عقیده

نظر شخصی در مسائل دینی (درست یا غلط)

انجمن: 

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب و احترام خدمت دوستان

و عرض سلام خدمت کارشناس گرامی


[/HR]
بحث اول
در بسیاری از بحث ها ( اصول و ضروریات دینی) عده ای پیرامون شرع ، فقه و ... نظراتی را بیان میکنند که خلاف مواضین دین است.
و وقتی گفته می شود سخن شما غلط است.
شروع میکنند به گفتن عبارتهای از قبیل نظر شخصی بنده این است ، عرف این را میگوید ، اکثریت این را قبول دارند و....
وقتی هم که گفته می شود دین این سخن را قبول ندارد ، عده ای هم در طرفداری از آن افراد میگویند ایشون نظر خودشون را دادند و ....

سوال:

از انجا که انجام احکام واجب است و باید عینیا انجام گیرد.
آیا در مسائل شرعی و فقهی و ... ( ضروریات دینی ) نظر شخصی جایگاهی دارد؟

یا آیا اکثریت مخالف یک حکم باعث می شود آن حکم فاقد ارزش شود؟


[/HR]
بحث دوم:
عده ای از سخنرانان معروف پیشنهاداتی میدهند که بدعت محسوب می شود.
همانند پیشنهاد ساخت رمی جمرات در مشهد.
وقتی هم که به ان عده گفته می شود این بدعت است. در سخنرانی های بعدی خودشان میگویند عده ای بخاطر یک پیشنهاد میخواهند ما را تخریب کنند و به نوعی از آب گل آلود ماهی بگیرند.
و واژه های دیگری را برای فرار از بار مسئولیتی سخن خویش بیان میکنند.

سوال:
از نظر شرعی افرادی که آگاهانه بدعت گذاری میکنند چه کسانی هستند؟؟؟؟؟
و اینکه پافشاری بر نظرات شخصی و بدعت گونه چه حکمی دارد ، هم خود فلسفه بدعت و هم شخص بدعت گذار؟
و اینکه آیا بعد از فهمیدن اشتباه باید بیایند و سخن خویش را پس بگیرند یا خیر؟
[/]

خدا چیست؟ ( پرسشهای کودکانه)

[=&quot]خدا چیست؟ ( پرسشهای کودکانه)[/]
[=&quot]
[/]

[=&quot]منبع: پرسشهای کودکانه؛ دکتر استاپرد، مترجم : دکتر سوری [/]
[=&quot]خدا چیه؟ [/]
[=&quot]خدا زنه یا مرده؟[/]
[=&quot]خدا کجا زندگی می کنه؟ [/]
[=&quot]آیا خدا دنیا و منو درست کرده؟ [/]
[=&quot]چه شما به عنوان والدین ، افراد معتقد باشید ؛ چه نباشید ، احتمالا کودکتان در مرحله ای از زندگی پرسشهای صریح و موشکافانه درباره ماهیت داوند از شما خواهد پرسید. [/]
[=&quot]خوب است که خودتان در این مورد فکر کنید و ببینید پاسخهایتان چگونه باشد. [/]
[=&quot]کودکان گاهی به طرز شگفت آوری در افکارشان عمیق اند ؛ زیرا با ذهنی باز به چنین موضوعاتی فکر می کنند. [/]
[=&quot]رهنمودهایی برای پاسخ های شما : نسبت دادن ویژگیهای انسانی به خدا؛ کار اشتباهی است. پنداشت از خدا دشوارتر از آن است که بتوان به آسانی به آن دست یافت. [/]
[=&quot]اگر شما فرد مومنی هستید ، طبیعتا دوست دارید کودکتان مانند شما فکر کند و بر عکس. ایمان داشتن برای سعادت و آرامش انسانها امری ضروری است، اما اگر کودکتان تردید دارد یا به اندازه کافی اشتیاق نشان نمی دهد ، سعی کنید نسبت به او زیاد سخت گیر نباشید. به تدریج که کودکان بزرگتر می شوند به آنها کمک کنید خودشان در این باره تصمیم بگیرند و انتخاب کنند. [/]
[=&quot]یک زندگی سالم معنوی چیزی است که همه کودکان از آن سود خواهند برد. به شرط اینکه از آن استفاده کور کورانه جهت توجیه اعمال سیاسی و یا حتی نظامی نشود. [/]
[=&quot]به کودکتان یاد بدهید که آدمهایی که به خدا ایمان دارند ؛ عموما او را منشا خوبیها و عشق می دانند. [/]
[=&quot]به خاطر داشته باشید که کودکان شما نهایتا خودشان تصمیم آخر را درباره زندگی معنوی خود می گیرند و شما باید آنها را در این مسیر یاری کنید. [/]
[=&quot]برای سنین 2 -4 سال [/]
[=&quot]خدا چیست؟[/]
[=&quot]خدا دوست داشتن است، وقتی می گویم دوستت دارم ، این محبت از خداست که ما انسانها و حیوانات را دوست داشته باشیم و به ما کمک می کند تا تمام چیزهایی را که در دنیا هست ، از ستاره های آسمان گرفته تا شکوفه های کوچک در چمنزار ببینیم. [/]
[=&quot]برای سنین 4-6 سال [/]
[=&quot]خدا چیست؟ [/]
[=&quot]هر بار که ما تصمیم می گیریم کار خوبی انجام دهیم ، یا هر بار که احساس دوست داشتن می کنیم، منشا آن خداست. [/]
[=&quot]تو نمی توانی خدا را ببینی ، اما می توانی احساس عشق را در بسیاری از آدمها در هر کجا ببینی و این عشق نشانه ای از خداست. [/]
[=&quot]چون عشق همه جا هست ، انسانها اعتقاد دارند که خداوند جهان را آفریده است و داستانهای مختلفی در باره اینکه خداوند چگونه گیاهان ، حیوانات و انسانها را درست کرده وجود دارد. [/]
[=&quot]سنین 6-8 سال [/]
[=&quot]خدا چیست؟[/]
[=&quot]خدا زن یا مرد نیست ، سفید یا سیاه نیست . زیرا خداوند شخص نیست . خدا مثل ما خانه ندارد ، زیرا خداوند همه جا و در همه چیز هست. خداوند موجودی نادیدنی و بسیار مهربان و قدرتمند است . انسانها درباره خداوند از هزاران سال پیش فکر می کردند ، بعضی از انسانها عقیده داشتند که خدایان زیادی وجود دارند ، اما پیروان ادیان الهی اعتقاد دارند که همه انسانها فقط یک خدا دارند. [/]

تثلیث یا شرك گرایی در ذات خدا

یكی از عقاید مشهور در آئین مسیحیت، ‌عقیده تثلیث (سه خدایی) است، آنان در عین این كه خود را موحد و یكتا پرست میدانند به اقانیم ثلاثه (ذوات سه گانه) عقیده دارند، كه عبارتند از:

1. اقنوم ذات (خدای پدر)
2. اقنوم كلمه (خدای پسر)
3. اقنوم حیات (روح القدس)

به اعتقاد آنان هر یك از آنها به صورت كامل از حقیقت الوهیت برخوردار است و همگی در حقیقت الوهیت یكسانند، پس حقیقت الوهیت یك چیز است، بدین جهت خدا در عین این كه یكی است، سه تا است.

به عبارت دیگر، ذات خداوند (خدای پدر) توسط اقنوم حیات (روح القدس) در اقنوم كلمه (مسیح) حلول كرده و به صورت او نمایان شده است، چنان كه انجیل یوحنا با این عبارت شروع میشود:

در ابتدا كلمه بود، و كلمه نزد خدا بود، و كلمه خدا بود، و كلمه جسم گردید و میان ما ساكن شد.[1]

و در رساله پولس حواری، كه حدود ده سال قبل از انجیل یوحنا نگارش یافته آمده است:

خدا، كه در زمان گذشته با اقسام متعدد و طرق مختلف توسط پیامبران با پدران ما تكلم میكرد، در این ایام به وساطت پسر خود با ما تكلم نمود، او را وارث جمیع موجودات قرار داد، به واسطه او عالمها را آفرید.[2]

بنابراین، مسیحیان در این باره سه عقیده دارند:

1. مسیح فرزند خدا است.
2. مسیح خدا است (خدای مجسم).
3. سه ذات الهی وجود دارد، و خدا سومی آنها است.

اینها عقایدی است كه قرآن كریم نیز آنها را یادآور شده، و همگی را به عنوان عقاید كفر آمیز تخطئه نموده است، چنان كه میفرماید:

1. «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ؛[3] آنان كه گفتند خدا همان مسیح فرزند مریم است كافر، شدهاند».

2. «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَهٍ؛[4] آنان كه گفتند خدا سومی سه تا است، كافر شدهاند، جز خدای یكتا، خدایی نیست.

3. «وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ یُضاهئونَ قَوْلَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ؛[5] نصاری گفتند مسیح فرزند خداست، این عقیده آنان همانند عقیده كافران پیشین است.
از این آیه استفاده میشود كه اعتقاد به الوهیت مسیح و اینكه او فرزند خداست، از عقاید كافران پیشین وارد دیانت مسیحی شده، و هرگز از عقایدی نیست كه حضرت مسیح آنها را به پیروان خود آموزش داده است. چنان كه گوستاولوبون فرانسوی (1841ـ1931) كه خود پیرو آئین مسیحیت است گفته است:

«مسیحیت در طول پنج قرن نخست از حیات خود، با جذب افكار فلسفی و مذهبی یونانی، رومی، و شرقی تطوراتی یافت، و آمیزهای از عقاید دینی گردید، تثلیث جدید (اب، ابن، روح القدس) جایگزین تثلیث قبلی (نروبیتر، وزنون، نرو) گردید، و پرستش خدایان سه گانه جایگزین خدایان قدیم شد.» [6]

پاورقی______________________________
[1] . كتاب مقدس، عهد جدید، انجیل یوحنا.
[2] . همان، رساله پولس.
[3] . مائده/ 17و 72.
[4] . مائده/73.
[5] . توبه/30.
[6]. ر.ک: عقاید استدلالی، علی ربانی گلپایگانی.