عالم ذر کجاست؟ و آیا اعتقاد به آن واجب است؟
ارسال شده توسط کنیز حضرت نرجس (س) در دوشنبه, ۱۳۹۲/۰۸/۲۷ - ۱۰:۰۵با سلام خدمت کارشناسان محترم.
عالم ذر کجاست؟چگونه جایی است؟
آیا اعتقاد به آن برای مسلمان واجب است یا خیر؟
با سلام خدمت کارشناسان محترم.
عالم ذر کجاست؟چگونه جایی است؟
آیا اعتقاد به آن برای مسلمان واجب است یا خیر؟
درود
هدف از وجود خداوند چیست؟
با تشکر
با سلام خدمت دوستان و کارشناسان گرامی
با توجه که در بسیاری از موارد ایمان و عمل در قرآن در کنار هم اومده و عملا ایمان بدون عمل کار عبثی محسوب میشه (البته شاید اشتباه می کنم) می خواستم بدونم که علت اینکه انسان بعضی مواقع میان عمل با اعتقاداتش فاصله میوفته چیه و چطور میتونه این مشکل را حل کنه؟
از طرف دیگه اگه انسان در مواردی که در رفتارش کوتاهی میکنه بر مبنای اعتقاداتش حرف بزنه نه بر مبنای عملش منافق محسوب میشه یا نه؟
پیشاپیش از پاسخ شما تشکر می کنم
با سلام
1-در ارتباط با افرادی که مسلمان نیستند آیا باید تحقیق کنیم و از او بپرسیم که در چه حد و به چه چیزی اعتقاد دارند یا همین که فردی صرفا به شکل اسمی اهل کتاب حساب شود (مانند بسیار افراد که فقط در شناسنامه مسلمان هستند)کافی است تا برخی احکام برایش مترتب شود؟
2- همچنین مصرف غذاهای اهل کتاب که در کشورهای اسلامی هستند چه حکمی دارد؟و نیز اگر در کشوری غیراسلامی غذایی که ذبح شرعی شده را از غیرمسلمان بخریم؟
کارشناس بحث: نور
با سلام
مي دونيد من خيلي آدم مذهبي بودم و خيلي هم اعتقاد بالايي داشتم البته سنم زياد نيست 16 سالمه ولي خيلي بيشتر از سنم مي فهمم مي خواستم از شما دوستان بخوام دلايلي رو كه خودتون داريد و با اونا به خدا اعتقاد پيدا كردين رو به من بگين
راستش نمي دونم چرا جديدن اينطور شدم اصلا باورم نميشه كه ديگه نمي تونم اعتقادي داشته باشم
خواهش مي كنم كمكم كنيد:Ghamgin:
کارشناس بحث : عبدالرحمان
یک استاد دانشگاه میگوید کودکان با باور وجود خداوند متولد میشوند، و این باور از طریق تعالیم آموزههای دینی نیست.
پایگاه خبری «دیلی تلگراف» در مقالهای نوشت دکتر جاستین برت، محقق ارشد ذهن و انسانشناسی در دانشگاه آکسفورد معتقد است که افراد کمسن تمایل به باور یک وجود متعالی دارند، چرا که آنها اینگونه میپندارند که همه چیز در جهان با هدف خلق شده است. او میگوید: «کودکان کم سن و سال حتی زمانی که هنوز از طرف خانواده و مدرسه، چیزی راجع به وجود خداوند نیاموختهاند، وجود او را باور دارند. دکتر برت دلایلی ارائه میدهد که حتی افرادی که به تنهایی در یک جزیره دورافتاده بزرگ میشوند نیز احتمال دارد به خداوند ایمان داشته باشند.»
وی در برنامه رادیو 4 شبکه BBC گفت شواهد علمی زیادی در ده سال گذشته نشان میدهد که رشد طبیعی ذهن کودکان، بسیار بیشتر از آن چیزی است که ما زمانی میپنداشتیم. برای مثال آنها به این تفکر گرایش دارند که جهان طبیعت هدفمند و طراحی شده است و معتقدند ذیشعوری ورای این اهداف وجود دارد. «اگر آنها به تنهایی در جزیرهای بزرگ شوند، به عقیده من به خداوند ایمان خواهند داشت.»
در یکی از تحقیقات انجام شده در این خصوص، از کودکان 6 و 7 سال پرسیده بودند «اولین پرنده چرا به وجود آمده است؟» آنها در پاسخ گفتهاند: «برای صدای قشنگش» و «برای زیباتر کردن جهان.»
آزمایش دیگری بر روی کودکان دوازده ماهه نشان داد آنها با نمایش فیلمی که در آن یک توپ غلتان از یک توده نامنظم، یک توده بلوک منظم میسازد، متعجب شده بودند.
دکتر برت گفت شواهدی وجود دارد که نشان میدهد حتی کودکان 4 ساله نیز اگر چه میدانند برخی چیزها ساخته دست بشر است، اما در عین حال میدانند جهان طبیعت تفاوت دارد. در واقع کودکان برخلاف تعالیم والدین یا آموزگارانشان، بیشتر از فرضیه تکامل تدریجی، گرایش به باور خلقت آفرینش دارند.نکته جالب آنکه وی اظهار میکند متخصصان علم انسانشناسی دریافتهاند که کودکان در برخی فرهنگها با وجود ممنوعیت تعالیم مذهبی، همچنان خدا را باور دارند. ذهن کودکان بطور طبیعی با رشد تمایل به وجودی مقدس و طراحی هوشمند همراه است؛ در حالی که فرضیه تکامل تدریجی با سرشت طبیعی انسان سازگار نبوده و باور آن نسبتا کار دشواری است.منبع
نامه ای از یک سرگشته:
من... یه سرگشته... یه انسان غمزده که برای پیدا کردن خدایم به هر راهی متوسل میشوم... امشب هم به این فروم اومدم فقط به این امید که بتونم اینجا در جمع افرادی که خداشونو درک کردن راهی برای سرگشتگی خودم پیدا کنم. امیدوارم ...
در اعماق وجودم خدایی رو باور دارم که شک ندارم وجود داره. شک ندارم خدای من همون خدای محمده و شک ندارم دینم کامل ترین دینه. یعنی خدا برام اثبات شده است. اما مشکلاتی در باورهام دارم. نمیتونم با مساله ی نماز و قران و دعاکنار بیام. من یه شاعرم. یه شاعر موفق(این موفقیت ها چه فایده داره وقتی در درک خدا موندم؟!). حس عارفانه ی خدایی شعرهام چنان آشکاره که خواننده های شعرهام زودتر از خودم متوجه میشن! یعنی من واقعا خدا رو دوست دارم. من فطرت خدایی دارم. اما نماز نمی خونم! اصلا نمی دونم چرا باید نماز بخونم؟ خدا چه نیازی به این داره که من در روز بخوام چند بار کمر خم و راست کنم و نماز بخونم؟ وقتی من شب ها حدود یک ساعت تو خلوتم با خدا حرف میزنم دیگه نماز برا چیه؟ دعا به سبک رسمی برا چیه؟(شرکت در دعای کمیل و توسل و ...) وقتی من میتونم با زبون خودم با خدا و ائمه ارتباط برقرار کنم چرا باید یه سری جملات(بی شک مقدس) عربی رو زمزمه کنم؟ ببینید من این ها رو به هیچ عنوان نفی نمی کنم. من با این نواها و زمزمه های مقدس هزاران بار به آسمون اوج میگیرم. اما نمیفهمم چرا باید کمیل و توسل بخونم؟ خدا رو اونقدر قدرتمند و بزرگ میدونم که گاهی فکر میکنم این سبک صحبت با خدا مسخره است!! (عذر میخوام . دارم از ظاهر عمل حرف میزنم) چرا نباید بجای نماز خوندم و توسل خوندن به همون حالت همیشگی خودم تو خلوت اشک بریزم وبا خدا حرف بزنم؟
مشکل بعدی من اینه که گاهی از لطف خدا دلسرد میشم. ببینید گذشته ام رو که نگاه میکنم میبینم فراز و نشیب های زیادی داشتم. سختی و شیرینی های زیادی. در تمام اینها عمیقا باور دارم که خدا همراهم بوده. اما برای آینده نمیتونم به خدا توکل کنم. نمیتونم با خیال راحت بگم خدا هست. خدا کمکم میکنه. از خدا میخوام تا بهم بده. تو لحظه ای که میخوام از خدا یه چیزی بخوام حس میکنم کار مسخره ایه. انگار فقط تو همین لحظه فکر میکنم خدایی نیست!!! در صورتیکه در سایر مواقع وجود خدا رو باور دارم!!! مثلا منی که در مواقع عادی نماز نمی خونم وقتی یه موفقیت بزرگ به دست میارم ناخوداگاه به درگاه خدا سجده میزنم و حتی گاهی نماز میخونم.
میدونم که خیلی طولانی و پراکنده حرف زدم. منو ببخشید. به هر صورت من امشب حس کردم مطرح کردن سوالم اینجا میتونه تحول خاصی تو زندگیم ایجاد کنه. امیدوارم اینطور باشه...
همانطور که از نام این مبحث ظاهر است زین پس قصد داریم به فضل الهی و صاحب عصرمان آنکه هر چه زودتر فرجش را خداوند عزوجل برساند درس هایی را با عنوان درس های اعتقادی که حول اعتقادات و عقائد شیعه دوازده امامی است را بنیان نهیم.
انشاءالله با این عمل بتوانیم قدمی در راه خداوند و رضایت ولی نعمتمان برداریم.
سلام دوستان عزیز فکر کنم حالا دیگه وقتشه موضوعی را مطرح کنم!!
من اونی که فکر میکنید نیستم شاید از مشارکتهایم متوجه شده باشید دنبال گمشده ای میگردم فرد مقید و زیاد معتقدی نیستم پیش خودم فکر میکنم من که حرامکاری و حرامخوری نمی کنم روزی حلال دارم و از دروغ متنافرم اینجا نقش مذهب برای من چیست؟ از کاربران و کارشناسان محترم تقاضا دارم کمکم کنید:geryeh: