كسى است)؟ گفتند: داناترين مردم است به نسب شناسى و نژادهاى عرب و پيشآمدهاى سخت ايشان و بروزگار جاهليّت و شعرها و عربيّت پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) فرمود:اين دانشى است كه زيان ندارد نادانيش و سودى ندهد دانستن آن ، پس از آن آن حضرت (صلّى اللَّه عليه و آله) فرمود: جز اين نيست علم و دانائى " سه علم است: آيه محكمه‏ و نشانه استوار و فريضه عادله‏ و سنّت قائمه و احكام برپا و هميشه و جز اينها فضل و برترى است

عن زرارة عن ابى جعفر عليه السلام قال : ليس شئ أبعد من عقول الرجال من تفسير القرآن ، ان الآية ينزل اولها في شئ وأوسطها في شئ ، وآخرها في شئ ،ثم قال : ( انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا )تفسير العياشي ج1_ص17
امام صادق ع مي فرمايد :هيچ چيزي مانند عقل مردان دورتر از علم قران نيست .همانا که ايه نازل مي شود و در ابتدايش در امري و ودر وسطش در امري و در اخرش در امري ديگر مي باشد ((انما يريد الله ليذهب الرجس عنکم اهل البيت و يطهرکم تطهيرا))


خلفاء در صحاح اهل سنت

با سلام
اهل سنّت همه اطرافیان پیامبر خدا ص را پاك و عادل و اهل بهشت دانسته و مقام و منزلتي فوق آنچه كه خود بدان معتقد بودند، برايشان قائلند وبراي بعض از آنها ارزش خاصّي قائل بوده و رواياتي نيز در عظمتشان نقل مي‏كنند.
واین یکی از تفاوت های اصلی وماهوی بین شیعه واهل سنت است که آنها همه اطرافیان پیامبرص را نیکو کردار وصالح وعادل میدانند وشیعه به پیروی از قرآن آنها را به گروه های مختلف تقسیم می کند:
1-اهل بیت ع که برگزیدگان خاندان پیامبرص هستند و خداوند گناه را از آنان دور وآنان را پاک کرده است(نساء33)
2-پاکان وصالحان:آيه 100 سوره توبه به آنها اشاره شده است. هم خدا از آنها راضى بود و هم آنها از الطاف پروردگار راضى بودند،(100توبه)
3-مؤمنان خطاكار: آيه 102 سوره توبه ، گروهى كه در عين ايمان و عمل صالح، گاهى لغزش هايى داشتند و اعمال صالح و ناصالح را به هم آميختند كه به گناه خود معترف بودند و اميد عفو و بخشش درباره آنها مى رود.
4-افراد آلوده به گناه: كه قرآن نام فاسق بر آنها نهاده و فرموده اگر فاسقى خبرى براى شما آورد، بدون تحقيق نپذيريد (حجرات 6)
5-مسلمانان ظاهرى: آنها كه ادّعاى اسلام داشتند ولى ايمان در اعماق قلبشان نفوذ نكرده بود، كه (حجرات 14)
6-منافقان: افرادى كه با روح نفاق در لابه لاى مسلمانان، گاهى به صورت شناخته شده، و گاه ناشناخته به سر مى بردند و از كارشكنى در امر اسلام و پيشرفت مسلمين ابا نداشتند(توبه 101)
گرچه أصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم با ايمانشان و جهادشان به مال و جان و عدّه‏ي نيز با اهدي خونشان، حقّ بزرگي به مسلمانان و بلكه به عالم انسانيّت دارند اما اين را هم نبايد فراموش كنيم كه استقامت و پايداري در عقيده و ايمان و منحرف نگشتن از آن در اثر آزمايشات مختلف، سخت‏تر از اصل ايمان است.
در این تاپیک نمونه هایی از گزارشات صحاح اهل سنت در مورد عملکرد آنان نقل میکنیم.