علم رجال

درایه الحدیث چیست؟

با سلام خدمت همه کارشناسان گرامی  خواستم بدونم درایه الحدیث چیست؟ و تفاوتش با علم رجال چیست؟ اگر ممکنه توضیح بدین ممنون میشم

ارتباط روایت کردن احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی از شخصی و صحت مذهب او

با سلام

سوال این بود که اگر جناب احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی از شخصی حدیث روایت کند و از آنجا که جناب احمد بن محمد بسیار به مذهب و عقیده اشخاص در نقل روایت اهمیت میداده است میتوان نتیجه گرفت که آن شخص صحیح المذهب است ؟ ( حداقل در زمانی که احمد از او روایت کرده است )

متشکرم

آیا به احادیث عمار ساباطی می توان اعتماد کرد ؟

سلام . آیا به احادیث عمار ساباطی می توان اعتماد کرد ؟ اینطور که من فهمیدم دوازده امامی نبوده ، ولی حدیث های زیادی از این شخص میبینم که اتفاقا این حدیثها برای من جای سوال دارند و وقتی به روای دقت میکنم ، این شخص رو میبینم .

و اگر حدیث های این شخص مورد قبول هست در حالی که شیعه نیست ، پس چطور از یک شخص غیر شیعی حدیث قبول میکنیم (مثل ساباطی) و از دیگری مثل سکونی ، ابو حنیفه و ... که آنها هم شاگرد ائمه ع بودند ، حدیث قبول نمیکنیم ؟

معنا و مفهوم دو واژۀ « ثبت » و « عین » در علم رجال شیعه

با سلام

سوال بنده این بود که معنای دو واژۀ « ثبت » و « عین » در علم رجال شیعه چیست و چه تفاوتی با « ثقه » دارند ؟

سپاس ... :Rose:

درخواست بررسی شخصیت «حارث بن کعب»

انجمن: 

با سلام و عرض ادب خدمت شما

لطفا وضعیت (( حارث بن کعب )) را از نظر علم رجال شیعه بررسی نمایید . آیا این شخص صحیح المذهب و مورد اعتماد است ؟ میتواند از امام سجاد علیه السلام بدون واسطه حدیث نقل کند ؟ تشکر

بررسی وضعیت رجالی جناب «عبد الرحمن بن احمد بن الحسین نیشابوری»

انجمن: 

سلام علیکم

لطا وضعیت جناب « عبد الرحمن بن احمد بن الحسین نیشابوری » را در علم رجال شیعه بررسی فرمایید .

و سوال بعد اینکه آیا این شخص میتواند بدون واسطه از شیخ طوسی و سید مرتضی حدیث نقل کند ؟

تشکر :Rose:

برچسب: 

درخواست بررسی وضعیت رجالی جناب « احمد بن محمد بن حسن بن ولید قمی »

انجمن: 

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما

لطفا وضعیت جناب « احمد بن محمد بن حسن بن ولید قمی » را از نظر علم رجال و کتب رجالی شیعه بررسی نمایید . با تشکر

رجال واقفی چه کسانی هستند؟

سلام علیکم

سوال بنده این بود که در علم رجال و کتب رجالی منظور از واقفی چیست ؟

آیا واقفی ، مذهب است ؟

اینگونه افراد ( واقفی ها ) از نظر علم رجال چه وضعیتی دارند ؟

بطور کلی افراد واقفی از نظر ائمه علیهم السلام و علمای شیعه چگونه اند ؟

باتشکر ...

آیا علم رجال مورد تایید عقل است؟

[="Navy"]سلام
در این تاپیک ان شاء الله می خواهیم علم رجال را از منظر عقل بررسی کنیم.
علم رجال می گوید این روایت سندش معتبر است پس اعتبار دارد و این روایت معتبر نیست پس ارزشی ندارد اما آیا عقل هم چنین چیزی می گوید.

1-عقل می گوید اشخاصی که درباره افراد تحقیق می کنند معصوم نیستند پس ممکن است اشتباه کنند و یا اشتباه نکنند یعنی شخصی را که حقیقتا مورد اعتماد است به نظر آنها ضعیف بیاید و یا برعکس شخصی منافق و دروغگو باشد اما از نظر ها شخص ثقه و مورد اعتماد باشند و یا حتی علمای رجال با هم اختلاف دارند و این اختلاف نشان دهنده این است که حتما یک گروه از آنها اشتباه می کند و چون در این مورد اشتباه کرده ممکن است موارد دیگری را هم اشتباه کند مثلا علمای رجال که معروف ترین آنها نجاشی و طوسی هستند در باره بعضی اشخاص با یکدیگر اختلاف نظر دارند . مثلا یک شخص را شیخ طوسی ثقه می شمارد در حالی که نجاشی او را ضعیف می داند و برعکس . بلکه حتی می بینیم که عالمی در اقوال خودش نسبت به یک شخص نظر متناقض دارد . مثلا شیخ طوسی شخصی را در رجالش ثقه می داند اما او را در کتاب فهرست ضعیف می شمرد!

2-عقل می گوید اگر شخصی تمام علمای رجال گفتند ثقه است (بر فرض تشخیص درست آنها) اما امکان دارد آن شخص مطلبی را فراموش کند و اشتباه چیزی را به امام نسبت دهد و یا در نقل سخن امام خطا کند و عقل می گوید که شخصی که طبق نظر علمای رجال ضعیف یا کذاب است (بر فرض تشخیص درست آنها) به این معنا نیست که همواره دروغ می گوید بلکه ممکن است مطلبی را هم صحیح به امام نسبت دهد اما ما به خاطر اینکه آن شخص را دروغگو می شماریم آن خبر را در نظر نگیریم و ضرر کنیم و دفع ضرر احتمالی عقلا واجب است پس نباید به خاطر اینکه حدیثی ضعیف است ان را رد کرد چون که ممکن است حق باشد و ما با تکذیب آن ضرر کنیم مضمون این سخن در روایات هم آمده که وأمقتهم للذي إذا سمع الحديث ينسب إلينا ويروى عنا فلم يقبله إشمأز منه وجحده وكفَّر من دان به وهو لا يدري لعل الحديث من عندنا خرج وإلينا اسند، فيكون بذلك خارجا عن ولايتنا.

اما از طرفی عقل می گوید که هر حدیثی را که به امام نسبت دادند الزاما صحیح است و ممکن است دورغ باشند.

پس راه حل چیست؟؟
عقل می گوید به جای ارجاع مطالب که درستی آن را نمی دانیم (روایات) به مطالبی که باز هم از درستی آن مطمئن نیستیم (نظر علمای رجال درباره راوی حدیث) مطالب را به چیزی که از درستی آن مطمئن هستیم (قرآن) ارجاع دهیم.

آیا علم رجال مورد تایید عقل است؟؟[/]

علم رجال؟؟ بدعت یا سنت؟!

سلام علیکم
فرقه ضاله انصار الدجال(احمدالحسن) با تمسک به روایت ضعیف شیعه قصد دارند ادعای خود را ثابت کنند و وقتی به آن ها می گویی حدیث ضعیف است می گویند رجال بدعت است.
خواهش مندم این مواردی که آن ها به آن استناد می کنند را از لحاظ دلالت بر خواست آن ها بررسی و آیا علم رجال ریشه در سنت و حدیث دارد؟

نقل قول:
ابطال علم رجال
1) نهی قرآن و اهل بیت (ع) از این بدعت
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ . اى مؤمنان اگر فرد فاسقى خبرى برايتان آورد، آن را بررسى كنيد مبادا نادانسته به قومى زيان رسانيد، آنگاه به خاطر كارى كه كرده ايد پشيمان شويد . الحجرات:6
أحمد بن محمد بن خالد البرقي، عن محمد بن اسماعيل، عن جعفر بن بشير، ( عن أبي الحصين ) عن أبي بصير، عن أبي جعفر (ع) أو عن أبي عبد الله (ع) قال :
لا تكذبوا الحديث إذا أتاكم به مرجئي ولا قدري ولا حروري ينسبه إلينا فانكم لا تدرون لعله شئ من الحق فيكذب الله فوق عرشه
احادیث را تکذیب نکنید حتی اگر مرجعی یا قدری یا حروری آن را به ما نسبت دهد . زیرا شما نمی دانید ، شاید که در آن چیزی از حق باشد و شما با این کارتان خداوند را بر فوق عرشش تکذیب می کنید
المحاسن لأحمد بن محمد بن خالد البرقى ج 1 ص 230 . علل الشرائع ج 2 ص 395
احمد بن محمد بن خالد الرقی : ثقه . رجال النجاشی ص 76 شماره 182
محمد بن اسماعیل : ثقه . رجال النجاشی ص 330 شماره 893
جعفر بن بشیر : ثقه . رجال النجاشی ص 119 شماره 304
ابو الحصین زحر بن عبد الله الاسدی : ثقه . رجال النجاشی ص 176 شماره 465
ابو بصیر یحیی بن القاسم : ثقه . رجال النجاشی ص 441 شماره 1187
محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن ابن محبوب، عن جميل بن صالح، عن أبي عبيدة الحذاء قال : سمعت أبا جعفر (ع) يقول :
والله إن أحب أصحابي إلي أورعهم وأفقههم وأكتمهم لحديثنا وإن أسوأهم عندي حالاً وأمقتهم للذي إذا سمع الحديث ينسب إلينا ويروى عنا فلم يقبله إشمأز منه وجحده وكفَّر من دان به وهو لا يدري لعل الحديث من عندنا خرج وإلينا اسند، فيكون بذلك خارجا عن ولايتنا
بخدا سوگند كه محبوبترين یارانم نزد من باورع ترین آنها و فقيه ترین آنها و حديث را نهان دارترین آنها است . و بدترين و مبغوض ترين اصحابم نزد من ، كسى است كه هرگاه حديثى را شنود كه بما نسبت دهند و از ما روايت كنند، آنرا نپذيرد و بدش آيد و انكار ورزد و هر كه را به آن معتقد باشد تكفير كند . در صورتيكه او نميداند، شايد آن حديث از ما صادر شده و بما منسوب باشد، و او بخاطر انكارش از ولايت ما خارج می شود
الكافي ج 2 ص 223 . مختصر بصائر الدرجات ص98 . وسائل الشيعة (آل البيت) ج27 ص 87 . مستدرك الوسائل ج1 ص80
محمد بن یحیی : ثقه . رجال النجاشی ص 353 شماره 946
احمد بن محمد : ثقه . خلاصة الاقوال الحلی ص 61
الحسن بن محبوب : ثقه . الفهرست الطوسی ص 96 شماره 162
جمیل بن صالح : ثقه . رجال النجاشی ص 127 شماره 329
ابو عبیدة الحذاء : ثقه . رجال النجاشی ص 170 شماره 449
عن أحمد بن محمد بن عيسى عن الحسين بن سعيد ومحمد بن خالد البرقي عن عبد الله بن جندب عن سفيان بن السمط قال :
قلت لابي عبد الله (ع) جعلت فداك يأتينا الرجل من قبلكم يعرف بالكذب فيحدث بالحديث فنستبشعه فقال أبو عبد الله (ع) يقول لك اني قلت الليل انه نهار والنهار انه ليل قلت لا قال فان قال لك هذا اني قلته فلا تكذب به فانك انما تكذبني
به امام صادق (ع) گفتم : فدایتان شوم ، شخصی از نزد شما می آید که به کذب و دروغ گویی معروف است و از شما حدیث روایت می کند و ما نسبت به او اکراه داریم . پس امام صادق (ع) فرمود : آیا می گوید که من گفته ام شب روز است و یا روز شب است ؟ گفتم : خیر . فرمود : حتی اگر گفت که من آن را گفته ام ، آن را تکذیب نکن که اگر تکذیب کنی بدرستی که مرا تکذیب کرده ای
مختصر بصائر الدرجات للحسن بن سليمان الحلي ص 76 وفي طبعة أخرى ص 234
احمد بن محمد بن عیسی : ثقه . خلاصة الاقوال الحلی ص 61
الحسین بن سعید : ثقه . رجال الطوسی ص 355 شماره 5257
محمد بن خالد البرقی : ثقه . رجال الطوسی ص 363 شماره 5391
عبد الله بن جندب : ثقه . رجال الطوسی ص 340 شماره 5059
سفیان بن السمط : ثقه . رجال الطوسی ص 220 شماره 2926
2) کاملا روشن و واضح است که علمای رجال معصوم نیستند . پس کلام آنها در مورد یک شخص حجت نیست
3) علمای رجال که معروف ترین آنها نجاشی و طوسی هستند در باره بعضی اشخاص با یکدیگر اختلاف نظر دارند . مثلا یک شخص را شیخ طوسی ثقه می شمارد در حالی که نجاشی او را ضعیف می داند و برعکس . بلکه حتی می بینیم که عالمی در اقوال خودش نسبت به یک شخص نظر متناقض دارد . مثلا شیخ طوسی شخصی را در رجالش ثقه می داند اما او را در کتاب فهرست ضعیف می شمرد
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَسْجِدَ فَإِذَا جَمَاعَةٌ قَدْ أَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ مَا هَذَا فَقِيلَ عَلَّامَةٌ قَالَ وَ مَا الْعَلَّامَةُ قَالُوا أَعْلَمُ النَّاسِ بِأَنْسَابِ الْعَرَبِ وَ قَائِعِهَا وَ أَيَّامِ الْجَاهِلِيَّةِ وَ بِالْأَشْعَارِ وَ الْعَرَبِيَّةِ فَقَالَ النَّبِيُّ ذَاكَ عِلْمٌ لَا يَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا يَنْفَعُ مَنْ عَلِمَه ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ ص إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْل‏. كافى ج 1 ص 32
از حضرت ابو الحسن موسى بن جعفر از پدرانش (عليهم السّلام) رسيده كه فرموده: رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) بمسجد در آمده ناگاه ديد گروهى گرد مردى را گرفته‏اند فرمود: اين چيست (چه شده است)؟ گفتند: علّامه و مرد بسيار دانائى است (كه گردش را گرفته‏اند) فرمود: علّامه چيست (چگونه كسى است)؟ گفتند: داناترين مردم است به نسب شناسى و نژادهاى عرب و پيشآمدهاى سخت ايشان و بروزگار جاهليّت و شعرها و عربيّت پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) فرمود:اين دانشى است كه زيان ندارد نادانيش و سودى ندهد دانستن آن ، پس از آن آن حضرت (صلّى اللَّه عليه و آله) فرمود: جز اين نيست علم و دانائى " سه علم است: آيه محكمه‏ و نشانه استوار و فريضه عادله‏ و سنّت قائمه و احكام برپا و هميشه و جز اينها فضل و برترى است

عن زرارة عن ابى جعفر عليه السلام قال : ليس شئ أبعد من عقول الرجال من تفسير القرآن ، ان الآية ينزل اولها في شئ وأوسطها في شئ ، وآخرها في شئ ،ثم قال : ( انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا )تفسير العياشي ج1_ص17
امام صادق ع مي فرمايد :هيچ چيزي مانند عقل مردان دورتر از علم قران نيست .همانا که ايه نازل مي شود و در ابتدايش در امري و ودر وسطش در امري و در اخرش در امري ديگر مي باشد ((انما يريد الله ليذهب الرجس عنکم اهل البيت و يطهرکم تطهيرا))